جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

صلح حضرت موعود عج جاودان خواهد بود


صلح حضرت موعود عج جاودان خواهد بود

تاملی درباب مهدویت در ادیان الهی

انسان‌ها همواره به یک سلسله مسائل بنیادی،اعتقادی راسخ داشته‌اند تا جایی که حتی با گذر زمان، ظهور مکاتب جدید و افول بسیاری دیگر از نظام‌های اندیشه‌یی، این گرایش‌ها همچنان بر اصالت خود باقی مانده است.

اعتقاد به ظهور منجی و یک مصلح جهانی در آخرالزمان، از جمله این باورهاست. در میان تمام مکاتب و ادیان، این عقیده در اسلام رنگ و بوی دیگری دارد. اندیشه ظهور حضرت مهدی(عج) در باور اسلامی، چنان اصیل و عمیق است که حتی با وجود گذشت ۱۴ قرن از زمان رحلت پیامبر بزرگ اسلام، از فروغ آن کاسته نشده و حتی علاوه بر آیات متعددی از قرآن کریم که پیشوایان دینی اسلام، آنهارا به وجود مقدس حضرت مهدی(عج) تاویل کرده‌اند، درباره هیچ مساله‌یی به اندازه بحث مهدویت و موعود آخرالزمان، روایت نرسیده است. مساله منجی، پیروزی نهایی حق بر باطل و تشکیل حکومت واحد جهانی در میان مسلمانان ریشه‌یی قرآنی دارد؛ در آیات بسیاری از قرآن کریم از جمله در پنجمین آیه از سوره مبارکه قصص آمده است: ... و ما اراده کردیم بر آنان که در روی زمین به ضعف کشیده شده‌اند، منت نهاده و آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.

بنابراین مساله آخرالزمان و اندیشه ظهور منجی یکی از مهم‌ترین مباحث اعتقادی بلکه روایی - بر اساس کتاب و سنت- در اسلام است؛ مساله‌یی که با گذر زمان، میل درونی بشر بدان بیشتر و کشش عقل به اثبات حجیت آن متمایل‌تر است. این باور قطعی نه صرفا پیرو نیاز فطری آدمی به حق‌جویی و عدالت‌گستری است که خاستگاه آن کلماتی وحیانی است که به تفسیر و تاویل معصومین علیهم‌السلام، وجود بحق و حتمی حضرت مهدی (عج) را مبین است. در این راستا اصل «انتظار» نیز به عنوان یکی از اصول مهم اسلامی مورد تاکید است: عامل بیداری، رشد، تکامل و بقا. انتظار فرج در اسلام جزو بزرگ‌ترین عبادات است، وعده محتوم الهی است و مایه امید و نشانه ایمان به غیب. آنچه که «مهدویت» می‌خوانند، برگرفته از نام آخرین حجت الهی در زمین است که به نقل شیخ صدوق به سال ۲۵۵ ه. ق، در سپیده‌دم ۱۵ شعبان‌ المعظم در شهر سامرا، و پنهان از نظر دشمنان دیده به جهان گشود: همنام پیامبر (ص) - محمد- و نیز هم‌کنیه‌اش – ابوالقاسم. کوته زمانی پس از آن، به سال ۲۶۰ و پس از شهادت پدر، در شب هشتم ربیع‌الاول به امر پروردگار از نظرها غیبت کرد.

با این مقدمه، کلیت اعتقاد به مهدویت در اسلام به اختصار بدین شرح است:

۱) در اسلام اعتقاد به ظهور مهدی (عج)، هم محل اجماع همه فرق اسلامی –شیعه و سنی- است و هم از مهم‌ترین فرازهای بلاشک عقیدتی است.

۲) مهدی (عج)، مردی از نسل فرزندان فاطمه (س) است که به اذن پروردگار قیام می‌کند تا دین را در جهان واحد سازد، ندای توحید و یکتاپرستی را سراسر عالم درفکند؛ استعباد و استثمار و استعمار را ریشه زند و عدالت را جهانشمول سازد.

۳) به باور شیعه، وی دو دوره غیبت دارد: غیبت صغری (۲۵۵-۳۲۹) و غیبت کبری. در غیبت صغری ارتباط حضرتش با مردم به واسطه نواب خاص اربعه بوده، اما در غیبت کبری هیچ واسطه‌یی بین امام و مردم نیست، اما بر اساس باور فقهی شیعه و اصل ولایت، بر مردم است که در این دوران از علما و فقهای زمان خود پیروی کنند.

۴) زمان ظهور بر کسی حتی خود حضرتش معلوم نیست اما بر اساس روایات، آغاز قیام از کنار خانه کعبه است که همراه ۳۱۳ یار برگزیده و پارسا- هم تعداد یاران پیامبر در جنگ بدر- خواهد بود.

۵) سپاه حضرت در همه نبردها پیروز است تا آنجا که به نص صریح قرآن، ستمدیدگان، وارثان زمین گردند.

۶) نعمت و برکت از زمین چنان بروید و از آسمان چنان ببارد که گویی بهشتی تجری من تحتها الانهار...؛ آنسان که مردگان هم آرزوی بازگشت به دنیا کنند.

۷) دانش به سرحد خود رسد تا آنجا که زنان در خانه بتوانند بر پایه کتاب خدا و سنت رسولش قضاوت کنند؛ هیچ حاجتمندی نباشد؛ امنیت تا بدان حد باشد که شب هنگام، زنان راهی طولانی به تنهایی و با زر و زیور بپیمایند.

۸) نظام اسلامی حاکم و قوانین و احکام آن به درستی و دقت اجرا شود.

این باور عمیق اسلامی در دیگر ادیان و مکاتب جهان نیز با مضامین و عناوین مختلف، بر ظهور این مصلح تاکید دارد؛ زرتشتیان وی را «سوشیانس»، یهود «مشیاه»، مسیحیان «مسیح موعود، پسر انسان و...» نامیده و اسامی و القابی همچون صاحب، قائم، صمصام الاکبر، منصور، ویشنو، لندبطاوا و... در دیگر مکاتب دینی و کتبی همچون اوپانیشاد، باسک، پاتیکل، وشن جوک و ریگ ودا موجود است.

اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظارِ ظهور یک مصلح بزرگ جهانی یا به تعبیری «فوتوریسم»، از ویژگی‌های مشترک در تمام ادیان است؛ اما مصداق، یکی نیست و در این زمینه اختلافاتی وجود دارد.

حقیقت آن است که هیچ دین یا فرقه‌یی را نمی‌توان یافت که در انتظار یک مصلح و یک منجی نباشد، زیرا به زعم بسیاری، این اعتقاد ازسرشت الهی انسان که ذاتا جست‌وجوگر خیر و نیکی ابدی است، سرچشمه می‌گیرد؛ مثلا مسیحیان، آن منجی یا مشیاه موعود در آیین یهودیت را همان مسیح یا عیسی می‌دانند و این در حالی است که یهود، این اعتقاد را کاملا منکر می‌شود؛ از سوی دیگر اندیشمندان اسلامی نیز یگانه منجی عالم بشریت و نیز مصادیق تمام منجیان موعود در کتب مقدس را به وجود مبارک و مقدس حضرت مهدی(عج) که در قرن سوم هجری و به اذن خدا از نظرها غایب شد، اطلاق می‌کنند. در هر صورت، اعتقاد به آمدن مصلح در پایان تاریخ حیات بشر در ادیان، امری مسلم است و همگی درباره یک دوره شکوفایی طولانی؛ دوره‌یی که پیروزی صلح بر جنگ و عدالت بر ظلم است، متفقند.

دکتر محمد اخگری

استاد دانشگاه در رشته ادیان و عرفان اسلامی