دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

جادوی سخن در اساطیر ایران


جادوی سخن در اساطیر ایران

در این مقاله, نخست به اختصار نقش جادویی ۲ گفتار را در هند مورد بحث قرار می دهیم و سپس به صورتی گسترده تر مواردی ازاین پدیده را در متون اوستایی و پهلوی ذکر می کنیم این پژوهش بر مبنای متون وداها, اوستا و متون اصلی ادبیات پهلوی تهیه شده است

بنا به روایت‏های هندی، سخن دارای نیرویی سحرآمیز است که می‏تواند دانایی را از اندیشه به عمل در آورد.(۳) این نیروی جادویی‏که منتره(۴) نامیده می‏شود، در وداها و در ادبیات هندی نمایانگر کلام مقدس است و قدرت آن در به انجام رساندن اعمال جادویی ازطریق گفتار است. شفای بیماران و راندن دیوان و موجودات زیان‏آور از نیروهای خاص منتره است.(۵)

در کتاب‏های ودا(۶)، اوپانیشاد(۷)، مهابهاراتا(۸) پورانا(۹) با منتره‏های خاص خدایان رو به‏رو می‏شویم.

به نمونه‏های از این موارد اشاره می‏شود: واچ که مفهوم گفتار را دارد در ریگ ودا به صورت ایزدبانویی جلوه می‏نماید. او نیرو وهوشمندی به کسانی که دوستشان دارد می‏بخشد. او مادر وداهاست و همسر شاه آسمان، همه جهان در او گرد آمده است و از این روست‏که سخن همه چیز است.(۱۰)

ایزد راما در اوپانیشادها، منتره Mantra نامیده شده است و با همین لقب نیروی تمرکزبخشی او توجیه می‏شود. - man در این واژه‏برای تمرکز اندیشه از جانب این ایزد و tra - برای نشان دادن حمایت است، از این رو این واژه و این لقب به صورت واژه‏ای جادویی درمی‏آید که به تنهایی می‏تواند هر آنچه را که جمله‏ها و عبارت‏ها هم نمی‏توانند بیان کنند، توصیف کند.(۱۱)

سرسوتی(۱۲) ایزد بانویی است که سرچشمه و اساس آفرینش با کلام است. او ایزدبانوی بلاغت، خردمندی و دانش نیز هست.اوست که زبان و نگارش را بر انسان آشکار کرده است و مادر شعر نیز هست.

سرسوتی در ریگ ودا نام رودخانه‏ای است که بعداً جنبه الوهیت پیدا می‏کند و نام او چنین‏

تعبیر می‏شود که - Sara مفهوم جاری بودن دارد و بر هر چه جاری است اطلاق می‏شود، از همین رو، گفتار و اندیشه نیز که جریان‏می‏یابند، در حیطه‏ی قدرت او هستند و از او برآمده‏اند. در بیان نام‏ها و القاب فراوان او به "گفتار" و "بلاغت" نیز می‏توان اشاره کرد.(۱۳)

در پورانا، گفتار، دختر هنر عرضه شده در آئین‏ها به شمار می‏آید و به این صورت است که در همه مراسم آئینی حضور دارد.(۱۴)

در روایت‏های هندی در میان موجودات میرا، "منو" که پیش نمونه‏ی انسان و همانند کیومرث ایرانی است، نخستین کسی است که‏صورت گفتاری هر اندیشه‏ای و نام‏های ملفوظ هر شیئی را رقم می‏زند و به آدمیان می‏آموزد. منو ارتباط میان هر نام و اصطلاحی را بااشیاء توصیف می‏کند و بدین‏سان نخستین زبان را به وجود می‏آورد. از این زبان نخستین که زبانی ازلی است و ابدی نیز خواهد شد،ریشه‏های همه‏ی زبان‏ها نشأت خواهد گرفت.(۱۵) بنابر همین روایت‏ها، زبان سانسکریت، بیش از دیگر زبان‏های جهان، این موهبت‏نصیبش شده است که مستقیماً از این زبان آغازین انشعاب یابد. سخن‏های مقدسی که به این زبان در مراسم آئینی به کار گرفته می‏شوندنیز به این زبان نخستین تعلق دارند. زبان‏های دیگر صورت‏های آشفته‏ای از زبان اولیه هستند.

در سنت‏های هندی آمده است که قدرت هر شخصیت ایزدی، در دعا و در کلام مقدس مخصوص به او و به عبارت دیگر در منتره اوجای دارد و به یاری و به واسطه این دعای خاص آن ایزد است که میان او و پرستندگانش ارتباط برقرار می‏شود.

در آیین‏ها هر ایزدی با منتره خاص خود حضور دارد و تنها به یاری این آواهای رازآمیز است که حضور خدایان در مراسم آئینی‏احساس می‏گردد و چون واقعیت جلوه‏گر می‏شود. منتره‏ها ابزاری هستند که انسان با آنها می‏تواند به فراسوی مرزهای اندیشه‏های خودصعود کند. منتره همیشه حرکتی دارد و تأثیری خاص ایجاد می‏کند و برای به دست آوردن تأثیر خاص آن است که باید به زبان آورده‏شود. نحوه درست بر زبان آوردن منتره‏ها بدان‏ها اثر جادویی می‏بخشد.

منتره‏ها برای این که بیشتر تأثیر ببخشند باید مستقیماً به کار گرفته شوند، یعنی باید به صورت شفاهی ادا شوند. منتره مکتوب آن‏نیرو را ندارد و نمی‏توان منتره را از راه نوشته‏ها آموخت.(۱۶)

به کلام جادویی در روایت‏های ایرانی می‏پردازیم:

در اوستا واژه‏ای منثره Manqara که غالباً با صفت spرnta در مفهوم: کلام مقدس، ایزد موکل بر این کلام، کتاب اوستا، و همچنین‏دعاهای اوستایی و بخصوص دعای اصلی دین زردشتی، یعنی یثااهو وئیریو(۱۷) است، این دعا اهونه وئیریو(۱۸) نیز نامیده می‏شود، نام‏این دعا در متون پهلوی به صورت اهونور(۱۹) می‏آید(۲۰). متن اصلی این دعا در اوستایی موجود در بند ۱۳ یسنای ۲۷ است اما در اوستای‏دوره ساسانی در آغاز یسنای ۲۸ جای داشته است که نام اهونَوَدْ که نام نخستین گاه (یسنای ۲۸ تا ۳۴) است از نخستین واژه‏های این دعابرآمده است.

این دعا از بیست و یک واژه تشکیل شده است و بنا بر دینکرد(۲۱) اهوره مزدابیست و یک نسک اوستا را مطابق بیست و یک واژه‏ی‏این دعا فرستاده است. بیست و یک واژه‏ی این دعا به سه بند تقسیم شده است. همانطور که بیست و یک نسک اوستا را به سه بخش‏تقسیم می‏کنند: گاهانیگ(۲۲)، دادیگ(۲۳)، هدمانسریگ(۲۴)، که هر کدام به ترتیب شامل متن‏های گاهانی و فقهی و آیینی است.(۲۵)

در سنت مزدیسنایی آمده است که آفرینش دعای اهونه‏وئیریو بر هر آفرینش دیگری تقدم داشته است. در یسن‏های نوزده تا بیست ویک که به بغان یشت معروفند، سه دعای اصلی زردشتی و بخصوص این دعا در آن تفسیر شده است. در یسن ۱۹ بند ۲ آمده است که این‏دعا پیش از آسمان، پیش از زمین، پیشتر از موجودات زنده، پیش از گیاهان و پیش از آتش پسر اهورامزدا و پیش از مرداهلو (کیومرث)آفریده شده است.(۲۶)

اشم وُهو(۲۷) دومین دعای مهم آئین مزدیسنایی است.(۲۸) در بیشتر بخش‏های اوستا منثره‏سپنته نشان دهنده این دعا نیز هست.

در یسنای ۲۷ بند ۱۴، متن اصلی آن را در کنار دیگر دعاهای زردشتی می‏توان یافت. نام آن‏برآمده از نخستین واژه‏های این دعاست و کاربرد آئینی بسیار دارد و تقریباً همیشه در آغاز و پایان‏سرودهای اوستایی آمده است.

سومین دعای اصلی آئین مزدیسنایی ینگهه هاتام(۲۹) است که در اوستا مکرراً ذکر می‏شود ومتن اصلی آن را بخصوص در یسنای ۲۷، بند ۱۵ می‏یابیم. این دعا در کنار دعاهای اهونه و ئیریوو اشم و هو برای از میان بردن دیوان خوانده می‏شوند. برشمردن این دعا در مراسم آئینی باعث‏درست برگزار شدن آن آئین و خشنودی اهوره مزدا و آب و گیاه می‏شود.(۳۰)

دعای دیگری هست به نام ائیریما ایشیو(۳۱) که ارتباطی نزدیک با حوادث آخرین روزهای‏زندگی، تن‏پسین و رستاخیز و فرشکرد یعنی دوره‏ی بازسازی جهان دارد.(۳۲) این دعا بخصوص‏به ایزد اریامن که ایزد موکل بر تندرستی و شفای بیماری است اختصاص دارد و بر ضد بیماری‏هابه کار گرفته می‏شود.(۳۳)

دعاهای دیگری نیز در آیین مزدیسنایی وجود دارند مانند فرورانه(۳۴) که متن آن را در بیشتربخش‏های اوستا و بخصوص در یسن ۱۲، بند ۸ می‏توان یافت و دعای فشو شو منثره(۳۵) و غیره‏که برشمردن آنها در آیین‏های مزدیسنایی متداول و به‏زعم پیروان، معجزه‏آمیز است.(۳۶)

به مواردی از نقش منثره در بخش‏های مختلف اشاره می‏شود:

الف. در گاهان:

در یسن ۲۸ بند ۵ آمده است که زردشت اهوره مزدا و اشه را می‏ستاید و به آنها قول می‏دهدکه مردمان را با منثره در راه خوب راهنما باشد.

در یسن ۲۸ بند ۷ زردشت از اهوره مزدا می‏خواهد که نیروی لازم را به پرستندگان او بدهد تابتوانند منثره را بیاموزند.

در یسن ۳۱ بند ۶ زردشت قول بهترین پاداش را برای خردمندانی که منثره را به دیگران‏آشکار کنند، می‏دهد.

در یسنای ۴۳ بند ۴ زردشت از اهوره مزدا می‏خواهد که از او و همه‏ی مریدانش که منثره او رابرمی‏شمارند حمایت کند.

در یسنای ۴۵ بند ۳ زردشت به کسانی که مفاهیم مربوط به منثره را آن طور که باید انجام‏نمی‏دهند هشدار می‏دهد که در پایان جهان پشیمان خواهند شد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.