چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نهادهای غیرحکومتی تاثیرگذار بر سیاست خارجی آمریکا


نهادهای غیرحکومتی تاثیرگذار بر سیاست خارجی آمریکا

سیاست خارجی رابطه و روندی است که به دلیل ماهیت آن, امری حکومتی محسوب می شود و حکومت ها آن را در انحصار خود دارند روابط میان سایر نهادها و سازمان ها که در دایره حکومت قرار نمی گیرند به روابط میان ملت ها یا روابط بین الملل واگذار شده است

سیاست خارجی رابطه و روندی است که به دلیل ماهیت آن، امری حکومتی محسوب می شود و حکومت ها آن را در انحصار خود دارند. روابط میان سایر نهادها و سازمان ها که در دایره حکومت قرار نمی گیرند به روابط میان ملت ها یا روابط بین الملل واگذار شده است. با این حال سازمان ها و نهادهای غیرحکومتی تاثیر بسیاری بر روند شکل گیری و اجرای سیاست خارجی دارند. به ویژه در کشورهای دموکراتیک که اصل مشارکت مردم در امور یک امر نهادینه و مورد قبول سیستم حکومتی است، دخالت نهادها و سازمان های غیرحکومتی در امر سیاست خارجی کاملا آشکار است. بنابراین طرح سیاست خارجی از جنبه داخلی آن، مستلزم یک سلسله سازش و انطباق میان عوامل گوناگون حکومتی و غیرحکومتی است.

● گروه های فشار و منافع ویژه

پیچیدگی سیاست و به ویژه سیاست گذاری خارجی در ایالا ت متحده آمریکا موجب شده است بسیاری از کشورها حتی آن ها که دارای روابط دوستانه نزدیک با آن کشور هستند یا این که از متحدین سیاسی و نظام آن کشور به شمار می روند تلا ش کنند خواسته ها و اهداف خود را به منظور تاثیرگذاری به سیاست خارجی آمریکا از طریق گروه های فشار و منافع ویژه نیز دنبال کنند. رژیم اسراییل نیز در این مقوله می گنجد. اسراییل به عنوان بزرگترین دریافت کننده کمک های مالی و نظامی از ایالا ت متحده آمریکا، دارای یک شبکه در هم تنیده ارتباطی در نهادهای دولتی و غیردولتی ایالا ت متحده آمریکاست. سفارت اسراییل در آمریکا علا وه بر روابط رسمی، از طریق برقراری و گسترش روابط دوستانه با پنتاگون، اعضای کنگره، سناتورها و احزاب سیاسی حمایت و پشتیبانی آن ها را برای تصویب قوانین مورد نظر خود در زمینه افزایش کمک های نظامی و مالی به اسراییل جلب می کند. مجموعه ای از صاحب نظران دانشگاهی، روزنامه نگاران و بازرگانان نیز سیاست خارجی اسراییل را در زمینه افزایش ارتباطات با سیستم حکومتی و غیرحکومتی آمریکا یاری می دهند.

کشورهای خارجی و بازیگران فراملی به درستی دریافته اند که به منظور تاثیرگذاری بر سیاست خارجی آمریکا باید در کنار گروه های داخلی به یک همکاری گسترده مبادرت کنند. گروه های قومی، گروه های فشار ملی، گروه های اقتصادی، سازمان های حقوق بشر، روشنفکران و پژوهشگران گروه های حامی حکومت های محلی، رسانه های چاپی و الکترونیکی و افکار عمومی، سازنده شبکه گروه های فشار و منافع ویژه در ایالا ت متحده آمریکا هستند.

▪ گروه های قومی و ملی: از میان این گروه ها می توان به فراکسیون سیاهان در کنگره اشاره کرد، این کمیته تاثیر و نفوذ بسیاری بر چگونگی سیاست خارجی آمریکا در قبال آفریقای جنوبی دارد. اتحادیه ملی عرب های آمریکایی تبار و نیز ۱۰ گروه بزرگ حامی اسرائیل نیز در زمینه حمایت و پشتیبانی از سیاست های موردنظر خود فعال هستند.

▪ گروه های اقتصادی: که شامل پیمانکاران صنایع نظامی، شرکت هایی که از قراردادهای ویژه ای که یک طرف آن دولت ایالات متحده آمریکاست نفع یا ضرر می کنند و اتحادیه های کارگری که دارای منافعی در بازرگانی یا ممنوعیت واردات هستند و از منافع کارگران در شرایط سخت دفاع می کنند.

▪ گروه های حقوق بشری: یکی از مهمترین این گروه ها دیدبان آسیاست، این سازمان به طور تخصصی به جمع آوری اطلاعات و گزارش ها در خصوص چگونگی رعایت یا عدم رعایت حقوق بشر در کشورهای آسیایی می پردازد و همزمان به کنگره و قوه مجریه فشار می آورد تا سیاست های موردنظر آنها را در خصوص کشورهای نقض کننده حقوق بشر در آسیا اجرا کنند.

▪ سازمان های روشنفکری و پژوهشی: اینگونه سازمان ها معمولا برای اقناع ایدئولوژیک تلاش می کنند. این سازمان ها و گروه ها عبارتند از شورای روابط خارجی که گروه صاحب نفوذ می باشد و مهمترین کار آن حمایت از نخبگان بازرگانی، مالی، منافع روشنفکران و سرانجام نظارت بر سیاست خارجی ایالات متحد آمریکاست. مرکز مطالعات اقتصاد بین الملل که یک نهاد موفق پژوهشی و هدایت کننده تحقیق و پژوهش در زمینه بازرگانی بین المللی است و از لحاظ فکری اکثر اعضای آن اندیشمندان لیبرال میانه رو هستند. مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی، که یک نهاد پژوهشی محافظه کار است که وابسته به دانشگاه جرج تاون است و موسسه اقتصادی آمریکا، که یک سازمان هوادار بازرگانی با عقاید محافظه کارانه است و وابسته به اعضای حزب جمهوری خواه و برخی اعضای محافظه کار حزب دموکرات است.

▪ حکومت های محلی: حکومت های محلی گاهی نقش گروه های فشار ملی را بازی می کنند. بیشتر آنها در پی جذب سرمایه از خارج هستند. به منظور تامین این هدف، بیشتر ایالت ها و شهرهای بزرگ، دارای دفاتر نمایندگی در کشورهای خارجی هستند. حکومت های محلی از طریق اتحادیه ملی فرمانداران و اتحادیه ملی شهرها و دیگر سازمان ها در پی نفوذ و تاثیرگذاری بر سیاستگذاری در دو قوه مجریه و مقننه هستند، تا بدین وسیله منافع سیاسی و اقتصادی خود را تامین کنند.

گروه های وابسته به رسانه های گروهی الکترونیک و چاپی: پوشش شبکه های تلویزیونی خبری از مسائل و امور خارجی معمولا سطحی و ظاهری بوده و در بیشتر موارد مبتذل و پیش پا افتاده است، حتی خوانندگان مشتاق بهترین روزنامه های آمریکا هم در زمینه دنبال کردن و درک مسائل سیاسی و اقتصادی کشورهای بزرگ مانند آلمان، انگلستان، ایتالیا، برزیل و ژاپن دچار مشکل هستند. این تنگ نظری موجب شده است تا تصور شود که به جز اندکی ازمردم، اکثر آنها اطلا عات و آگاهی اندکی در زمینه امور خارجی دارند. تنها کسانی که به تلویزیون های عمومی نگاه می کنند و رسانه های خارجی را می خوانند توانایی درک مسائل خارجی دارند. تلویزیون های بازرگانی و رسانه های داخلی کم و بیش بر حوزه مسائل سیاسی تاثیر دارند و همین رسانه ها هدف نفوذ ماموران دولتی قرار می گیرند واغلب توسط آنها کنترل می شوند. چنانچه در تهاجم به گرانادا در سال ۱۹۹۴، خبرنگاران و رسانه ها از ارسال خبر منع شدند.

از سوی دیگر توانایی این رسانه ها و گروه ها در شکل دهی به افکار عمومی و تبلیغات دولتی، موجب شده است که همواره مورد توجه حکومت و دستگاه های تبلیغاتی واقع شدند. با این حال رسانه ها و گروه های وابسته به آنها ضمن حفظ آزادی خود همواره به عنوان یکی از مهمترین نهادهای غیر حکومتی تاثیرگذار بر سیاست خارجی به شمار می روند.

● افکار عمومی

یکی از عناصر مهم و اساسی در حوزه امور بین المللی هم در زمینه گسترش پشتیبانی داخلی از سیاست خارجی و هم در زمینه تاثیرگذاری بر سیاست کشورهای دیگر، افکار عمومی می باشد. هیچ برنامه سیاست خارجی چه در کشورهای دموکراتیک وچه در کشورهایی که به شیوه توتالیتر اداره می شوند بدون حمایت افکار عمومی موفق نخواهد شد. در ایالا ت متحد آمریکا نیز افکار عمومی تاثیر بسزایی درسیاست خارجی دارد واز جمله عوامل غیر حکومتی موثر در سیاست خارجی به شمار میآید. افکار عمومی پس از جنگ جهانی نخست، نظرات ویلسون در خصوص تغییر جهت گیری سیاست خارجی را نپذیرفت و تجلیآن در انتخابات ۱۹۲۱ با شکست ویلسون متجلی شد. فشار افکار عمومی در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه هفتاد در مخالفت با جنگ ویتنام دولت نیکسون را مجبور به فراخواندن نیروهای آمریکایی از ویتنام کرد.

اینها تاثیرات آشکار افکار عمومی بر سیاست خارجی ایالا ت متحد آمریکا بود. اما این عنصر تاثیرات نه چندان آشکار نیز در بر دارد. در بسیاری موارد فشار افکار عمومی در موضع گیری ها و نظرات اعضای کنگره تجلی می یابد، بدون این که در سطح جامعه یارسانه های گروهی بازتاب یابد. البته افکار عمومی در آمریکا به دو دسته تقسیم می شود. یکی افکار عمومی توده ای ودیگری افکار عمومی نخبگان. برخلا ف تصور غالب، افکار عمومی نخبگان تاثیر بسیاری بر تصمیم های سیاست خارجی و بر افکار عمومی توده ها دارد. این عامل موجب می شود سیاست خارجی تا حد بسیاری از عوام زدگی و از افتادن در دام روزمرگی رها شود.

نویسنده : حمید سرداری



همچنین مشاهده کنید