سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
حباب نمی تواند وجود داشته باشد

اقتصاددانان، کارشناسان بازار و سیاستمداران برای توصیف هر افزایش قیمتی فراتر از آنچه که کسانی که خود را خبره میدانند سطح قیمت صحیح میخوانند، از واژه حباب استفاده میکنند.
همانطور که با نگاهی به اخبار و تحلیلها در مییابیم، استفاده از این واژه این روزها به شدت رواج پیدا کرده است.
به عنوان مثال مت تایبی، نویسنده رولینگ استون در مقالهای که در نقد عملکرد گلدمن ساکس نوشته ۲۹ بار از کلمه حباب استفاده کرده تا نشان دهد که این بانک یک ماشین حبابسازی بوده است. جان هیلسنرات نیز در گزارشی که در وال استریت ژورنال منتشر کرده بیش از ۲۸ بار از این کلمه استفاده کرده است.
این کلمه آنقدر استفاده شده که از ارزش افتاده است. ظاهرا «حباب» برای نویسندگان تنبلی که میخواهند چیزی را که از درکش عاجزند توصیف کنند به شدت به کار میآید. مسالهای که این نویسندگان در نظر نمیگیرند این است که تشکیل حباب از نظر منطقی ناممکن است؛ زیرا در هر مبادلهای دو طرف وجود دارد. در بازاری که گفته میشود دچار حباب است هر بار که به امید افزایش قیمت خریدی صورت میگیرد، فروشندهای نیز وجود دارد که میخواهد از آن بازار خارج شود. در واقع طبق تعریف تمام معاملات تراز میشوند.
مدافعان مدرن تئوری حباب بسیاری از رکودهای تاریخ را با استفاده از این مفهوم توضیح میدهند. آنها ادعا میکنند که بازارها بالاخره خود را تصحیح میکنند؛ بنابراین حباب میترکد؛ اما این افراد این حقیقت بزرگ را در نظر نمیگیرند که به عنوان مثال سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹ پس از آن اتفاق افتاد که اعلام شد تعرفهها تغییر خواهد کرد. بعد از سقوط بورس نیز مالیاتها افزایش یافت و مداخلات دولت در اقتصاد آمریکا بسیار شدید شد.
تئوریسینهایی که همه چیز را با کمک مفهوم حباب تبیین میکنند معتقدند که سقوط ۱۹ اکتبر سال ۱۹۸۷ به این دلیل اتفاق افتاد که بازار از کنترل خارج شده بود. آنها میگویند افزایشهای قابل توجه قیمتها در این بازار در طول دهه ۸۰ خبر از فروپاشی ۵/۲۴درصدی آن میداد. همانطور که انتظار میرود این افراد در تحلیلهایی که برای رکود سال ۸۷ ارائه میدهند، اصولا اقدام جیمز بیکرز، وزیر خزانه داری که منجر به کاهش ارزش دلار شد، تصویب تعرفههای جدید در کنگره و وضع مالیاتهای جدید را در نظر نمیگیرند.
اخیرا تئوریستهایی که بر مفهوم حباب مانور میدهند ادعا کردهاند که فروپاشی آنچه که خودشان حباب مسکن مینامند باعث برآمدن بدترین رکود پس از جنگ جهانی دوم شده است. البته این تئوریسینها اعتراف نکردهاند که اصلیترین معیار قیمت مسکن(شاخصی که دفتر فدرال امور مربوط به مسکن ارائه میکند) باید همچنان نشان دهد که قیمت مسکن در حال کاهش است تا بتوان ادعا کرد که حباب بازار مسکن ترکیده است.
از آن گذشته، تحلیل مسکن و نقش آن در اقتصاد باید ما را به این امر که چگونه اقتصادها روندی رو به عقب داشتهاند هدایت کند. در حقیقت، کاهش ارزش دلار که باعث شد مسکن به طور اسمی جذابتر شود باعث شده که سرمایه به سمت داراییهای غیرمولد برود و در نتیجه این امر اقتصاد ضربه شدیدی بخورد.
در این معنا رکودی که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد نتیجه کاهش تقاضا در بازار مسکن نبود، بلکه نشانه آن بود. نمایندگان مردم در واشنگتن برای مردم انگیزه این را فراهم میآورند که پول خود را به داراییهای غیرمولدتر اختصاص دهند و بنابراین عجیب نیست که اقتصاد آمریکا رشد کندی داشته باشد. مقامات واشنگتن باید از سر راه کنار روند و اجازه دهند که بازار مسکن تا جایی که لازم است سقوط کند تا افراد سرمایههای خود را از داراییهای غیرمولد به داراییهای مولد انتقال دهند.
حقیقت سادهای که اقتصاددانان معتقد به نقش حبابها در رکود اقتصادی دائما نادیده میگیرد، این است که قانونی وجود ندارد که نشان دهد اگر بازارها بیش از حد رونق بگیرند باید فرو پاشند و هیچ دلیلی هم در دست نیست که انتظار داشته باشیم اگر سقوط بازارها شدید باشد، اوضاع کمکم بهبود مییابد. برای مثال، اتحاد جماهیر شوروی در بخش عمدهای از دهه بیست و جمهوری خلق چین را در نظر بگیرید. سادهتر بگویم هیچ دلیلی ندارد که فکر کنیم بازارهای گاو یا خرس تغییر جهت میدهند؛ بازارها تنها زمانی دگرگون میشوند که میزان مداخله دولت شدیدا تغییر کند.
کسانی که گفته میشود مغز متفکرهای فدرال رزرو هستند میخواهند آنچه را که «حباب» میخوانند کنترل کنند. بن برنانکه رییس فدرال رزرو پیشنهاد داده که بانک مرکزی باید «از روشهایی به قانونگذاری و نظارت بپردازد تا ریسک پذیری بی مورد را محدود کرده و این اطمینان را ایجاد کند که در صورتی که در آینده باز هم حباب قیمتی بترکد سیستم باثبات باقی میماند. بیل دادلی رییس فدرال رزرو نیویورک اظهار کرده است که «من در حال حاضر میتوانم وجود پنج حباب را در اقتصاد تشخیص دهم».
در واقع برنانکه و دادلی هر دو فکر میکنند که بوروکراتهای فدرال که پولشان را در بازار به خطر نینداختهاند میتوانند متوجه شوند که بازار به زودی خود را تصحیح میکند در حالی که بزرگترین مدیران جهان از تشخیص این امر عاجزند. این افراد در نظر نمیگیرند که اگر تشخیص «حباب» تا بدین حد آسان بود، هیچ وقت حبابی نمیترکید. مقامات فدرال رزرو در گذشته از پیشبینی حبابها ناتوان بودهاند و در آینده هم نمیتوانند از بازارهای در حال سقوط جلو بزنند.
در دنیای واقعی، از آنجا که تمام معاملات به توازن میرسند، حبابی وجود ندارد. در واقع، تنها حباب واقعی رواج استفاده از این واژه است. این واژه بی معنی باید ممنوع شود تا کارشناسان بتوانند تحلیلهای واقعی از حرکات بازار به ما ارائه دهند.
جان تامنی با RealClearMarkets همکاری میکند و به طور مرتب برای فوربس مقاله مینویسد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست