سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
اهداف والای ازدواج در اسلام
به مناسبت سالروز ازدواج دو گوهر یگانه عالم امیر المومنین و فاطمه زهرا (علیهما السلام)
اول ذی الحجه از مبارک ترین روزهای تاریخ اسلام است که ازدواج با برکت علی(ع) و زهرای مرضیه(س) ، دو شخصیت بی نظیر عالم امکان و دو خورشید درخشان جهان آفرینش را به خود دیده است . پیوندی سراسر نور و حکمت که به برکت آن ، نعمت یازده نور سرمدی تحقق یافت .
بی شک شایسته هر مسلمان و مومن راستین است که با چشمی باز و دلی روشن به نظاره وجود این انوار الهی نشسته و به نکته آموزی از زندگی آنان بپردازد .
در جهان مدرنیزه امروز که پیشرفت ها روز به روز بند بر پای انسانیت نهاده و دنیا به جای وسیله قرار گرفتن، مقصد و معبود گردیده است ، جای خالی الگو های الهی و نمونه های برگزیده حضرت حق در زندگی ما بیشتر احساس می شود که توجه بیشتر به دستورهای سازنده اسلام به عنوان راهکاری اساسی برای نجات از منجلاب های موجود را می طلبد .
از این رو و به بهانه این روز خجسته و عزیز ، نوشتار زیر که به طرح مسایلی پیرامون ازدواج و اهداف والای آن از منظر اسلام می پردازد ، تقدیم می گردد :
● اهداف والای ازدواج در اسلام
▪ خانه پاك
پاك و پاكیزه ماندن یك جوان ازدواج نکرده از فساد و افساد، امری غیر ممكن به نظر می رسد.
در چند ملیون مرد و زن، یافتن جوانی پاك، و انسانی باعفت و خوددار از گناه، بشرطی كه ازدواج نكرده باشند، مسئله ای مشكل به نظر می آید.
اگر جوانی را در پاكی و پاكیزگی ظاهر و باطن یافتیم، در حالی كه ازدواج نكرده باشد، باید بگوئیم او از اولیاء الهی است که همتی یوسف گونه دارد .
مرد بدون همسر، و زن بدون شوهر، در صورتی كه غرائز و شهوات آنان زنده است، و فشار غریزه و شهوت بر آنان سنگین است، جدای از فساد هر چند اندك، و بریده از مشكلات گوناگون روحی و خانوادگی و اجتماعی نیستند.
ازدواج، این حقیقت الهی و طبیعی، آسان كننده پاره ای از مشكلات و عاملی برای تداوم پاكی جوانان، و حفظ عفت و تقوای آنان است.
بنای یك خانه در جامعه در صورتی با سلامت و آرامش قرین می شود، كه مرد و زنی با تحقق دادن ازدواج و رعایت حقوق یكدیگر در آن زندگی كنند.
خانه مسلمان در هر سرزمینی كه هست باید پرتوی از وحی، و جلوه ای از یاد خدا، و محصولی از رفعت و بلندی و عظمت، و میوه ای از تسبیح حق در شب و روز باشد.
فی بُیُوت اَذِنَ الله اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فیهَا اسْمُهُ، یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الاْصالِ.[۱]
در خانه هائی كه خداوند اذن داده، كه بزرگ داشته شوند، و نام او در آنها یاد شود، و او را در آن خانه ها بامدادان و شبانگاهان به پاكی ستایند.
چنین خانه ای با چنان اوصافی خانه مؤمن است، كه طاعت و عبادت حق در آن رونق دارد، و امر الهی ازدواج در آن صورت گرفته، و مرد و زن آن خانه به تمام حقوق الهی و انسانی پای بند هستند.
آری قرآن مجید به ازدواج امر می كند، تا مشكلات مرد و زن با تحقّق این سنت تخفیف یابد، و دامن هر دو كه دامن رحمت و تربیت است از آسودگی و فساد سالم بماند، و مرد و زن با تشكیل زندگی، و همسوئی با یكدیگر خانه را محل ذكر خدا، و تسبیح حضرت حق كنند.
اهداف والای ازدواج در اسلام در جوّ چنین خانه ای مرد و زن بنده واقعی حق، و فرزندانشان میوه و ثمره فضیلت، و اعمال و رفتار و اخلاق و كردارشان جلوه ای از آداب الهی و سنن و روش انبیاء گرام حق است.
زن مؤمنه هنگامی كه با مرد مؤمن ازدواج می كند، و هر دوی آنها خود را موظّف به رعایت مسائل الهی می دانند، به عنوان دو یار مددكار، دو رفیق شفیق، دو دوست همدم، دو همراه و همراز و دو منبع ایمان، و دو استوانه عشق و محبت، فضای زندگی را از ورود مشكلات حفظ می كنند، و چون مشكلی پیش آید، به آسانی و سادگی آن را حلّ و فصل می نمایند، و با اسلحه صبر و حلم، و بردباری و حوصله به علاج درد برمی خیزند
بدترین مردمتنهائی و تنها زیستن، عزلت و كناره گیری از یار گرفتن موجب بسیاری از مشكلات، و باعث افسردگی و دل مردگی، و علت هیجانات روحی و عصبی، و مورث انواع بیماریهای روانی و بدنی است.
تنهائی انسان را در دریائی از خیالات، اوهام، افكار غیرمنطقی، و بیماریهای اخلاقی و روانی فرو می برد، و امواجی از مشكلات گوناگون را برای انسان به ارمغان می آورد.
قالَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه وآله وسلم): أَكْثَرُ أَهْلِ النّارِ الْعُزّابُ.[۲]
رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: اكثر اهل آتش در قیامت آنانی هستند كه از ازدواج و تشكیل خانواده امتناع كردند.
و نیز آن حضرت فرمود:
شِرارُ مَوْتاكُمُ الْعُزّابُ.[۳]
بدترین اموات شما عزب ها هستند.
و در كلامی عرشی و بیانی ملكوتی فرمود:
خِیارُ أُمَّتِیَ الْمُتأَهِّلُونَ وَ شِرارُ أُمَّتِیَ الْعُزّابُ.[۴]
بهترین امّت من زن داران و بدترین آنان عزبها هستند.
و نیز آن حضرت فرمود:
لَوْ خَرَجَ الْعُزّابُ مِنْ مَوْتاكُمْ إِلِی الدُّنْیا لَتَزَوَّجُوا.[۵]
اگر آنان كه عزب مردند به دنیا برگردند، حتماً ازدواج خواهند كرد.
و در حدیثی فرمود: خداوند مردی كه از زن گرفتن خودداری كند لعنت نموده.[۶]
تعبیر رسول باكرامت اسلام از آنان كه از ازدواج امتناع می كنند به اهل آتش، فرومایگان، برادران شیطان، اشرار، و لعنت شدگان، به خاطر این است كه روی گردانان از ازدواج به ناچار در فساد و افساد، و شیطنت، و گناه و معصیت، خواهند افتاد، و برای جامعه و خانواده ایجاد مزاحمت نموده، و باعث مشكلات فراوانی در تمام زوایای زندگی خواهند شد.
با توجه به آیات و روایات، و تجربه حیات، ازدواج انسان را كرامت و شرافت می دهد، از علل استحقاق عذاب الهی می رهاند، از پستی و فرومایگی حفظ می كند، از افتادن در بند شیطان مصون می دارد، و از اینكه آدمی منبع شرّ و فساد شود، و مورد لعنت حق قرار گیرد در امان می دارد، و این همه موجب راحتی و استراحت، آرامش و امنیت، پاكی و تقوا، و آسان شدن موارد زندگی و سبك شدن بار حیات می گردد، به همین خاطر در قرآن مجید بدینگونه به علّت تشریع ازدواج اشاره فرمود:
یُریدُ الله اَنْ یُخَفِّفَ عَنْكُمْ.[۷]
خداوند اراده فرموده برنامه زندگی را برای شما سهل و آسان نماید.
شكوفائی استعداددختر و پسر هنگامی كه بر اساس فطرت و طبیعت، و به پیروی از دستور حق و روش انبیاء الهی ازدواج كردند، و از پرتگاه عذاب الهی، و شرارت باطن، و بند خطرناك شیطان، و دچار شدن به لعنت خدا، كه همه و همه از اوصاف مرد و زن عزب است نجات پیدا كردند، و در سایه ازدواج به آرامش فكری، و امنیت باطنی دست یافتند، و بر مشكلات ناشی از عزب بودن فائق آمدند، و از درد سر تنها زیستن شفا گرفتند، و به محیطی الهی و ملكوتی رسـیدند، و زمینه تفكر صـحیح و آینده نگری برای آنان فراهم شد، و طغیان شهوات و غرائز فرو نشست، بدون تردید راه برای شكوفائی استعدادهای نهفته در باطن باز می شود، و بر درخت زندگی محصولات و ثمرات و نتائج عالی می نشیند.
بسیاری از رجال دانش، و مردان بزرگ، و دانشـمندان و علمای اسلامی پس از ازدواج راه صد ساله را یك شبه طی كردند، و در سایه ازدواج كه موجب آرامش و امنیّت خاطر آنان گردید به مقامات بلند و بزرگی از علم و دانش رسیدند، و در علم و تقوا، پاكی و كرامت و خدمت و عبادت زبانزد خاص و عام شدند.
در كتاب زندگانی آیت اللّه بروجردی در صفحه ۹۵ می خوانیم: در سال ۱۳۱۴ كه بیست و دو بهار عمر را پشت سر می گذاشت، پدرش نامه ای به وی نوشت، و او را به بروجرد احضار كرد، او گمان می كرد پدرش می خواهد او را برای ادامه تحصیل به نجف اشرف كه بزرگترین حوزه علمیه شیعه بود بفرستد، ولی پس از ورود و دیدار پدر و بستگان، مشاهده می كند كه به عكس انتظار وی، مقدمات ازدواج و تأهلش را فراهم كرده اند.
از این پیش آمد اندوهگین می شود، و چون پدرش متوجه می گردد و علت اندوه و تأثّر او را می پرسد می گوید: من با خاطر آسوده و جدیت بسیار سرگرم كسب علم بودم، ولی اكنون بیم آن دارم كه تأهل میان من و مقصودم حائل گردد، و مرا از تعقیب مقصود و نیل به هدف باز دارد.
پدر به وی می گوید: فرزند این را بدان كه اگر به دستور پدرت رفتار كنی امید است كه خداوند به تو توفیق دهد تا بتوانی به ترقّیات مهمّی كه در نظر داری نائل شوی، احتمال این را هم بده كه اگر ترتیب اثر به این آرزوی پدر ندهی، با همه جدیّتی كه در تحصیل داری بجائی نرسی!!
گفته پدر تأثیر به سزایی در وی می بخشد و او را از هر گونه تردید بیرون می آورد و سرانجام پس از ازدواج و اندكی توقف مجدداً به اصفهان برگشته پنج سال دیگر به تحصیل و تدریس علوم فنون مختلفه اهتمام میورزد.
همسر وفادار و هم كفو او در اصفهان آنچنان وسائل راحت و آرامش و امنیت آن مرد بزرگ را فراهم می آورد، و به عنوان یاری مهربان، معاونی شفیق، خدمتگزاری متین، دلسوزی مهربان، زمینه انواع ترقیات شوهر گرانمایه اش را تحقق می دهد، كه در آن پنج سالی كه در اصفهان با آن زن باكرامت می زیست از علوم و فنون متداول بهره ها گرفت، و چنان با نشاط و پشتكار مشغول تحصیل بوده كه بعضی شبها تا سپیده دم سرگرم مطالعه بوده است، بطوری كه خود آن بزرگ مرد بارها می فرمود، در مواقع بیكاری به حفظ قرآن مجید همت می گماشت و در نتیجه توانست در عرض مدتی كه در اصفهان بود از اوّل تا آخر سوره برائت راحفظ كند، و تا آخر عمر نیز آن را از حفظ داشت و پیوسته به حفظ و قرائت و مداومت آن اهتمام می ورزید
مرحوم علامه طباطبائی صاحب تفسیر قّیم المیزان، قسمتی از كمالات و ترقیات علمی و معنوی خود را مرهون همسر باكرامت خویش می دانستند.
آری ازدواج علت آرامش و امنیت، و زمینه تحقّق كمالات، و شكوفائی استعدادهاست.
كوشش برای خانه و خانواده عبادت استازدواج و همسرداری و توجه به امور فرزندان علاوه بر آثار مثبت دنیایی، ثمرات عجیب معنوی برای انسان دارد.
كار و كوشش مادی در جهت تأمین زن و فرزند، در فرهنگ پاك اسلام عبادتی بزرگ و مساوی با جهاد در راه خدا شمرده شده، تا جائی كه از معصوم روایت شده:
َالْكادُّ عَلی عِیالِهِ مِنْ حِلّ كَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّهِ.[۸]
آنكه برای تأمین خانواده اش زحمت می كشد، تا از حلال خدا نفقه آنان را فراهم كند، مانند مجاهد در راه خداست.
۱- نور/۳۶
۲- ازدواج در اسلام/۲۶.
۳- بحار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۱.
۴- همان .
۵- ازدواج در اسلام، ص ۲۷.
۶- همان.
۷- نساء/۲۸.
۸- بحار، ج ۱۰۱، ص ۷۲.
۹- بحار، ج ۱۰۱، ص ۷۳.
۱۰- بحار، ج ۵، ص ۱۵۷.
۱۱- الرحمان/ ۱۹.
۱۲- نور الثقلین، ج ۵، ص ۱۹۱، حدیث ۱۹.
۱۳- بحار، ج ۷۷، ص ۱۲۸، روایت ۳۲، باب ۶.
پایگاه استاد حسین انصاریان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست