یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

صدا و سیما و موسیقی


صدا و سیما و موسیقی

در یکی دو دهه اخیر بحث موسیقی و مواجهه صداوسیما با آن ازجمله مسایلی بود که همیشه محل مناقشه اهل فکر و نظر بوده، هست و خواهد بود. از یک سو، گروهی از نخبگان فکر و فرهنگ، هم رسانه تلویزیون …

در یکی دو دهه اخیر بحث موسیقی و مواجهه صداوسیما با آن ازجمله مسایلی بود که همیشه محل مناقشه اهل فکر و نظر بوده، هست و خواهد بود. از یک سو، گروهی از نخبگان فکر و فرهنگ، هم رسانه تلویزیون و البته کمتر رادیو را به عنوان رسانه ای جدی نمی نگریستند و از سوی دیگر انتظار داشتند که این رسانه بیشتر حوزه نخبگان را پوشش دهد. گذری بر موسیقی دهه شصت و اوایل دهه هفتاد نشان می دهد که رویکرد تلویزیون در حوزه موسیقی، بیشتر نخبه گرا بوده است. یک علت این رویکرد، باز می گشت به سیاست هایی که از سوی مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز حوزه هنری در موسیقی، بنا گذاشته می شد و بخش دیگر و مهم تر، فراهم نبودن بسترهای اجتماعی این پدیده بود که ازجمله مهم ترین آنها، همانا جنگ هشت ساله تحمیلی بود. جنگ با خود انواعی از موسیقی، به خصوص موسیقی سرود و رزمی را پدید آورد و فرصتی چندین ساله پس از جنگ لازم بود تا اندک اندک بسترهای اجتماعی توجه به موسیقی پاپ فراهم شود. و این البته صورت طبیعی ماجرا بود که هر کشوری پس از جنگ، نیازمند تنفسی است تا بتواند در عرصه های دیگر زندگی، گام های جدی تری بردارد. از سوی دیگر، موسیقی سنتی هم به جهت نبود رقیبی جدی و تاثیرگذار، چه در حوزه اقتصاد موسیقی (مثل تولید و عرضه نوار و اجرای کنسرت) و چه در ماهیت موسیقی، یکه تاز میدان بود.

همین یکه تازی سبب شد تا هنرمندان این نحله موسیقایی، بیش از آنکه به دنبال ارتقای کیفی کار خود باشند، به تکرار کارهای گذشتگان روی آورند و درنهایت فصلی از موسیقی ایران به بازخوانی و تکرار آثار چهره های شاخص گذشته اختصاص یافت. در این وضعیت، ابتکارات و ابداعات کمتر مجال بروز پیدا کرد و جز اندک هنرمندانی که پیش از این نیز بی توجه به حرکت های دیگران، کار خودشان را می کردند، بقیه اهل موسیقی سنتی در گردابی از تکرار و تقلید فروافتادند و به تعبیری فروخسبیدند. بازار غیرمجاز موسیقی، که عمدتا محل عرضه آثار تولیدی خوانندگان پاپ مقیم اروپا و آمریکا بود، نیز اندک اندک راه خود را به بازار داخل کشور باز می کرد و می رفت که فضایی متفاوت برای خود ایجاد کند که البته به اعتقاد برخی از کارشناسان موسیقی این فضا را ایجاد کرد.

در چنین فضایی که بازار تقاضای موسیقی کشور، به خصوص موسیقی جوان پسند و پاپ، به دنبال کالای مناسب خویش بود، بخشی از دست اندرکاران موسیقی که فریدون شهبازیان نیز ازجمله آنها بود، به صرافت جریان سازی موسیقی پاپ داخل کشور افتادند. این جریان، البته پیش از این هم با کارهای حسام الدین سراج، علیرضا افتخاری و عبدالحسین مختاباد، در سال های ابتدایی دهه هفتاد آغاز شده بود. این سه تن به خصوص مختاباد و سراج با استفاده از تم ها و ملودی های آشنای موسیقی محلی و سنتی (به خصوص فضاهای ریتمیک و شادی آفرین ترش) نمایندگان دوران گذار موسیقی سنتی به پاپ شناخته می شوند. اما از سال هفتاد و چهار و با برخی آهنگ هایی که فریدون شهبازیان، بابک بیات و ناصر چشم آذر ساختند و نیز ظهور خوانندگانی چون خشایار اعتمادی، محمد اصفهانی، قاسم افشار، علیرضا عصار و برخی آهنگسازان، چون فؤاد حجازی، موسیقی پاپ وارد فاز تازه ای شد.

از همین زمان بود که صداوسیما همزمان گسترش شبکه های تلویزیونی و رادیویی را جزو سیاست های اصلی و درازمدت خود قرار داد. رادیو پیام راه اندازی شد و اندک اندک به رسانه ای برای پخش موسیقی تبدیل شد، مدتی بعد، رادیو فرهنگ بخش عمده ای از برنامه های خود را به تجزیه و تحلیل موسیقی، به خصوص موسیقی سنتی اختصاص داد و همزمان در برخی شبکه های تلویزیونی برنامه های مستقل موسیقی ساخته و از شبکه ها پخش شد. امروزه موسیقی پاپ تولید داخل بخشی اعظم از فضای موسیقایی رسانه های صوتی تصویری را به خود اختصاص داده است.