جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

پیشوای نغمه های عاشقانه


پیشوای نغمه های عاشقانه

یادبود یکصدمین زادروز استاد مجید وفادار

در سکانس پایانی فیلم «یه حبه قند»، وقتی «پسند» برای خاموش‌کردن چراغ‌ها از جا برمی‌خیزد، از رادیوی روشن‌مانده دایی تازه‌درگذشته صدای سوخته کوروس سرهنگ‌زاده را می‌شنود که چنین می‌خواند:

«کی رود رخ ماهت از نظرم به غیرنامت کی نام دگر ببرم

اگر تو را جویم، حدیث دل گویم، بگو کجایی.»

آهنگ این ترانه جگرسوز را یکی از بزرگ‌ترین و اثرگذارترین تصنیف‌سازان یک قرن اخیر موسیقی ایران ساخته است که اسفندماه امسال مصادف است با یک‌صدمین سال تولدش: استاد مجید وفادار. با وجود شهرت و محبوبیت فراگیر او و آثارش و با آنکه نامش به تقریب در تمامی کتاب‌های تاریخ موسیقی معاصر ذکر شده، هنوز شرح احوالی جامع و یکدست از این هنرمند در دست نیست. نخستین منبع معتبری که در آن از وفادار یاد شده، جلد اول سرگذشت موسیقی ایران، اثر استاد روح‌الله خالقی است که او را بهترین شاگرد ویولن رضا محجوبی (۱۳۳۳-۱۲۷۷) خوانده است. پس از آن، نوشته‌هایی پراکنده درباره او در برخی نشریات قدیمی موجود است. مفصل‌ترین آنها مصاحبه‌ای است با اسماعیل جمشیدی که در واپسین ماه‌های حیات وفادار انجام شده و در اسفندماه ۱۳۵۴، پس از درگذشت او، منتشر شده است (بخش‌هایی از این مصاحبه در شماره ۸۶ مجله بخارا مجددا انتشار یافته است). شاپور بهروزی هم در سال ۱۳۶۷ صفحاتی از کتاب چهره‌های موسیقی ایران را به معرفی وفادار اختصاص داده است. همچنین در جلد اول مجموعه مردان موسیقی سنتی و نوین ایران، شرح‌حال نسبتا جامعی از این هنرمند به قلم سیدعلیرضا میرعلینقی نوشته شده که به سبب عدم دسترسی نویسنده به برخی منابع، خالی از خطا نیست اما مهم‌ترین منبع اطلاع از احوال و آثار وفادار گفته‌ها و نوشته‌های دوستان و هم‌نسلان اوست که بهترین آنها خاطرات هنری اسماعیل نواب صفا (۱۳۸۴-۱۳۰۳) در کتاب قصه شمع، خاطرات بیژن ترقی (۱۳۸۸-۱۳۰۸) در کتاب از پشت دیوارهای خاطره و خاطرات همایون خرم (۱۳۹۱-۱۳۰۹) در کتاب غوغای ستارگان است. از این میان، گفته‌های نواب صفا از همه کارآمدتر است. گذشته از اینها، دو برنامه رادیویی قدیمی هم درباره او در فضای مجازی در اختیار عموم است: یکی برنامه «یادی از هنرمندان ایران» و دیگری مصاحبه‌ای رادیویی با وفادار. در هر دو این برنامه‌ها قطعاتی هم از تکنوازی ویولن وفادار پخش شده است.

مجید وفادار در ۲۸ اسفند ۱۲۹۱ در سرچشمه تهران زاده شد. پدرش آقامیرزامحمد وفادار از معلمان و متصدیان نخستین مدارس متجدد ایران بود. برادر بزرگش جهانگیر هم ویولن می‌نواخت و مدتی همراه و همنوای عبدالحسین شهنازی و سیدجواد بدیع‌زاده بود اما در جوانی درگذشت. آقامیرزامحمد با دیدن اشتیاق مجید به موسیقی، او را در آغاز نوجوانی برای آموختن ویولن به محضر حسین‌خان اسماعیل‌زاده، نوازنده شهیر کمانچه در اواخر عهد قاجار، فرستاد. وفادار مقدمات ردیف موسیقی ایران را از حسین‌خان آموخت و بعد به مکتب ویولن‌نوازی شاگرد ارشدش، رضا محجوبی راه یافت. به زودی وفادار اسلوب رضا را به خوبی فراگرفت و در ویولن‌نوازی مهارتی چشمگیر یافت. مدتی نیز دانسته‌هایش را از موسیقی ایران نزد علی‌اکبر شهنازی تکمیل کرد و با ظرایف عالی ردیف‌نوازی آشنا شد. مرگ پدر و تنگنای مالی او را به کار در سینما کشاند و به این‌‌سان یکی از نخستین کسانی شد که هنگام پخش فیلم‌های صامت آن روزگار، به گفته خودش در پشت پرده در صحنه‌های کتک‌کاری قطعه‌هایی تند و پس از اتمام دعوا نوایی آرام می‌نواخت. ضرورت نواختن قطعات غیرایرانی برای همراهی با فیلم‌ها، او را محتاج به آموختن نت کرد و اینگونه بود که مدتی نزد ابوالحسن صبا، علینقی وزیری و روح‌الله خالقی همت به یادگیری مبانی نظری موسیقی گمارد.

وفادار نخستین آهنگش را در سال ۱۳۱۵ روی کلام رهی معیری در مایه دشتی ساخت که «شب جدایی» نام گرفت و استاد حسین قوامی (۱۳۶۸-۱۲۸۸) در ایام جوانی اجرایش کرد. «شب جدایی» بعدها با صدای همین هنرمند در برنامه شماره ۲۳۶ گلهای رنگارنگ اجرا و ضبط و در برنامه‌های گل‌های رنگارنگ ۲۳۶ب و شاخه گل ۲۳۸ مجددا پخش شد. اخیرا هم همایون شجریان این تصنیف را در مجموعه‌ای به همین نام با تنظیم مزدا انصاری بازخوانده است. اندکی پس از تاسیس رادیو در سال ۱۳۱۹، وفادار به پیشنهاد و دعوت حسینقلی مستعان (نویسنده مشهور و پدر بانو گلاب آدینه) وارد رادیو شد و با همکاری برادرش حمید وفادار (۱۳۶۹-۱۲۹۳) که نواختن تار را از درویش‌خان آموخته بود، گروهی از نوازندگان را گرد آورد که به «ارکستر برادران وفادار» شهرت یافت.

در این ارکستر علی‌محمد خادم‌میثاق پیانو، سلیم فرزان قره‌نی، مصطفی پورتراب آکاردئون، یوسف کاموسی عود و مهدی غیاثی ضرب می‌نواخت و مجید و حمید وفادار هم با ویولن و تار تکنوازان گروه بودند و اجرای زنده آنان عصر جمعه‌ها از رادیو تهران پخش می‌شد. نخستین خواننده این ارکستر که با خواندن آهنگ‌های وفادار به شهرتی زودرس رسید، بانو عزت روحبخش (۱۳۶۸-۱۲۹۳) بود.

استاد حسین قوامی و بانو پرخیده (۱۲۹۲-۱۳۴۴)، که نام اصلی‌اش نورالهُدی مظفری و همسر حمید وفادار بود، هم کار هنری را با ارکستر برادران وفادار آغاز کردند. در نیمه نخست دهه ۱۳۲۰ وفادار به ویولن‌نوازی تمام‌عیار و صاحب‌سبک تبدیل شده بود و تکنوازی او در کنار تار برادرش حمید و ضرب مهدی غیاثی شنوندگان بسیار داشت. مهندس همایون خرم که در آن روزها سنین نوجوانی را سپری می‌کرد، به گفته خودش، شنونده ساز وفادار بود و از سبک او تاثیر می‌پذیرفت. در واقع این اجراهای برادران وفادار را باید طلیعه برنامه تکنوازان دانست که حدود ۳۰سال بعد، در اوایل دهه ۱۳۵۰ با حضور برجسته‌ترین تکنوازان موسیقی ایران در رادیو پاگرفت.

از آن زمان تا حدود ۲۰سال بعد، وفادار کار تصنیف‌سازی را با جدیت تمام در پیش گرفت و انبوهی ترانه ساخت که بیشتر آنها پس از نخستین پخش از رادیو بر سر زبان‌ها افتاد. نت بیشتر تصنیف‌های مشهور وفادار در شماره‌های مختلف مجله موزیک ایران به چاپ رسید، چنان‌که در همان شماره نخست این مجله به تاریخ خردادماه ۱۳۳۱، نت تصنیف «عشق نو» در دستگاه همایون ساخته وفادار روی شعر رهی معیری با مطلع «باز دل زارم عاشق شد به مه مشکین‌مویی» منتشر شد. کلام نخستین تصنیف‌های وفادار را جدا از رهی معیری، حسینقلی مستعان (۱۲۸۳-۱۳۶۱) و اسماعیل نواب صفا (۱۳۰۳-۱۳۸۴) سرودند اما بعدها با اغلب ترانه‌سرایان شهیر هم‌روزگار همکاری کرد.

گفتنی اینکه روانشاد حسینقلی مستعان به برادران وفادار علاقه‌ای خاص داشت و از همین‌رو نام یگانه پسرش را مجید نهاد و بیشتر نوشته‌هایش را با نام مستعار «ح. م. حمید» رقم زد.

بسیاری از کسانی که بعدها خوانندگانی سرشناس شدند، نخست با خواندن آثار وفادار به شهرت رسیدند. در این میان، علاوه بر استاد حسین قوامی و بانو روحبخش، باید از داریوش رفیعی (۱۳۰۶-۱۳۳۷) یاد کرد که اعتبارش را مدیون وفادار است. داستان برکشیدن رفیعی از جوان بی‌نام و نشانی شهرستانی به خواننده‌ای پرطرفدار به واسطه آهنگ‌های وفادار بسیار شنیدنی است که زنده‌یاد بیژن ترقی آن را در کتاب خاطراتش به شیوایی روایت کرده است. داریوش رفیعی با خواندن تصنیف‌های «شمع شبانه»، «منتظرت بودم»، «گلنار» و «زهره» که هر سه از ساخته‌های وفادار بود، به قول خود وفادار «به صورت بت آواز و موسیقی ایران درآمد.» همچنین تصنیف مشهور «به سوی تو» را که در آغاز این نوشتار از آن یاد کردیم، پیش از سرهنگ‌زاده داریوش رفیعی با شعری متفاوت خوانده بود (کلام هر دو روایت این تصنیف از عبدالله الفت است). دو ترانه «عاشقم من» با شعر رهی معیری و «گل اومد بهار اومد» با شعر بیژن ترقی هم محصول همین دوران است که نت ترانه دوم در شماره ۹۶ موزیک ایران مورخ اردیبهشت ۱۳۳۹ انتشار یافته است اما تصنیفی که در مدتی کوتاه پس از نخستین پخش با اقبالی حیرت‌آور روبه‌رو شد، «آخرین بوسه» یا همان «مرا ببوس» معروف بود؛ آهنگی از وفادار که حیدر رقابی (۱۳۱۰-۱۳۶۶) اندک‌زمانی پیش از مهاجرت اجباری‌اش به آمریکا شعری پرسوزوگداز برایش سرود تا خواننده‌ای به نام پروانه در فیلمی با بازی ژاله علو آن را بخواند. پروانه خواند و وفادار نپسندید و حدود یک سال بعد «مرا ببوس» از طریقی به دست حسن گلنراقی (۱۳۰۰-۱۳۷۲) افتاد که بازرگانی هنردوست و خواننده‌ای غیرحرفه‌ای بود. پخش این آهنگ در سال ۱۳۳۶ با صدای گلنراقی و ویولن پرویز یاحقی و پیانو حبیب‌الله شهردار چنان غوغایی در میان مردم به‌پا کرد که خواننده ناشناس آن را یک‌شبه به آوازه‌ای همه‌گیر رساند، هرچند خود وفادار این اجرا را هم هرگز تایید نکرد. از آن پس، گلنراقی دیگر هیچ‌گاه به گِرد خواندن نگشت اما بعدها کسانی دیگر «مرا ببوس» را بارها بازخوانی کردند. گفته می‌شود که زنده‌یاد ویگن (۱۳۰۷-۱۳۸۲) هم نخستین‌بار با بازخوانی این تصنیف به شهرت رسید. نت این ترانه در شماره ۶۱، خرداد ۱۳۳۶، مجله موزیک ایران منتشر شد.

وفادار از سال ۱۳۴۶ بیمار و خانه‌نشین شد و هشت‌سال پایان عمر را با درد جسمی و غم تنهایی سر کرد و سرانجام در نهم اسفند ۱۳۵۴ در گذشت و در بهشت زهرا مدفون شد. عجب آنکه برادر هنرمندش حمید هم، به گفته روانشاد نواب صفا، ۱۵سال بعد درست در نهم اسفند۱۳۶۹ از جهان رفت.

مجید وفادار را باید دست‌کم در دو زمینه نوازندگی و تصنیف‌سازی پیشگام و پیشکسوت سبکی دانست که الگوی کار گروهی از سرآمدان موسیقی رادیو شد. او از نخستین و معدود کسانی بود که در ویولن‌نوازی از مکتب صبا پیروی نکرد و با آنکه بر اساس برخی گفته‌ها در نواختنِ شیوه صبا مهارت داشت و حتی به قولی صبا هنگام سفری به خارج از کشور در سال‌های ۱۳۲۲-۱۳۲۱ او را به جای خود برای تکنوازی به رادیو معرفی کرد، آگاهانه از این شیوه دوری جست و به راه خود رفت. با آنکه هیچ اثر کارآمدی از نواخته‌های رضا محجوبی به جا نمانده است، احتمال می‌رود که وفادار متاثر از سال‌های شاگردی نزد این هنرمند، احیاگر شیوه او بوده باشد. وفادار در شیوه‌ای که به نام خودش معروف است، دو سیم اول ویولن را همچون سیم‌های تار به یکدیگر نزدیک و با یک اُکتاو فاصله هم‌کوک می‌کرد و همزمان روی هر دو سیم آرشه می‌کشید و انگشتان را روی پرده‌های مجاور هر دو سیم می‌گذاشت. به این‌ترتیب، صدایی همچون ارگ کلیسا از ویولن برمی‌خاست. بنا به نظر استاد همایون خرم، زنده‌نامان شاپور نیاکان و اسدالله ملک در کوک‌های ابداعی خود گوشه‌چشمی به این ابتکار وفادار داشتند.

نام پرویز یاحقی را هم باید به اینها افزود که سال‌ها نوازنده ارکستر وفادار بود و متاثر از شیوه نوازندگی او. نمونه‌های اندکی که از تکنوازی وفادار در دسترس عموم است، بیشتر به همان شیوه ابداعی و نواختن قطعاتی به شکل رومانس‌ است اما تکنوازی‌های قدیمی‌تر او نشان می‌دهد که در نواختن قالب‌های سنتی همچون چهارمضراب و رِنگ و به‌ویژه در جواب آواز، مهارتی کم‌نظیر داشته است. تاثیر نوازندگی وفادار روی ویولن‌نواز شهیری چون مهدی خالدی انکارناپذیر است؛ هنرمندی که خود الگوی صاحب‌نامانی چون حبیب‌الله بدیعی و پرویز یاحقی بود. در زمینه تصنیف‌ و ترانه‌سازی به شیوه جدید هم حق تقدم با وفادار است. باید توجه داشت که او هنگامی ساختن تصنیف‌های تغزلی و مردمی را در تعامل با ترانه‌سازان آغاز کرد که هنوز نه برنامه گل‌ها وجود داشت و نه جریان منسجم ارتباط تنگاتنگ شاعر و آهنگساز. در واقع او با کوتاه کردن عمدی مقدمات‌سازی قطعات باکلام و پررنگ کردن نقش خواننده، به اشتیاق مردم برای شنیدن شعر و ترانه با صدای خوانندگان خوش‌صدا پاسخ داد و آنان را شیفته آثار خود کرد. همین ابتکار به ظاهر بی‌اهمیت بود که یک‌دهه بعد، بی‌آنکه کسی به پیشگامی وفادار در این راه توجه کند، مورد تقلید بسیاری از آهنگسازان و ترانه‌پردازان رادیو و برنامه گلها قرار گرفت و به خلق و اجرای آثاری دل‌انگیز انجامید که جامعه موسیقی ایران هنوز در حسرت تکرار و در جست‌وجوی راز ماندگاری آنهاست.

با آنکه وفادار، جز در مواردی که یاد شد، هیچ‌گاه با برنامه گلها مستقیما همکاری نکرد، تاثیر شگرف او را بر هنرمندان این برنامه نمی‌توان انکار کرد. بی‌تردید تصنیف‌سازان بی‌بدیلی چون مهدی خالدی، علی تجویدی، عباس شاپوری، جواد لشگری و همایون خرم، باهوش‌تر از آن بوده‌اند که به ظرافت‌های ترکیب آهنگ و کلام در آثار هنرمند سَلَف‌شان مجید وفادار بی‌توجه باشند. به این سان، راهی که وفادار در دهه سوم قرن خورشیدی حاضر گشود، طی سه‌دهه پس از آن در آثار این هنرمندان تبلور و تکامل یافت. امروز اگر در آستانه نوروز نوازنده دوره‌گردی را می‌بینیم که در کوچه و خیابان ترانه «گل اومد بهار اومد» را می‌خواند، یا وقتی در جمع‌های دوستانه، ترانه‌های «مرا ببوس» و «عاشقم من» را یک‌صدا با هم می‌خوانیم، باید بدانیم که مجید وفادار به بخشی از خاطره قومی ما ایرانیان تبدیل شده است.

ولی‌الله کاووسی

پی‌نوشت:

۱. عضو هیات علمی بنیاد دایره‌المعارف اسلامی Kavusi.V@Gmail.com