سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

بلند بخند آرام فکر کن


بلند بخند آرام فکر کن

قهرمانی در بازی های غرب آسیا برای فوتبال ما یک اتفاق تکراری است, به هر حال وقتی در پنج دوره چهار بار کاپ قهرمانی به مقصد فدراسیون فوتبال ایران ارسال می شود نباید از وقوع آن تعجب کرد, به شعف پرداخت و زمین را به آسمان پیوند زد به خصوص اینکه قهرمانی چهارم در تهران و پیش چشم تیفوسی ها رقم خورد

قهرمانی در بازی‌های غرب آسیا برای فوتبال ما یک اتفاق تکراری است، به هر حال وقتی در پنج دوره چهار بار کاپ قهرمانی به مقصد فدراسیون فوتبال ایران ارسال می‌شود نباید از وقوع آن تعجب کرد، به شعف پرداخت و زمین را به آسمان پیوند زد به خصوص اینکه قهرمانی چهارم در تهران و پیش چشم تیفوسی‌ها رقم خورد.

البته از یک منظر دیگر هم نباید وقوع قهرمانی را یک فرق عادت قلمداد کرد چه اینکه علی دایی، خوب یا بد، یک برنده مادرزاد است و اگر المان‌های دوگانه گل زدن به استقلال (که خودش مدعی است یک‌بار آن را در یک بازی دوستانه رقم زده) و گلزنی در جام جهانی را از کارنامه‌اش حذف کنیم با یک بیلان صددرصد موفقیت روبه‌رو هستیم. اما قهرمانی چهارم از بیشتر جهات خاطرات سورپرایز جلال طالبی در سال ۲۰۰۰ را به یاد می‌آورد. جایی که طالبی با یک تیم به معنای کامل (ب) راهی اردن شد و ضمن معرفی ستاره‌هایی مثل مهدی امیرآبادی، داوود سیدعباسی، رسول خطیبی، وحید هاشمیان توانست میخ امثال پرویز بروند، سهراب بختیاری‌زاده، علی کریمی و مهرداد میناوند را هم در تیم ملی محکم بکوبد. تیمی که با شکست دو بر یک اردن قهرمان غرب آسیا شد از بازیکنانی تشکیل شده بود که تا قبل از حضور دایی اندک شانسی برای عبور از فاصله کیلومتری تیم ملی هم نداشتند اما دایی در جهت عکس برخورد شاید خائنانه گروه «ویچ‌»ها با خودش، چشم به روی ستاره‌های تمام‌شده‌ای مثل هاشمیان، عنایتی، رضایی، مبعلی، کاظمیان و خیلی‌های دیگر بست و یک نسل نو در انداخت.

باز هم ثابت شد که هنوز می‌تواند نقش دروازه‌بان اول تیم ملی را ایفا کند، نقشی که سال‌هاست به ناحق از او گرفته شده.

وحید طالب‌لو در غرب آسیا همان قرص آرامش‌بخشی است که نیاز داریم تا با او و مهدی رحمتی دروازه را سند اطمینان بزنیم. رقبای دیروز در استقلال حالا با یک فاصله ۱۱۶۱کیلومتری بین تهران و کرمان هنوز رقیب مانده‌اند و این‌بار تیم ملی است که از این رقابت سود می‌برد و سترون می‌شود. حالا طالب‌لو دروازه‌بانی است با بیش از ۲۵۰دقیقه گل نخوردن در تیم ملی، رکوردی که برای مهدی رحمتی ۳۶۰دقیقه است. سال‌ها دفاع چپ یک پاشنه آشیل بود، یک ضعف مفرط که وقتی با یک زیر توپ‌زدن صرف راست‌پا به نام ستار زارع پر شد از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدیم اما رقابت‌های غرب آسیا امسال و دوره قبل سه مدافع فوق‌العاده روبه‌روی ما قرار داده است؛‌ هاشم بیگ‌زاده که البته مصدوم است، مجتبی شیری که مجبور به حضور در این جناح شده و احمد آل‌نعمه، بازیکنی که می‌توان جلوی اسمش کلمه «کامل»‌را نوشت یک دفاع چپ انرژیک و قلدر با ضربات وحشتناک از راه دور.

نکونام و تیموریان هم سرمایه‌ تیم ملی برای ایفای رل هافبک دفاعی بودند اما حالا می‌توان کیانوش رحمتی را هم به این جمع افزود و گوشه‌چشمی هم به او داشت. رحمتی یک ماکت کوچک از جواد نکونام است با همان سبک بازی و همان قدرت شوت‌زنی بالا که با درخشش در غرب آسیا توانست از نام‌هایی چون ایمان مبعلی، ابراهیم صادقی، مازیار زارع و حسین کاظمی پیشی بگیرد و به رتبه آلترناتیو اصلی برسد. خط حمله تیم ملی یک عنصر سرعتی پیدا کرده به نام غلامرضا رضایی، بازیکنی که شاید از قدرت دریبلینگ بالایی برخوردار نباشد اما با تکیه بر عنصر سرعت می‌تواند هر خط دفاعی را نابود کند و حداقل تیم ملی را صاحب ضربات پنالتی بکند و در کنار او باید به جلال رافخایی هم اشاره کرد. مهاجم ساکت ملوان که از اعتماد علی دایی به خوبی استفاده کرد و حالا اگر دعوت نشود مایه تعجب خواهد بود.

اما در کنار همه این امیدواری‌ها یک‌سری یأس‌ هم در ترکیب تیم ملی وجود داشت؛ اول اینکه در کنار علی دایی هیچ مربی‌ای وجود ندارد و در حقیقت تیم ملی تشکیل شده از یک مربی دروازه‌بان، یک آنالیزور صرف و علی دایی و این هسته در میدان‌های بزرگ مثل آنچه در جده انتظارمان را می‌کشد خطرناک است.

ابراهیم میرزاپور نه‌تنها اندکی پیشرفت نکرده که حتی درجا هم نزده و هنوز در مسیر سقوط گام برمی‌دارد، رحمان احمدی هم ثابت کرده فقط با تکیه بر رفاقت نمی‌توان در تیم ملی جای گرفت، هیچ‌کس متوجه معنای آن رفلکس مسخره احمدی روی گل اردن در بازی فینال نشد.

میلاد میداوودی ثابت کرد برای ایفای نقش مهاجم نوک تیم ملی هنوز صلاحیت ندارد و بهتر است همان گوش راست سرعتی سال‌های قبل باقی‌ بماند و جناح راست که ثابت شد بدون مهدوی‌کیا و حسین کعبی فاقد زهر لازم است و اعتماد به امثال حمودی و غلام‌نژاد و پروین ره به جایی نمی‌برد.

علیرضا خطیبی



همچنین مشاهده کنید