پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
خصلت های زندگی دنیا
آفتاب: زندگی دنیا ویژگیهایی دارد که انسانها را درگیر خود میکند و آنان را مشغول خود میسازد. یکی از آیات سوره حدید به بیانی بسیار جالب، این خصلتها را بیان میکند: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ( بدانید که زندگی دنیا، در حقیقت، بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشیِ شما به یکدیگر و فزونجویی در اموال و فرزندان است. [مَثَل آنها] چون مثل بارانی است که کشاورزان را رُستنی آن [باران] به شگفتی اندازد، سپس [آن کشت] خشک شود و آن را زرد بینی، آن گاه خاشاک شود. و در آخرت [دنیا پرستان را] عذابی سخت است و [مومنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودی است، و زندگانی دنیا جز کالای فریبنده نیست.)(۲۰ حدید).کلمه لعب به معنای بازی قانونمند است (که دو طرف بازی به نظام آن آشنایی دارند) که کودکان برای اهداف خیالی آن را انجام میدهند. و کلمه لهو به معنای هر عمل سرگرم کنندهای است که انسان را از کاری مهم و حیاتی و وظیفهای واجب باز بدارد. کلمه زینت این مفهوم را میدهد که فرد به شکل مخصوصی خود را بیاراید، و شاید منظور از آن وسیله آرایش باشد. آرایش آن است که چیز مرغوبی را ضمیمه چیز دیگری کنی تا مردم به خاطر زیبایی حاصل از این ضمیمه مجذوب آن شوند، (مثلا آرایش زنان، که زن با طلا و جواهرات یا رنگ های سرخ و سفیدی خود را جلوه دهد، و از ضمیمه کردن آنها به خود ایجاد زیبایی میکند، به طوری که بیننده مجذوب جمال او شود.) تفاخر به معنای مباهات کردن به حسب و نسب است. تکاثر در اموال و اولاد به این معناست که شخصی به دیگری فخر بفروشد که من مال و فرزند بیشتری دارم.از شیخ بهایی (رحمة اللَّه) نقل شده که گفته است: این پنج خصلتی که در آیه شریفه سوره حدید ذکر شده، از نظر سنین عمر آدمی و مراحل حیاتش مترتب بر یکدیگرند، چون تا کودک است حریص در لعب و بازی است، و همین که به حد بلوغ میرسد و استخوانبندیش محکم میشود علاقهمند به لهو و سرگرمیها میشود، و پس از آنکه بلوغش به حد نهایت رسید، به آرایش خود و زندگیش میپردازد و همواره به فکر این است که لباس فاخری تهیه کند، مرکب جالب توجهی سوار شود، منزل زیبایی بسازد، و همواره به زیبایی و آرایش خود بپردازد، و بعد از این سنین به حد کهولت میرسد. آن وقت است که (دیگر به اینگونه امور توجهی نمیکند، و برایش قانع کننده نیست، بلکه) بیشتر به فکر تفاخر به حسب و نسب میافتد، و چون سالخورده شد همه کوشش و تلاشش در بیشتر کردن مال و اولاد صرف میشود.بنابراین غفلت، سرگرمی، تجمل، تفاخر و تکاثر دوران های پنجگانه عمر آدمی را تشکیل میدهند.نخست دوران کودکی است که زندگی در هالهای از غفلت و بیخبری و لعب و بازی فرو میرود.سپس مرحله نوجوانی فرا میرسد، و سرگرمی جای بازی را میگیرد، و در این مرحله انسان به دنبال مسائلی است که او را به خود سرگرم سازد و از مسائل جدی دور دارد.مرحله سوم مرحله جوانی و شور و عشق و تجمل پرستی است. از این مرحله که بگذرد مرحله چهارم فرا میرسد و احساسات کسب مقام و فخر در انسان زنده می شود.
و سرانجام به مرحله پنجم و سالخوردگی میرسد که در این مرحله به فکر افزایش مال و نفرات و جمع ثروت میافتد.مراحل نخستین تقریباً بر حسب سنین عمر مشخص است ولی مراحل بعد در افراد کاملاً متفاوت میباشد، و بعضی از آنها، مانند مرحله تکاثر اموال، تا پایان عمر ادامه دارد، هر چند بعضی معتقدند که هر دورهای از این دورههای پنجگانه هشت سال از عمر انسان را میگیرد، و مجموعاً به چهل سال بالغ میگردد، و هنگامی که به این سن رسید شخصیت انسان تثبیت میگردد. تفاخر به معنای مباهات کردن به حسب و نسب است. و تکاثر در اموال و اولاد به این معناست که شخصی به دیگری فخر بفروشد که من مال و فرزند بیشتری دارم در ادامه آیه میفرماید: مثل زندگی دنیا در خوشی و فریبندگیاش و سپس در از دست رفتنش، مانند بارانی است که به موقع میبارد، و باعث روییدن گیاهان و زراعتها میشود و زراعتکاران از روییدن آنها خوشحال میشوند، و آن زراعت و گیاه هم چنان رشد میکند تا به حد نهایی نموش برسد، و رفته رفته رو به زردی بگذارد، و سپس گیاهی خشکیده و شکسته شود، و بادها از هر سو به سوی دیگرش ببرند.
در واقع دوران حیات انسانها که ممکن است چندین سال طول بکشد، مانند دوران کوتاه زندگی یک گیاه از زمان رویش تا خشک شدن آن است. اما آنچه حاصل واقعی عمر ماست در آن دنیا بدست میآید که یا عذاب شدید است یا مغفرت و خشنودی پروردگار. که آنها باقی و جاودانه میمانند و زندگی دنیا چیزی جز متاع غرور نیست. متاع به معنی هر گونه وسیله بهرهگیری است، بنابر این جمله دنیا متاع غرور است مفهومش این است که وسیله و ابزاری است برای فریبکاری، فریب خویشتن و دیگران. نکته قابل توجه اینکه این بیان در مورد کسانی است که دنیا را هدف نهایی قرار میدهند و به آن دل میبندند، و بر آن تکیه میکنند و آخرین آرزویشان وصول به آن است.امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: ای کسی که دنیا را نکوهش میکنی، اما فریفته پوچیها و اباطیل آن هستی! فریفته دنیایی و نکوهشش میکنی؟ آیا تو او را مجرم و گناهکار میدانی یا او تو را چنان میداند؟ دنیا کی شیفته ات کرد یا کی فریبت داد؟... دنیا برای کسی که از در راستی با آن درآید سرای راستی است و برای کسی که آن را نیک بفهمد سرای عافیت و سعادت است و برای کسی که از آن توشه بردارد سرای توانگری و بینیازی است.
فاطمه خالکی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست