پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
درآمدی بر فلسفه تاریخ شیعی با نگاه به سه مرحله تکاملی تاریخ
![درآمدی بر فلسفه تاریخ شیعی با نگاه به سه مرحله تکاملی تاریخ](/web/imgs/16/152/i1zzy1.jpeg)
● عاشورا کانون جوشش عاطفه شیعه
حادثه عاشورا پس از حادثه رسالت نبی خاتم (ص) بزرگترین حادثه تاریخ بشری است که نه تنها عالم دنیا بلکه تمامی عوالم هستی را تحت الشعاع خود قرار داده است و همه بهرهمند از این حادثه گردیده اند. بررسی تمام ابعاد و لایه های باطنی این بزرگترین بلای و ابتلای تاریخی بشر و تاثیر آن بر سلوک و تکامل تمامی عوالم و از جمله عالم دنیا برای انسان غیر معصوم(ع) جز از طریق پیوند و توسل به جریان ولایت ائمه نور - که همانا جریان ولایت الهیه است - و کلام نورانی آنان امکانپذیر نمیباشد و لذا تحقق فقاهتی کارآمد در این حوزه ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اما آنچه این حادثه را از دیگر حوادث متمایز کرده است، ماهیت این حادثه و نوع سلوکی است که از طریق پیوند با همه عوالم با آن حاصل میشود. عاشورا ضیافت بزرگترین بلای الهی است که اثر پیوند با این مصیبت عظمی است که تهذیب کل عالم و تاریخ بشری صورت گرفته است.
عاشورا بزرگترین صحنه درگیری جبهه حق و باطل است، تمامی مکارم اخلاقی در مقابل تمامی مکاید شیطانی روبهروی هم صف آرایی کردهاند، در دوره غربت اسلام و در اوضاعی که جبهه باطل احساس پیروزی میکرد و در کنار سر بریده سید الشهداء(ع) ندا برمیداشت: لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحی نزل انسان غریب و مظلوم کار را تمام کرد و تاریخ بشری را نجات داد. در ماجرای کربلا جبهه باطل با نقشهای عظیم آمده بود تا به اسلام تاریخی و خط همه انبیای الهی از آدم تا خاتم (ص) تیر خلاص بزند؛ ولی نبی اکرم(ص) برای چنین روزی سید الشهداء(ع) را تربیت کرده بودند و با تحقق عظیمترین مصیبت عالم، تمامی تلاش جبهه باطل و مکاید شیطان نه تنها برای آن مقطع از تاریخ بلکه برای تمام تاریخ،نقش برآب شد و به تعبیر امام راحل (ره) عاشورا اسلام را بیمه کرد.
اما اینکه چگونه عاشورا توانست در طی تاریخ، حادثهساز شود و موجب تقویت مدام جبهه حق و تضعیف جبهه باطل شود؟ سر این مطلب در درایت و بصیرت بالای نبی اکرم(ص) و سید الشهدا(ع) است که با ایجاد بزرگترین بلای و ابتلای، بزرگترین مصیبت و حادثه جانسوز، عاطفه جامعه شیعه را هدف قرار دهد و حرارتی در آن جامعه (و حتی تمامی انسانهای آزاده) ایجاد کردند که با این حرارت دائمی عاطفه و تمایلات جامعه شیعه مدام در غلیان و جوشش است. ان لقتل للحسین حراره فی قلوب لا تبرد ابدا (مستدرک، ج۱۰، ص ۳۱۸) در توضیح این مطلب باید توجه داشت که ساخت هر تمدنی وحکومتی و ادامه حیات آن بر پایه سه عنصر اساسی نظام تمایلها و گرایشها، نظام بینشها و دانشها و نظام محصولها و صنایع است که تغییر تمایلها و گرایش ها سهم تاثیر اساسی در ایجاد یک تمدن و حکومت را دارد. ایجاد تجدد و تمدن مادی امروز مغرب زمین بر پایه تغییر تمایلات انسانهای آن دیار صورت گرفته است و با توسعه تمایلهای مادی و با هدف حرص به دنیا و توسعه تمتع متنوع ومتلون از بهرههای دنیوی، حرکت آغاز میشود و تمامی علوم و دانشها و تولید محصولها وتکنولوژی و صنعت در این جهت تولید میگردند.
همچنین در باب انقلاب اسلامی ایران میبینیم که امام راحل ابتدا با تغییر تمایلها و عاطفههای جامعه و انقلاب سیاسی، حرکت خود را آغاز میکند و سپس در سایه آن به ساخت ابعاد مختلف انقلاب فرهنگی و انقلاب اقتصادی میپردازند.
با این توجه تحقق تمدن تاریخی اسلام که معمار اصلی آن نبی اکرم (ص) است نیازمند حفظ تمایل فطری خداپرستی انسانها وتوسعه و تشدید آن است؛ چرا که تنها در سایه جوشش این عاطفه های الهی است که بستر فرهنگ سازی در جامعه ایجاد میگردد و لذا میبینیم حادثه عاشورا نه تنها حافظ دین اسلام میگردد (حسین منی و انا من حسین)، بلکه پس از این حادثه است که زمینه فرهنگسازی به دست حضرت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ایجاد میگردد و معارف ناب اسلامی و شیعی به جامعه عرضه میشود.
با توجه به همین مطلب اساسی است که راز تاکید بر دو نکته در حادثه عاشورا مشخص میگردد؛ از یک طرف حسین(ع) خود را قتیل العبره مینامید (کامل الزیارات) و از طرف دیگر حکمت ثواب عظیم گریه بر مصیبتهای حضرت سید الشهدا(ع) مشخص میشود که در این جهت نه گریه بلکه تباکی (حالت گریه) بر مصیبتها هم نردبان سلوک میگردد. فبکی او تباکی علی الحسین فله الجنه (کامل الزیارات، ص ۳۴۲ - ۱۴۱۷ ق.) اینکه میبینیم همه انبیای الهی (علیهم السلام) و همه مخلوقات، اعم از ملائک و اجنه حتی حیوانهای آسمان و زمین و جماد و نباتها بر مصیبتهای حضرت سید الشهدا(ع) گریان هستند.(۱) ریشه در همین نکته اساسی دارد که گریه معبر پیوند با جریان ولایت الهیه است.
● انقلاب اسلامی زمینهساز حکومت جهانی
اگرچه حادثه عاشورا توانست جوهره تمدن عظیم اسلامی را بیمه کند، باید به تدریج جامعه شیعه به بلوغ معرفتی خود نسبت به اصل امر ولایت الهیه و مجاری جریان این ولایت الهیه - که همان ولایت انوار مقدسه (علیهم السلام) است - و مناسبات جریان ولایت الهیه تا تحقق حکومت و تمدن جهانی اسلام برسد.
لذا میبینیم که پس از حادثه عاشورا بستر بلوغ معرفتی شیعه مهیا میشود و معارف ناب شیعی به دست امامان معصوم(ع) مخصوصا امام محمدباقر(ع) و امام صادق(ع) عرضه میشود. اما هنوز تا بلوغ کامل جامعه شیعه فاصله زیاد است و قدم به قدم باید این جامعه به قرب ظهور آخرین حجت حق واصل شود. جامعهای که با حضور ولی خدایی همچون امیرالمومنین (ع) و سید الشهداء(ع) هنوز در باب ولایتدارای شک و شبهه بودند یا به عظمت و جایگاه آن پی نبرده بودند، کم کم پله های بلوغ معرفتی را طی میکنند و با پرورش شیعیان کم کم امر ولایت و عظمت جلوه های مختلف این معنا برای شیعیان روشن میشود تا اینکه ظرفیت معرفتی آنقدر رشد میکند که فضای ارائه معانی عمیق در باب ولایت در زمان حضرت امام رضا (ع) ایجاد میشود و معارفی عمیق همچون حدیث سلسله الذهب، کلمهلاالهالاالله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشروطها و انامن شروطها (عیون اخبار الرضا، باب ۲۷، ح ۴) به جامعه شیعه عرضه میگردد.
لذا میبینیم که پس از امام رضا (ع) انشعابی در جامعه شیعی صورت نمیگیرد. اولا ادعای بیسند ثانیا: شکل میگیرد. شاید بتوان تغییر جغرافیای زیست شیعی و پایه گذاری و ایجاد کشوری شیعی در ایران نه تنها در زمان امام رضا(ع) کشوری شیعی به نام ایران نبود بلکه بیشتر سامانیان این سرزمین از اهل سنت بودند، در سایه بصیرت و ولایت تاریخی امام رضا (ع) و ایجاد جوامع کوچک شیعی بر حول امامزادهها در ایران را در جهت این بلوغ معرفتی تبیین نمود؛ چرا که در آینده قرار است حکومتی در این خطه از جهان ایجاد شود که زمینه ساز ظهور آخرین حجت حق شود.
با بلوغ معرفتی شیعه به اصل معنای ولایت کم کم پلههای دیگر معرفتی آغاز میگردد. ابتدا شیعه آزمایش به قبول امامت امامان خردسال امام جواد(ع( )امام ۸ ساله) و امام هادی(ع( )امام ۹ ساله) میگردد و سپس کم کم زمینه ابتلا به امام غایب با امامت امام حسن (ع) عسکری (ع) و سخت بودن دسترسی شیعه به امام فراهم میشود.
از همین دوره است که مرحله ای دیگر از تکامل تاریخ بشری آغاز میگردد و آن دوره غیبت ظاهری امام(ع) است و شیعه باید سربلند از این آزمایش بزرگ بیرون آید و بحق این شیعه است که با بلوغ معرفتی خود کم کم به آنجا میرسد که نه تنها ولایت امام غایب را با جان و دل میپذیرد، بلکه ولایت نائبان عام امام(ع) یعنی فقیهان شیعه را هم با سرانگشت اشارت وجود مقدس امام زمان(ع) با جان و دل پذیرا میشود؛ اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیئنا.
البته شیعه در این دوره غیبت سه دوره تاریخی را تاکنون پشت سر گذاشته است.
الف) دوره مهجوریت و محدودیت شیعه: در این دوره شیعه یک اقلیت در حال مبارزه سیاسی و فرهنگی است. حکومت دست مخالفان شیعه است که کمتر با شیعه مماشات میکنند و در این میان هجمههای فرهنگی هم از بیرون (از طرف فرهنگ یونان و فرهنگ های ملل دیگر) و هم از دل دنیای اسلام متوجه شیعه میشود وشیعه با هدایت نواب عامه امام(ع) همچون شیخ مفید و شیخ طوسی و امثال این بزرگواران حرکت خود را ادامه میدهد که تحلیل صورت مسئله ها و نحوه موضعگیری فعال علمای شیعه در این مقطع در جای خود مورد بررسی است.
ب) دوره ایجاد سلطنت های شیعی: آغاز دوره دوم تاریخی جامعه شیعی با حکومت صفویه است که با تمام بی مهری هایی که نسبت به آن شده است، مرحلهای از مراحل تکامل فرهنگ شیعه به هر دلیلی رقم خورده است. در این دوره هنوز حکومتها، حکومتهای دینی نیستند؛ اما سلطنت ها شیعی ایجاد میشود و شیعه به یک قدرت سیاسی رسیده است. البته حاکمان آن حاکمانی نیستند که دنبال ساختن جامعه برمبنای دین باشند ولی شیعه هستند و معتقدات شیعه را قبول دارند. در این دوره رسالت علمای شیعه در عین حفظ فرهنگ تشیع، راه دادن فرهنگ شیعه به زوایای حکومتی به میزان ممکن است. باید دقت کرد که هنوز فقهای شیعه مبسوط الید نیستند تا بتوانند خود پرچمداری کنند و تشکیل حکومت دهند؛ چرا که در این صورت آنها را تحمل نمیکردند و لذا علماء توانستند در این دوره از کلیت مکتب پاسداری کنند و حد و ثغور مذهب را حفظ کنند. (العلماء حصون الاسلام)
ج) دوره حکومت اسلامی: در این دوره کم کم شیعه به افق ایجاد حکومت اسلامی نزدیک میشود. حکومتی که تاب تحمل آن، حتی با وجود امام معصوم(ع) هم مهیا نبود.
در این ایام مواجهه با تمدن مغرب زمین صورت میگیرد و اولین مواجهه ها در نهضت مشروطه است که اولین تجربه جامعه پردازی مکتب شیعی است. بررسی نقاط قوت و ضعف این دوره، مجال دیگری را میطلبد ولی در عین حال در مجموع در سایه این تجربه تاریخی کم کم بستر تحقق مهمترین حکم از احکام اسلامی، یعنی تحقق حکومت اسلامی بر محور ولایت (آنهم ولایت فقیه) فراهم میآید و انقلاب اسلامی به رهبری فقیهی با بصیرت از سلسله فقیهان شیعی رخ میدهد؛ آن هم در مقطعی از تاریخ که جبهه باطل و کفر به گمان خود به تمدنی دستیافته که تمام علوم، ساختار و محصولات تمدنی آن را بر پایه اصولی همچون اومانیسم، سکولاریسم، ماتریالیسم، روش شناختی و... تولید کرده و میتواند به آن شکل جهانی بدهد.(۲) لذا در ناباوری همه تئوریسین های مادی این انقلاب پا به عرصه وجود گذاشت و نه تنها توانست تبدیل به مانعی اساسی در راه جهانیسازی مادی شود، بلکه خود داعیه جهانی سازی را در دنیای امروز مطرح کرده است.
البته انقلاب اسلامی مراحل تکاملی خاص خود را دارا میباشد که به تعبیر مقام معظم رهبری این مراحل عبارتند از:
▪ انقلاب اسلامی،
▪ نظام اسلامی،
▪ دولت اسلامی،
▪ کشور اسلامی،
▪ جهان اسلامی
که در مرحله انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ادبیات سیاسی جامعه تغییر میکند و فلسفه سیاسی و چهارچوب نظام اسلامی براساس مبانی، آموزه ها و اهداف دینی طراحی میگردد.
در مرحله بعد - که به تعبیر مقام معظم رهبری مرحله کنونی حرکت تکاملی انقلاب است - دولت اسلامی با تغییر منش و روش مدیران نظام اسلامی تحقق پیدا میکند. منظور از منش، اخلاق ولایت مدار مسئولان و منظور از روش، ساختارها و مدل های اداره نظام اسلامی است که باید براساس فقه حکومتی و علوم کاربردی اسلامی طراحی گردد. لذا میبینیم در همین راستا نهضت نرمافزاری و مهندسی تمدن اسلامی به دست مقام معظم رهبری مطرح میگردد و رسالتی جدید برای حوزه های علمیه و دانشگاهها رقم میخورد.
بالطبع با ایجاد دولت اسلامی زمینه ایجاد کشور اسلامی و جهان اسلامی به معنای واقعی پدید می آید.(۳)
● عصر ظهور و تحقق مناسبات جریان ولایت الهیه
در دوران غیبت همواره دو مانع اساسی در تحقق حکومت عدل جهانی مطرح است. نبود وجود امام معصوم مبسوطالید و وجود جبهه باطلی که همواره با جبهه حق در ستیز است. اما در پایان تاریخ دنیای بشری با رفع این دو مانع عصر ظهور و عصر رجعت رقم میخورد. عصری که در آن تجلی همهجانبه ولایت الهیه است.
پدیده ظهور در روایات به پدیده آخر الزمان تفسیر شده است. در روایات دو نوع آخر الزمان مطرح است. یکی آخر الزمانی که دوره ظهور باطل در کره زمین است به طوری که ظلم و جور تا آخرین مرحله ظرفیت ابلیس همه عالم را پر میکند که این نقطه آغاز سقوط ظاهری آن در عالم دنیا است.(۴) بعد از مرحله ظهور اتفاق میافتد و ولایت الهیه در عالم دنیا هم به منصه ظهور و غلبه میرسد. (میرباقری، ۱۳۸۲، ص ۲۵) و این مرحله آغاز پایان دنیاست و با تحقق عصر رجعت، دنیا به قیامت منتهی میگردد.
در عصر ظهور تمامی مناسبات انسانی اعم از مناسبات فردی و اجتماعی بر محور ولایت ایجاد میشود و حکومتی جهانی بر محور اخلاق حمیده و معارف ناب شیعی ایجاد میشود که در آیات و روایات خصوصیات و ویژگی های این حکومت جهانی مطالب فراوانی طرح شده است. در حوزه مباحث مهدویت اگرچه تحقیقات سودمندی تاکنون صورت گرفته است ولی هنوز متاسفانه تمامی ابعاد این حکومت و تمدن جهانی در قالب یک نظریه جامع بررسی نشده است و به یقین یکی از رسالت های حوزه های علمیه در این مقطع کنونی ارائه تصویری جامع و کامل از ابعاد مختلف این حکومت جهانی است؛ چرا که تنها در سایه داشتن این الگوی مطلوب است که میتوان به آسیبشناسی وضعیت موجود بپردازیم و مراحل رسیدن به قرب ظهور را طراحی کنیم. بالطبع دستیابی به این سطح از معارف در حوزه مباحث مهدویت خود فقاهتی متناسب با خود را میطلبد.
با این حال در باب طراحی دکترین مهدویت براساس معارف شیعی توجه به چند نکته اساسی لازم است:
الف) انسان و جامعه عصر ظهور تمامی ویژگی های انسان مطلوب و جامعه مطلوب را دارا میباشند و اینگونه نیست که انسانها فقط در جلوه باطنی عبد باشند، اما در امور دنیایی و در مناسک معیشت به دنبال مطامع خود باشند. در این عصر همه شئون حیات بشر اعم از شئون فردی و اجتماعی آهنگ عبودیت پیدا میکند ومصداق کامل این دعای امیرالمومنین (ع) تحقق پیدا میکند. حتی تکون اعمالی و اورادی کلها وردا واحدا و حالی فی خدمتک سرمدا (دعای کمیل) در این عصر ولایت ولی خدا در همه شئون جاری میشود و حیات فردی و اجتماعی انسان شعاع اراده ولی خدا میگردد.
ب) اگر چه بر طبق بعضی از روایات نعمتهای مادی در دار دنیا گسترش پیدا میکند، مفهوم نیاز و ارضاء (حتی در حوزه نیازهای مادی و نحوه جریان آن) تفسیر دیگری پیدا میکند و دیگر جریان نیاز و ارضای به بهرهمند شدن از ابتهاجات مادی ختم نمی گردد، آنچنانکه در تمدن مادی امروز مشهود است. بلکه جریان نیاز و ارضا به ابتهاجات ملکوتی ختم میشود و بالطبع سازوکارهای متناسب با تحقق چنین جریانی از نیاز و ارضاء تفاوتی جوهری با سازوکارهای تمدن مادی موجود دنیا میباشد.
ج) در عصر ظهور همه مناسبات و روابط اجتماعی تهذیب میشود و همه مناسبات و ساختارهای حکومتی بر محور تقوا و در بستر رشد و تقرب قرار میگیرد و بالطبع با توسعه عقلانیت بشری بر محور تکامل ایمان، علوم متناسب در همه حوزه های مورد نیاز ایجاد میشود.
د) نکته آخر اینکه در عصر ظهور متناسب با گرایش فطری بشر به عدالت تمامی مناسبات اجتماعی به صورت عادلانه ایجاد میشود و لذا وعده به این حکومت عادلانه در همه ملل و نحل بشری مشهود است. اما باید توجه داشت عدلی که در فطرت انسانها قرار داده شده است چیزی جز تناسبات ولایت الهیه نیست (میرباقری، ۱۳۸۲، ص ۴۵)؛ و لذا آنچه از عدل در ظهور فهمیده میشود، مفهوم مادی عدل نیست که تناسبهای ولایت کفر است بلکه در این زمان تناسبهای عادلانه اقتصادی، تناسبهایی است که براساس آن همه تمتعات و بهرهمندی بشر در عرصه حیات اقتصادی بر محور ولایت ولی خدا ایجاد میشود
نویسنده: مصطفی جمالی
پی نوشتها:
۱. در این زمینه روایات کتاب کامل الزیارات، ابن قولویه قمی ملاحظه گردد.
۲. در این زمینه رجوع شود به کتاب دین، مدرنیته، اصلاحات از نگارنده، چاپ معاونت پژوهش صدا و سیما، قم،.۱۳۸۴
۳. در این زمینه رجوع شود به کتاب دولت اسلامی و نهضت نرمافزاری از نگارنده، چاپ موسسه فرهنگی فجر ولایت، قم،.۱۳۸۴
۴.شاید بتوان تمدن مادی و جریان تجدد را مصداق بارز این ظلم و جور دانست که در حال فروپاشی است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست