یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

درآمدی بر رابطه قرآن و علوم


درآمدی بر رابطه قرآن و علوم

پژوهش و دست یابی به مفاهیمی كه در حوزه علوم گوناگون در قرآن كریم بیان شده اند, نیازمند كاوش های عمیق و وسیع و روشمندی است كه علاوه بر اتقان, به واژه ها و الفاظ بسنده نكند, بلكه در معنا و مفهوم واژه ها, عبارت ها و پیام های قابل استفاده دقت شود و پس از مقایسه با اصول و بدیهیات عقلانی و احراز عدم مخالفت با آن ها با سایر گزاره های یقینی قرآنی, مورد استفاده قرار گیرد

● نیم نگاهی به قلمرو قرآن

قرآن كلام خدا و تجلّی اسم جامع، محیط و اعظم حق تعالی است كه همه اندیشه‌های حقیقت‌جو و خردورز را به دل‌سپاری فرا می‌خواند: «كتابٌ انزلناه الیكَ مباركٌ لیدَّبَّروا آیاتِه و لیتذكَّرَ اولوالالباب.» (ص: ۲۹) قرآن معجزه جاودانه رسول گرامی (ص) و تنها نسخه شفّاف و فرجامین وحی آسمانی است كه راه و رسم زندگی توحیدی و سعادت آفرین را به انسان می‌آموزد: «یا ایُّها الّذینَ آمَنوا استجیبوا للّهِ و للرَّسولِ اذا دعاكم لما یُحییكم.» (انفال: ۲۴ )

قرآن به عنوان پیام هدایت الهی برای انسان، همه ساحت‌های حیات مادی و معنوی را در برمی‌گیرد. در این كتاب جامع، تمام قلمروهای زندگی مادی و معنوی، فردی، اجتماعی، اخلاقی و حقوقی، دنیایی و آخرتی و جز آن، از آغاز آفرینش و مبدأشناسی تا مسیر و برنامه زندگی و سرمنزل نهایی، همه مورد توجه تشریع الهی است. فضای بی‌كران معارف قرآن در راستای رسیدن انسان‌ها به كمال، از جنین تا جنان و از ملك تا ملكوت و از ذرّه تا كهكشان را فرا می‌گیرد و در یك كلام، همه لوازم هدایت و تربیت انسان را در خود نهفته دارد: «و نزّلنا علیكَ الكتابَ تبیانا لكلِّ شی‌ءٍ.» (نحل: ۸۹)

● جایگاه علم۱ در قرآن و روایات

از سوی دیگر، قرآن با برابر نهادن علم و برهان قطعی عقلی با وحی و نبوّت آسمانی و نیز هدایت و شهود عرفانی۲ در جهت كشف حقایق و شناخت معارف و ارائه سه طریق به سوی مطلق علم۳ و نیز سرزنش كسانی كه بدون بهره‌مندی از یكی از این راه‌ها به مجادله برمی‌خیزند (و مِن النّاسِ مَن یُجادلُ فی اللّهِ بغیرِ علمٍ و لا هدیً و لا كتابٍ منیرٍ.( )حج: ۲۲ )و همچنین با تكیه بر منابع شش‌گانه شناخت و دعوت ضمنی به لزوم به كارگیری آن‌ها، و نیز دعوت انسان‌ها به مطالعه آیات آفاقی و انفسی، به عنوان مهم‌ترین راه شناخت خدا، و با تكریم و بزرگداشت مقام علم۴ و نكوهش جهل و جاهلان،۵ ضمن ایجاد انگیزه برای كسب علم و معرفت، رویكرد علمی خود را نیز نمایان ساخته است.

در احادیث متعددی قرآن به عنوان كتاب حاوی علم و اخبار و هر آنچه در جهان رخ داده و خواهد داد۶ مطرح می‌شود، هرچند خرد آدمیان قادر به درك همه این علوم نباشد.۷ بنابراین، یكی از ویژگی‌های ممتاز و منحصر به فرد قرآن كریم، عمق و ژرفای شگفت‌آور آن است؛ چنان‌كه قرآن ناطق، امام علی (ع) درباره آن فرمود: «و بحرا لا یُدركُ قعره.» و تاریخ نشان داده است كه راز جاودانگی و ماندگاری قرآن در جاری زمان، تازگی و طراوت همیشگی آن برای افكار و اندیشه‌های بشر همین عمق و ژرفای آن است كه همچون دریای بی‌كران، غوّاصان فكر و فهم را در خود می‌پذیرد و هیچ‌گاه به نقطه پایان نمی‌رساند.

راز این حقیقت با عنایت به تشابه تجلّی با تجلّی‌كننده روشن می‌شود. قرآن تجلّی خداست و مخاطب آن فطرت زوال‌ناپذیر آدمی در هر عصر و نسل و نژاد. بدین‌روی، پیام‌های قرآن در بردارنده محتوایی ژرف، فرازمانی، فرامكانی و جهان‌شمول هستند. از سوی دیگر، در چند قرن اخیر و در پی رشد چشمگیر علوم تجربی در غرب، بیش‌ترین معارضه با كتاب‌های آسمانی و متون دینی به نام «علم» صورت گرفته است. با التفات به بخش‌های گوناگون علوم، از اخترشناسی كوپرنیك و زیست‌شناسی داروین گرفته، تا روان‌شناسی فروید، ادعا بر این بوده كه برخی اكتشافات علمی، بعضی از آموزه‌های بنیادین كتاب‌های آسمانی را ابطال و یا - دست كم - تضعیف می‌كنند و این ادعا موجب شد كه جمعی به جداكردن كامل حوزه‌های علم و كتاب‌های آسمانی روی آورند؛ مانند نظریات كانت، اگزیستانسیالیست‌ها و پوزیتیویست‌ها، و عده‌ای دیگر به توجیه و تأویل گزاره‌های متون دینی پرداختند تا بدین‌وسیله، از بی‌اعتباری قطعی آن‌ها و سرخوردگی متدیّنان جلوگیری كنند.

در جهان اسلام نیز یكی از پرسش‌هایی كه در ارتباط با قرآن مطرح شده مسأله رابطه قرآن به عنوان آخرین و كامل‌ترین هدیه آسمانی و علوم، یعنی محصول تلاش فكری اندیشمندان جهان، اعم از علوم انسانی و علوم طبیعی است كه از مدت‌ها پیش، ذهن و فكر فرهیختگان را به خود مشغول ساخته و در عمل، افراط و تفریط هایی را در پی داشته است، به گونه‌ای كه برخی بیش از سیصد آیه قرآن را با علوم تجربی تطبیق كرده‌اند۸ و در بسیاری موارد، ادعای ارتباط تنگاتنگ قرآن را با علوم نموده‌اند و برخی دیگر هر نوع ارتباط قرآن با علوم را منكر شده و برداشت مطالب علمی از قرآن را تحمیل بر قرآن و «تفسیر به رأی» دانسته‌اند. گرچه بی‌انصافی است اگر تلاش‌های خالصانه و اعتدال‌گرایانه‌ای كه از سر دین‌داری و عشق خالصانه به ساحت قرآن و حسّ دفاع از حریم آن و یا در جهت اثبات اعجاز علمی آن صورت گرفته است، نادیده انگاشته شود، اما به هر حال، مسأله رابطه قرآن و علوم مشكلی جدّی است و در این باره سؤالات و پرسش‌هایی اساسی مطرح می‌باشند.

این سؤالات و نظایر این‌ها در زمینه برداشت گزاره‌های علمی از قرآن و زبان‌شناسی و نیز انتظار از قرآن و قلمرو آن و همچنین بحث‌های دیگری كه در این زمینه مطرح هستند، نیازمند كاوش مستقلی می‌باشند كه با استفاده از عقل و منطق و نیز به دور از هرگونه علم‌زدگی و پرهیز از قشریگری و ظاهرنگری و با جمع‌آوری دیدگاه‌های دانشمندان و نظریات جدید معاصر در مورد «هرمنوتیك» و مسائل زبان‌شناسی، تدوین اصول و مبانی روش تفسیر صحیح از متن جاودانه قرآن را ضروری می‌نمایند تا به عنوان مبنایی برای تمامی گروه‌های پژوهشی، قرآنی علمی در جهت برداشت‌های صحیح و مستند از قرآن و نیز معیاری برای سنجش و ارزیابی تحقیقات محققان مورد استفاده قرار گیرد و در نهایت، در بالندگی معرفت دینی و علمی و كشف حقیقت مؤثر بوده و پاسخی برای چالش‌ها بین برخی از دستاوردهای علمی و باورهای قرآنی باشد. بحث درباره خلقت و تكامل انسان كه منشأ آن را نه از خاك، بلكه از حیوان انسان‌نما می‌داند و نظریه «روان‌كاوی فرویدی» كه حقایق آسمانی را عامل سركوب امیال دانسته، حقانیت آن را مخدوش می‌سازد و نظریه كیهان‌شناسی نیوتن ماكس پلانك و «نسبیت» انیشتین با تلقّی جدید از علیّت و زمان كه نحوه ارتباط خداوند با جهان را متحوّل می‌نماید و نیز پیشرفت‌های جدید رایانه‌ای و هوش مصنوعی یا كشف مولكول‌های DNAكه نگرش انسان‌شناسی قرآن را مخاطره‌آمیز می‌نماید؛۹ نمونه‌هایی هستند كه راه حل‌ها و پاسخ‌هایی درخور را طلب می‌كنند.

● راز ماندگاری قرآن

اما بدون تردید، به عنوان یك اصل موضوعی و مسلّم، پذیرفته شده است كه قرآن كریم تنها نسخه بی‌بدیل وحی الهی است كه از تحریف و تصرّف بشری محفوظ مانده؛ اگرچه نقش اصلی و اساسی آن هدایت انسان و رساندن او به معارف حقیقی است و نازل شده تا آنچه را انسان‌ها در راه تكامل حقیقی، كه همان تقرّب به خدای متعال است، نیاز دارند به آن‌ها بیاموزد. این كتاب سترگ، با آن‌كه كتاب فیزیك، كیهان‌شناسی، زمین‌شناسی و مانند آن نیست و نیز در صدد بیان مسائل علمی نمی‌باشد، با این همه نه تنها با حقایق علمی و یافته‌های قطعی علمی (كه به قطع عقلی برمی‌گردند) تعارضی ندارد، بلكه اگر تعارضی هم به چشم می‌خورد، ابتدایی و بدوی است و با دقت و تأمّل رفع می‌شود. قرآن حاوی گزاره‌هایی از علوم نیز می‌باشد و نكات علمی بسیاری را مطرح ساخته است۱۰ كه به صراحت یا ظهور قابل برداشت می‌باشند و با تازه‌ترین قوانین و نظریات اثبات شده علمی هماهنگی دارند؛ برای نمونه، می‌توان به مواردی همچون حركت خورشید،۱۱ حركت كوه‌ها و زمین،۱۲ لقاح گیاهان ۱۳و زوجیت آن‌ها،۱۴ حرمت گوشت خوك و خون۱۵ اشاره كرد.

این مفاهیم بیانگر واقعیت هستند، نه این‌كه طبق فهم و عرف زمانه ارائه شده باشند و مدار برداشت از قرآن بر محور كشف قصد و اراده الهی از آیات قرآن و معناداری و فهم‌پذیری متن آن است كه عقل، نصّ وحی،۱۶ سنّت و منش پیامبر و امامان معصوم: و سیره جاری مسلمانان شاهد و گواه آن می‌باشد. افزون بر این، اعتقاد به فهم‌ناپذیری قرآن با توصیف‌هایی كه در آیات وحی برای قرآن آمده، مانند هدایت، موعظه، ذكر، شفا و نور ناسازگار می‌باشد. بر این اساس، تفسیر وسیله‌ای برای نزدیك شدن و كشف معانی و مدلولات قرآن و فهم آن است و شرط انتساب سخنی به قرآن، آن است كه به گونه‌ای روشمند از متن قرآن كشف شود و نحوه استناد آن به متن نشان داده شود؛ زیرا قرآن اگرچه به هدف فهم مردم نازل شده، اما در عین حال، كتابی در نهایت فصاحت و بلاغت و شیوایی و مشحون از كنایه، استعاره، تمثیل، تشبیه، اشاره، رمز و بدایع ادبی است و نیز به اقتضای فرایند نهضت اسلام و شكل‌گیری جامعه اسلامی عصر پیامبر (ص) نازل شده و فهم آن مستلزم آگاهی نسل‌های بعدی از فضاهای نزول آیات و آگاهی از قراین پیوسته و ناپیوسته متن قرآن می‌باشد.

بنابراین، پژوهش و دست‌یابی به مفاهیمی كه در حوزه علوم گوناگون در قرآن كریم بیان شده‌اند، نیازمند كاوش‌های عمیق و وسیع و روشمندی است كه علاوه بر اتقان، به واژه‌ها و الفاظ بسنده نكند، بلكه در معنا و مفهوم واژه‌ها، عبارت‌ها و پیام‌های قابل استفاده دقت شود و پس از مقایسه با اصول و بدیهیات عقلانی و احراز عدم مخالفت با آن‌ها با سایر گزاره‌های یقینی قرآنی، مورد استفاده قرار گیرد.

و این مهم جز از عهده قرآن‌پژوهان ژرف‌اندیش و متخصص در گرایش‌های علمی ساخته نیست؛ كسانی كه از هرگونه افراط و تفریط و نیز سطحی‌نگری و خودباختگی به دور بوده و از هرگونه تحمیل مطالب بر قرآن برحذر باشند و حریم قرآن، این آخرین سروش آسمانی را كه از ابعاد گوناگون مانند فصاحت، بلاغت، محتوای عالی، اخبار غیبی و علمی معجزه می‌باشد، حفظ كنند؛ زیرا هرگونه تساهل و تسامح در فهم این متن مقدّس، درخور سخت‌ترین نكوهش‌هاست: «اَفَلا یتدَّبرونَ القرآنَ اَم علی قلوب اقفالُها.» (محمّد: ۲۴ ) روشن است كه استخراج مفاهیم علمی قرآنی بر اساس اصول و مبانی شناخته شده تفسیری و نیز اصول و مبانی شناخته شده علمی، تلاش عمیق و همه‌جانبه این‌گونه متخصصان را می‌طلبد. علاوه بر این، حقایق هزار لایه قرآن بر بال اندیشه و جان همگان فرود نمی‌آید و راه‌یابی به كنه و باطن آن ویژه صافی‌ترین جان‌هاست: «لا یَمَسُّه الاّ المطهَّرونَ»(واقعه: ۷۹ ) و نیز علاوه بر محكمات، متشابهاتی دارد كه هضم آن درخور اندیشه فرهیختگان و نخبگان بشری و راسخان در علم است: «و ما یعلمُ تأویلَه الاّ اللّهُ و الراسخون فی العِلم»(آل عمران: ۷) و دیگران از پرتو نور وجود ایشان می‌توانند از این فیض سرمدی بهره‌مند گردند.

● چند نكته

در این‌جا، تذكر چند نكته ضروری می‌نماید:

۱) قرآن كریم اگرچه به هدف فهم مردم از سوی خدای سبحان در قالب زبان مفاهمه عربی نازل شده و زبان آن عرفی است، با همان ویژگی وجود كنایه، استعاره، مجاز و... در آن ولی با همه این‌ها، وحی است و تو در تو و رازآلود، و نمودهایی از زبان رمزی، علمی و ادبی نیز در خود دارد. انسان‌ها در حد وُسع خود می‌توانند از آن بهره بگیرند و آن را كشف كنند. تاریخ طولانی تفسیر، كه با صبغه‌های گوناگون به نگارش درآمده و قطعا هر تفسیر نكاتی در خود دارد كه دیگری فاقد آن است، شاهد گویایی بر این ادعاست. از این‌رو، ضمن احتیاط كامل و دقت در صحّت و اتقان برداشت‌ها، نباید از شائبه تفسیر به رأی واهمه داشت،۱۷ بلكه اهل فن در هر رشته‌ای باید با جرأت و شهامت با قرآن سخن بگویند و سؤالاتشان را مطرح كنند و با عقلانی‌تر كردن انتظاراتشان، پاسخ دریافت دارند.

۲) با عنایت به عظمت قرآن كریم و حسّاسیت موضوع «رابطه قرآن و علوم»، لازم است محققان نازك‌اندیش توجه داشته باشند كه وحی قطعی مطابق با واقع و نفس‌الامر را نباید با علوم ظنّی متغیّر انطباق داد؛ زیرا پیامدی جز قرار دادن قرآن در معرض وهم و شك و از حجیّت انداختن این سند قطعی آسمانی ندارد. از این‌رو، باید از هرگونه برداشت از قرآن بدون در نظر گرفتن قراین عقلی و نقلی و هر نوع تحمیل نظریه بر قرآن و تأویل‌های غیر معتبر و نیز تفسیر قرآن به وسیله علوم ظنّی، كه اگرچه اطمینان‌آور است اما احتمال مقابل به صفر نمی‌رسد - چنان‌كه بیش‌تر مسائل اثبات شده علوم تجربی از این قبیلند - بپرهیزند.

تنها باید با استناد به مطالب قطعی علوم به فهم كامل‌تر و جامع‌تر قرآن پرداخت؛ علومی كه علاوه بر تجربه و آزمایش، كه اطمینان به آن از طریق تعمیم استقرای ناقص به دست می‌آید، با برهان عقلی نیز اثبات شده باشد و نیز با ظاهر آیات قرآن و معنای لغوی و اصطلاحی واژه‌ها و قراین عقلی و نقلی هماهنگ باشد. و حقایق مجهول این كتاب آسمانی را كشف كنند و در اختیار حق‌جویان قرار دهند. و در صورت تأیید نشدن فرضیه‌ای از علوم تجربی با دلایل قطعی و در عین حال، موافقت آن فرضیه با ظواهرقرآن، می‌توان آن را در حد احتمال ذكر كرد.

نویسنده:علی رضایی بیرجندی

پی نوشت ها

۱- علم به معنای آگاهی و دانستن در مقابل جهل و نادانی كاربردهای گوناگونی دارد؛ از جمله: اعتقاد یقینی مطابق با واقع در برابر جهل بسیط و مركّب؛ مجموعه قضایایی كه مناسبتی بین آن‌ها در نظر گرفته شده؛ مجموعه قضایای كلی، اعم از حقیقی و اعتباری؛ و مجموعه قضایای كلی حقیقی، حسی و تجربی .(Science)و در عرصه رابطه قرآن و علوم، علم به معنای علم تجربی، اعم از انسانی و طبیعی، در نظر گرفته می‌شود كه شامل مسائل هستی‌شناسی، ریاضیات، هندسه، جامعه‌شناسی، زیست‌شناسی، مفاهیم طبیعی، كیهان‌شناسی، حقوق، پزشكی، گیاه‌شناسی، تاریخ و مدیریت می‌شود.

۲- عبدالله جوادی آملی، علوم انسانی - اسلام و انقلاب فرهنگی، ص ۵۸.

۳- محمدحسین طباطبائی، تفسیر المیزان، ج ۲۸ص ۲۱۲.

۴- ماده «علم» به صورت‌های گوناگون ۷۵۰بار در قرآن تكرار شده است. علّامه طباطبائی در این‌باره می‌فرماید: «تجلیل و تمجیدی كه قرآن از علم و دانش نموده، در هیچ كتاب آسمانی دیگر یافت نمی‌شود.» (قرآن در اسلام، ص ۹۲).

۵- مجادله: ۱۱ .

۶- محمدبن یعقوب كلینی، اصول كافی، ج ۱ص ۵۹باب «الرد الی الكتاب و السّنّهٔ و انّه لیس شی‌ءٌ من الحلال و الحرام و جمیع ما یحتاج الناس الیه الاّ و قد جاء فیه كتاب او سنّهٔ.»

۷- همان، ج ۱ص ۶۰ج ۷ص ۱۵۸.

۸- محمدعلی رضایی اصفهانی، اعجاز علمی قرآن، ج ۱ص ۱۵.

۹- عبدالحسین خسروپناه، كلام جدید، ص ۳۳۵ با تلخیص.

۱۰- برخی از فرهیختگان مسلمان اعتقاد دارند كه همه علوم و معارف بشری از ظواهر آیات قرآن به دست می‌آیند. برای نمونه، می‌توان به امام محمّد غزّالی، امام فخر رازی، محمدبن ابی الفضل المرسی، بدرالدین زركشی، جلال‌الدین سیوطی، محمّد بن احمد اسكندرانی، از قدما و همچنین عده‌ای از متأخّران همچون شیخ محمد عبده شاگرد برجسته سید جمال‌الدین اسدآبادی، و طنطاوی و كواكبی و استاد جوادی آملی - البته با تبیین‌های مختلف - اشاره كرد و نیز دینورت، دانشمند اروپایی كه می‌گوید: «واجب است اعتراف كنیم كه علوم طبیعی، فلكی، فلسفه و ریاضیات، كه در اروپا اوج گرفت، عموما از قرآن اقتباس شده است، بلكه اروپا شهری برای اسلام است. (سید علی‌اكبر صداقت، كتاب قرآن و دیگران، با مقدمه دكتر بهشتی، قم، چاپ و نشر روح، ص ۲۲).»

۱۱- یس: ۴۱ - ۳۸.

۱۲- نحل: ۸۹.

۱۳- حجر: ۲۲.

۱۴- یس: ۳۶.

۱۵- بقره: ۱۷۳.

۱۶- فخر رازی ۱۴آیه از قرآن را به عنوان دلیل فهم‌پذیری آن ذكر می‌كند. (التفسیر الكبیر، ج ۲ص ۳).

۱۷- امام خمینی (ق)- یكی از حجب، كه مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است، اعتقاد به آن است كه جز آن‌كه مفسّرین نوشته یا فهمیده‌اند كسی را حق استفاده از قرآن نیست و تفكر و تدبّر در آیات شریفه را به تفسیر به رأی، كه ممنوع است، اشتباه نموده‌اند و به واسطه این رأی فاسد و عقیده باطله، قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده عاری نموده و آن را به كلی مهجور نموده‌اند. (آداب الصلاهٔ، ص ۱۱۰ ).

منبع:ماهنامه معرفت