پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نعمت بیان


نعمت بیان

نعمت بیان در شمار مهم ترین نعمتهای الهی است که به انسان ارزانی داشته است. حکما و فلاسفه، نطق را مظهر تفکر و تعقل دانسته و بدین لحاظ آن را فصل ممیز انسان از حیوان می دانند، و حال …

نعمت بیان در شمار مهم ترین نعمتهای الهی است که به انسان ارزانی داشته است. حکما و فلاسفه، نطق را مظهر تفکر و تعقل دانسته و بدین لحاظ آن را فصل ممیز انسان از حیوان می دانند، و حال آنکه نطق از صفات ویژه انسان نیست، زیرا بسیاری از حیوانات تا حدی از این نعمت برخوردارند و به وسیله اصوات خاصی مقاصد خود را ابراز می دارند. قرآن نیز برای طیور و بعضی از حیوانات منطق و گفتار قائل است و در سوره نمل آیه ۱۶ می فرماید: و سلیمان وارث ملک داود گشت و به مردم گفت: ای مردم! ما را زبان مرغان آموخته و از هرگونه نعمت برخوردار کرده اند، که این فضیلت آشکاری است. علی(ع) به ابن عباس فرمود: خداوند زبان پرندگان را به ما آموخت همان گونه که به سلیمان بن داود آموخت. (همچنین) زبان هر جنبنده ای را در خشکی و دریا (به ما تعلیم داد)

مورچگان نیز دارای نطق هستند و سخن می گویند، همان گونه که قرآن کریم در سوره نمل آیه ۱۸ می فرماید: (لشکریان سلیمان) تا به سرزمین مورچگان رسیدند، مورچه ای گفت: ای مورچگان! به لانه های خود بروید، مبادا سلیمان و سپاهش ندانسته شما را پایمال کنند.

خلاصه هر چیزی یک نوع نطق و سخن دارد تا آنجا که قرآن برای همه موجودات قائل به نطق است و می فرماید که در روز قیامت حتی اعضا و جوراح به اعمال خودشان شهادت می دهند و آنگاه که صاحبانشان به این گونه برخورد اعتراض می کنند آنها پاسخ می دهند: .... انطقنا الله الذی انطق کل شیئی(فصلت- ۲۱) همان خدایی که هر موجودی را به نطق درآورده ما را گویا ساخته است...

در کتاب های لغت نیز به این مطلب توجه شده است که نطق و سخن گفتن مخصوص انسان نیست و حیوانات نیز از این نعمت برخوردارند. اما در مکتب وحی خداوند واژه بیان را در مورد انسان بکار می برد و آن را فصل ممیز انسان می شمارد. زیرا ویژگی خاصی در نعمت بیان وجود دارد که در نطق نیست. بیان یعنی آشکار کردن و به سخن گفتن انسان از آن جهت بیان گفته می شود که آنچه در ضمیر و باطن انسان است به وسیله سخن آشکار می شود. اگر قوه تعقل و تفکر نبود انسان نمی توانست تمام خواسته ها و نیازهای خود را ابراز دارد و قادر نبود احساسات و تجربیات خود را جمع بندی کند و به صورت مطالب منظم و قابل درک برای دیگران اظهار نماید. پس اساس و مبنای نطق و بیان در انسان قوه عاقله اوست.