دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
«تیم برتونِ» مورد نیاز در دسترس نمی باشد
«میک جکسون» انگلیسی،کتاب کوچک و جمعوجوری دارد به نام «تارک دنیا مورد نیاز است». گول اسم افسردهاش را نخورید.این یکی از بهترین کتابهای طنز فانتزی است که در تمام عمرتان خواهید خواند.«تارک دنیا...» جزو کتابهاییاست که باید آن را خواند و هر فرد کتابخوانی بعد از مطالعۀ مجموعهداستان «جکسون»، به این نتیجه میرسد که او نویسندهای نامتعارف با عقایدی نامتعارف است،دقیقاً عین پدربزرگِ «گونت» در داستان «دختری که استخوان جمع میکرد» از همین کتاب.
دنیای عجیب و آدمهایی عجیبتر،دنیای داستانی میکجکسون را میسازد.موقعیتهایی که او دربارهشان مینویسد،در تیرگی و سردی عمیقی فرو رفتهاند که با وجود این ویژگیهای منفی، به سختی میشود دوستشان نداشت.در مجموعه «تارک دنیا...»،شخصیتها اصلاً تلاش نمیکنند غیرطبیعی و برخلاف روال عادی زندگی روزمره رفتار کنند.آنها فقط به دنبال کسب سادهترین نیازهای انسانی،حقوق اجتماعی،انجام اعمالی اخلاقگرایانه و مثبت در جهت بهترشدن زندگی و ایجاد شرایط ایدهآل هستند.گرچه چهره و رفتار آنها در ظاهر خلاف این امر را نشان میدهد.در نگاه نخست،چنین به نظر میرسد که آنها آدمهای چندان نرمالی نیستند و سخت در اشتباهند ولی در واقع،این همنوعانِ آنها هستند که در دنیای وارونۀ داستانها،زندگی را بیش از حد لازم جدی گرفتهاند.
از اینرو رفتارشان در نهایت منجر به ناکامی یا عملی غیرعادی میشود و برای خواننده تأسف به بار میآورد.شخصیتهای مجموعه «تارک دنیا...» از دید مخاطب ترسناکند و بهسختی میتوان با آنها همذاتپنداری کرد اما اگر ماجراها را از زاویۀ دید آنها بنگریم،شاید رفتارشان به گمان ما نیز منطقی و بیعیب و نقص باشد و هر عملی که مرتکب میشوند،موجه باشد. ۱۰ داستانی که جکسون در کتابش به آنها پرداخته،آنقدر ناب و فوقالعادهاند که حتی به خودمان زحمت نمیدهیم برایشان دنبال نمونههای مشابه بگردیم. با این حال،اگر خوب به چهرۀ شخصیتهای هر قصه که توسط «دیوید رابرتز» ترسیم شدهاند،خیره شوید،گویی چهرههایشان را پیشتر جایی دیدهایم یا دستکم قیافه و کارهایشان،شخصیتهای دیگری را در ذهنمان تداعی میکنند.حتی دنیای سرد و سیاهی که جکسون توصیف میکند،تصاویری تکراری را برایمان زنده میکند.شاید کمی طول بکشد آنها را به جا بیاوریم اما بالاخره ـ اگر کمی هم اهل سینما باشیم ـ درمییابیم مشابه این آدمها را در کدام جهان فانتزی و تخیلی دیدهایم. بعید است هیچ کدام از خوانندگان چنین کتابی با بزرگمرد عرصۀ خیال و فانتزیِ تصویری،«تیم برتونِ» محبوب و دوستداشتنی آشنا نباشند.
بله،تیم برتون،این فیلمساز نابغه آمریکایی،در تمام انیمیشنها و فیلمهایی که تاکنون ساخته،کاراکترها و فضاهایی اغلب وهمآلود،هولناک،غیرمنتظره و ناممکن و یا برعکس، بهشدت شاد و سرزنده و خوشرنگ و لعاب و سرگرمکننده خلق کرده است؛دو نمونه موفق در میان آثار برتون،کارتونِ«عروس مرده» و فیلم «آلیس در سرزمین عجایب» که هر دو قرابت بیاندازهای با جهان ذهنی و نوشتههای «میک جکسون» دارند.علاوه بر این،شاهکار تیم برتون کتابی است به نام «مرگ غمانگیز پسرک صدفی» که همرتبه و مقارن با «تارک دنیا...» قرار میگیرد.هرچند نباید در مواجهه با اثر جکسون،دنبال تشابه میان آثار این دو هنرمند گشت.اینجا با خلاقیتهای فردی و بکری طرفیم که کمترین ردپا و نشانی از کپیکاری و تقلید یا دستکم شبیهسازی و ادای دین به برتون در آن به چشم نمیخورَد. در عنوان فرعی و توضیحی کتاب،آمده «۱۰ داستان تأسفبار»! این جمله شاید تصور و توقعی در خواننده ایجاد کند مبنی بر آن که پس از خواندن هر قصه،آهی بلند و جانسوز سر خواهد داد و به حال سرنوشت غمبار آدمهای کتاب و پایانبندیهای اغلب تلخ داستانها تأسف خواهد خورد.در حالیکه چنین نیست و گرچه داستانها،موقعیتهای اسفباری را روایت میکنند ولی شادی و پیروزیهای شانسی و تحمیلی شخصیتها،خواننده را ضمن قلقلکدادن برای کِیفکردن و لبخندهای پنهانی،تا حدودی سرِ حال میآورَد.حتی اگر عمل شخصیتهای قصه،یک جنایت تمامعیار باشد،از آن چشمپوشی میکند و شاید کاراکتر داستان را در مورد انجام آن محق بداند! برای مثال،آیا میتوان از «لول» و «اِدنا» در داستان «خواهران پییرس» انتظاری جز آن داشت که بر سر غریقان غریبِ دریا میآورند؟آیا این حق طبیعی آنها نیست که پس از تحمل روزگاری سخت و طاقتفرسا و مقاومت در قبال بیتوجهی همسایهها که منجر به انزوای ناخواستۀ آنها شده،از همنشینی و مصاحبت با چند مرد ـگیرم مردِ مردهـ برخوردار باشند؟! دیگر شخصیتهای کتاب نیز سرنوشتهایی در همین حال و هوا دارند و با رفتار نامرسومشان،سعی دارند شرایط زندگی خود یا اطرافیانشان را بهبود ببخشند.
از میان ۱۰ داستان کوتاه و خواندنی کتاب،پنج داستان بیش از سایر آثار به دنیای مورد علاقه نویسنده و جهان شخصی او نزدیکند و بهتر از باقی قصهها به نظر میرسند و رضایت جامع مخاطبان را در پی دارند.داستانهای «خواهران پییرس»،«جراح پروانهها»،«تارک دنیا مورد نیاز است»،«گذر از رودخانه» و «دزد دکمه»،داستانهایی هستند که تا حد شاهکارهای کوچک پیش میروند تا خواننده به توانایی جکسون در داستانسرایی و ساخت و پرداخت خیالی فانتزی و تا حدودی عوامپسندانه او اعتراف کند و ایمان بیاورد.نامزدی دو جایزۀ ادبی «بوکر» و «ویتبرد» برای بهترین و مشهورترین نوشتهاش،رمان «مرد زیرزمینی»(۱۹۹۷) شاهدی بر این ادعاست.
احمدرضا حجارزاده
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب رافائل گروسی مجلس شورای اسلامی حج انتخابات دولت شورای نگهبان حجاب دولت سیزدهم حسین امیرعبداللهیان رسانه
تهران هواشناسی شهرداری تهران فضای مجازی وزارت بهداشت قتل آموزش و پرورش سلامت شهرداری سازمان هواشناسی باران پلیس
ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان مسکن قیمت تورم
تئاتر محمدعلی علومی سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مهناز افشار دفاع مقدس سینمای ایران صدا و سیما مسعود اسکویی سینما کتاب
مغز دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین طالبان طوفان الاقصی نتانیاهو
فوتبال استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران نساجی بازی رئال مادرید بارسلونا جواد نکونام پرسپولیس سپاهان باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی اینترنت فناوری اپل مایکروسافت سامسونگ آیفون باتری گوگل ناسا ویندوز ماهواره
رژیم غذایی مواد غذایی پزشک چای زیبایی ویتامین بیمه کاهش وزن آلرژی افسردگی