شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

یك ثروتمند, یك فقیر


یك ثروتمند, یك فقیر

وقتی خرده فروشان آمریكایی سال گذشته تصمیم گرفتند كه عرضه كننده بهتری را در چین بیابند, كارگران كارخانه مبلمان سازی گالاكس واقع در نزدیكی كوه های ویرجینیا, شغل خود را از دست دادند

وقتی خرده‌فروشان آمریكایی سال گذشته تصمیم گرفتند كه عرضه‌كننده بهتری را در چین بیابند، كارگران كارخانه مبلمان‌سازی گالاكس واقع در نزدیكی كوه‌های ویرجینیا، شغل خود را از دست دادند.

در سوی دیگر از صنعت مبلمان‌سازی، وقتی شركت هوم دیپوت در ماه جاری تصمیم گرفت مدیرعامل بهتری برای بخش معاونت خود بیابد، رابرت ناردلی بیكار شد. اما این اتفاق برای او پایان همه چیز نبود. خروج او از شركت همچون دوران اشتغالش با پرداخت بسیار هنگفتی به او همراه بود. در پی پرداخت ۲۱۰میلیون دلار به عنوان حق سنوات و انفصال از كار وی، دریافتی بسیار اندك كارگران به عنوان حق سنواتشان هنگام بیكار شدن باعث بروز تحركات و اعتراضات شدیدی شد. این روندی است كه در سرتاسر دنیای ثروتمندان در جریان است. از سال ۲۰۰۱ میزان دستمزد اسمی كارگران آمریكایی ثابت مانده و دستمزد واقعی به میزان نصف بهره‌وری رشد داشته است.

در عوض مدیرانی كه در اجلاس جهانی اقتصاد در داووس سوئیس گردهم آمده‌اند، از رشد بی‌سابقه دستمزدهایشان بهره‌مند شده‌اند. اگر به ۲۰ سال پیش نظری بیافكنید، متوجه خواهید شد كه مجموع دستمزد یك مدیر آمریكایی نسبت به آن دوران كه ۴۰ برابر میانگین دستمزدها بود، هم اكنون به ۱۱۰ برابر میانگین دستمزدها رسیده است.

اینها همان روزهای شكوفایی كاپیتالیسم جهانی است. تلفیق تكنولوژی و یكپارچه‌سازی اقتصادی كه موجب تغییر شكل جهان شده است، عدم توازن در ثروت افراد را به بار آورده است. طی پنج سال گذشته جهان شاهد سریع‌ترین رشد اقتصادی از اوایل دهه ۷۰ میلادی تاكنون بوده است. هم اكنون در چین میزان تولید هر نفر نسبت به اوایل دهه ۹۰ میلادی چهار برابر شده است. میلیون‌ها نفر از مردم كشورهای در حال توسعه با پیوستن به نیروی كار جهان این شانس را یافته‌اند كه خود را از نكبت و فقر برهانند. میلیون‌ها نفر دیگر هم در انتظار پیوستن به آنها هستند. این روند شرایط را برای حفظ حرمت و كرامت انسانی مردم دنیای در حال توسعه بهبود می‌بخشد. اما در جهان ثروتمند، سهم دستمزد نیروی كار از تولید ناخالص داخلی به پایین‌ترین ركورد خود در تاریخ رسیده است.

این در شرایطی است كه سودها در حال افزایش است. به تازگی جنجالی به راه افتاده است بر سر اینكه آقای ناردلی و دوستانش در میان صد یا حتی هزار نفر از مدیران ارشد بهترین و بزرگ‌ترین سهم را از جهانی‌سازی به خود اختصاص داده‌اند. در همین زمان دیگران، یعنی نه فقط كارگران كارخانجات بلكه حتی مسوولان طبقه متوسط آنها نیز بی‌صبرانه در انتظار كاهش هزینه‌ها هستند. آنها به هیچ‌وجه از وضعیتشان راضی نیستند.

● ترس و نساجی

احتمال بروز ناآرامی بسیار زیاد است. استفان روچف اقتصاددان ارشد مورگان استنلی تعداد قوانین ضد چین را كه در كنگره آمریكا از سال ۲۰۰۵ تاكنون به تصویب رسیده است، ۲۷مورد برآورد كرد. موسسه جرمن مارشال فاند هم سال گذشته به نتیجه جدیدی رسید. اگرچه اغلب مردم هنوز می‌گویند با تجارت موافقند، اما بیش از نیمی از آمریكایی‌ها می‌خواهند از شركت‌های داخلی در برابر رقابت خارجی حمایت كنند حتی اگر این كار به قیمت كندشدن رشد اقتصادی تمام شود. برای اولین بار طی دهه گذشته نمایندگان كنگره آمریكا به افزایش حداقل دستمزدهای كاركنان دولت رای داد تا از شورش‌های احتمالی جلوگیری كند. حتی ژاپن هم به خاطر نابرابری احساس خطر می‌كند چون دستمزدهای بهتر و مشاغل همه به سوی چین سرازیر شده‌اند. اروپا سعی دارد تجارت با چین در زمینه منسوجات را «مدیریت» كند. برای چنین جو مسمومی چه باید كرد؟ اگر سرنوشت جهانی‌سازی بستگی به رای‌دهندگانی دارد كه مانند كارگران، دیگر امید هیچ سود و فایده‌ای را از آن ندارند، چقدر طول می‌كشد تا دمكراسی‌ها موانع بر سر راه تجارت را از میان بردارند؟ اگر همه ثروتمندان به اجلاسی كه توسط جامعه ثروتمندان تشكیل شده می‌روند و دیگر اقشار امكان شركت در آن را ندارند، آیا تولید‌كنندگان سرمایه مورد تهدید هستند؟

● آیا باید چین را سرزنش كنید یا كامپیوترتان را؟

مشكل تا حدودی به همه سرزنش‌هایی كه متوجه جهانی شدن است مربوط می‌شود. حتی تكنولوژی هم كه به خاطر امكانات جدیدش كمتر مورد سرزنش قرار گرفته، در حال نابود كردن مشاغل رده پایین و رده بالا است چون اتوماسیون در آن انجام شده است. شاید تكنولوژی نقش بیشتری را در توضیح برای نابرابری دستمزدها و رشد ضعیف دستمزدهای طبقه متوسط داشته باشد.

البته تفاوت‌هایی بین تكنولوژی و جهانی‌سازی وجود دارد. چون مردم اغلب تمایل دارند از پیشرفت‌های كامپیوتری استقبال كنند، اما در برابر خارجی‌ها اعتراض می‌كنند (خواه خارجیان رقیب آنها باشند خواه مهاجر). همین موضوع باعث می‌شود دفاع از تكنولوژی ساده‌تر از دفاع از جهانی‌سازی باشد.

برای اقتصاددانان بحث در مورد اینكه آیا تكنولوژی مسوول پیشی گرفتن عواید سرمایه نسبت به كار است یا جهانی‌سازی، موضوعی حیاتی، پیچیده و حل نشده باقی مانده است.

طرفداران یك مكتب كه جهانی‌سازی را مورد سرزنش قرار می‌دهند، می‌گویند كه افزایش شدید سود و دستمزد‌های پایین طبقه متوسط كه ظرف چندساله اخیر شاهد آن بوده‌ایم، از تبعات همیشگی تجارت هستند و این روند گریبانگیر همه كارگرانی كه از كشور‌های در حال توسعه به بازار كار وارد می‌شوند، خواهد شد. به علاوه در این مكتب اعتقاد بر آن است كه تكنولوژی برای كارگران كمك محسوب می‌شود چون میزان تولید، بهره‌وری و در نهایت دستمزد‌های آنها را افزایش می‌دهد. اما در برابر مكتب‌ دیگری وجود دارد كه طرفداران آن معتقدند تكنولوژی دستمزد‌ها را به سرعت افزایش نمی‌دهد و در عوض به نظر می‌رسد تكنولوژی اطلاعاتی را رونق می‌دهد كه باعث بازگشت سرمایه بیشتر می‌شود.

(كافی‌ است به این موضوع فكر كنید كه این روز‌ها قدرت كامپیوتر ارزش هر دلار را تا چه حد می‌تواند افزایش دهد). به علاوه مكتب دوم این سوال را مطرح می‌سازد كه آیا درآمد‌های دنیای‌غرب همچنان ثابت باقی می‌ماند. چون افزایش اخیر دستمزد‌ها در آمریكا و مطالبات دستمزد در اروپا و ژاین ممكن است آغازی باشد برای برهم زدن توازن و سنگینی كفه ترازو را از سود سرمایه به كفه دیگر ترازو یعنی دستمزد‌ها بكشاند. اما مساله این است كه حتی اگر مردم به عنوان كارگران و كاركنان دستمزد بیشتری بگیرند، به عنوان مصرف‌كنندگان، سرمایه‌گذاران و مستمری‌بگیران در آینده پول بیشتری از دست می‌دهند. به علاوه حمایت از مشاغل و دستمزد‌ها هم اقدامی كوتاه‌مدت خواهد بود چون به تدریج منجر به از بین رفتن رقابت‌پذیری شركت‌ها می‌شود. بنابراین هرچه تعداد افرادی كه از سوی جهانی شدن مورد تهدیدند بیشتر شود، كمتر احتمال دارد كه از مقاومت كشورشان در برابر جهانی‌سازی نفعی ببرند.

● محدودیت‌های توزیع مجدد

اگر حمایت از صنایع داخلی به بازندگان روند جهانی‌سازی كمكی نمی‌كند، آیا استفاده از نظام مالیاتی به آنها كمك می‌كند؟

برخی معتقدند توزیع مجدد پول از ثروتمندانی چون ناردلی به افراد كم‌درآمد نه تنها باعث می‌شود نابرابری در جامعه كمتر شود،‌ بلكه باعث حمایت اقشار متوسط از جهانی‌سازی می‌شود. اما واقعیت این است كه یك جامعه فعال و پویا كه سهم بیشتر درآمد در آن از عده‌ای به عده دیگر منتقل می‌شود، بهتر از جامعه‌ای منفعل و ثابت است.‌ اما اقتصادی كه از مزایای جهانی شدن بهره می‌گیرد، راحت‌تر می‌تواند برای همه هزینه‌های آن پول درآورد. اقتصاددانان و سیاستمداران و سیاستمدارانی كه در كوه‌های آلپ سوئیس در مجمع اقتصاد جهانی جمع شدند، باید از این بیشتر نگران اقشار كم‌درآمد باشند. اما در عین حال باید بیشتر از این هم به دفاع از فرآیندی می‌پرداختند كه فواید بسیاری دارد اگرچه كه گاهی برخی از تبعات آن ظالمانه به نظر برسد.

مترجم: شادی آذری