سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

نقش حیاتی پاکستان در مناقشات افغانستان


نقش حیاتی پاکستان در مناقشات افغانستان

به غیر از افغانستان هیچ کشوری به اندازه پاکستان از خروج قریب الوقوع نیروهای بین المللی متضرر نمی شود با روی کار آمدن دولتی ضعیف در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ تمام سناریوهای پیشروی پاکستان تیره و تار خواهد بود

به غیر از افغانستان هیچ کشوری به اندازه پاکستان از خروج قریب‌الوقوع نیروهای بین‌المللی متضرر نمی‌شود. با روی کار آمدن دولتی ضعیف در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ تمام سناریوهای پیشروی پاکستان تیره و تار خواهد بود.

جنگ داخلی طولانی مدت در افغانستان می تواند پاکستان را بیشتر از قدرت های منطقه درگیر این مناقشه خطرناک کند.

ظهور یک رژیم افراط گرا به رهبری طالبان در تمام یا بخشی از افغانستان ـ آن گونه که درگذشته پاکستان از آن استقبال می کرد ـ می تواند به قدرت گرفتن شبه نظامیان افراط گرا در داخل خود پاکستان منجر شود.

تشدید جنگ پناهندگان دیگری را روانه مرز پاکستان می کند و این در حالی است که این کشور نه آمادگی و نه علاقه ای به جذب آنها دارد.

دورنمای موافقت نامه های سیاسی که تا پیش از این بر سر آنها توافق حاصل شده بود می تواند بسرعت به نتایج عکس منجر و تضعیف شود. با این همه پاکستان گزینه های سیاسی دیگری دارد که می تواند سناریویی مطلوب تر را برای خود و همسایه اش رقم بزند.

در واقع این فرصت در طول ۱۲ سال گذشته هم در دسترس اسلام آباد بود، اما چنین مهمی نیازمند ارزیابی دوباره منافع ملی استراتژیک بلند مدت و تشخیص این نکته بود که یک افغانستان با ثبات، آرام، شکوفا و مستقل به نفع منافع پاکستان خواهد بود.

پاکستان به طور رسمی این نگرش را مورد تاکید قرار می دهد اما سیاست هایش به طور متناوب این دستاوردها را بویژه با پناه دادن و تغذیه شورشیان افغان تضعیف می کند.

پاکستان باید از دورنمایی که مبتنی بر تلاش برای ظهور میانه روها، بهبود اوضاع اقتصادی و دولتی مسئولیت پذیر در کابل باشد استقبال و آن را به طور کامل پذیرا شود.

اسلام آباد به جای تمرکز بر تضمین یک رژیم دوست در کابل می تواند در پی جلب دوستی دولت و ملت افغانستان باشد. البته متقاعد کردن افغان ها نسبت به حسن نیت پاکستان ساده نخواهد بود.

افغان ها با توجه به سرشت سیاسی شان همواره پاکستان را کشوری سلطه جو، طماع و مقصر بسیاری از مشکلات خود می دانند.

از آن گذشته روند اعتمادسازی پروسه ای آرام و زمان بر خواهد بود، با این همه پاکستان تدابیر لازم برای رفع سوءظن و تردید افغان ها را در اختیاردارد.

شکی نیست که پاکستان از نظر اقتصادی نمی تواند مشارکتی نظیر ژاپن یا غرب یا حتی هند در افغانستان داشته باشد اما از نظر جغرافیایی، پوشش فرهنگی، قرابت های قومی و برقراری روابط اقتصادی بر این کشورها اولویت دارد.

پاکستان برای شروع می تواند اقدام به گشایش راه های ارتباطی که تجارت هند و افغانستان را با مشکل مواجه کرده کند.

اسلام آباد می تواند اتکای شدید افغانستان به گذرگاه های ارتباطی به بندر کراچی را تضمین و موانع و مشکلات مرزی را برطرف کند و نیز برنامه های آموزشی برای کارمندان افغانی در داخل پاکستان را گسترش دهد.

افغان ها بر این باورند که پاکستان در روند تعامل آنها با طالبان کارشکنی می کند. از این رو پاکستان باید در عمل نشان دهد که در پی طرح های تجزیه و تقسیم قلمرو افغانستان و تفرقه قومی در این کشور نیست.

پاکستان همچنین می تواند انتخابات مجلس و ریاست جمهوری افغانستان طی سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ را ازطریق استفاده از نفوذ فوق العاده اش بر طالبان در محدود کردن دخالت آنها در انتخابات تضمین کند.

پاکستان همچنین می تواند همانند سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ با استقرار نیرو در مرز مانع رخنه و نفوذ افراط گراها به داخل افغانستان شود اما مهم تر از تمامی این اقدامات اراده اسلام آباد درعدم پشتیبانی از طالبان است که از اولویت بیشتری بر خوردار است.

پاکستان حتی اگر در پی بازداشت و دستگیری رهبران و جنگجویان طالبان نیست باید حداقل مانع فعالیت آنها در خاک خود شود.

به یقین این اقدام بسیار دشوار خواهد بود و خطراتی فقط از جانب طالبان افغانستان بلکه از سوی متحدان پاکستانی آنها در داخل را در پی خواهد داشت و افغان ها را با شورشیان پاکستانی و دیگر افراط گراها علیه دولت اسلام آباد متحد می کند. اما این نبردی است که پاکستان دیر یا زود به آن تن خواهد داد.

اسلام آباد نباید بیش از این میان شبه نظامیان بد و خوب تفاوت گذاشته وهمزمان انتظار پایان خشونت ها در کشور را داشته باشد. هرگونه تاخیر در انجام این اقدامات کار را دشوارتر خواهد کرد.

با یک محاسبه ساده پاکستان می تواند دریابد که برچیدن بساط طالبان دشواری کمتری به نسبت حذف تمامی گروه های شبه نظامی دارد که آینده دولت پاکستان را به چالش خواهند کشید. پاکستان در صورت ارزیابی مجدد استراتژی خود می تواند به جهات وسیع تری بهره مند شود.

اسلام آباد علاوه بر پرهیز از یک جنگ داخلی محتمل و عواقب وخیم آن می تواند انتظار داشته باشد که افغانستان نیز از تلاش های این کشور برای طرد طالبان پاکستان در مرز دو کشور که اکنون فضای بازی برای اقداماتشان دارند حمایت کند.

از سوی دیگر پاکستان می تواند اطمینان یابد که کابل از شورش بلوچستان حمایت نمی کند و هند نیز دلیلی برای نفوذ به داخل افغانستان پس از خروج نیروهای ناتو ندارد.

با یک افغانستان با ثبات و ایمن، دهلی نو ضرورتی برای ایجاد موازنه قدرت با پاکستان نمی بیند و اسلام آباد نیز نیازی به حفظ یک ارتش بزرگ نخواهد داشت. اعتمادسازی میان دو کشور می تواند مناقشه طولانی مدت بر سر خط مرزی دوراند را مهار کند.

با بهبود اوضاع امنیتی افغانستان، جان تازه ای به طرح ها برای احداث خط لوله گاز از ترکمنستان دمیده می شود و رشد اقتصاد افغانستان بازارهای جدیدی را برای کالاها و خدمات پاکستان ایجاد و فرصت های سرمایه گذاری نوینی را پدید می آورد و رویای پاکستان دراستفاده از افغانستان به عنوان پل ارتباطی به آسیای مرکزی به منظور گسترش تجارت و نفوذ سیاسی بالاخره به واقعیت بدل خواهد شد.

اقدامات پاکستان بیشتر از هر قدرت خارجی دیگر برای غلبه دولت افغانستان برمشکلاتش تعیین کننده و اساسی است.

منبع: فارین پالیسی

مترجم: ایرج جودت