جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
ماه آینگی ما
ماه آینگی ما، شهر خداست. شهر انزال آیههای برکت است. تقدیرقدری است که با آن ظهور عالم آغاز میشود. شب قدر در همین ماه است و همین سر بزرگ، راز آفرینش است. برای ما، آفرینش نه انفجاری است بزرگ که مادهها و مولکولها در هم آمیزند، بلکه آن انفجار عظیم ما، انزال آگاهی و معرفت است. طلیعه هستی برای ما، شبی است گران «قدر» که لیلهالقدر محمدیاش مینامند و ایصالش به یوم القیامه احمدی، قوس نزول و صعود و دایره هستی را میسازد.
ماه رمضان، ماه آینگی ماست. انعکاس آفرینش. آینه هر چه نابتر، انعکاس تصویرش آشکارتر است. شب قدر، آن شبی است که عاشقی که معشوق خود است پرده از جمال کبریایی خود برمیدارد. سر آشکار میشود و من و تو چه میدانیم که این سر چیست؟ همانقدر گفته است که آینه شو تا سرت بنمایانیم.
حق چو اسرار ذات خود بشناخت/ عشق با حسن خویشتن میباخت/ خواست کز علم سوی عین آید/ از دل اهل درد آینه ساخت/ شاهد روی پوش جمله غیب/ پرده کبریا ز روی انداخت
لیلهالقدر احمدی، وا زدن پرده کبریاست. و این پس زدن پرده به اعتبار کلام حق، امری همیشه تکرار شدنی است. به اعتبار فعل «تنزل الملائکه والروح»...
ماه رمضان که با شگفتی، در آن امر به بستن دهان و غمض عین و اغلاق سمع شدهایم، ماه مواجهه ما با توحید است. و توحید را گفتهاند که اسقاط اضافات است. یعنی هر آنچه تو را به خود، وابسته میکند، از میان بردار و میداندار صحرای «تجرد» شو. یعنی با آن زبان با خدا حرف بزن و اگر توانستی در او غرق شو و اگر از دستت برآمد از خود بیخود شو تا خدا شوی! همین که در عرفان کسی از خدا شدن حرف بزند، سلفیهای امروزین، شمشیر الحاد و بیدینی روی آدمی میکشند که این خلاف آمدِ عادات الوهی است. عاشق البته، با خندهای از مقابل جاهلان میگذرد اما داستان او، تکرار همان آیه قرآنی است که میفرماید: «ما از او آمدهایم و به سوی او برمیگردیم» و یاللعجب اگر سوی او را بیابیم. که آن سو در خود ماست. آن سو، خودی است که نفسانی نیست و وقتی نفسانیتی نشد، من نیستم، او هست. و او هماره هست و حق است و من وجودی نیستم در برابر او یا در مقابل او.
برخی از عرفای مسیحی میگویند، سخن گفتن از خدا ناممکن است و سر آن در محدودیتهای زبانی و فهمی است که میان ما و خدا وجود دارد. آنها الهیات سلبی را بنا نهاده اند که در آن الهیات «سکوت» مطلق، بر هر سخنی ارجحیت دارد. ذات توحید در تاریکی مطلقی است که هیچ چشمی را ادراک دیدن آن نیست. این کلام درست است، اما همان خدای بینهایت، وجوه بینهایتی هم دارد که لااقل یکی از آنها «غیب» بودن است، اما آن زبانی که خداوند با ما سخن میگوید،
زبان ظهور و آشکارگیاش است نه زبان غیب و سرالاسرارش. شاید هم رمضان را آفرید تا ما را به آن دستنیافتنیها راه برد.
حافظ میسراید:
آیین تقوی دانستهام من
اما چه چاره با بخت گمراه
رمضان باید فرصتی فراهم کند تا آیین تقوی ما، در صحنه عمل به بار بنشیند. حلال ماههای دیگر در آن حرام است. فضیلت زمانش هم بر همه آشکار است. و از همه مهمتر، چون شهر الله است مواجهه ماست با توحید و توحید سختترین و آسانترین مساله ممکن هستی است برای فهمیدن و متحد شدن با آن.
سید امیرحسین اصغری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب دولت رئیسی افغانستان دولت سیزدهم گشت ارشاد پاکستان توماج صالحی کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
کنکور تهران سیل سیستان و بلوچستان هواشناسی سازمان سنجش فضای مجازی سلامت خراسان جنوبی شهرداری تهران پلیس اصفهان
خودرو قیمت خودرو آفریقا دلار قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو بانک مرکزی ارز ایران خودرو مسکن سایپا
خانواده موسیقی تلویزیون فیلم مهران مدیری ترانه علیدوستی سینمای ایران سحر دولتشاهی بازیگر شعر تئاتر
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
فلسطین غزه اسرائیل آمریکا جنگ غزه روسیه رژیم صهیونیستی حماس ایالات متحده آمریکا اوکراین طوفان الاقصی طالبان
پرسپولیس فوتبال آلومینیوم اراک استقلال جام حذفی فوتسال بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران
هوش مصنوعی سامسونگ همراه اول ناسا بنیاد ملی نخبگان تسلا تیک تاک فناوری
مالاریا کاهش وزن زوال عقل سلامت روان داروخانه