جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا

با دندان که نمی توان جنگید


با دندان که نمی توان جنگید

مردی با سپر و شمشیر به جنگ رفت و در وسط میدان حریف او را به زانو درآورد. وقتی از او پرسیدند: تو چرا کوچک ترین حرکتی در مقابل حریف از خود نشان ندادی؟ گفت: در یک دستم سپر بود، و در دست …

مردی با سپر و شمشیر به جنگ رفت و در وسط میدان حریف او را به زانو درآورد. وقتی از او پرسیدند: تو چرا کوچک ترین حرکتی در مقابل حریف از خود نشان ندادی؟ گفت: در یک دستم سپر بود، و در دست دیگرم شمشیر، دستم بند بود با دندان هایم که نمی توانستم بجنگم!