چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
دعای شیخ
روزی «یعقوب لیث» بیمار شد. طبیبان او هر کاری کردند، نتوانستند معالجه اش کنند. آنها گفتند: هر کاری از دست ما برمی آمد برای درمان تو کردیم اما فایده ای نداشت. حالا باید از بزرگان دین کمک بگیری، شاید نجات پیدا کنی. بزرگان دربار، شیخ «سهل عبدا... تستری» را خبر کردند و از او خواستند تا دعایی در حق یعقوب کند. شیخ دعا کرد و گفت: «خدایا، سزای گناهان او را دادی، اینک پاداش عبادت های مرا به او بده تا از بیماری نجات پیدا کند.» بعد از این دعا، یعقوب لیث بلافاصله شفا یافت، تا حدی که دیگر هیچ دردی احساس نمی کرد.
او دستور داد که هزار دینار بیاورند و پیش شیخ بگذارند. شیخ نگاهی به او کرد و گفت: «ما با قناعت کردن و چیزی نگرفتن از دیگران به این درجه رسیده ایم، نه با حرص زدن و گرفتن.» یعقوب دستور داد ارابه مخصوصی آورند و شیخ را سوار آن کرده تا به خانه اش برگردد. در بین راه، خدمتکار دربار به او گفت: «ای شیخ، اگر آن پول را می گرفتی و به مردم فقیر می دادی بهتر نبود؟» شیخ گفت: «بندگان خدا روزی خود را از خدای خویش می گیرند. نباید در کار خداوند فضولی کرد.»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست