سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ناتوی فرهنگی اهداف, ابزارها و مصادیق


ناتوی فرهنگی اهداف, ابزارها و مصادیق

امروزه رسانه های فراملی, به مثابه یكی از مؤثرترین ابزار تحكیم هژمونی نظام سلطه جهانی, به ویژه آمریكا, عمل می كنند این رسانه ها, وابسته به شركت های قدرتمند و بانفوذ فراملیتی اند و در جهت تأمین منافع كشورهایی چون آمریكا, نقشی اساسی دارند

امروز، مسئله خطرناك، این است كه سررشته تحولات منفی در سطح بین‏المللی، در دست كسانی است كه می‏خواهند به وسیله این تحولات، اهداف خودشان را كه یا زر است یا زور، تأمین كنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملت‏ها، اصلاً ارزش ندارد كه متأسفانه این، در صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات كشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریكای لاتین، در دام طراحی باندهای قدرت بین‏المللی افتاده است و طراح اینها، صهیونیست و سرمایه‏داران بین‏المللی بوده‏اند. آن چه برای اینها مهم است، كسب قدرت سیاسی است كه بتوانند در كشورها و دولت‏های اروپایی و غیره نفوذ كنند؛ قدرت سیاسی را در دست بگیرند؛ پول كسب كنند و این كمپانی‏ها، سرمایه‏های عظیم، كارتل‏ها و تراست‏ها را به وجود آورند. هدف، این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضا كند كه اخلاق جنسی ملت‏ها را خراب كنند، به راحتی می‏كنند؛ مصرف‏گرایی را در بین آنها ترویج كنند، به راحتی این كار را انجام می‏دهند؛ بی‏اعتنایی به هویت‏های ملی و مبانیِ فرهنگی را در آنها ترویج كنند، این كار را می‏كنند. اینها، اهداف كلان آنها است كه تصویر كرده‏اند.

آن وقت، همیشه لشگری هم از امكانات فرهنگی و رسانه‏ای و روزنامه‏های فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات، در مشت اینها قرار دارد كه از آنها به «ناتوی فرهنگی» تعبیر می‏كنند؛ یعنی مانند پیمان ناتو كه آمریكایی‏ها در اروپا به عنوان مقابله با شوروی سابق، یك مجموعه مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سركوب هر صدای معارض با خودشان، در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره، از آن استفاده می‏كردند، حالا یك ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده‏اند. این، بسیار چیز خطرناكی است. البته برای حالا هم نیست؛ سال‏هاست كه این اتفاق افتاده است. مجموعه زنجیره به هم پیوسته رسانه‏های گوناگون از ماهواره‏ها، تلویزیون‏ها و رادیوها كه حالا اینترنت هم داخلش شده است، در جهت مشخصی حركت می‏كنند تا سررشته تحولات جوامع را به دست بگیرند.«گوشه‏ای از سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع دانشگاهیان استان سمنان‏»

امروزه رسانه‏های فراملی، به مثابه یكی از مؤثرترین ابزار تحكیم هژمونی نظام سلطه جهانی، به ویژه آمریكا، عمل می‏كنند. این رسانه‏ها، وابسته به شركت‏های قدرتمند و بانفوذ فراملیتی‏اند و در جهت تأمین منافع كشورهایی چون آمریكا، نقشی اساسی دارند. به بیان دیگر، مؤثرترین ابزار برای جهانی كردن فرهنگ غرب، شركت‏های فراملی و نیروی محركه این فرآیند، بهره‏گیری از انقلاب، در عرصه فناوری اطلاعات و جهانی شدن ارتباطات است. پدیده جهانی شدن ارتباطات را پس از دهه ۱۹۶۰م. می‏توان از رشد رسانه‏ها و شركت‏های فراملی، نظیر تایم وارنر، دیزنی، رویترز، سونی، مردوخ و برتلزمن، دریافت كه همگی وابسته به اقتصادهای پیشرفته‏اند؛ به گونه‏ای كه سازمان‏های دولتی و غیردولتی ارتباطی را به شدت تحت‏الشعاع خود قرار داده‏اند.

بخش زیادی از سلطه رسانه‏های غربی بر جهان، به آمریكا تعلق دارد كه این مسئله را باید ناشی از تجربه بازاریابی، رشد و استفاده از تكنولوژی‏های جدید در جهت دست‏یابی به جلوه‏های ویژه دانست. شاید به همین علت است كه تلاش دولت‏های ملی در جهت حفظ جوامع خود از سیطره فرهنگی آمریكا، چندان موفقیت‏آمیز نبوده است؛ زیرا از یك سو، محصولات فرهنگی آمریكا، حاوی مفاهیم جذابی چون آزادی، حق انتخاب‏های فردی و آینده مطلوب است و از سوی دیگر، زیرساخت‏های نامطلوب كشورها، باعث تسهیل انتقال و پذیرش محصولات فرهنگی آمریكایی شده است. دیگر دلایل موفقیت رسانه‏های آمریكایی در تسلط بر جهان را می‏توان به صورت زیر برشمرد:

۱) سلطه‏گرایی جهانی رسانه‏ای آمریكایی‏

در گذشته، تعادلی بین منافع كارگری و كشاورزی از یك سو و شركت‏ها از سوی دیگر، وجود داشت؛ امّا امروزه، این شركت‏های تجاری رسانه‏ای هستند كه بر امور، سلطه یافته‏اند. بخشی از این سلطه‏یابی، به كمكی برمی‏گردد كه رسانه‏ها در امر مبارزات انتخاباتی ایفا می‏كنند. هزینه‏های تبلیغات رسانه‏ای نامزدها، مرتب در حال افزایش است كه این امر، به افزایش توانایی مالی شركت‏های رسانه‏ای از طریق بهره‏جویی از نامزدهای به قدرت رسیده، منجر شده است. از این رو، این شركت‏ها از حمایت وسیع قانونی در آمریكا بهره‏مندند.

از یك قرن قبل، دادگاه عالی آمریكا، همان حقوقی را كه برای افراد قائل است، برای شركت‏ها نیز در نظر گرفت و از این جهت، نظارت بر رسانه‏ها، بسیار دشوار گردید. همچنین، در دهه ۱۹۷۰م. این شركت‏ها از اصلاحیه اول قانون اساسی آمریكا، برای گسترش و سیطره جهانی فعالیت‏های خود، بهره گرفتند. از آن جا كه رسانه‏ها، از حمایت مالی گسترده آگهی دهندگان برخوردارند، به نحو گسترده‏ای، اقدام به پخش آگهی‏های تبلیغاتی و تجاری می‏كنند. این رسانه‏ها، تبدیل به دستگاه‏های عظیم بازاریابی و ایدئولوژیكی، به منظور تأثیرگذاری شركت‏ها شده‏اند. در واقع، این رسانه‏ها، مفسران نهایی واقعیت هستند و واقعیت را هم بر اساس منافع شركت‏ها تعریف می‏كنند.

نتیجه این كه، اقتدار شركت‏های رسانه‏ای، در حال افزایش است و آنان به دنبال یافتن بازارهای جدید، كاهش مالیات بر فعالیت‏های خود و كسب منافع بیشتر از حكومت‏ها هستند. در این راستا، شركت‏ها و رسانه‏های فراملی، اولویت بسیار زیادی برای مقررات‏زدایی قائلند؛ زیرا بدین وسیله می‏توانند به سادگی در رسانه‏های ملی نفوذ كنند و از طریق بنگاه‏های تبلیغاتی خود، به صورت نامحدودی، بر آنها تأثیر بگذارند. یكی از راه‏هایی كه به موفقیت شركت‏های فراملی رسانه‏ای آمریكا بر جهان انجامیده است، تمركز در فعالیت‏ها و حركت به سوی تأسیس اتحادیه‏های رسانه‏ای است. دو نمونه بارز این مسئله، عبارتند از:

الف) اتحادیه ارتباطات راه دور بین‏الملل)ITV(؛ این اتحادیه، در سال ۱۸۵۶م. تأسیس و در سال ۱۹۳۲م. به اتحادیه بین‏الملل تلگراف، تغییر نام داد؛ سپس به منظور جلوگیری از نفوذ جهان سوم، مجدداً سازماندهی شد و در پی‏آن، نقش شركت‏های حقوقی در آن بیشتر گردید. این سازمان كه هم اكنون، به عنوان یكی از نهادهای تخصصی سازمان ملل فعالیت می‏كند، نقش روز افزونی در حمایت از رسانه‏های ملی دارد.

ب) گات )GATT(یا موافقت‏نامه عمومی تعرفه و تجارت؛ این سازمان كه امروزه، سازمان تجارت جهانی )WTO(خوانده می‏شود، در سال ۱۹۴۷م. تأسیس و در سال ۱۹۹۶م. تغییر نام داد. این سازمان، در جهت حفظ منافع شركت‏های رسانه‏ای و گسترش جریان اطلاعاتی غرب، تلاش زیادی كرد. به این دلیل، این شركت‏ها بر قوانین و جریان‏های مربوط به روند گسترش اطلاعات، نظارت دقیق داشته، هر گونه مخالفتی را سركوب می‏كنند. آنها با بی‏طرف ساختن دولت‏ها، نفوذ جهانی خود را كامل كرده، بدون نظارت مؤثر، به فعالیت مشغولند؛ این در حالی است كه سازمان‏های بین‏المللی دیگر، نظیر سازمان ملل متحد و یونسكو، در این زمینه، ضعیف و خلع سلاح شده‏اند.۱

۲) عملیات روانی سازمان سیا علیه اسلام‏

سازمان سیا )CIA(گرچه یك رسانه فراملی نیست، ولی در نقش یك رسانه فراملی، در تهاجم به فرهنگ‏های ملی، عمل می‏كند. از این رو، آرتور كاستلز، یكی از مقامات جنگ فرهنگی سیا، خطاب به یك مقام مسئول آمریكایی در سال ۱۹۴۹م. چنین گفته است: به من، ۱۰۰ میلیون دلار و ۱۰۰۰ انسان مصمم بدهید؛ تضمین می‏كنم كه چنان موجی از ناآرامی‏های دمكراتیك در میان توده‏ها، حتی در میان سربازان امپراتوری استالین، ایجاد كنم كه برای مدتی طولانی، تمامی دغدغه وی به مسائل داخلی معطوف شود.

«جنگ سرد فرهنگی سیا و جهان هنر و ادب»، عنوان كتابی است از خانم فرانسیس ساندرس - پژوهش‏گر و روزنامه‏نگار انگلیسی - است كه در سال ۱۹۹۹م. در لندن منتشر شد و اندكی بعد، غوغایی به پا كرد. این كتاب، به افشاگری نقش سازمان سیا در هدایت فرهنگی و هنری در بسیاری از كشورها، به ویژه در دوران جنگ سرد می‏پردازد. خانم ساندرس، در كتابش نشان می‏دهد كه كوردمه‏یر، رئیس بخش عملیات روانی سازمان سیا، با همكاری دوستش، آرتوشلزینگر و بر پایه طرحی كه ملون لاسكی ارائه داد، حركتی را آغاز كردند كه به ایجاد یك شبكه فرهنگی غول‏آسای جهانی یا ناتوی فرهنگی انجامید؛ به طوری كه بودجه آن در سال ۱۹۵۰م. و در زمان ریاست جمهوری ترومن، ۳۴ میلیون دلار بود. گرچه جنگ سرد به پایان آمد، ولی سازمان سیا، با بهره‏گیری از تجارب دوران جنگ سرد، با بودجه و شدت بیشتری، برای پیروزی در عرصه‏های دیگری، چون اسلام و ایران و از طریق شیوه‏های زیر تلاش می‏كند:

الف) سینما

در هالیوود، مأموران سیا، كارگردانان را ترغیب می‏كنند تا در فیلم‏های خود، از سیاه پوستان بیشتری استفاده نمایند؛ آنان را آراسته و خوش لباس به تصویر بكشند و از این طریق، آمریكا را جامعه‏ای آزاد و دمكرات نشان دهند. فیلم «مزرعه حیوانات» جرج ارول، در این راستا و با سرمایه سیا در سال ۱۹۸۴م. تولید شد. در این مورد، حتی می‏توان به فیلم «روز استقلال هالیوود» در سال ۱۹۹۶م. اشاره كرد. در این فیلم، موجودات فضایی می‏خواهند جهان و بشر را از بین ببرند تا به منابع و ثروت‏های زمین دست یابند؛ اما نیروی هوایی آمریكا، تحت رهبری و هدایت رئیس جمهور، بر این موجودات فائق می‏آیند. این فیلم در حقیقت، ستایشی از قدرت عظیم آمریكا برای دست‏یابی به پیروزی، در نبرد با دشمن انسانیت است!

ب) كتاب‏

بسیاری از كتاب‏های كمپانی پراگر، با بودجه سیا چاپ می‏شوند. كتاب «طبقه جدید» میلوان جیلاس هم با كمك سیا و در تیراژ بالا منتشر شد و در سراسر جهان توزیع گردید. سیا، ۵۰ هزار نسخه از یكی از كتاب‏های ایروینگ كریستون را برای توزیع مجانی در سراسر جهان خریداری كرد. طبق تخمین خانم ساندرس، تنها در دوران جنگ سرد، حدود ۱۰۰۰ عنوان كتاب به وسیله سیا و تحت پوشش بنگاه‏های انتشاراتی تجاری و دانشگاهی، در آمریكا به چاپ رسید.

ج) همایش‏

سیا در سال ۱۹۵۰م. با گردآوردن ۱۰۰ نویسنده مشهور از سراسر جهان، كنگره آزادی فرهنگی را در برلین دایر كرد. در این كنگره، نویسندگان برجسته‏ای چون آرتور كوستلر، سیدنی هوك، ملوین لاسكی، ایناتسیو سیلونه و جرج ارول شركت داشتند. یكی از اولین اقدامات كنگره، اختصاص بودجه‏ای كلان، برای چاپ نشریات روشنفكری در پاریس، برلین و لندن بود. هدف ابتدایی كنگره، تقویت چپ‏گرایان غیركمونیست و مقابله با روحیات و تبلیغات ضدآمریكایی بود. هدایت كنگره را مایكل یسلون، كارمند واحد جنگ روانی برعهده داشت.

د) دانشگاه‏

تعدادی از دانشگاه‏های مشهور آمریكا، مانند كلمبیا، استانفورد، نیویورك و هاروارد، زیر نفوذ سازمان سیا هستند. بنیاد فارفیلد در دانشگاه كلمبیا، یكی از مهم‏ترین مراكزی است كه بودجه عملیات فرهنگی سیا، از طریق آن به نهادهای فرهنگی مبلّغ فرهنگ آمریكایی منتقل می‏گردد. ظاهراً این بنیاد را یك ثروتمند یهودی به نام جولیوس فیلشن ایجاد كرده؛ ولی در واقع، با بودجه سیا اداره می‏شود. هدایت این بنیاد را زمانی جك تامپسون، مأمور سیا و استاد دانشگاه كلمبیا در دست داشت.

و) روشنفكران

خانم ساندرس، فهرستی از شوالیه‏ها یا روشنفكرانی چون كارل پوپر، توماس كوهن، آیزایا برلین، والت روستو، دانیل بل، ریمون آرون، حنا آرنت، سیدنی هوك و هنری لوس را ذكر می‏كند كه با تأسیس نشریاتی چون پارتیزان ریویو، نیولیدر، در مونات، كینان ریویو و پرووه، مخالفان كمونیسم دیروز و دشمنان اسلام امروز را در سراسر جهان، تغذیه فكری می‏كنند. عجیب آن كه اكثر شوالیه‏های جنگ سرد فرهنگی، یهودی‏اند!

ه) ترور

ترویج فرهنگ به اصطلاح آزاد، همپای سیاست ترور و كشتار روشنفكران و دگراندیشان، در تمامی دوران جنگ سرد و پس از آن، جریان دارد. طبق برخی از تخمین‏ها، حداقل در دوران جنگ سرد، سیا، حدود ۱۵۰ هزار معلم، استاد، رهبر اتحادیه كارگری، كشیش و روحانی مخالف را به قتل رسانده و برخی این رقم را تا ۳۰۰ هزار نفر افزایش داده‏اند. این پدیده كه از آن به «ترور دولتی» یاد می‏شود، پنهان و مخفیانه صورت می‏گیرد.۲

نویسنده: مرتضی شیرودی

۱. هربرت شیلر، مقابله با رسانه‏های فراملی، چالش بزرگ آینده، ماهنامه سیاحت غرب، آذر ۱۳۸۲، ص ۱۲-۱۷ .

۲. به نقل از عبداللَّه شهبازی، سیا و جنگ سرد فرهنگ، مندرج در .Shahbazi.org

۳. استفان پیلت، «بازی‏های رایانه‏ای سلاح تبلیغاتی»، لوموند دیپلماتیك، اكتبر ۲۰۰۳؛ به نقل از ماهنامه سیاحت غرب، آبان ۱۳۸۲، ص ۵۴.

۴. اریك كلینبرگ، ده ارباب رسانه‏ای آمریكا، لوموند دیپلماتیك، آوریل ۲۰۰۲، ص ۲۴.

۵. دیوید راك، جهان‏گرایان یهودی؛ به نقل از ماهنامه سیاحت غرب، مهر ۱۳۸۲، ص ۳۷-۴۲.

منبع:ماهنامه پرسمان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید