یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
لذت موسیقی جمع کردن یا موسیقی شنیدن
بحران اقتصادی موسیقی سالها زودتر از بحران فراگیر اقتصادی امروز جهان آغاز شد. بحرانی که به غیر از ابعاد اقتصادی، جنبههای فرهنگی نیز دارد. صنعت موسیقی طی ۱۰ سال اخیر رشد منفی ۵۰ درصدی داشته است. وضعیتی که با مراجعه به یکی از فروشگاههای محصولات موسیقی در ممالک دیگر به وضوح دیده میشود.
چرا راه دور بروید؟ کافی است سری به منطقه ۲۳ شهر تهران (دبی امارات متحده) بزنید و وارد یکی از فروشگاههای بزرگ موسیقی شوید. همان Megastore هایی که قرار بود مشتریان را با انبوه قفسههای حاوی آلبومهای موسیقی غرق کند، امروز با انواع کالاهای دیگر به استقبالتان میآید. اول تجهیزات موبایل (گوشیهای متنوع، شارژر، لوازم جانبی ...)، سپس ادوات ضبط و پخش دیجیتالی موسیقی (iPod، MP۴ Player، کارتهای حافظه، CD خام ...)، به دنبال آن بازیهای کامپیوتری اعم از Nintendo و Play Station، بعد از آن دوربینهای دیجیتال، DVD فیلمهای روز دنیا، جلب نظر میکنند و در انتها نیز فضایی برای عرضه محصولات موسیقی یافت خواهد شد! خلاصه فکر نکنید که این فقط مشکل فروشگاههای ایرانی است که در آن قصابیها کارت اینترنت میفروشند و آبمیوه فروشان کنار آب هویج و انار، فندک Zippo و چاقوی ارتش سوئیس در ویترین میچینند. این قبیل فروشگاهها بدون اتکا به کالاهای مزبور (که عموماً با موسیقی هم بی ارتباط نیستند) حتی توان پرداخت هزینههای ماهیانه خود را هم نخواهند داشت. طبیعی است که ابایی نیز نداشته باشند تا قفسههای موسیقی پاپ و راک را یکی کنند، فضای موسیقی ملل، جز و بلوز را در هم ادغام و بخش کلاسیک را هم به حداقل برسانند و اگر آلبومی خوب نفروخت، بیدرنگ ظرف ۳ ماه با قیمتی کمتر از نصف حراج کنند تا هزینه انبارداریشان کم شود. آیا این آمارها حکایت از کم رونق شدن موسیقی دارد؟ آیا به معنی عدم تمایل مردم به موسیقی گوش دادن است؟ خیر، با مشاهده رونق فروش تجهیزات زیربنایی موسیقی جواب قطعاً منفی است. موسیقی هنوز خواهان دارد. نتیجه این است که اگر تولیدات بیمخاطب شدهاند، احتمالاً تقاضا به سمت دیگری سوق داده شده که به خود موسیقی منفعت آنچنانی نمیرساند.
تکنولوژی دیجیتال، ابزارهای جدید حمل و پخش موسیقی، گوشیهای موبایل چند منظوره، خطوط پرسرعت اینترنت، همگی دنیای جدیدی را ایجاد کردهاند که نه تنها ذائقه بلکه اخلاق مردم را نیز تغییر داده است. در فرانسه (بهعنوان موسیقیدوستترین کشور اروپا) ماهانه ۴۰۰۰ آلبوم جدید موسیقی وارد بازار میشود اما بزرگترین فروشگاه زنجیرهای فرهنگی فرانسه (fnac) تنها ۶۰۰ عنوان را وارد مغازههایش میکند! باقی تولیدات سهمی از قفسهها را پیدا نمیکنند و جایشان را به همان ادواتی دادهاند که در بالا به آن اشاره شد.رشد فنآوری دیجیتال، رابطه مصرفکننده با ماهیت فیزیکی کالاهای شنیداری را به حداقل رسیده است. کمتر کسی علاقه به خریدن CD دارد. در حالیکه روزانه میلیونها قطعه موسیقی تنها در شبکه اینترنت جابجا میشود. یکی از معدود شانسهای موفقیت هنرمندان و صنعتگران موسیقی، داشتن سهمی از این حجم مبادلاتی است و گرنه بقایشان با خطر جدی روبرو خواهد شد. در این میان، دنیای دیجیتال خود چقدر از دستپُختش راضی است؟ قطعهای که در بازار رسمی اینترنت ۹۹ سنت قیمت دارد و تنها ۶۰ سنت آن به هنرمند و تهیهکنندهاش میرسد، باید چند بار Download شود تا بتواند هزینه تولیدش را پوشش دهد؟ ۵ هزار بار، ۱۰ هزاربار؟ آنهم در اقیانوسی از قطعات موسیقی....
حقیقت این است که موزعین دیجیتالی، خود نیز با مشکل بزرگی روبرو هستند. مدل اقتصادیشان با توجه به هزینههای بسیار بالای راهاندازی، سختافزار، زیرساخت مخابراتی، نرم افزارنویسی، دیجیتایز کردن قطعات و علیالخصوص بازاریابی، آنقدر پرخرج است که ۳۹ سنت سود ناخالص حاصل از فروش هر قطعه به سختی نقطه سر به سر را نوید میدهد. در این حوزه تشکیلاتی معدودی همچون iTunes هنوز زندهاند. iTunes با داشتن بیش از ۷ میلیون قطعه موسیقی در ماه آذر ۱۳۸۷، شش میلیاردمین Download را از زمان تاسیس (۸ سال پیش) جشن گرفت. اما جالب است که سود سالانه iTunes نیز با این ابهت هنوز چشمگیر نیست! البته ماجرای Apple و iTunes فرق دارد. چراکه iTunes انگار از همان اول هم بنا نبود برای آقای جابز (Jobs) رئیس Apple سودآور باشد بلکه میبایست سکوی پرتابی برای فروشiPod (و در آینده برای iPhone) باشد، که بشدت هست! در واقع iPod یکی از عوامل زیاندهی موسیقی است. با هر دستگاه iPod که فروخته میشود ضربه مهلکی بر پیکره موسیقی وارد میشود، چرا که برای iPod مهم نیست موسیقی یا اطلاعاتی که در آن ذخیره میگردد از کجا آمده، فقط مهم این است که iPod بفروشد آنهم تا حدی که علاوه بر سود سرشار، سوبسید iTunes را نیز بدهد. فروشگاهها نیز برای بقای خود، ناخواسته به فروش آن تن میدهند. آنها میفروشند (خوب هم میفروشند) تا زنده بمانند و برای فروش، چه چیزی را قربانی میکنند؟ محصولات شنیداری را! تجهیزات دیجیتالی طی چند سال اخیر به یک مد یا Cult (خرده فرهنگ) تبدیل شدهاند و هر روز با مدل های جدید و شکستن قیمت مدلهای قدیمی، آنچنان اعتیادی را ایجاد کردهاست که حتی آنهایی که iPod ۸۰ گیگابایتی دارند، به محض ظهور مدل ۱۲۰ گیگابایتی، بدون درنگ سراغ مدل جدید میروند. امروزه ادوات همراه
(Mobile Device) که از یک گوشی ساده به یک سخت افزار چند منظوره تبدیل شدهاند نیز به این جرگه اضافه شدهاند. تولیدکنندگان هم دغدغهای درباره محتوای یا شکل استفاده از آن ندارند و تا زمانی که بفروشد راضی هستند. بروید از ۱۰۰ نفر که صاحب یکی از این دستگاهها است بپرسید که محتویات آنرا از کجا تهیه کرده تا قضیه روشن شود. تازه چرا راه دور برویم؟ به آمارهای رسمی Apple بهعنوان یک نمونه مهم مراجعه کنید و تحلیلی ساده انجام دهید. خدا را شکر اغلب این شرکتها بهعلت اینکه در بورس حضور دارند موظف هستند تا بسیاری از اطلاعاتشان را در معرض عموم قرار دهند.
iPod بهعنوان یکی از دهها ابزار (Device) مطرح حمل موسیقی، از سال ۲۰۰۱ تاکنون بیش از ۱۵۰ میلیون دستگاه فروخته است. یک دستگاه ۴۰ گیگابایتی ظرفیت حمل حدود ۸ هزار قطعه با حجم متوسط ۵ مگابایت را دارد. اگر هر دستگاه ipod نیمی از ظرفیت خود را به انباشتن موسیقی اختصاص بدهد (یعنی ۴ هزار قطعه)، بدان معناست که کل قطعات قابل نگهداری در ipod های فروخته شده حدود ۶۰۰ میلیارد قطعه است. این در حالی است که iTunes تازه ۶ میلیاردمین قطعه خود را فروخته! یعنی iTunes تنها ۱ کل ظرفیت این دستگاهها را تامین میکند (با افزودن آمار فروش دستگاههای مشابه سایر شرکتها و همچنین دیگر سایتهای فروش دیجیتالی بعید است که این آمار نسبی خیلی تغییر کند). حال این سوال پیش خواهد آمد که آن ۹۹ قطعات دیگر از کجا تهیه میشود؟ از آرشیو شخصی صاحبان این ادوات؟ بسیار خب. اگر نیمی از آرشیو آنان هم بهقول معروف Original باشد، کماکان به رقمی حدود ۵۰ قطعه مجهول در درون iPod ها میرسیم (که البته همه میدانیم که خیلی خوش بینانه است چون اغلب مصرفکنندگان این ادوات زیر۳۰ سال سن دارند و بر اساس گزارش ماهنامه معتبر Prospect Magazine، تنها ۲۰ بازار موسیقی اورژینال را تشکیل میدهند). نتیجه اینکه تکنولوژی جدید بهجای تقویت، تسهیل یا جذابترکردن رابطه میان هنرمند و مخاطب، عملاٌ تسهیلات بیشتری در اختیار زیرپا گذاشتن حقوق هنرمندان و صنعتگران را ایجاد کرده است.
جالبتر اینکه صرفنظر از مورد بالا، کل این پدیده عارضه دیگری را نیز به همراه داشته و آن تغییر رفتار استفاده کنندگان در مواجهه با موضوعی به نام موسیقی است. .هر چه فناوری پیشرفت کرد، مصرفکنندگان بیشتر از موسیقی دور شدند! ماجرا بیشتر به مسابقه Track جمع کردن شبیه شده است تا Track گوش دادن. آنی برنده است که بیشتر Track داشته باشد. به مکالمه iPod بازها گوش کنید. «iPod من ۱۲۰ گیگه. ۲۵ هزارتا Track توشه! فول آلبوم ۵۰ تا گروه را دارم». «اِه! خوش بهحالت مال من ۴۰ گیگه» . ۲۵ هزار تراک؟ یعنی حدود ۳۰۰۰ آلبوم یا قریب به ۲۶۰۰ ساعت موسیقی. اگر یک انسان متعادل و موزیک دوست روزانه بهطور مفید ۳ ساعت موسیقی گوش کند، به ۵/۲ سال زمان نیاز دارد تا هر قطعه ذخیره شده در دستگاه دلبندش را فقط یکبار بشنود! لذت بردن از موسیقی جایش را به لذت داشتن موسیقی داده است.
چه پنهان که رویداد جدید دیگری نیز در راه است که بهزودی مسئله را بغرنجتر هم خواهد کرد و آن افزایش پهنای باند خدمات اینترنتی است و عنقریب حتی مالکیت موسیقی از نوع دیجیتالی را نیز بیاعتبار خواهد کرد. وقتی شما همه جا و در هر زمان با اینترنت پرسرعت بر روی iPhone یا سایر گوشیهای جدید و یا روی کامپیوترتان، بتوانید بهصورت Stream موسیقی گوش کنید، دیگر چه نیازی به مالکیت وجود خواهد داشت؟ کافی است دوستتان از منزلش Playlist مورد علاقهاش را برای شما forward کند و شما هم بهصورت online ملذوذ شوید. وقتی هم دیگر مالکیتی وجود نداشته باشد، حقوق مالکیت هم منتفی خواهد شد و وارد عرصه مشاعات خواهیم شد! یعنی چیزی شبیه به وضعیتی که در مملکت عزیز ما سالهاست که رواج یافته است. چه بسا ما از دنیای غرب نیز خیلی جلوتر هستیم، چون دهها سال است که با این پدیده مواجه هستیم و هنوز هم زندهایم و با پررویی کار موسیقی میکنیم! تازه به اینهمه فناوری هم نیاز نداشتیم تا مِلک دیگران را مشاع کنیم. دِکهای دو کاسته ماجرا را خیلی وقت پیش حل کرده بود!
طبیعی است که هر فناوری دستآوردهای مثبت و منفی دارد و این مطلب در نهی پیشرفت فناوری حمل موسیقی نیست بلکه به برخی تبعات آن اشاره دارد و جستجو برای راه حل استفاده درست از آن و یا ایجاد فرصتهای جدید. فارغ از تمامی مسائل ذکر شده، بد نیست بدانیم که دنیا نیز بیکار ننشسته است و صنعت موسیقی جهتگیریهای جدیدی داشته است که بنظر میآید در ایران فعلاً قادر به دستیابی مطلوب به آن نباشیم. در دنیای امروز موسیقی، آنهایی موفقترند که آثارشان خاصیت اجرای زنده داشته باشد. موسیقی که ارزش صحنهای ندارد بهطور خودکار وارد چرخه مریض و کم بازده دیجیتال خواهد شد. با کمی دقت میبینیم که حجم کنسرتها، فستیوالهای بزرگ و کوچک، باشگاهای متنوع که موسیقی زنده رکن رونق آنها است، همانند قارچ در حال تکثیر هستند. اگر بسیاری از هنرمندان در گذشته کنسرت میدادند تا فروش آلبوم شان بالا برود، امروز دقیقاً معکوس عمل میکنند: آلبوم تولید می کنند تا مبلغ کنسرتهایشان باشد. هنجارهای منتج از فرهنگ دیجیتال و خانهنشین شدن مردم مقابل تلویزیون و رایانه، باعث شده تا مراودات اجتماعی به حداقل سطح ممکن برسد و این برای یک جامعه پویا خطرناک است. به همین دلیل سیاستگذاران، سازمانها، شهرداری ها، نهادها... همگی در صدد هستند تا رویدادهای جمعی را رونق دهند تا جریان زندگی در فضاهای عمومی نمیرد. امروزه حتی بسیاری از آلبومهای موسیقی در جنب کنسرتها عرضه و فروخته میشوند. آلبومهایی که شاید هیچگاه در فروشگاهها دیده هم نشوند. موسیقی یک رویداد اجتماعی است و صحنه موسیقی به فضاهای عمومی احتیاج دارد تا هنرمند و مخاطب رابطه مستقیم و دوستانهتری را تجربه میکنند. همانطور که بر خلاف پیشبینیهای دولتمردان کشورمان، موج بحران اقتصادی جهان به ایران هم رسید (حالا چه موج اول آن چه موج دوم آن. مهم این است که رسید!)، تبعات حاصل از بحران در صنایع فرهنگی نیز گریبان ما را خواهد گرفت. دنیا در حال تجربه اندوزی و ارائه راهحل است. قریب به یک میلیون شهروند ایرانی از طریق موسیقی امرار معاش میکنند (از آهنگساز تا مولودی خوان، از عوامل فنی تا کارمندان اداری شرکتهای انتشاراتی) که رقم بسیار بالایی است. یعنی از هر هفتاد ایرانی یک نفر! موسیقی در فضاهای عمومی کشورمان هنوز شکل و رونق چندانی ندارد. موسیقی هم جزو دکور زندگی شهری است. باید به فکر کاربردهای جدید برای آن بود و گرنه بحرانی جدید دامن آنرا خواهد گرفت. از موج دوم غافل نشویم!
رامین صدیقی
مدیر عامل نشر موسیقی هرمس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست