یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

در مقابل دروغ کودک چگونه برخورد کنیم؟


در مقابل دروغ کودک چگونه برخورد کنیم؟

نباید کودکانمان را تحریک کنیم تا برای دفاع از خود دروغ بگویند.
وقتی کودکان دروغ می گویند والدین از خشم بر افروخته می شوند، به خصوص وقتی که دروغ آشکار است؛ مثلا شنیدن پافشاری …

نباید کودکانمان را تحریک کنیم تا برای دفاع از خود دروغ بگویند.

وقتی کودکان دروغ می گویند والدین از خشم بر افروخته می شوند، به خصوص وقتی که دروغ آشکار است؛ مثلا شنیدن پافشاری کودک در اینکه به رنگ دست نزده است یا شکلات نخورده است، وقتی که صورت و پیراهنش خلاف گفته اش را می رساند برای والدین بسیار خشم آور است.

دروغ‌ها بیان کننده حقایق مربوط به امیدها و دلهره ها هستند، دروغها آشکار کننده آن چیزی هستند که فرد می خواهد انجام دهد یا باشد. واکنش کامل و پخته نسبت به یک دروغ بیشتر بایستی درک مفهوم آن دروغ را منعکس کند نه انکار مفهوم آن یا محکومیت فرد دروغ گو را.

ما از طریق اطلاعاتی که از دروغها کسب می کنیم می توانیم به کودک کمک کنیم تا واقعیتها را از افکار پوچ و خیالی تشخیص بدهد. وقتی پسر بچه ای به ما خبر می دهد که برای عید، فیل زنده ای را به عنوان هدیه سال نو دریافت کرده، اگر پاسخ دهیم «تو دلت می خواست این طور بود یا تو دلت می خواهد یک فیل داشتی» مفیدتر خواهد بود تا اینکه دروغگویی او را ثابت کنیم و دست به انکار گفته او بزنیم.

دروغ ها را به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول دروغهایی هستند که حقایق را بیان می کنند، گاهی اوقات کودکان به این دلیل دروغ می گویند که اجازه ندارند حقیقت را بر زبان بیاورند؛ وقتی کودک به مادرش می گوید که از برادرش متنفر است، مادر شاید او را به خاطر این حقیقت گویی تنبیه کند. اگر همین کودک در آن لحظه برگردد و آشکارا به دروغ اعتراف کند و بگوید که حالا دیگر برادرش را دوست دارد، مادرش شاید به او پاداش بدهد و او را محکم در آغوش بگیرد و ببوسد. با این تجربه کودک نتیجه می گیرد که انسان را به خاطر حقیقت گویی کتک می زنند!

دسته دوم دروغ هایی هستند که محرک داشته باشند، والدین نباید سوالاتی از کودکان بکنند که کودک به منظور دفاع از خود پاسخ دروغ به آنها بدهد. کودکان از اینکه پدر و مادر از آنها سوال و پرس جو کنند، متنفرند به خصوص هنگامی که گمان می کنند والدینشان از قبل پاسخ‌ها را می دانند. کودکان از سوالاتی که نقش دام را دارند بیزارند. سولاتی که وادارشان می کند دروغ بگویند و یا حقیقت را بر زبان بیاورند و خجالت بکشند. در این صورت کودک می آموزد «پدر درک می کند. من می توانم مشکلاتم را به او بگویم».

خط مشی ما در برابر دروغ گویی مشخص است؛ از یک طرف ما نباید بازپرس بازی در بیاوریم و کودک را سوال پیچ کنیم و موضوع را بزرگ جلوه دهیم، از طرف دیگر باید حتما و بدون تردید، رک و پوست کنده با کودک حرف بزنیم.

ما نباید کودکانمان را تحریک کنیم تا برای دفاع از خود دروغ بگویند و نیز آگاهانه برای کودک فرصت ایجاد نکنیم که دروغ بگوید. وقتی کودک قطعا دروغ می گوید، واکنش ما نباید غیر اخلاقی و دارای هیجان شدید بوده بلکه باید واقعی و دور از احساس باشد چرا که ما می خواهیم کودکمان بداند که نیازی ندارد به ما دروغ بگوید.

فاطمه زارع

کارشناس بهداشت روان