چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

دفاع از نهاد دولت – ملت یا تهاجم سوسیالیستی


دفاع از نهاد دولت – ملت یا تهاجم سوسیالیستی

در عبارت تهاجم سوسیالیستی کلیه اقدامات از منظر سوسیالیسم و ایجاد افق و زمینه برای آن مورد بررسی قرار می گیرد و ارزیابی جایگاه دولت – ملت نیز از همین منظر انجام می گیرد

در سایت "عدالت" مطلبی با عنوان " پیرامون مفهوم ملت – دولت " به قلم آقای «ع. سهند» درج گردیده است . ایشان در مطلب مذکور مقاله این‌جانب تحت عنوان "راه سوم یا بی راهه" را مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند. آقای سهند در ابتدای مقاله، برداشت خود از این مقاله را خلاصه کرده اند:

" آن مقاله به طور خلاصه می گوید:

۱) مبارزه با جهانی سازی در چارچوب نهاد ملت – دولت یعنی گام زدن در "راه سوم" و پیروی از سوسیال دموکراسی،

۲) در دوران جدید باید ارزش‌ها، اندیشه‌ها و سازمان‌های سیاسی و حتی سیاست خارجی را از چارچوب ملت – دولت خارج کرد،

۳) و برای مقابله با تهاجم جهانی سازی باید بیرون از چارچوب ملت – دولت، تهاجم سوسیالیستی را در ابعاد جهانی سازمان داد."

تصور می‌کنم برداشت آقای سهند از آن مقاله، منظور من را بازتاب نداده است زیرا آن‌چه دقیقا گفته ام به شرح زیر است:

"اگر قرار باشد در عصر جهانی سازی سرمایه، و به واقع عصر تهاجم سرمایه، ارزش‌ها، اندیشه‌ها و سازمان‌های سیاسی در چارچوب نهاد دولت – ملت محصور شود و حتی سیاست‌های خارجی بر این مبنا تنظیم گردد و به دلیل ورشکستگی ایدئولوژیک به پراگماتیسم رو آورده شود، این تجدید نظر نه تنها تهاجم نیست بلکه تدافع هم محسوب نمی‌شود و چیزی جز تسلیم طلبی نخواهد بود. باید برای مقابله با تهاجم سرمایه داری تهاجم سوسیالیستی را در ابعاد جهانی سازمان داد. تهاجمی که ذاتا جهانی است و بیان متنوع، رنگارنگ و متکثر خود را در میان اقوام، فرهنگ‌ها و از جمله دولت – ملت‌ها خواهد یافت. بهترین شیوه مقابله با جهانی سازی سرمایه اتخاذ سیاست‌هایی چون "راه سوم" نیست بلکه تقویت جریان‌هایی چون جنبش ضد جهانی سازی و فروم‌های اجتماعی در سطوح کشورها، مناطق و جهان است".

در منظومه‌ای که من چیده‌ام دولت – ملت جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است و در هیچ کجای مطلب من این بحث مطرح نشده است که "برای مقابله با تهاجم جهانی سازی باید بیرون از چارچوب ملت – دولت، تهاجم سوسیالیستی را در ابعاد جهانی سازمان داد."گفته‌ام باید تهاجم سوسیالیستی را در ابعاد جهانی سازمان داد و این تهاجم را ذاتا جهانی دانسته‌ام و سپس گفته‌ام که این تهاجم در میان اقوام، فرهنگ‌ها، و دولت – ملت ها اشکال متنوع، رنگارنگ و متکثر خواهد داشت.

در مقاله " راه سوم یا بی راهه " آمده است:

"سوسیال دموکراسی قدیم خود و اقداماتش را در چارچوب دولت – ملت تعریف کرده بود و طبیعی است که این ساختار در برابر فرایند جهانی سازی که کارویژه‌های خاص خود را به دولت – ملت‌ها دیکته می‌کند با بحران مواجه شود".

من گفته‌ام جهانی سازی دولت را به سود خود بازسازی کرده و نقش ویژه‌ای به آن اعطا می‌کند. در نتیجه، مبارزه با جهانی سازی اساسا در واحد دولت – ملت معنا پیدا کرده و شکل عینی به خود می‌گیرد اما به آن محدود نمی‌شود. این یک واقعیت است که سوسیال دموکراسی قدیم خود و اقداماتش را در چارچوب دولت – ملت تعریف کرده بود. سوسیال دموکراسی اساس نظام سرمایه داری را پذیرفته بود، باید دانست که تمهیدات سوسیال دموکراتیک و دولت رفاه در درون نظام سرمایه داری جاری بودند. سوسیال دموکراسی و دولت رفاه در برابر جهانی سازی قرار گرفتند، آن‌ها دو راه بیشتر نداشتند یکی تطبیق و دیگری تقابل. راه سوم تلاشی برای تطبیق خود با فرآیند جهانی سازی است که البته بیشتر احزاب سوسیال دموکرات این مسیر را برگزیدند. مسیر بعدی تقابل بود، در مسیر تقابل دولت باید بر ارزش‌ها و تجلیات عینی سوسیال دموکراتیک در جامعه پای می‌فشرد و با نظام سرمایه داری در شکل امروزینش در می‌افتاد، دیگر همزیستی امکان پذیر نبود. انتخاب گزینه دوم در شرایط کنونی در معنای سرشاخ شدن با نظام سرمایه داری و گام برداشتن به سوی سوسیالیسم بود. در حقیقت انتخاب گزینه دوم دیگر در معنای دفاع از دولت – ملت و ارزش‌های سوسیال دموکراتیک در برابر جهانی سازی نیست بلکه در معنای یک تهاجم سوسیالیستی به نظام سرمایه داری امروزین است.حتی اگر شما آن را یک دفاع ارزیابی کنید، سرمایه داری امروزین آن را تجاوز به ساحت مقدس خود تلقی می کند. به این ترتیب با انتخاب گزینه دوم شما عملا به صورت خودکار در سیکل تهاجم متقابل قرار گرفته‌اید. شما سیاست‌هایی را رد کرده‌اید که پشت آن‌ها نهادهای جهانی قرار دارند و به این ترتیب شما ناگزیر از مبارزه در عرصه‌ای وسیع‌تر از دولت – ملت می شوید. این همان اتفاقی است که برای دولت چاوز افتاد، چاوز از واحد دولت – ملت آغاز کرد اما ناگزیر از تهاجم شد و تهاجم سوسیالیستی را در سطح منطقه آغاز کرد. تهاجم سوسیالیستی در معنای مجموعه اقداماتی است که در چشم انداز، حاکمیت سوسیالیسم را ممکن می کند.

● دفاع یا تهاجم مسئله این است

حال که مفهوم تهاجم سوسیالیستی و رابطه آن با دولت – ملت مشخص گردید بهتر است به پرسش‌ها پاسخ دهم. آقای سهند سوال کرده‌اند "با توجه به این که مقصد مبارزه ما یک نظام ملی و دموکراتیک است، آیا می توان در شرایط مشخص کنونی برنامه حداقل، یعنی دفاع از نهاد " دولت – ملت" در مقابل تهاجم جهانی سازی را کنار گذاشت و خواستار تهاجم سوسیالیستی شد؟ تصور می‌کنم با توجه به توضیحات فوق بخشی از پاسخ شما داده شده باشد، اما در این‌جا می‌خواهم از تز "سازماندهی تهاجم سوسیالیستی در ابعاد جهانی" و " تقویت جریان‌هایی چون جنبش ضد جهانی سازی و فروم‌های اجتماعی در سطوح کشورها، مناطق و جهان " در برابر تز" برنامه حداقل، یعنی دفاع از نهاد دولت – ملت در مقابل تهاجم جهانی سازی" دفاع کنم.

در عبارت "تهاجم سوسیالیستی" کلیه اقدامات از منظر سوسیالیسم و ایجاد افق و زمینه برای آن مورد بررسی قرار می‌گیرد و ارزیابی جایگاه دولت – ملت نیز از همین منظر انجام می‌گیرد. عبارت‌هایی چون " فروم اجتماعی "یا مثلا" مانیفست کمونیست "معانی مشخصی را افاده می‌کنند. وقتی بحث از تقویت فروم‌های اجتماعی در سطوح کشورها، مناطق و جهان است، یعنی جنبش‌های اجتماعی را در سطوح دولت – ملت ها، مناطق و جهان با یکدیگر پیوند داده و وارد گفتگو کنید و علیه سیاست‌های دیکته شده نهادهای جهانی در هر سه سطح بسیج کنید، اقدامی که از نظر من امری ناگزیر است. به نظر می‌رسد عبارت‌هایی چون "تهاجم سوسیالیستی" و" فروم اجتماعی" نسبت به عبارت "نظام ملی - دموکراتیک" کم تر تعبیر بردار است و وزن و جایگاه چپ در آن تثبیت شده تر باشد. از سوی دیگر وقتی ناگزیر از تهاجم هستیم و وقتی برای تامین حداقل‌ها ناگزیر باید از واحد دولت- ملت فراتر برویم، چرا نباید خصلت فرارونده این حرکت را از همان اول به رسمیت بشناسیم.

عبارت "دفاع از نظام ملی - دموکراتیک" ممکن است ما را وارد ائتلاف‌های دردسر سازی کند؟ دردسر ساز از منظر چپ. همان‌طور که آقای سهند نیز در مطلب خود آورد‌ اند دولت محل منازعه طبقاتی است و در این میان ما با عبارت " تهاجم سوسیالیستی" و " فروم اجتماعی" جوهر طبقاتی خود را در این منازعه هم در محتوی و هم در شکل و روش نشان داده‌ایم. دو پرسش بعدی آقای سهند بر مبنای پیش فرض ایشان مبنی بر تضاد میان مبارزه در سطح دولت – ملت و مبارزه با جهانی سازی شکل گرفته که همانطور که گفتم این پیش فرض‌ها و قضاوت‌ها آن چیزی نبوده‌اند که من گفته‌ام.

نهایت آن که نوشته آقای سهند فراتر از یک نقد است و در آن بحث‌های بسیار جالب توجهی در مورد مفهوم دولت –ملت، رابطه آن با جهانی سازی و حکمرانی خوب موجود است. خواندن این مطلب را به همه دوستان پیشنهاد می‌کنم .

بابک پاکزاد

ع. سهند: پیرامون مفهوم ملت- دولت