دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
سرنوشت علم دینی
![سرنوشت علم دینی](/web/imgs/16/152/ic0el1.jpeg)
سرنوشت علم دینی عنوان سلسله جلساتی است که اخیرا توسط مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق(ع) و با حضور اساتید برجسته مباحث علمشناسی و صاحبنظران موضوع نهضت نرمافزاری تولید علم برگزار گردیده است. در این جلسات اساتید و صاحبنظرانی چون دکتر سعید زیبا کلام، دکتر ابراهیم فیاض، حجتالاسلام دکتر سوزنچی، حجتالاسلام پیروزمند، حجتالاسلام دکتر آذربایجانی و حجتالاسلام رهدار حضور داشتند که جدیدترین تحلیلها و گزارشهای علمی خود را در مورد علم دینی، نهضت نرمافزاری تولید علم و تبیین وضعیت موجود و راهکارهای نیل به اهداف پیش رو در این زمینه را ارائه نمودند. این جلسات در ۳ روز متوالی برگزار گردید که در هر جلسه ۲ تن از اساتید حاضر بودند. در ابتدای هر جلسه اساتید محترم نظرات خود را در قالب سخنرانی علمی بیان نموده و سپس به پرسشهای دانشجویان و یا مجری برنامه پاسخ میدادند. در این نوشتار قصد داریم با نظرات ارائه شده در جلسه اول همایش که با حضور استاد دکتر ابراهیم فیاض و استاد حجتالاسلام دکتر سوزنچی تشکیل گردید آشنا شده و گزارش مختصری از نقطهنظرات علمی ایشان ارائه دهیم.
دکتر ابراهیم فیاض: دارای مدرک کارشناسی ارشد جامعهشناسی و دکترای فرهنگ و ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
دکتر فیاض عمده مباحث خود را به امر جریانشناسیهای موجود در فرایند تولید علم در جهان و سپس نوع جریانات مربوط به تولید علوم دینی اختصاص دادند. ایشان با تکیه بر دیدگاههای اجتماعی و تاریخی سعی در ارائه دورنمایی از مختصر موضوع و شناخت جایگاه آن در چرخه معرفتی بشر امروز، بویژه جایگاه معرفت اسلامی و ایرانی در این چرخه داشتند. به عقیده ایشان ماهیت علوم و روش تولید علوم در طول تاریخ چیزی جدا و منفک از سایر شئون تمدنی و فرهنگی اقوام نبوده و نیست. لذا بحث خود را از مهمترین مولفه هر فرهنگ و تمدنی که دین و آئین آن میباشد آغاز مینمایند.
علوم از درون فرهنگ و تمدن بیرون میآیند و هیچ فرهنگ و تمدن کهنی نیست مگر آنکه صبغه دینی داشته باشد. بدین خاطر میتوان گفت تمام علوم، حتی از نوع سکولار امروزین، در ریشه و تبار خود از دین نشات گرفتهاند. در نتیجه قائلان به تولید علم دینی اسلامی میبایست به عناصر دینی فرهنگ ایران و جهان اسلام و نیز تعالیم و احکام دینی توجه جدی مبذول دارند.اگر متفکران یک ملت و کشور به شعور عمومی و حافظه تاریخی خود (فرهنگ، زبان، تمدن) بالاخص دین توجه ننمایند هرگز قادر به ساخت یک دانش تخصصی بومی نخواهند بود.
از آن حیث که علم و فناوری که عینیترین و محسوسترین تجربه و دستاورد معرفتی بشر هستند، ریشه در ادبیات و هنر سرزمین مولد خویش دارند، فلذا با قبول مفروض تاثیرپذیری این دو از فرهنگ عامه، در یک فرایند طولانی ماهیت و صورت فناوری نیز دینی خواهد بود. مثلا فناوری مدرن غرب ریشه در علوم تجربی داشته که این خود متاثر از فرهنگ یهودی و مسیحیت پروتستانی میباشد.
روش علمی و نظریهپردازی، تجربه محض یا عقلانی محض نیست؛ بلکه بیش از آن دو، روشی شهودی است؛ از خلال حرکت از بین سطح اولیه انتزاع تا سطوح عالیه آن. در این صورت علم مبتنی بر حدسیات علمی، فکری، معنوی و روحی و یا همان شعور حکیمانه و عارفانه خواهد بود. حرکت بین علم حصولی و علم حضوری که سبب تحقق نظریهها و حدسیات است.
نظریه در آخرین مرحله فرایند خود، به سطح رویی خویش یعنی جامعه میرسد. در اینجا با واقعیات رو دررو میشود و دانش هر مکانی رنگ همانجا را به خود میگیرد؛ در نتیجه دانش هر مکان متفاوت از مکانهای دیگر براساس همان واقعیتها تولید میگردد.
ایشان در قسمت دیگری از نظراتشان به نقش مراکز تولید علم بویژه حوزههای علمیه و دانشگاه در فرایند تولید علم اشاره دارند. این فهم، ضرورت ارتباط مستمر میان جامعه و دانشگاه را موجب میشود. از یک طرف دانشگاه با گرفتن فرهنگ و زبان عمومی در گام نخست و ارائه تولیدات به جامعه در مرحله نهایی و از سوی دیگر جامعه هم با دادن ایده و واقعیت و هم گرفتن نتایج و محصولات، توامان رشد و تکامل میجویند.
در جامعه ایرانی - اسلامی به علت سابقه دیرین حوزه و اینکه این وظیفه مذکور تا پیش از ورود گامهای تجدد، توسط علمای حوزه رفع و رجوع میگردید و با آشنایی بیشتر و عمیقتر کنونی حوزه نسبت به دانشگاه نسبت به فرهنگ و تاریخ این مرز و بوم، در نتیجه لزوم وحدت حوزه و دانشگاه را میبایست نتیجه گرفت زیرا که حوزه ارتباط با حافظه تاریخی، متون کهن و زبان دین دارد و دانشگاه نیز به علت نگاه فناورانه و تخصصیاش میتواند در عملیاتی کردن نظریهها و طراحی الگوهای مدیریتی و اداره جامعه از یک بعد و ارائه تولیدات و محصولات صنعتی و عینی از بعد دیگر، به اداره جامعه کمک کند.
نمودار خطی زیر فرایند تولید دانش و فناوری را نشان میدهد:
دین ? فرهنگ عمومی و عامه ? ادبیات ? هنر ? فلسفه ? علم ? فناوری
همچنین استاد فیاض در نهایت نقدهایی را نیز به عملکرد دستگاههای متولی تولید علم و بویژه سیستم اجرایی وعلمی دانشگاهها وارد ساختند که از جمله مهمترین اشارات ایشان موضوع خودباختگی علمی در رجوع به موسسات خارجی، بویژه داوریهای ISI و مبتنی کردن اصالت و پذیرش تحقیق و پژوهش بر آن بوده که خود بحث مفصل و طولانی را میطلبد.
حجتالاسلام دکتر سوزنچی: عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) و دارای مدرک دکترای فلسفه اسلامی، ایشان در ابتدای بحث اذعان داشتند که بحث چیستی علم و روش تولید علم را عمدتا باتوجه به مبانی حکمت صدرایی ارائه مینمایند و مبانی نظری این بحث بویژه در قسمت مبانی نظری و تعاریف علم و دین و جستن علم دینی مبتنی بر آرای اندیشمندان حوزه فلسفه اسلامی و شارحان حکمت صدرایی است.
ایشان در ابتدای بحث جایگاه تحقیق از ماهیت علم را در مقام ثبوت و اثبات تبیین نموده و تفکیک کردند. و آنگاه به موضوع طبقهبندی متداول علوم براساس روش آنها پرداخته و نقدهایی را بر مکاتب علمشناسی و فلسفه علم معاصر وارد نمودند که خلاصه مباحث ایشان را ذیلا اشاره مینماییم.
این مبحث ابعاد و زوایای گوناگونی دارد که در اینجا به برخی میپردازیم. اولین نکته پیرامون جایگاه تحقیق از ماهیت علم است. این بحث در مقام ثبوت جای خواهد گرفت و نه اثبات و این در حالی است که اکثر نحلههای فلسفه علم کنونی، چیستی علم را در مقام اثبات دنبال میکنند. اشتباه دیگر بسیاری از فیلسوفان علم و با تعجب بسیاری از طرفداران علم دینی، پذیرفتن روش تجربی به عنوان تنها ممیز ساحت علم از غیرعلم است. حال آنکه بیتردیدو منطقا، ابتنای روش تجربی بر روش عقلی است.
باید دانست که طبقهبندی متداول امروزین از علم براساس روش اولا به نسبیتگرایی معرفتشناسی و در نهایت شکاکیت منجر میشود و ثانیا زمانی صحیح خواهد بود که روش عقلی و روش تجربی ذیل یکدیگر نباشند، حال آنکه اینگونه نیست.
به نظر حجت الاسلام سوزنچی، معیار تقسیم علوم به نحو صحیح بنا بر سیره حکمای قدیم موضوع است؛ نه پذیرش.
همچنین ایشان معتقدند که چون واقعیت امری واحد اما ذومراتب است، علم نیز که به دنبال واقعیت است میتواند و میبایست واحد اما ذومراتب باشد. در نتیجه روشهای شناخت در طول یکدیگرند؛ نه در عرض علم.
نکته بعدی میزان تاثیرپذیری علم از امور دیگر میباشد: الف - در مقام ثبوت، هر علمی تحت تاثیر مبادیای که در فلسفه اولی بحث میشود، قرار دارد. ب - در مقام اثبات، تاثیرپذیری علم بسیار بیشتر میگردد، چرا که نه تنها از مجاری معرفتی بلکه از عوامل غیرمعرفتی (ارزشها، پندارها، علایق، ترس و ...) نیز تاثیر میپذیرد. این فهم دارای مویدات قرآنی و فلسفی است.
دیگر آنکه ماهیت علمی از حیث نظری و عملی، در مقام ثبوت، قابلیت تقسیم به علم نظری و علم عملی را دارد اما در مقام اثبات، این دو شاخه درهم تنیده هستند. در اینجاست که باید گفت که اگر علم میخواهد جهان شمول بگردد، باید براساس اصل غائیت در علوم تجربی و اصل فطرت در علوم انسانی، بنا نهاده شود. اما علوم جدید این دو را ندارند ولی ادعای جهانی بودن میکنند!
به نظر ایشان، محدوده انتظارات بشر از دین باید توسط خود دین اعلام شود زیرا نیاز رجوع ما به دین، سلیقهای نیست بلکه براساس نیاز معرفتی است و چون وحی بالاتر از عقل است، پس خود آن باید ملاک خودش را ارائه کند.
پس از بیان مجمل پارهای از امهات چیستی علم از نگاه استاد، خوب است پیرامون علم دینی صحبت گردد. قبل از بیان مولفههای علم دینی لازم است متذکر شویم که از نظر سوزنچی جایگاه طرح علم دینی مقام اثبات است و نه ثبوت؛ زیرا در مقام ثبوت این علم جدای از قیدش، با سایر علوم تفاوتی ندارد.
▪ مولفهها:
۱) ابتنا بر برخی مبادی فلسفی خاصی عموما در فلسفه اسلامی (همانند: اصل حاکمیت نظام توحیدی در عالم، اصل علت غایی، سلسله مراتبی دیدن واقعیت و معرفت) این مبادی مطرح میگردند.
۲) نظریهپردازی در چارچوب ارزشی خاص: نظریه دینی باید در چارچوب ارزشی دین اسلام دیده شود. این چارچوب مسائل، پاسخها، ابزارها و ... خاص خود را دارد. در این صورت طرح برخی مسائل غیرمجاز (مردم) خواهند شد.
۳) تقدی علم و تربیت اخلاقی عالم: چون علم در مقام اثبات متاثر از ارزشها و بینشهای محیط و دانشمند است، لذا تربیت اخلاقی - دینی عالم شرط است.
به نظر میرسد راهکار مطلوب، حرکتی دیالکتیکی بین علوم جدید و معارف اصیل دینی همراه با اعمال دغدغههای تربیتی لازم در فرایند تحصیل علم میباشد. یعنی راهکار تحقق علم بیش از آنکه یک برنامه پژوهشی ناظر به محتوا باشد، یک برنامهریزی تعلیم و تربیتی نسبتا دراز مدت را طلب میکند، این برنامهریزی ۲ بخش خواهد داشت:
۱) تحقق علم را در درون یک وعده از انسانها جستجو میکند.
۲) نهضت علم دینی را در این انسانها رقم میزند.
الف) توجه به ضروریات تربیت انسانها.
ب) اعلام معارف نظری و محدودههای عملی از سوی دین.
ج) توجه دادن و نیز آموزش آن قسم از محتویات علوم جدید که نظریه پرداز پرور میباشد، نه کارشناسساز.
در نتیجه میتوان گفت چنین انسانهایی به تدریج محصولی خواهند داشت که بیدغدغه دینی خواهد بود.
در این جلسه ۲ طرز نگاه و زاویه دید مختلف به فرایند تولید علم دینی و سرنوشت تولید علم دینی ارائه و تبیین شد. از مهمترین ثمرات اینگونه جلسات که در آنها به تبادلنظر مبانی اندیشمندان مختلف و بیان دیدگاههای گوناگون در یک موضوع واحد پرداخته میشود آن است که مخاطبین و خوانندگان این مباحث به نحو جامعتر و کاملتر و از جهات گوناگون با موضوعات پیچیدهو ذووجوه آشنا شده و قدرت تحلیل و فهم بالاتری را از آن موضوع کسب مینمایند.
گزارش: اسماعیل آجرلو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست