دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

حکومت مقبول در دیدگاه امام خمینی ره


حکومت مقبول در دیدگاه امام خمینی ره

حکومت بر قلب ها در جهت اهداف والای انسانی

امام خمینی(ره) به عنوان یک فقیه سیاسی و نظریهپرداز فقه حکومتی، در باب جوانب مختلف حکومت و اداره جامعه اسلامی اندیشه ورزی نموده است و در اندیشه ایشان، حکومت مقبول دارای ویژگی های خاصی است در این مقال برآنیم تا این ویژگی ها را مورد بحث و فحص قرار دهیم.

● حکومت بر قلوب

امام خمینی(ره) حکومت را حکومت بر بعد مادی انسان نمی داند بلکه حکومت را حکومت برقلبها می داند.

“... من لازم می دانم که به شما آقایان که در راس بعضی از کشورهای اسلامی هستید ، نصیحت کنم شما کوشش کنید که حکومت به قلوب مردم کشورهای خودتان بکنید ، نه حکومت بر ابدان، و قلوب از شما بگیرند. مسلمین اگر بخواهند موفق بشوند و از زیر تعهد های اجانب و سلطه آنها بیرون بیایند، حکومت های آنها باید کوشش کنند که قلوب ملت خودشان را به دست بیاورند. حکومت بر قلوب ، یک حکومت شیرین است، به خلاف حکومت بر ابدان که قلوب با آنها نباشد. شما آقایان کوشش کنید ، شما سران کشورها کوشش کنید و به دیگر سران کشور هم سفارش کنید که آنها هم نظیر ایران حکومت به قلوب مردم بکنند. اشکال مسلمین این است که در بسیاری از حکومت ها ، حکومت بر ابدان است آن هم با فشار و لهذا موفق نیستند. اگر ما حکومت به ارواح بکنیم و سران کشور های اسلامی حکومت بر ارواح بکنند و قلوب ملت ها را به دست بیاورند،.... شما کوشش کنید و به دوستان خود بگویید که کوشش کنند که قلوب مردم را به دست بیاورند، همان طوری که در صدر اسلام قلوب مردم متوجه به حکومت بود. حکومت صدر اسلام، حکومت بر قلوب بود و لهذا با جمعیت های کم بر امپراتوری های بزرگ غلبه کردند.”

● حکومت نباید به دنبال سلطه باشد

بنابراین وقتی امام با چنین دیدی به حکومت نگاه می کند پس اسلام را دینی می بیند که دنبال هدایت قلوب است نه سلطه و ظلم و حکومت جائرانه بر مردم.

“اسلام نیامده است که سلطه پیدا بکند به این مملکت و آن مملکت ، اصلا مطرح نیست پیش اسلام سلطه جویی مطرح نیست . پیش اسلام غلبه بر یک قومی و زیر بار قرار دادن و به استعمار کشیدن آتها ، هیچ مطرح نیست. اسلام اگر چنانچه ارتش دارد ، برای این دارد که این ارتش مردم را بیاورد برای هدایت نه ارتش برود یک جایی را بگیرد . ارتش می خواهد قلوب را جلب کند.”

”اسلام آمده است که قلوب یک انسان را ، قلب های انسان ها را که سرگردان هستند و کمال مطلق و دنبالش هستند و نمی دانند کجاست ، این سرگردانی ها را می خواهد هدایت کند ، راهنمایی کند به آنها راهی که به آنجا می رسند .....”

”اسلام این طور نیست که بخواهد به شما یک سلطه ای پیدا کند و یک آقایی بفروشد . خیر. پیامبر اکرم(ص) که شخص اول بود و بنیانگذار اسلام و بنیانگذار مردم ، سیره اش را بروید ببینید چه جور بوده ، آیا هیچ وقت سلطه جو بوده است.”

● حکومت بر اساس رفق و مدارا

امام خمینی(ره) ماهیت حکومت را چون الهی می داند که معتقدند که حکومت سلطه بر مردم نیست پس انجام امور حکومتی و حکومت کردن بر مردم را نیز بر اساس محبت و مدارا می داند.

“بدان که رفق و مدارا در انجام امور مدخلیت کامل است ، چه در باب معاشرت با خلق و انجام امور دنیاوی و چه راجع به امور دینی و هدایت و ارشاد خلق و باب امر به معروف و نهی از منکر و چه راجع به ریاضت نفس و سلوک الی الله تعالی ....”

”فتح قلوب ،باعث فتح ممالک نیز می شود ، فتوحات اسلامیه در اثر فتح قلوب نظامی اسلامی بود و الا با آن عده و عده ، این پیشرفت ها غیر ممکن بود با لجمله رفق و مدارا در پیشرفت مقاصد از هر چیز موثر تر است و چنانچه در مقاصد دنیایی چنین است ، در مقاصد دینی از قبیل ارشاد هدایت مردم رفق و مدارا از مهمات است که بدون آن ، این مقصد شریف عملی نخواهد شد.”

”.... و این دستورات کلی است از برای هدایت کنندگان راه حق که راه فتح قلوب را باز می کند چنانچه خدای تعالی پیامبر بزرگ خود را ستایش می فرماید که تو بر خلق بزرگ هستی ؛ البته برای چنین مقصد بزرگ ، خلق بزرگ لازم است که قوه مقاومت با تمام ناملایمات را داشته باشد و با هیچ چیز از میدان ارشاد خلق در نرود. بزرگترین رحمت و سخت ترین رنج و لقب ها زیان راه حق ، معاشرت با جاهلان و دعوت بی خردان ، مقاومت کنند زود رنجی و کدورت و امراض عصبی ، به کلی با این شغل شریف منافی است. شدت و غضب، عجله ، مخالف و ظیفه ها دیان الی الله است ، چنانچه در روایات شریف اشاره به این معنی بسیار است.”

”در باب امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهمات ، همین رفق نمودن و مدارا کردن است، ممکن است اگر انسان مرتکب به معصیت و یا تارک واجبی را به شدن و غضب ، بخواهد جلوگیری کند ، کارش از معصیت کوچک به معاصی بزرگ یا به رده کفر منتهی شود. در ذائقه انسان امر و نهی تلخ و ناگوار است و غضب و عصبیت را تحریک می کند. امر به معروف و نهی از منکر باید این تلخی و ناگواری را با شیرینی بیان و رفق و مدارا حسن خلق جبران کند تا کلامش اثر کند و دل سخت معصیت کار را نرم و رام نماید.”

”... قلبی که در آن جلوه رحمت افتاده باشد و به بندگان خدا با نظر رحمت و عطوفت بنگرد. با رفق و مدارا رفتار می کند در معاشرت با نوع خود. البته در سلوک با غیر نوع خود از حیوانات که در تحت اراده او هستند و در او در آنها تصرف دارد - و در قوام و عبید و عشرت با آنها و در سلوک با ارحام و همسایگان خصوصا و بالجمله با تمام اصناف مردم ، معاشرت با رفق و سلوک با ارحام و همسایگان خصوصا و بالجمله باتمام اصناف مردم ، معاشرت با رفق و رحمت و معطوف و رفاقت کند و همین طور در باب ارشاد و تعلیم خلق و اجرای امر و نهی الهی ، رحمت و عطوفت آنها را دعوت به این شغل شریف کند و البته چیزی که از پرتو نور رحمت رحمانیه پیدا شد ، با رفاقت و مدارا انجام می گیرد و شدت و امثال آن از آن دور است.”

● وسیله بودن حکومت نه هدف بودن آن

امام خمینی (ره) در مباحث ولایت فقیه (حکومت اسلامی) خود در این باره چنین فرموده است:

“عهده دار شدن حکومت فی حد ذاته شان و مقامی نیست بلکه وسیله انجام وظیفه اجرای احکام و برقراری نظام عادلانه اسلام است ، حضرت امیر المومنین (ع) درباره نقش حکومت و فرماندهی به ابن عباس فرمود : این کفش چقدر می ارزد؟ گفت : هیچ. فرمود : فرماندهی بر شما نزد من از این هم کم ارزش تر است مگر اینکه به وسیله فرماندهی و حکومت بر شما بخواهم حق (یعنی قانون و نظام اسلام) را برقرار سازم و باطل (یعنی قانون و نظامات ناروا و ظالمانه) را از میان بردارم.”

پس نقش حاکم شدن و فرمانفرمایی وسیله ای بیش نیست و برای مردان خدا اگر این وسیله به کار خیر و تحقق هدفهای عالی نیاید، هیچ ارزشی ندارد. لذا در خطبه نهج البلاغه می فرماید : اگر حجت بر من تمام نشده و ملزم به این کار شده بودم ، آن را (یعنی فرماندهی و حکومت را) رها می کردم.

“بدیهی است تصدی حکومت ما به دست آوردن آن یک وسیله است ، تا اینکه یک مقام معنوی باشد ، زیرا اگر مقام معنوی بود ، کسی نمی توانست آن را غصب کند یا رها سازد. هر گاه حکومت و فرماندهی وسیله اجرای حکومت الهی و برقراری نظام عادلانه اسلام شود ، قدر و ارزش پیدا می کند ، متصدی آن صاحب ارجمندی و معنویت بیشتر می شود.”

”بعضی از مردم چون دنیا چشمشان را پر کرده خیال می کنند که ریاست ، حکومت فی نفسه برای ائمه شان و مقامی است که اگر برای دیگری ثابت شد دنیا به هم می خورد. حال آنکه نخست وزیر شوروی و انگلیس و رئیس جمهور آمریکا حکومت دارند منتها کافرند....”.

“ائمه و فقهای عادل موظفند که از نظام و تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه اسلام و خدمت به مردم استفاده کنند. صرف حکومت برای آنان جز رنج و زحمت چیزی ندارد منتها چه بکنند ، مامورند انجام وظیفه کنند موضوع ولایت فقیه ماموریت و انجام وظیفه است.”

بنابراین در اندیشه سیاسی امام حکومت وسیلهای در جهت رسیدن به اهداف والای الهی و انسانی است. ایشان حکومت را وسیله ای در جهت تربیت و ظهور حقیقت اسلام دانند و هرگز ایشان حکومت را وسیله ای در جهت رسیدن به منافع مادی و ظلم و ستم و استثمار مردم نمی داند.

پس هنگامی که به حکومت به دید وسیله ای در جهت رسیدن به کمال و حیات معنوی نگریسته شود بالطبع حاکم آن حکومت هم ، هرگز حکومت را وسیله ای برای تامین مقاصد منافع خود نخواهد دید و حکومت و حکومت کردن هرگز مسئله ای نخواهد بود که انسان ها برای کسب قدرت و مقام با یکدیگر وارد کارزار شوند.

الهام ربیعی زاده

منابع

خمینی روح الله، صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی(ره)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) ۱۳۷۸.

امام خمینی(ره)، کشف الاسرار (قم، آزادی، بی تا)

امام خمینی(ره)، تحریرالوسیله، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، (قم، دارالعلم، چاپ پنجم،۱۳۷۶ )

امام خمینی(ره)، ولایت فقیه ( حکومت اسلامی)، ( تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ ششم، تابستان۱۳۷۶ )،

امام خمینی(ره)، شئون و اختیارات ولی فقیه (ترجمه مبحث ولایت فقیه از ((کتاب البیع)) ( تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات ؛ اداره کل مراکز و روابط فرهنگی، چاپ چهارم،۱۳۷۴ )

محمد حسین جمشیدی، اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) (تهران، پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی،۱۳۸۴ )