چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
خوشبختی فرمول دارد
در طول این چند هفتهای که تا پایان سال مانده چند نفر از بهترین دوستانم آغاز زندگی مشترکشان را جشن میگیرند. در این بازار داغ عروسیها دغدغه ذهنی من تهیه یک هدیه مناسب برای دوستانم است؛ هدیهای که ماندنی باشد...
از یکی از آنها پرسیدم: «دوست داری برای عروسیات چه هدیهای دریافت کنی؟» گفت: «چیزی که میخواهم را نمیتوانی بیابی، کاش میتوانستی اکسیری جادویی و امیدآفرین برایم بیاوری که تا ابد من و همسرم را خوشبخت کند.» او به خنده و شوخی گفت اما حرفش مرا به فکر فرو برد. آیا چنین اکسیری وجود دارد که بتواند همه دغدغههای زندگی واقعی اعم از مشکلهای معیشتی، بیکاری، ترس از آینده، بیماری و... را در خود حل کند؟ در جستجوی یافتن آن به هر جا سر زدم، عاقبت جوینده یابنده است. به نظرم این سه توصیه کارشناسان سلامت مواد اولیه برای ساخت اکسیر موردنظر ماست؛ اکسیری جادویی که شاید تهیهاش دشوار باشد اما ناممکن نیست. این هدیه را تقدیم میکنم به همه افرادی که برای خوشبختشدن تلاش میکنند.
● نگاه اول
دکتر بدری السادات بهرامی/ مشاور خانواده و مدرس دانشگاه
نگذارید دلخوری های کوچکتان بزرگ شوند
وقتی دو نفر وارد یک رابطه میشوند حال آن رابطه هر ماهیتی که داشته باشد (همکار، همسر، دوست و...) برای اینکه بتوانند آن رابطه را حفظ کنند، نیاز دارند آن را مانند یک گل کوچک و ناتوان تصور و از آن خوب مراقبت کنند تا بزرگ شود و جان بگیرد. برای تداوم رابطهها تا ابد نیاز داریم مراقبشان باشیم اما همیشه شروع هر کاری سختتر است. آن گل ناتوان و ضعیف شاید با هر تلنگری بشکند درست مانند نوزادی که به توجه و حمایت فوقالعادهای نیاز دارد. حالا چطور میتوانیم مراقب این رابطه باشیم؟ اول از همه نباید از یاد ببریم ما دو آدم هستیم با دو شخصیت متفاوت، با عقاید و رفتارهایی خاص که شاید به نظر خودمان بهترین باشند اما میتوانند در تقابل با دیگری مورد انتقاد قرار بگیرند و باید آماده باشیم این انتقاد را بپذیریم و یکدیگر را همانطور که هستیم دوست بداریم و بپذیریم. نباید یادمان برود ما انسانهایی هستیم با ظرفیت محدود. علم روانشناسی میگوید همه ما یک ظرف درونی داریم که به رسیدگی نیاز دارد و هرازگاهی باید آن را بررسی کنیم و محتویات به درد نخورش را دور بریزیم وگرنه لبریز میشود و روی افکار و رفتار ما تاثیر سوء میگذارد. اگر همه این موارد را که برای شناخت خود لازم داریم، رعایت کنیم، میتوانیم انتظار داشته باشیم رابطهای خوب و پایدار در دوستیها و در زندگی مشترکمان داشته باشیم.
متاسفانه بیشتر آقایان به دلیل آنچه، خودشان شخصیت و منش مردانه مینامند و شاید هم در خانواده آنها را با این شیوه تربیت کردهاند، عادت ندارند اگر از چیزی دلخور میشوند، بیان کنند. فکر میکنند این رفتار بچگانه یا شاید زنانه است. این عادت بد باعث میشود دلخوریها و گلههای کوچک و بزرگ در دلشان بماند و به مرور زمان بیشتر و بیشتر و از ظرفیت تحمل آنها خارج شود. این قضیه تا جایی پیش میرود که ظرف تحمل آنها گاهی با یک تلنگر، با یک نگاه یا سخن درشت لبریز میشود. آن وقت است که چون آتشفشانی خفته سرباز میزند و بر سر یک مساله کوچک، بحرانی عظیم درست میشود. شاید این موضوع در نگاه اول غیرمنطقی به نظر برسد و شما آن مرد را بیمار و بدخلق بنامید، اما واقعیت این است که آن سخن ساده حتی اگر به اندازه یک قطره هم باشد توانسته ظرف او را لبریز کند و تقصیر شما نیست، او باید به اوضاع روحی و درونی خود رسیدگی میکرده. داستان طلاقهایی که ظرف یک هفته یا یک شب رخ میدهد، قصه همین زنان و مردانی است که یاد نگرفتهاند با هم صحبت کنند و دلخوریهای کوچکشان را در همان زمان حل کنند.
مردی که ۳ سال است هر روز صبح قبل از سرکار رفتن همسر و کودکش را به خانه مادرزن میرساند و شب آنها را همراه یک قابلمه غذا برمیگرداند، مانند یک کوه آتشفشان وسط مطب ایستاده بود و فریاد میزد هر چه دارم میدهم و طلاقش میدهم. خسته شدم از این زندگی! او انرژی روانیاش را اینگونه تخلیه کرد و تصمیم تلخی گرفت. از او میپرسم: «چرا در طول این همه وقت به همسرت نگفتی از این مدل زندگی خسته شدهای؟ چرا نگفتی بیا کارهای خانه و مراقبت از بچه را با هم تقسیم کنیم تا نیازی نباشد برای همه کارها سراغ مادرت بروی؟» وی پاسخ میدهد: «فکر میکردم این دوره تمام میشود. هر بار که میخواستم موضوع را مطرح کنم در دل میگفتم ولش کن بگذار گله نکنم.» این آقا شاید به خیال خودش آن دلخوری را رها کرده و گفته ولش کن اما در واقعیت این اتفاق نیفتاده و این دلخوریها را درون خود جمع کرده و حالا منفجر شده است. این شیوه رفتاری فقط مختص مردان نیست. بعضی خانمها نیز چون بلد نیستند با شیوهای صحیح گله کنند و دلخوری خود را هرچند کوچک بیان کنند از گفتن آن صرفنظر میکنند. به این شیوه پس از چند سال زندگی مشترک زن ایرانی با غمی کهنه در دل، لب به گلایه میگشاید و میگوید قصد جدایی دارد چون هرگز در این سالها طعم خوشبختی را نچشیده است. او از گلههایی سخن میگوید که به سالها قبل برمیگردد، شاید به زمان خرید عروسی، هفته اول ازدواج، زمان تولد اولین فرزندش و هزار موقعیت دیگر .آدم باورش نمیشود او این همه دلخوری را این همه سال دنبال خود کشیده است. هیچکس محکوم نیست غم و اندوه ناشی از دلخوریهای مختلف را در خود نگه دارد. کافی است مهارت لازم را یاد بگیرید.
الفبای بیان دلخوریهای کوچک ساده است، کافیست موقعیت و زمان درست را بشناسید. همسر شما کاری کرده یا حرفی زده که باعث دلخوریتان شده اما ممکن است امروز حال او به دلیل مشکل کاری یا شرایط جسمی مناسب نباشد پس وقت خوبی برای بیان دلخوری امروز نیست. اگر کسی به غیر از شما دو نفر حضور دارد هم نباید در مورد موضوع دلخوری صحبت کنید حتی موقعیت و حالت شما موقع گله?کردن مهم است. اگر او نشسته، شما در مقابلش نایستید. بروید کنار او بنشینید. به لحن صدایتان توجه کنید تا گله شما سازنده باشد. واژههایی که استفاده میکنید باید سرشار از آرامش و صمیمیت باشند. الفاظ محبتآمیز استفاده کنید: «عزیزم دیشب با حرفی که در حضور مادرت زدی ناراحتم کردی، میدونم دوستم داری و قصدی نداشتی اما میخواستم این دلخوری کوچک را بگم تا رعایتش کنی!»
اگر آنقدر کمرو و خجالتی هستید که نمیتوانید این جملات را بگویید اس.ام.اس بزنید یا یادداشت یا کارتی زیبا درست کنید و گله خود را با همین شیوه محبتآمیز بنویسید: «عزیزم! توقع اینکه ازت بخوام در حضور بقیه صمیمانهتر با من حرف بزنی، زیاد نیست چون تو قبلا ثابت کردی بلدی این حس خوب را به من بدهی!»
نترسید از اینکه شاید حرفتان باعث دلخوری جدیدی شود. اگر امکان دارد همسر شما حتی با این شیوه کلامی مناسب دلخور شود، خیلی بهتر از این است که حس کند شما صداقت ندارید و با حفظ ظاهر با او زندگی میکنید و تصویر شما در ذهن او خراب شود. یادتان نرود این دلخوریها بین شما فاصله میاندازد و مانند موریانه رابطهتان را میخورد.
● نگاه دوم
دکتر سیدحسن علمالهدایی / عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
... و گفتن کی بود مثل شنفتن؟
آیا شنونده خوبی هستید و در گفتوگو با دیگران با دقت به سخنان آنها گوش میدهید؟ آستانه تحمل شنوایی شما در گوشسپردن به گفتههای اطرافیان چنددقیقه یا حتی چندثانیه است؟ آیا دقت کردهاید که بین گوشدادن و شنیدن تفاوت زیادی وجود دارد؟
میدانید که بدون گوشدادن دقیق به دیگران، ارتباط موثر و مثبت با آنها برقرار نمیشود و بسیاری از مشکلهای فردی، بدگمانی و جدالهای خانوادگی بهدلیل بیاعتنایی و نشنیدن پیام افراد بهوسیله یکدیگر به وجود میآید؟
بیشتر مردم فکر میکنند شنوندگان خوبی هستند در حالی که واقعیت چیز دیگری است. تحقیقات نشان میدهد ما معمولا از مهارتهای لازم در عرصه شنونده خوببودن برخوردار نیستیم. حتما در شکایتهای خانوادگی میان همسران با عبارتهایی مانند: «تو حتی یک کلمه از حرفم را نشنیدی، تو اصلا گوش نمیدهی، حرفهایم برای تو بیارزش است و...» زیاد برخورد کردهاید؛ سخنانی که میتواند زمینهساز بسیاری از کشمکشهای خانوادگی شود!
حتما میپرسید گوشدادن موثر چگونه گوشدادنی است و چه تفاوتهایی با شنیدن معمولی دارد؟ گوشدادن موثر یک فرایند و عمل فعال است، در حالی که شنیدن عملی انفعالی، غیردقیق و کماثر است. گوشدادن موثر به دیگران، درک درست پیام آنها و واکنش مناسب به آن، مهمترین گام برای ایجاد تفاهم و همدلی است. محققان، گوشدادن موثر را گوشدادن همدلانه میدانند که شنونده را قادر میکند پیام موجود در سخنان دیگران را درک کند و جوابهای منطقی و زیبا ارائه دهد. حتما تاکنون احساس مثبتی را پس از گفتوگو با برخی افراد تجربه کردهاید. احساسی که به شما آرامش و امیدواری داده است. ممکن است دیگران هم از گفتوگو با شما همین حس را پیدا کنند. اینجاست که نوعی ارتباط سازنده و مفید اتفاق میافتد.
تلاش برای پیشرفت در گوشدادن همدلانه میتواند از ما انسانی بسازد که در روابط خانوادگی و اجتماعی خود موفقتر عمل کنیم و از احترام و مقبولیت بالاتری برخوردار شویم. صاحبنظران بر این باورند که گوشدادن همدلانه مهارتی آموختنی و قابل یادگیری است که باوجود نقش اساسی آن در ایجاد و تقویت روابط مثبت خانوادگی و اجتماعی، کمتر موردتوجه قرار میگیرد. ما ساعتها صرف یادگیری مهارتهایی مانند خواندن، نوشتن و سخنگفتن در خانه و مدرسه میکنیم، اما کمتر یاد میگیریم که چگونه به دیگران گوش بسپاریم و افکار و عواطفشان را دریابیم.
در اوج یک کشمکش جدی و هنگامی که دوطرف درگیری در اوج بروز هیجانهای منفی قرار گرفتهاند باز هم ممکن است با وجود خشم و عصبانیت به سخنان طرف مقابل توجه کنند و واکنش مناسبی از خود نشان دهند. حتی در بدترین موقعیت، دو همسر میتوانند شنیدههای خود را آگاهانه و منصفانه ویرایش یا به عبارت دیگر، بخشهای منفی و اهانتآمیز گفتوگو را کمرنگ ببینند تا بتوانند پیام اصلی و احتمالا بر حق طرف مقابل را به درستی بشنوند و پاسخ دهند. گوشدادن همدلانه میان همسران باعث میشود زن یا مرد احساس کند، همسرش او را درک میکند و آمادگی هماهنگی عاطفی بیشتری با او دارد. به این ترتیب شکایتهای عادی کمتر به نزاع و خشونتهای خانوادگی تبدیل میشود.
● نگاه سوم
دکتر پرویز رزاقی/روانشناس و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی
بهترین راه گلایه کردن
گلایه کردن خواسته یا ناخواسته در بیشتر موارد باعث موضعگیری فردی که از او گلایه میکنیم، میشود و معمولا او را به سمت بازداری از اصلاح رفتار سوق میدهد، بنابراین همواره اولین توصیه ما برای شیوه صحیح گلایهکردن، «گلایهنکردن» و جایگزینی راهکارهای مناسبتر به جای آن است. اما اگر این اصل را در نظر نگیریم باید گفت که گلایهکردن صحیح نیز میتواند اصول و قواعد خاصی مربوط به خود داشته باشد. پیش از پرداختن به اصول یک گلایه با قاعده باید فرد گلایهکننده هدف خود را از این کار بداند. گلایهکردن زمانی میتواند توجیه منطقی داشته باشد که مقصود گلایهکننده از آن دستیابی به الگوهای سالمزیستن باشد. هدف از گلایهکردن اصلاح رفتار و بهبود شرایط برای ایجاد یک رابطه منطقی بین افراد است وگرنه اگر مثلا بین همسران این گلایهمندی از هم رخ دهد و هدف آن به جای آنکه اصلاح رفتار نسبت به یکدیگر باشد، تنبیه، تحقیر یا اهانت باشد نهتنها اتفاق مثبتی در آن رابطه نمیافتد بلکه به احتمال فراوان مشکل را حادتر از گذشته نیز خواهد کرد.
● شیوههای گلایهکردن
اگر گلایه با شیوهای درست و منطقی مطرح شود در طولانیمدت میتواند اثر اصلاحی داشته باشد یعنی حتی اگر فرد گلایهشونده در آن زمان، گلایههایی را که نسبت به او مطرح شده، نپذیرد ولی در تنهایی به آن فکر میکند و به اصلاح رفتار خود میاندیشد. بهکارگیری شیوه مناسب برای گلایهکردن، احتمال مقاومت فرد را کمتر و میزان پذیرش را در او بیشتر میکند، فردی که میخواهد گلایه کند باید به چند نکته مهم توجه کند:
۱ لحن مناسب: گلایه همواره باید با لحن آرام و مناسب به گلایهشونده منتقل شود تا او را دچار موضعگیری در برابر گوینده نکند.
۲ شیوه بیان: شنونده نباید تصور بدی نسبت به گوینده و گلایه انجامشده پیدا کند و شیوه بیان مطلب باید به نحوی باشد که او دچار تصور تحقیرشدن و مورد اهانت قرار گرفتن نشود. انتخاب جملات در این موضوع نقش مهمی دارند. جملاتی مثل «صلاح میدونی که...» یا «بهتر نیست این کار رو...» و عباراتی مانند اینها میتوانند حس بهتری را در شنونده ایجاد کنند و او را از نیت مثبت گوینده مطمئن کنند.
۳ عدم دفاع از خود: بسیاری از افراد گلایه خود را به نحوی با طرف مقابل در میان میگذارند که گویا تلاش دارند خود را برتر از او بدانند. وقتی شنونده در طی صحبتها و گلایههای گوینده مدام حس کند که او میگوید «من خوبم و تو بدی»، نمیتواند ارتباط درستی با آن حرفها برقرار کند. گوینده نباید در کلام خود این نکته را القا کند که برتر از طرف مقابل است. بنابراین در این موارد نباید از عباراتی مانند «من همیشه این رفتار رو از تو دیدهام...» یا «تو همیشه این کار رو خراب میکنی...» و مانند آن استفاده کرد.
۴ شخصیت دادن: وقتی در گلایهکردن از فرد مقابل به او شخصیت میدهیم، علاوه بر اینکه رفتار یا عمل اشتباه را به او گوشزد کردهایم، اشتباه او را حاصل بیدقتی دانستهایم و تصور جهل را در او ایجاد نکردهایم. در این حالت گلایهشونده نیز خود را در حل مشکل و یافتن راهکار صحیح دخیل میداند و در اصلاح خود فعالتر عمل خواهد کرد. عباراتی مانند «من انتظار بیشتری از تو دارم...»، «فکر میکنی راه دیگهای وجود نداشت؟!»، «این راه بهتر نبود؟!» و... میتواند به شنونده گلایه احساس مطلوبتری بدهد.
● زمان مناسب کدام است؟
عدهای از مردم ترجیح میدهند با بروز هر مشکل و عدمکامیابی در رسیدن به هدفی یا مشاهده هر رفتار ناپسند از سوی فرد مقابل به سرعت موضوع را به او انتقال دهند و از او گلایه کنند اما در مقابل گروه دیگری نیز وجود دارند که تا حد امکان از بروز و مطرحکردن این موضوعها خودداری میکنند و تنها زمانی لب به گلایه میگشایند که حس کنند دیگر تحمل این موضوع را ندارند.
برای اینکه بدانیم کدام یک از این دو روش اصولیتر است، باید به یک اصل در علم روانشناسی اشاره کنیم که «اصل جلوگیری از ایجاد رفتار» نام دارد. درواقع این اصل بیان میکند که باید رفتار غلط یا عمل اشتباه در همان دفعات ابتدایی به فرد تذکر داده شود و نه پس از تجمع و تکرارهای درازمدت. گلایهکردن باید به شکل آرامآرام و تدریجی باشد زیرا در صورت تجمع و بروز ناگهانی دو ایراد عمده بر آن وارد خواهد بود؛ اول اینکه در صورت تکرار طولانیمدت رفتار اشتباه از سوی گلایهشونده، میزان ناکامی در فرد گلایهکننده بیشتر میشود و فراوانی این ناکامیها، ناخودآگاه رفتار گلایهکننده را تهاجمی و قدرت بیان مشکل را در گلایهکننده کم میکند. دومین ایراد بر این شکل از بروز گلایهها این است که در صورت تذکرندادن به موقع، طی زمان رفتار در گلایهشونده درونی میشود و توانایی او برای اصلاح و ایجاد تغییر کاهش مییابد.
پیمان صفردوست
الهه رضاییان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست