دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

فورانی زیبا از یک ذهن آشفته


فورانی زیبا از یک ذهن آشفته

نگاهی به بهترین بازی سال کمدی تلویزیونی

کمدی ایرانی نوعی محدودیت اجرایی را در مسیر نقش آفرینی زنان قرار داده که البته از جنبه عرف حاکم بر زندگی اجتماعی ایرانی ها که وقار و متانت را لازمه شخصیت یک زن می دانند تا حدودی قابل درک است و همین مساله بر کیفیت اجرایی بازیگران زن در نقشهای کمدی تاثیرات غیر قابل انکاری داشته است.

به واقع آنجایی که فیلمنامه نویسان در تدارک موقعیتهای کمیک و از سر یک جبر محیطی، فرصتهای کمی را برای بازیگران زن پیش بینی میکنند، غالب فضاهای کمیک بر محوریت اجرایی بازیگران مرد میچرخد و به همین سادگی یکی از عناصر تعیین کننده در آفرینش کمدی موقعیت(بازیگر زن) از دور خارج گشته و در خوش بینانه ترین حالت به یک فضای نیم بند از تقابلهای کلامی با پارتنرهای مرد محدود می شوند.

آنچه برشمرده شد به عنوان یکی از قاعدههای کمدی سازی در ایران همواره لحاظ شده است و از همان اوایل انقلاب اسلامی تا به امروز، کمتر پیش آمده تا یک بازی کمدی شاخص از بازیگران زن در ذهنمان نقش ببندد و این امر تابعی از همان شرایطی است که درابتدای متن به آن اشاره داشتم. در حقیقت، اجرای کمدی نوعی رهایی حسی را میطلبد که این با نوع نگاه حفاظت شدهای که از لنز دوربین جامعه به زن میشود در تضاد است و تصور اینکه بازیگر زنی بتواند در یک فرآیند خودآگاهانه حسی بر تابوها غلبه کرده و تصویری روشن از بازی کمدی را نمایانگر سازد، شاید تحت تاثیر آن حاشیه های پررنگتر از متنی که در قبال آثار کمدی به وجود می آید، چندان امکان پذیر به نظر نرسد.

اما امروز، شقایق دهقان تصویر یک بازیگر ایده آل زن را برای اجرای نقشهای کمدی به شایستگی تمام ارائه داده است. دهقان با شناخت درست از ماهیت کاراکتر ایفایی و درک موثری که از فضای دراماتیک قصهها دارد توانسته تا دو بازی منحصر به فرد کمیک را در نقشهای پیچیدهای چون گل یاسمن بانو(پاورچین) و پرستو شیرزاد(ساختمان پزشکان) اجرا کند. دهقان در تجربه های جذابی که در دو سریال پاورچین و ساختمان پزشکان داشته ، خود را به عنوان کمدین زن برجستهای نشان داده که در لحظه میتواند خنده بیافریند.

البته این خنده آفرینی در لحظه از روندی دراماتیزه شده می گذرد که به دلیل چیده شدن درست مصالح داستانی در کنار هم یک جواب اقناع کننده را در تصور مخاطب به وجود می آورد و در پرتو آن از اگزجره شدن نقش آفرینی و حسهای مولد کمدی کلام یا موقعیت جلوگیری می کند. رهایی حسی، مشنگی و نوعی انقطاع لحظه ای هوشیاری در دو تجربه گل یاسمن بانو و پرستو شیرزاد به عنوان کانال اصلی در خنده آفرینی برای مخاطب، به هیچ وجه از الگوهای هجو و لودگی اجرایی تبعیت نمی کند و منطق بروز چنین حالاتی در زمینه متنی شخصیت قابل برداشت است. در اصل، این بروزیافتگی مشنگی در زمینه رویی شخصیت، از نوعی رهیافت روان شناسانه نسبت به گیرایش حسی مخاطبان ژانر کمدی برخاسته که خلق شخصیت نامتعارف در یک جمع متعارف یا برعکس را از زمینههای ایجاد جذابیت درون متنی برشمرده است. تکه کلامها نیز در چنین اجرایی، نقش اساسی دارند و هر گونه بزرگنمایی حسی در ادای واژه یا کاربرد نامتوازن اصوات در هنگام بیان، می تواند نوعی زدگی را در پذیرش اجتماعی نقش به وجود آورد.

از این منظر آنچه در کاراکتر پرستو شیرزاد به عنوان عاملی تعیین کننده در جذابتر شدن به کار رفته است، جدای از انقطاع لحظه ای هوشیار ذهن، باید در توانایی شقایق دهقان در ادای واژه ها به گونه ای بدیعانه جستجو کرد که در واکنش به گفته های دکتر افشار یا دکتر ملکی از تکه کلام واقعا به عنوان یک شناسه در انتقال حس تعجب و عدم ادراک بهر میبرد. نقش پرستو شیرزاد با بهره هوشی زیر استاندارد و رفتارهایی خارج از قاعده، چنان تاثیرات غیر قابل انکاری بر موقعیت های کمیک داشته که حتی سوژه های بکر گروه نویسندگان نیز تا حدودی تحت الشعاع این حضور نوآورانه قرار گرفته است و این امر تابعی از هنر شقایق دهقان است که با حسی بدیع از یک بیان پرسش گونه کنایی یا استقرار یک گویش جدی متناقض با شمایل کاراکتر، همان خنده آفرینی در لحظه را پدید می آورد.

نویسنده : نیما بهدادی مهر