دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مبانی گفت و گو میان ادیان
آگاهی روزافزونی نسبتبه لزوم اقدامات مستمر جهت گفت و گو میان ادیان جهان و بویژه میان مسلمانان و مسیحیان وجود دارد، در این میان آنچه تازه است واقعیت ادیان چندگانه نیست، بلكه درونی ساختن آگاهی از تكثر بنیادین در ضمیر معتقدان به ادیان میباشد . با افزایش آگاهی نسبتبه تنوع و تكثر، دیگر نمیتوان وجود سایر معتقدان را به منزله بیگانگان كه دنبالهرو شیوههای عجیب و نامانوس هستند تلقی كرد . البته تنوع ژرف مشكلی در روابط میان پیروان مذاهب مختلف نیز مطرح میكند . در این مقاله سه رویه كنونی - نگرشها و راهبردهای انحصار گرایی، شمول گرایی و تكثر گرایی - در زمینه گفت و گو میان ادیان مورد بررسی قرار گرفته و برای گفت و گو چهار پیش شرط مطرح گردیده و در پایان به سه ویژگی شناخت و معرفتبشری اشاره شده است .
حمد و سپاس خداوند را سزاست . درود بر او و بر شما . من به عنوان یك مسیحی كاتولیك نزد شما آمدهام تا در مورد گفت و گو میان ادیان با شما سخن بگویم . لطفا نظرات مرا فقط به صورت یك طرح و پیشنهاد كه برخاسته از میراث مسیحی من ستبنگرید و نه به منزله سخن آخر، كه روح و جوهره اصلی گفت و گو بیان و ارائه یك دیدگاه و سپس آماده شدن برای اظهار نظر دیگران و پاسخ آنان از منظر تجربه و اعتقاد دینی خود و دستیابی به فهم درستتر و متقابل یكدیگر است . بسیاری از ما مؤمنان، اعم از مسلمان و مسیحی، به این نكته واقفیم كه گفت و گو میان ما امروزه ضرورتی بسیار مهم است . ژان پل دوم، پاپ كنونی، بارها اهمیت گفت و گو با اسلام را به كاتولیكها گوشزد كرده است . واقعیت این است كه در خلال حدود سه دهه گذشته، پاپ پل ششم (متوفی ۱۹۷۸) و ژان پل دوم (از ۱۹۷۸ تاكنون) بیش از هفتاد و پنج پیام و درخواست ویژه خطاب به گروههای گوناگونی از مسلمانان صادر كرده و در آنها احترام عمیق خود را به دین شما ابراز داشته و خواستار پای بندی و ایمان مشترك به خداوند ابراهیم شدهاند .
اجازه دهید از میان این پیامهای فراوان به نقل یكی از آنها بپردازم كه لحن و آهنگ سایر پیامها را منعكس میسازد . این پیام با عنوان «پیام به معتقدان اسلام در پایان ماه رمضان» (۲۲ آوریل ۱۹۹۱) در سوم آوریل همان سال از رم فرستاده شده است:
«هر سال، رسم شورای گفت و گو میان ادیان، وابسته به مقام پاپ، بر این است كه پیام تهنیت و شاد باشی از سوی كاتولیكهای سراسر جهان به مسلمانان به مناسبت عید فطر شما در پایان ماه رمضان ارسال دارد . امسال به دلیل وقایع ناگوار ماهها جنگ و مخاصمه در خاورمیانه و درد و رنج مستمر بسیاری از انسانها، تصمیم گرفتهام این پیام را شخصا به شما ارسال كنم . ابتدا مایلم همدردی و همبستگی خود را با تمام كسانی كه عزیزان خود را از دست دادهاند ابزار كنم . همان طور كه شما معتقدید و ما مسیحیان نیز معترفیم، آنها به داوری سراسر رحمت الهی باز گشتهاند . باشد كه این ایام حزن و اندوه با این آگاهی تسكین و تلطیف شود كه رحمتخداوند و عشق او، بی كرانه است . فقط اوست كه میداند» برای صالحان و برگزیدگان خود چه تدارك دیده است، آنچه كه چشمی ندیده و گوشی نشنیده، چیزهایی فراتر از فكر انسانها (۱ Co, ۲:g) مایلم آمادگی كلیسای كاتولیك را برای همكاری با تمامی مسلمانان جهان و همه خیر اندیشان در كمك رسانی به قربانیان جنگ و بر پایی ساختارهای صلحی پایدار، نه فقط در خاورمیانه، كه در همه جهان اعلام دارم [ . پاپ پس از چند بند میگوید: ] من پیام تبریك و احترام خود را با سخنان یكی از اسلاف خود، پاپ گرگوری هفتم، پایان میبخشم . او در سال ۱۰۷۶ به الناصر، حاكم مسلمان «بیجایه» ، نوشته است:
«خداوند متعال كه میخواهد همگان رستگار شوند و كسی به گمراهی نرود، چیزی را بیش از آن دوست ندارد كه ما پس از عشق و محبت او، به همنوعان خود عشق ورزیم، و به دیگران آنچه را كه نمیخواهیم با ما كنند، روا نداریم . ما و شما این عطوفت را به یكدیگر وام داریم و هر روز پروردگار جهان و فرمانروای هستی را حمد و تكریم میكنیم . «[پاپ كنونی آنگاه نتیجه میگیرد: ] این سخنان كه تقریبا هزار سال پیش نگاشته شده، بیانگر احساسات من نسبتبه شما كه عید فطر را امروز جشن گرفتهاید میباشد . ای خداوند متعال، وجود ما را آكنده از رحمت و آرامش خود ساز .»
در این اواخر، مطبوعات آمریكا از قول فرانسیس جورج، اسقف اعظم شیكاگو نوشتهاند كه وضعیت آتی مذهب در قرن بیست و یكم بستگی به گفت و گو، به ویژه میان مسیحیان و مسلمانان، دارد . این گفت و گو باید به روی ادیان دیگر نیز گشوده باشد . شاید شما نظرات مرا تاكیدی بر تفاوت میان ادیان بیابید، ولی هدف من كوچك انگاشتن حقایق بزرگ مشترك میان ما نیستبلكه به جهت تاكیدی است كه ما غربیها بر فردیت و تفاوت مینهیم . هدف گفت و گو آن است كه از رهگذر تفاوتها و از مجرای آنها به مشتركات نایل آییم .
● نوع جدیدی از آگاهی:
شكی نمیتوان داشت كه در خلال قرن گذشته آگاهی و هشیاری تازهای از تكثر مذاهب عمده پدید آمده است، كه البته مفهومی كاملا نو نیستبلكه نوع جدیدی از حساسیت است . روند فراگیر مدرن سازی و مرحله اخیرتر آن یعنی جهانی سازی، آگاهی از خصلتبنیادی تنوع دینی را تشدید كرده است . این هشیاری جدید پیوندی نزدیك با تفاوتهای فرهنگی دارد، تفاوتهایی كه ادیان گوناگون حامی و پشتیبان آن بودهاند، زیرا هر یك از ادیان، بینشی متفاوت به معنای غایی و نهایی حیات و ماهیت و سرشت ازلی واقعیت عرضه میدارد . در این میان آنچه تازه مینماید، صرفا آگاهی از ادیان و مذاهب دیگر نیست . باری، آیین بودا در فضا و حال و هوای هندوئیسم رشد و نمو یافت و اسلام نیز همچون مسیحیت، كتب آسمانی یهود را به رسمیت میشناسد . قرنها روابطی میان مذاهب وجود داشته كه همواره جنبه خصمانه نداشته است . در یك سخن، آنچه تازه است واقعیت (۳) ادیان چندگانه یستبلكه درونی ساختن (۴) آگاهی از تكثر بنیادین در ضمیر معتقدان به ادیان میباشد .
امروز دیگر ممكن نیستحضور و رفتار واقعی پیروان سایر مذاهب را نادیده گرفته و از آن اجتناب كرد و یا در مقابل آن ایستادگی نموده و آن را اجنبی و خصوصیتی بیگانه وصف كرد كه ارتباط چندانی با ما ندارد . آنها كه ما دیگران مینامیم هم اینك در میان ما زندگی میكنند; ما روزانه در شهرها و مراكز بزرگ با آنان روبرو میشویم . از این گذشته، حتی كسانی كه در اقصی نقاط دنیا بسر میبرند از طریق اینترنت، تلویزیون، رادیو و كتابخانه از این تكثر مطلع و با آن آشنا هستند . این مؤمنان دیگر، از این پس صرفا دیگر نیستند; آنها در اعماق ضمیر و ذهنیت ما وارد شدهاند و در مورد معنا و مقصد غایی زندگی عقایدی كاملا متفاوت دارند .
عموما پذیرفتهاند كه تمدنهای دنیا تحت تاثیر و الهام یكی از مذاهب بزرگ جهان تاسیس یافته و شكل گرفته است . باز بی تردید آگاهی از تكثر بنیادین و «همدوشی» در فضای فرهنگی مشابه یا مجاور، موجب پیدایش و برآمدن شیوههای گوناگون واكنش در برابر آگاهی میان ادیان شده است . از یك سو، با عنایتبه حوادث خونبار بوسنی و كوزوو، گفتهاند كه مسلمانان، كاتولیكها و مسیحیان ارتدوكس، قرنها در یك محیط جغرافیایی تا این اواخر در فضایی نسبتا مسالمتآمیز در كنار هم زیستهاند . از دیگر سو، حساسیت روز افزون از وجود دیگران، كه با چاشنی ترس، بی اعتمادی یا جاهطلبی توام شده، به بروز مخاصماتی انجامیده و اعثبه وجود آمدن «گسلها» (۵) به تعبیر ساموئل هانیتنگتون شده كه میتواند گسلهای انفجار جنگها باشد .
با افزایش آگاهی نسبتبه تنوع و تكثر، دیگر نمیتوان وجود سایر معتقدان را به منزله «بیگانگان» كه دنباله رو شیوههای «عجیب و نامانوس» هستند تلقی كرد . چرا كه این آگاهی بیشتر، خود را در تصوری كه ما از معنا و هدف نهایی داریم، دخالت داده و همچنان دخالت میدهد . (۶) كسی كه به طور جدی به این تنوع بیندیشد به جای آنكه كسانی را كه با او متفاوت هستند به صرف «اغیار و دیگران» بودن طرد كند و اگر قابل درك نیستند تحمل نماید، چارهای جز این ندارد كه بپذیرد هر دین باوری باید به وجود و حضور شمار بیپایانی كه دیدگاههایی بس متفاوت از معنا و هدف بنیادین حیات دارند گردن نهد .
یكی از راهحلهای روز و البته صرفا ظاهری برای تنوع اساسی فوق عبارتست از سكولاریسم; این جریان تفاوتهای مهم را نادیده گرفته و حتی سركوب میكند . ایدئولوژی سكولار اجازه نمیدهد این تفاوتها در نهادها و رفتارهای عمومی و اجتماعی ما ظهور و جلوه كند و در حالی كه راه حلی سیاسی پیشنهاد میكند كه مزیت و نفع فوری آن صلح و آرامش ناپایدار مدنی است، به مساله دیدگاههای اساسی پیرامون زندگی كه ادیان گوناگون عرضه داشتهاند و راه و رسم حیات آنان وقعی نمینهد و نیز حرمتی كافی به اصالت، تنوع و نقش احتمالی آنان در حیات پربارتر جامعه روا نمیدارد; بلكه هر گونه سهم احتمالی آنان در كل جامعه را منكر میشود . وقتی این مصالحه سیاسی در قالب ایدئولوژی سكولار تصلب یافت، با پرداختن به موضوعات اساسی معنا و ارزش مخالفت میكند و هر گونه جستجو برای یافتن حقیقت را میخشكاند و به وضعیت تصنعی و ظاهری حیات میانجامد .
اعلامیه شورای دوم واتیكان راجع به رابطه كلیسا با ادیان غیر مسیحی، به خوبی این مساله، را - البته از خاستگاه آشكار مسیحی - بیان میدارد:
«انسانها برای یافتن پاسخ معضلات حل ناشده موجودیتبشر به ادیان متفاوت خویش روی میآورند . مسائلی كه امروز بر روح و جان انسانها سنگینی میكند همان هایی است كه در اعصار گذشته نیز وجود داشته است: انسان چیست؟ معنا و هدف زندگی كدام است؟ رفتار درست و صحیح چیست و رفتار خطا و گناه آلود كدام؟ سرچشمه رنج و تالم كجاست و چه هدفی را تعقیب میكند؟ سعادت اصیل چگونه قابل دستیابی است؟ به هنگام مرگ چه اتفاقی میافتد؟ . . .
و بالاخره رمز و راز نهایی در آنسوی توجیه و تشریح بشری كه كل موجودیت ما را فراگرفته كدام است، یعنی رمزی كه از آن ریشه میگیریم و به سوی آن باز میگردیم؟» (۷)
این خواست و میل غالب در انسان حاكی از توان و ظرفیت پرداختن به موضوعاتی است كه به منشا، سرانجام و معنای نهایی حیات بشری مربوط میشود . و نیز حداقل بیانگر این امید است كه نوعی بصیرت و شناخت نسبتبه موضوعات ژرفتر زندگی و واقعیت، هر چند به صورت ناقص یا غیر كافی، قابل حصول یا دریافت است و اینكه وضعیتی كافیتر یا تحقق یافتهتر قابل وصول میباشد . و این یكی از خصوصیات برجسته مذهب است . شكاكیت و یا بدبینی نمیتواند این میل و اشتیاق را برآورده سازد و مكتب پوچ انگاری نیز اساسا منكر آن است . (۸) از طرف دیگر، مذاهب بزرگ، بر شناخت و بصیرت انسان به اعماق وجود صحه گذاشته و راههایی برای پی جویی و نیل به این اعماق توصیه كردهاند، اعم از پیروی از مسیح، متابعت از سلوك هشت مرحلهای بودا یا تسلیم در برابر الله . هر یك از این مذاهب، حقیقت نهایی را ارائه میدهد و راهی برای درك و فهم آن پیش رو مینهد . در عین حال این طرحها، تنوعی عمیق دارند و از همین جاست كه تكثر اساسی مذاهب پدید میآید .
پینوشتها:
۱) این مقاله در تاریخ ۲۸/۲/۸۰ توسط پرفسور اشمیتز استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه تورنتو كانادا در دانشگاه مفید ارائه شده است .
۲) دانشجوی دكتری حقوق بین الملل دانشگاه شهید بهشتی .
۳. fact
۴. internalization.
۵. Faultlines
۶) مساله جداییطلبی در كشور خود من یعنی كانادا نمونه مشابهی در حوزهای تقریبا متفاوت میباشد . مادام كه فرانسویها و انگلیسیها «دو ملت جدا از هم» بودند تعامل نسبتا اندكی میان آنان وجود داشت . ولی به محض آنكه روابطی آشنا میان آنان برقرار شد امكان همكاری نزدیكتر پدید آمد و در عین حال احساس روبه رشدی از تفاوت بویژه از سوی اقلیت فرانسوی پدیدار گردید و آنها مصمم شدند هویت فرهنگی و زبانشناختی خویش از دست ندهند .
۷) - شورای واتیكان در ادامه با عباراتی روشنتر میافزاید: «و بدین گونه است كه در هندوئیسم انسانها رمز و راز الهی را كشف میكنند و آن را در غنای بی انتهای اسطوره و نیز روشن نگریهای دقیق فلسفه بیان میدارند . آنان در تلاشاند تا با رضایتها، تامل و مكاشفه و توكل و عشق به خداوند از گرفتاریهای زندگی كنونی رها شوند . آیین بودا در اشكال گوناگون خود مبشر طریقی از زندگی است كه انسانها با اعتماد و اطمینان به آزادی كامل دستیابند و با تلاش و مجاهدت خویش یا با استمداد الهی به روشنایی برتر برسند . و نیز سایر ادیانی كه در پهنه گیتی یافت میشوند به طرق خاص خود میخواهند با ترسیم برنامه زندگی مشتمل بر آموزه، مفاهیم اخلاقی و مناسك مقدس، قلوب انسانها را تسكین بخشند . كلیسای كاتولیك منكر هیچ امر حقیقی و مقدس در این ادیان نیست و احترامی عمیق به شیوه زندگی و سلوك، عقاید و آموزههایی دارد كه با وجود تفاوت زیاد با تعالیم آن كلیسا، انعكاسی از پرتو حقیقتی است كه روشنگر همه انسانهاست .» این سند در عین اینكه مسیح را طریق نجات بخش میداند به بیان شباهتهای نزدیكتر با مسلمانان و یهودیان میپردازد و با اذعان به مخاصمات و درگیریهای گذشته، به تلاش مشترك برای تفاهم متقابل فرا میخواند . رهنمودهای مربوط به روابط با یهودیان، كه نه سال پیش (۱۹۷۴) صادر شده، خواهان گفتگو بوده و توصیف كوتاهی از آن ارائه میدهد: «گفتگو مفروض میگیرد كه هر طرف مایل به شناخت دیگری است و میخواهد معرفت و آشنایی خود با طرف دیگر را افزایش داده و تعمیق بخشد . گفتگو ابزار بسیار مناسبی در جهت نیل به شناختبهتر متقابل است . . . و نیازمند احترام به طرف دیگر آن گونه كه هست میباشد; و پیش از هر چیز احترام به ایمان و اعتقاد و عقاید دینی او . . . و مراعات نهایت احترام به آزادی مذهبی همسو با تعالیم شورای دوم واتیكان
(Declaration Dignitatis Humanae) (Section I)
۸) این فرض (توان و ظرفیت انسانی برای حقیقتبنیادین) به نوبه خود حاكی از این اصل است كه این میل و اشتیاق درونی و عمومی، عبث و بیهوده نیست، اصلی كه دست كم از زمان ارسطو بیان شده است . از سوی دیگر، تفكر پس از فروید در پی تضعیف این اصل بوده و استدلال كرده است كه این میل تجربه شده، چنان كه وانمود میكند نیست، بلكه عقلانی ساختن انگیزهای دیگر است، یعنی غریزه جنسی، (Libido) یا غریزه مرگ .، thanatos) البته در این صورت بسیاری از چیزها در معرض تهدید خواهد بود، چرا كه اصل قابل فهم بودن حیات انسانی و خود واقعیتبستگی به كارآیی همین اصل دارد .
۹. ۷ Huntington, Chapter ۷. P.۱۵۵.
«در سیاست جهانی در حال ظهور، دولتهای محوری تمدنهای بزرگ جانشین دو ابر قدرت جنگ سرد به عنوان قطبهای اصلی جذب و دفع برای سایر كشورهای میشوند . . .» نیز در فصل ۹، صص ۲۰۸- ۲۰۷ آمده است: «تعارض میان تمدنها دو شكل میگیرد . در سطح ملی یا خرد، تعارضهای گسل، (fauit line) میان دولتهای همجوار متعلق به تمدنهای متفاوت، میان گروههایی از تمدنهای متفاوت در درون یك دولت و میان گروههایی كه . . . سعی میكنند دولتهای جدیدی بر خرابههای دولتی قدیمی بر پا دارند رخ میدهد . . . در سطح جهانی یا كلان، تعارضهای دولتهای محوری میان دولتهای بزرگ و عمده متعلق به تمدنهای متفاوت پدید میآید . . . جنگ دولتهای هستهای و محوری میتواند از تغییرات در موازنه جهانی قدرت میان تمدنها ناشی شود .»
۱۰) در سند موسوم به «خطاب به ملتها» ، (Ad Gentes) ، شورای دوم واتیكان از «آن دسته از مردم عادی كه با تحقیقات تاریخی یا علمی - مذهبی خود در دانشگاهها و مؤسسات علمی به ارتقاء شناخت ملتها و مذاهب میپردازند و به مبلغان انجیل كمك میرسانند و برای گفت و گو با غیر مسیحیان آماده میشوند» تمجید ویژهای به عمل آمده است .
۱۱) پاپ ژان پل دوم در سخنرانی اخیر خود (۸ دسامبر ۲۰۰۰) به مناسبت روز جهانی صلح (۱ ژانویه ۲۰۰۱) گفته است: «گفتگو به شناخت تنوع منتهی میشود و فكر را به روی پذیرش متقابل و همكاری و تعاون اصیل كه لازمه اشتیاق اساسی خانواده بشر به وحدت است میگشاید . بدین سان، گفتگو ابزاری ویژه برای بنا كردن تمدن عشق و صلح است . . .»
(Dialogue between cultures for a civilization oflove and peuced, no. ۶۰; vatican velease, Dec. ۱۴)
۱۲) پاپ ژان پل دوم در همان سخنرانی اظهار داشته است: «گفت و گو میان فرهنگها امروزه به دلیل اثرات فن آوری ارتباطات بر زندگی افراد و ملتها از ضرورت ویژهای برخوردار است . عصر ما عصر ارتباطات جهانی است كه جامعه را همسو با الگوهای فرهنگی جدید كه كم و بیش با الگوهای گذشته فاصله میگیرد شكل میدهد . . . ملاقاتهای فراوان من با نمایندگان سایر ادیان . . . مرا در این اعتقاد راسختر كرده است كه گشایش و سعهصدر متقابل میان پیروان ادیان گوناگون كمك مؤثری برای پیشبرد صلح و سعادت مشترك خانواده بشری خواهد بود .»
۱۳. The power of truth.
۱۴) قابل ذكر است كه ویرایش گران یكی از مجلدات اخیر مجموعه
Oxford Reading in Philosophy: truth (edd. S.Blaclburn & K. Simmons, Oxford up, ۱۹۹۹. pp.۳-۴)
از طرح مساله ماهیت كلی حقیقت در مقابل طرفداران مكتب اثبات گراتر یا اثبات گرای جدید كه منكر موضوعیت چنین بحثی هستند و آن را «غلط و نادرست» میدانند، دفاع میكنند . به اعتقاد آنان اگر مساله حقیقت از میان برداشته شود، بخش اعظم فلسفه محو خواهد شد; چرا كه این مساله به «رابطه میان فكر و جهان به طور عام مربوط میشود . . . و ما با روشن ساختن ماهیت دریافتخود از واقعیت، ماهیتحقیقت را روشن میسازیم .»
۱۵. Augustine Di Noia.
۱۶. exclusivism.
۱۷. inclusivism.
۱۸. Augustine Di Noia, OP, The Diversity og Religions: A Christian Perspective ( Washington, D.C The Catholic University of America. ۱۹۹۳).
۱۹. Dominus Iesus.
۲۰. Ad Gentes.
۲۱) از میان آثار متعدد از باب نمونه رك:
An Interpretation of Religion: Human Responses to the Transcendent (New Haven: Yale, ۱۹۸۹).
در مقابل تكثرگرایی تقلیلی هیك، به بحث ممتاز تكثرگرایی غیر تقلیلی توسط محمد لگنهاوزن در اثر زیر مراجعه كنید:
M.Legenhausen, Islam and Religions Pluralism (London, ۱۹۹۱, e.g.p.۱۷۹).
كه اگر درست فهمیده باشم، در صدد بیان همان چیزی است كه من در حال حاضر، «شناسایی تنوع ادیان» توصیف میكنم، كه در آن، تفاتها مانع گفت و گوی بیشتر نیست .
۲۲. Karl Rahner
۲۳) رك . به تحقیق وی با عنوان:
"Anonymius christiacans", Theological Investigations (London: Darton, Longman & Todd, ۱۹۶۱-) V ۰۱.۶, ۳۹۰-۹۸.
و نیز رك:
"Observations on the Problem of the "Anonymous Christian", vol.۱۴, ۲۸۰-۹۴.
۲۴. DINoia, P.۱۵۹: «در گفت و گو، شركت كنندگان نه تنها دیگران را از آموزههای خود مطلع میسازند بلكه آنها را به عنوان آموزههایی واقعی و درست مطرح میكنند .» رك . به: بحث وی پیرامون براهین ارجاعی، ص ۱۴۶ به بعد .
۲۵. avatar
۲۶. theotokos
۲۷. demodo loquendi
۲۸) به همین دلیل، فرد مسیحی وقتی وارد مكالمه با پیرو مذهبی غیر مسیحی میشود، برداشتخود از عناصر كلیدی آن مذهب را باید به تعبیر «دی نویا» به صورت «فرضی» بیان دارد . او در مورد كتاب خود میگوید كه برای پرهیز از اشتباهات فاحش در فهم و برداشت، «مثالها در قالبی فرضی عنوان شده» ، شاید - اگر درست فهمیده باشم - به این خاطر كه در جریان گفت و گو ممكن ستبرای فهم واقعیتر و منصفانهتر یكدیگر، تعدیل گردد . (DiNoia, P.۱۵۷) و این تذكر احتیاطآمیز در مورد تمام طرفها و شركتكنندگان گفت و گو به صورتی متقابل صدق میكند .
۲۹. normative
۳۰. perfective
۳۱) در مورد تحلیل احساسی و ظریف چنین تجربهای رك:
Gabriel Marcel, The Mystery of Being (The Gifford Lectures, ۱۹۴۹-۵۰; New York: University Press of America reprint of Regenry Gateway, ۱۹۷۸), vols. vol.I: Reflection and mystery: C.۴: "Truth as value. The I Ntelligible Background" esp.pp.۶۳-۶۴. ۶۷-۶۹.
۷۱-۷۹.
مترجم: محمد حبیبی مجنده
منبع:فصلنامه نامه مفید، شماره ۲۵
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست