پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
با محبت و شادمانی برای مهمانتان سنگ تمام بگذارید, نه با غذا
میهمانی رفتن و میهمانی دادن سنت مشترکی بین تمام فرهنگهاست. از قدیمالایام، ایرانیها به میهماننوازی شهره بودهاند اما امروز واقعیت چیز دیگری است و باید بگوییم که دیگر اینگونه نیست. امروز ایرانیها به دلیل سختیهایی که خودشان برای خودشان بهوجود آوردهاند میهمانگریز هستند.
امروزه دیگر میهمانی فرصتی برای خوشی و آرامش و گفتوگو و لذت بردن نیست چرا که این فرصت به یک تکلیف تبدیل شده است.
جشنهای عروسی که در سنت ایرانی حداقل ۲ شبانهروز برگزار میشد، امروز در ۲ ساعت برگزار میشود، ساعت ۸ تا ۱۰ شب از ما دعوت میشود که به عروسی برویم و سعی میکنیم ساعت ۳۰/۸ در تالار حاضر شویم و ساعت ۳۰/۹ هم خارج، یعنی فقط میرویم شامی میخوریم و تمام!
ما ایرانیها، اصول و قواعدی درباره میهمانی در فرهنگ خودمان داشتیم که امروز دیگران از این اصول استفاده میکنند ولی متاسفانه خودمان آنها را به دست فراموشی سپردهایم.
● میهمانی، فرصتی برای آموختن
آنقدر به خودمان سخت گرفتهایم که تا بشود تلاش میکنیم نه میهمانی بدهیم و نه میهمانی برویم؛ میهمانی دادن و میهمانی رفتنهای ما با جوامع دیگری که از آنها قدمت بیشتری داریم، بسیار متفاوت شده است.
میهمانی در ذات خودش برقراری ارتباط، اعتمادبهنفس، روابطاجتماعی، روحیه جمعی داشتن، اصلاحپذیری رفتار و انتقادپذیر شدن آدمها را دارد و به انسانها یاد میدهد چگونه با انسانهایی که همکیش، همفرهنگ، همفکر آنها نیستند، تعامل داشته باشند.
گاهی در یک خانواده ۲ فرزند اتاقخوابهای جداگانهای دارند اما با هم اختلاف دارند چون بچهها یاد نگرفتهاند هفتهای یک بار به میهمانی نرفتهاند یا میهمان به خانه آنها نیامده و حتی کسی اسباببازیهای آنها را به هم نریخته تا یاد بگیرند. جالب است بدانید همین اتفاق کوچک یعنی به هم ریختن اسباببازی بهوسیله میهمان، آستانه تحمل کودک و نوجوان را بالا میبرد.
نوجوانی که ۱۸ سال دارد اما هنوز هیچکس به اتاق خوابش نرفته و نتوانسته به وسایلش دست بزند، در زندگی آیندهاش با همسرش دچار مشکل خواهد شد.
میهمانی رفتن فرصتی برای آموختن است اما ما میهمانیها را خیلی تشریفاتی کرده و به محفلی برای به رخ کشیدن داشتههایمان تبدیل کردهایم. ما به میهمانی میرویم تا ببینیم قد و قواره و دارایی میزبان ما چقدر است. میهمانیهای امروز ما با گپ و گفت نیست، خشک و در بهترین حالت، محل بحث است.
قدیمالایام میگفتند به خانه فلانی میرویم و یک چیزی دور هم میخوریم، اما امروز چنین چیزی نیست و تنها چیزی که همراه خودمان به میهمانی میبریم، غم است و غر؛ میرویم که بگوییم که ما نداریم و اوضاع اقتصادی بد است. از راه که میرسیم، میگوییم آخ که چقدر ترافیک بود، چقدر هوا آلوده بود، خانه شما چقدر دور است، محله شما چقدر پرت است!
در فرهنگهای دیگر به محض اینکه به هم میرسند میگویند، بهبه! چه محله قدیمی خوبی دارید! چه هوایی!
● افراط در پذیرایی یعنی نداشتن اعتمادبهنفس
ممالک و جوامع توسعهیافته و انسانهایی که به ارزش میهمانی پی بردهاند به میهمانیهای کوچک و کوتاهمدت میروند و زودبهزود میهمانی میگیرند و اعلام میکنند که در این میهمانی هرکسی باخودش غذایش را بیاورد یا یک چیزی بیاورد و این باعث میشود که میزبان هم لذت ببرد.
امروز یکی از دلایل فراریبودن ما از میهمانیدادن، این است که میزبان شدن خیلی سخت است. میزبان شدن یعنی در خدمت تعدادی میهمان بودن، فقط غذا پختن و تدارک دیدن. خانم خانه باید مدام در آشپزخانه باشد و نتیجه این میشود که وقتی میهمانها میروند، خانم خانه میگوید:«آخیش، رفتند!»
چرا این جمله گفته میشود؟ به دلیل اینکه میزبان از میهمانیدادن لذت نبرده، امروز میهمانی دادنهایمان برای خودمان شده اذیت، برای میزبان شده اذیت و برای همسایهها هم شده اذیت.
تصور کنید همراه خانواده به یک میهمانی رفتهاید، میزبان در ابتدای ورود به شما خوشامد بگوید و بعد از آن به آشپزخانه برود تا انتهای میهمانی آن هم برای تدارک دیدن. حتما در آن شرایط احساس غریبی و خجالت میکنید، اذیت میشوید و سعی میکنید که دیگر به آنجا نروید.
آدمهایی که در میزبانی بیش از حد افراط میکنند و بیش از حد تکلف و تشریفات بهکار میگیرند، اعتمادبهنفس لازم ندارند. آنها داشتههایی ندارند که به میهمانشان از نظر اندیشه، تفکر، گفتار، خوشرویی، برخورد و دلربایی عرضه کنند بنابراین سعی میکنند به شکم او برسند.
من با قاطعیت میگویم اگر داشتههای معنوی ما زیاد باشد، رفتار و کردار، منش و شخصیتمان پربار باشد، میتوانیم با یک غذای مختصر از میهمان پذیرایی کنیم و میهمان هم از همنشینی با ما لذت خواهدبرد. اگر قرار است از میهمان پذیرایی کنم، با دل و با فکر و اندیشهمان میزبانی کنیم نه فقط به شکم او برسیم.
اگر اعتمادبهنفس داشته باشیم و میهمانمان را واقعا دوست داشته باشیم، کنار آنها مینشینیم و به گپ و گفت میپردازیم اما اینکه در تمام مدتی که میهمان در خانه ماست، در آشپزخانه باشیم، بیاحترامی است به او.
● زمان میهمانیها را کوتاه کنیم
برای اینکه از این وضعیت رهایی یابیم نباید بگوییم وقت نداریم، وقتی که امروز برای میهمانی رفتن نداریم فردا باید برای درمان افسردگی بگذاریم، اگر امروز برای یک میهمانی رفتن باید یکی، دو ساعت در ترافیک باشیم فردا باید برای درمان بیماریهای روحی و روانی دهها برابر این در مسیر مطب دکتر و بیمارستان بگذرانیم. یادمان باشد که هر چه از میهمانی رفتن حذر کنیم، فرزندان و خانواده ما دچار بن بستهای رفتاری میشوند بنابراین برای میهمانی رفتن وقت بگذارید.
● هدیه را فراموش نکنید
در فرهنگ اصیل ایرانی، هدیه دادن حتی هدیههای بسیار کوچک و ابتدایی، جایگاه خاصی داشت، امروز هم میتوان این سنت حسنه را زنده کرد و در میهمانیها به یکدیگر هدایای بسیار کوچک بدهیم اما متاسفانه امروز هدیه دادن باعث زحمت شده، یعنی آدمها با یکدیگر ارتباط برقرار نمیکنند چون از عهده هدیه دادن برنمیآیند. در حالی که در فرهنگ اصیل ایرانی و دین مبین اسلام بسیار بر هدیه دادن و هدیه گرفتن تاکید شده و گفته شده که دوستانتان را یاد کنید، حتی با هدیهای بسیار ناچیز. هدیه بدهید و از هدیه گرفتن خوشحال شوید و قدردانی کنید.
● سادگی و صمیمت را از خودمان شروع کنیم
یک سوال ساده، اگر بخواهید به میهمانی بروید، ترجیح میدهید به دیدن دوست یا خویشاوندی بروید که خانهای مجلل دارد و در یک فضای خشک و رسمی از شما با چند نوع غذا پذیرایی میکند یا به خانه دوست و خویشاوندی که روی باز دارد و خندان است و پذیرایی مختصری از شما میکند؟ بسیاری از شما مورد دوم را انتخاب میکنید و ترجیح میدهید با مورد اول سالی یکی، دو بار رفتوآمد داشته باشید و با مورد دوم حداقل ماهی یک بار.
بگذارید یادآوری کنم برای اینکه میزبانی شاد و با روی باز باشیم، باید از خودمان شروع کنیم، ما به دیگران چکار داریم که بگوییم فلانی سنگتمام گذاشته بود، من هم او را دعوت میکنم و برایش از نظر محبت، عشق، صفا و شادی سنگ تمام میگذارم! بعد ببینیم چه کسی برنده است! اگر به بچههای فامیل و به جوانترها بگوییم میهمانی کجا باشد، آنجایی را میخواهند که تجمل کمتر بوده، محبت بیشتر بوده و صمیمیت بیشتر بودهاست. برای این کار باید از خودمان شروع کنیم و دیگران را تغییر دهیم، خودمان تغییر کنیم دیگران هم تغییر میکنند.
بیایید بهخاطر دیگران زندگی نکنیم، بلکه برای خودمان و با دیگران زندگی کنیم.
ما به این دلیل که برای دیگران و به دلیل حرف دیگران زندگی میکنیم، عرصه را بر خودمان تنگ کردهایم و جالب است امروز در فرهنگهای دیگر میهمانیها هفتگی است و در فرهنگ ما میهمانیها در حال خلاصه شدن به عیدنوروز و عیدفطر! و در بقیه مواقع سال در حد سر زدنهای چند دقیقهای است که این برای جامعه خطرناک است. اگر جامعه به این سمت همچنان پیش برود در آینده افسردگی، گوشهنشینی، اعتمادبهنفش پایین که گریبان نسل آینده را خواهد گرفت.
● بر تلویزیون غلبه کنیم
یکی دیگر از مواردی که این روزها به وفور دیده میشود، این است که در میهمانیها، میهمان و میزبان ترجیح میدهند روبروی تلویزیون بنشینند و با هم سریال یا فیلمی ببینند اما برخی میزبانان آنقدر جذاب هستند و چیزهای شنیدنی برای گفتن دارند که انسان بودن با آنها را، به هر سریال و فیلمی ترجیح میدهد.
اینکه در طول میهمانی همه تلویزیون ببینند، به ضعف میزبان برمیگردد که نمیتواند فضایی ایجاد کنند که میهمانان از تلویزیون دست بکشند، نمیتوانید بگویید تلویزیون را خاموش کنید، ولی اگر برای بچههای فامیل جذابیتها و سرگرمیهایی داشته باشید، فضای شاد و بازی دستهجمعی ایجاد شود قطعا آن بازی و فضای شاد را به دیدن تلویزیون ترجیح میدهند.
ما باید این فرهنگ را به این صورت تغییر دهیم که اگر به میهمانی رفتید یا میزبان شدید، تلویزیون را خاموش نکنید بلکه فضایی ایجاد کنید که تلویزیون روشن برای خودش روشن بماند تا یکی از آنجا رد شود و خاموشش کند!
متاسفانه این مورد در بسیاری از خانوادهها هم اتفاق میافتد یعنی پدرومادر که از سرکار میآیند، با بچهها مینشینند و ۳-۲ ساعتی که با هم هستند، تلویزیون میبینند و بعد هر کسی به اتاق خواب خود میرود و میخوابد. اگر من میزبان، من پدر، من مادر بتوانم برنامههای جالبتر و مفیدتری از تلویزیون و رسانهها در آن میهمانی یا در جمع خانوادگی داشته باشم، دیگران به سمت من میآیند، بعد فضا صمیمی میشود و یادگیری بیشتر میشود چون تعامل وجوددارد.
هنوز هم دیر نشده، از خودمان شروع کنیم، هر یکی، دو هفته یکبار میهمانیهای ساده و خودمانی برگزار کنیم و در بین اقوام خودمان فرهنگسازی کنیم، با مهربانی و با صمیمیت از آنها پذیرایی کنیم و خانههایمان را به محفلهای شادی و آموختن تبدیل کنیم. بعد از مدتی خواهید دید که خویشاوندان، همسایهها و دوستان هر کدام سعی خواهند در این زمینه گوی سبقت را از ما بربایند و دیگر خبر چندانی از آن زرق و برقها و میهمانیهای طاقتفرسا برای میزبانان نخواهد بود.
● نگاه روانپزشک کودک و نوجوان
دکتر کتایون خوشابی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
بـچـه هـا در جـشـن سـالـم
والدین باید این نکته را در نظر داشته باشند که هر جایی برای حضور کودکان مناسب نیست بنابراین باید با توجه به ویژگیهای سنی و رفتاری کودکان در سنین مختلف، بررسی کنند آیا مجلسی که قرار است در آن حضور پیدا کنند، مناسب کودکان است یا خیر. خیلی وقتها والدین، کودک را به مجالسی میبرند که هیچ جذابیتی برایش ندارد و از او انتظار دارند که در تمام طول مدتی که در مجلس حضور دارند، ساکت بنشیند و مانند یک فرد بزرگسال رفتار کند (مانند مجالس ختم). این انتظار کاملا غیرعادی است و نباید اصرار داشته باشیم فرزندان را به اینگونه مراسم ببریم مگر اینکه حضورتان کوتاه باشد. زیرا حتی اگر قوانین مربوط به آن جشن یا مراسم را به فرزندتان گوشزد کنید، در بسیاری مواقع رعایت قوانین برای او آسان نیست. در هر سنی باید انتظار رفتار ویژه آن سن را از کودک داشته باشیم.
کودکان را در سنین زیر دبستان به مجالس ویژه بزرگسالان نبرید اما بعد از سن مدرسه که صبر و تحملشان بالاتر میرود، میتوان آنها را با یادآوری قوانین مراسم به این مجالس برد. اگر کودک نتوانست از این قوانین تبعیت کند و تذکرها بیفایده بوده، مراسم را ترک کنید. کودکان کوچکتر معمولا به حضور در جشنتولد علاقه زیادی دارند چه در مهدکودک برگزار شود چه در خانه، ولی یکی از مسایل مهمی که ممکن است با آن روبرو شوید این است که گاهی اجازه نمیدهند هدیهای که برای میزبان گرفته شده است، به وی داده شود. خیلی مهم است که کودک را عادت بدهید گاهی باید هدایایی برای کودکان همسن و سال آنها تهیه کنید و نباید با این کار مخالفت کنند. اگر قصد دارید به میهمانیای بروید که کودک یا کودکانی همسن و سال فرزند شما در آن حضور دارند، قبل از رفتن با کودک صحبت کنید تا هنگام تقسیم اسباببازیها یا استفاده نوبتی از آنها مشکلی پیش نیابد و با دیگران دعوا نکند.
کودکان باید قوانین بازی گروهی از جمله تقسیم اسباببازیها و رعایت نوبت در بازیها را یاد بگیرند. اگر فرزندتان در میهمانی رفتار درستی نداشت و با کودک دیگر سازگار نبود، قوانین بازیها را رعایت نکرد و اسباببازیها را فقط برای خود خواست، به او تذکر دهید و در صورتی که به تذکر گوش نداد، همراه فرزندتان از محیط خارج شوید. اگر چند بار این کار را انجام دهید، کودک یاد میگیرد هر جایی وارد میشود، باید قوانین آنجا را رعایت کند. یکی دیگر از مسایل مهم، مساله سلام کردن کودکان است. بیشتر کودکان سلام میکنند اما برای کودکانی که دیرجوش هستند و کودکانی که مدتی طول میکشد تا بتوانند خود را با محیط جدید وفق دهند،
سلام کردن کار بسیار سختی است. پیشنهاد میکنم فقط برای این گروه از کودکان ارفاقی در نظر بگیرید و آنها را برای گفتن سلام به هیچوجه تحتفشار قرار ندهید. یعنی با توجه به ویژگیهای سرشتی هر کودک، آدابی که در میهمانیها از آنها انتظار داریم، متفاوت است. والدین میتوانند از دیگر میهمانها بخواهند تا به کودک دیرجوششان زمان بدهند تا بتواند خود را با محیط سازگار و ارتباط برقرار کند
● نگاه روانشناس
دکتر عباسعلی الهیاری
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
جشن را چگونه برگزار کنیم؟
یکی از مهمترین ویژگیهای شخصیت سالم، شادکامی و سرزندگی و یکی از ابزارهای ایجاد شادی در جامعه، برگزاری جشنهای مختلف است. در کشور ما جشنهای مختلف ملی و مذهبیای برگزار میشود که باید بیش از پیش به آنها، بها دادهشود. اگر ظرفیت شادی و نشاط را در جامعه بالا ببریم، سلامت روانی جامعه افزایش مییابد و زمینه برای رشد توانمندیهای بالقوه افراد فراهم میشود. در حال حاضر، مردم جامعه دچار نوعی افسردگی و اندوه هستند. کافی است صبح که از منزل خارج میشوید به چهره افراد نگاه کنید؛ بیشتر افراد عبوس و غمگین هستند و اثری از لبخند و شادکامی در چهرهشان دیده نمیشود. جشن و شادیهای دستهجمعی بهویژه اگر جهتدار و هدفمند باشد مانند جشنهای ملی و مذهبی تا حد زیادی میتواند روحیه شادابی را به جامعه تزریق کند. انسان فطرتا اجتماعی است و به جمع نیاز دارد، بنابراین شادیهای گروهی و جمعی تاثیر بیشتری بر سلامت روان افراد خواهند داشت. برگزاری جشنها باعث تخلیه هیجانهای افراد میشود. اگر بستر سالم بروز عواطف و هیجانها ایجاد شود، این هیجانها، ناسالم بروز پیدا نمیکنند. در کشور ما اعیاد مذهبی زیادی وجود دارد اما آنقدر که ما در شهادت ائمهاطهار عزاداری میکنیم، در سالگرد تولد آنها، شادی نمیکنیم. توجه داشته باشید جشنها باید ویژگیهایی داشته باشند تا در سلامت روان موثر باشند:
▪ برگزاری جشنها باید هدفمند باشد یعنی براساس مبانی نظری قوی یا پیشینه اجتماعی و تاریخی و با هدف ایجاد شادی و تمدد اعصاب افراد.
▪ در جشنها باید سطوح مختلف سنی و تحصیلی افراد مدنظر قرار گیرد.
▪ جشنهای ملی و مذهبی باید به صورت مستمر برگزار شوند تا شادی و شادمانی نیز در جامعه ایجاد شود.
▪ هرچه سلامت روان افراد بیشتر باشد، احساس نوعدوستی نیز بیشتر میشود بنابراین این جشنها باید زمینه آزار و اذیت دیگران را فراهم نکند و بهگونهای برگزار شود که بتوانیم هم خودمان لذت ببریم و هم برای دیگران شاید بیافرینیم.
▪ برگزاری جشنها باید بتواند برای جوانان در جهت رشد و شکوفایی شخصیت سالم و سازنده، الگوسازی کند.
● نگاه رفتارشناس
دکتر مجید ابهری
استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
افزایش کارایی مغز با شرکت در جشنها
نشاط و شادی به عنوان دو فرآیند روانی و رفتاری، نقش عمدهای در افزایش روحیه و بالا بردن سلامت روان و جسم هر فرد دارند. جشنها و اعیاد دینی و ملی میتوانند بهانههای شادمانی باشند. در این روزها شادمانی روحی و روانی به مناسبت اعیاد شعبانیه در رفتار شهروندان و لبخند آنها هویدا میشود اما متاسفانه در سالهای اخیر، دولتی شدن برگزاری این جشنها آنها را محدود کرده است. درست به خاطر دارم وقتی در دوران ابتدایی تحصیل میکردم، برای آمدن نیمه شعبان یا اعیاد دیگر روزشماری میکردیم. از همسایهها و ساکنان محل پول جمعآوری میشد و هر کسی کوچه و خیابان محل سکونت خود را به بهترین نحو چراغانی میکرد. یکی از تفریحهای ما به عنوان افرادی که خانواده مذهبی داشتیم، مشارکت در برگزاری این جشنها و حضور در آنها بود اما این روزها با دولتی شدن چراغانی و آذینبندی شهرها و کوچه و خیابانها، از آن شور و هیجان کمتر اثری دیده میشود و شهرداری به عنوان متولی زیباسازی شهر، میدانها و خیابانها را آذینبندی میکند. هرچند در محلههایی از تهران هنوز هم آثار کمرنگی از مشارکتهای مردمی دیده میشود و در شهرهای کوچک و روستاها، هنوز میتوان برگزاری مردمی جشنها را دید.
اصولا کارایی مغز انسان هنگام شادی افزایش مییابد. با ترشح دوپامین و سرتونین در مغز هنگام شادی و نشاط، وجد و سرور به فرد دست میدهد و یکی از علل افسردگی نیز کمبود ترشح این دو ماده در مغز است. ذکر این موضوع ضروری است که اقدامهایی مانند چراغانی، آذینبندی، آتشافروزی و اجرای موسیقی، سرود و موزیک در میدانها بیشترین اثر خود را روی کودکان و نوجوانان دارد زیرا آنها باید تفاوت و فلسفه این روزها را با اوقات دیگر بدانند و با شخصیت و منش انسان متولد شده در این روزها آشنا شوند. اقدامهایی مانند برگزاری مسابقههای محلی، میهمانیهای خانوادگی و جشن و سرور باعث افزایش نشاط اجتماعی و رفاه روحی میشود و حتی تا مدتها پس از مشارکت در اینگونه جشنها و مراسم آثار شادمانی و وجد در روحیه فرد میماند. این وجد و سرور روحی باعث افزایش کارایی و تنظیم عملکرد سیستم آنی مغز میشود.
● نگاه متخصص تغذیه
دکتر سید مسعود کیمیاگر
متخصص تغذیه، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
بهترین نوشابه برای مهمانی و جشن ایرانی آب یا دوغ است
در جشنهای مذهبی و میهمانیهای خانوادگی، پذیرایی از میهمانان با غذای اصلی، نوشیدنیها، میوهها و... انجام میشود. متاسفانه غذاهایی که در جشنها و میهمانیها سرو میشود، عمدتا پلو و خورشهای پرچرب است زیرا این تلقی وجود دارد که هرچه غذا چربتر باشد، لذیذتر و
خوش طعمتر است! میزبان میتواند در تهیه یک غذای سالم و خوش طعم برای میهمانان که از طیفهای سنی مختلف هستند و میانسالان و به ویژه سالمندان که باید غذاهای کمچرب مصرف کنند، از روغن کمتری برای طبخ استفاده کند. متاسفانه در جشنها و میهمانیهای بیشتر ایرانیها، استفاده از میوههای کمکالری مانند موز رواج دارد. هر چند پتاسیم این میوه بالاست اما در مقایسه با سایر میوهها خیلی کمویتامین و کمکالری است. توصیه میکنم برای پذیرانی از میهمانان خود، میوههای پرکالری را انتخاب کنید. بهترین و سالمترین نوشابه برای جشنها و میهمانیهای ایرانی آب یا دوغ است بنابراین وجود نوشابه سر سفره یا میز غذا واجب و لازم نیست. در واقع نوشابه، نوشیدنی مناسب غذاهای ایرانی نیست و در کنار غذاهایی چون چلوخورش نوشیدن نوشابه هیچ لزومی ندارد.
اما دو نکته مهم بهداشتی در برگزاری جشنها و میهمانیها ؛ خوشبختانه استفاده از ظروف یکبار مصرف تا حدودی مشکلات بهداشتی را برطرف کرده اما لیوانهای یکبار مصرف، مناسب نوشیدنیهای گرم نیستند زیرا بخشی از جداره پلاستیک لیوان، مواد را در خود حل میکند و برای سلامت بسیار مضر است. اگر پذیراییها به صورت گروهی یا هیاتی است، سفرهها باید باریک و به اندازه ۷۰ سانتیمتر باشند. افرادی که غذاها را در سفرههای اینچنینی میگذارند، به هیچ وجه نباید پای خود را در سفره بگذارند.
● نگاه فوق تخصص ایمونولوژی و آلرژی
دکتر لیدا عطارد
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
بوییـدنیها در جشـن سالـم
در جشنها و میهمانیهای مختلف، ممکن است با انواع بوی عطر و ادکلن میهمانها، بوی اسپند و عود، بوی غذاها و افشانههای خوشبوکننده هوا، برف شادی و دود ناشی از سیگار و دستگاههای رقص نور و همزمان خروج دود تزئینی مواجه شوید. مهمترین و آسیبزاترین این دودها، دود سیگار است که بسیار تحریککننده و جزو مهمترین محرکهاست و میتواند باعث تنگی راههای هوایی، سرفه، تنگی نفس و آزار و اذیت میهمانها شود. این حالت میتواند در مورد سایر بوها و دودها مانند دود اسپند و عود نیز به وجود بیاید و بهخصوص افراد مبتلا به آسم را دچار مشکل کند. اگر قرار است میهمانی در فضای بسته برگزار شود، یک تهویه مناسب لازم است تا هوا در فضا جریان داشته باشد و انواع دود و بوها از خانه خارج شود. این کار میتواند با بازکردن در و پنجرهها، روشنکردن کولر، فن و هود و در صورت امکان، دستگاههای تصفیه هوا انجام شود. توصیه من به افرادی که به این بوها حساسیت دارند این است که مستقیم در معرض این مواد قرار نگیرند و تا جایی که میتوانند در فضای باز قرار بگیرند.
افراد مبتلا به آسم باید همیشه و همه جا داروهای خود را همراه داشته باشند زیرا احتمال دارد در این قبیل میهمانیها، با در معرض قرارگرفتن این مواد دچار حمله آسم شوند. به میزبانها هم توصیه میکنم اگر میخواهند میهمانیهای بزرگ برگزار کنند و از بیماریهای تنفسی همه میهمانان خود مطلع نیستند، رعایت حال همه میهمانان را بکنند و از روشنکردن دستگاههای تولید دود، دودکردن اسپند وعود و... صرفنظر کنند و از میهمانها بخواهند در فضای بسته سیگار نکشند.
نگاه متخصص گوش و حلق و بینی
دکتر بابک ساعدی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
شـنـیـدنـیهـا در جـشـن سـالــم
درواقع آستانهای از صدا را که برای گوش مجاز میدانند با معیار دسیبل که یک معیار لگاریتمی است، ۷۰ دسیبل در نظر میگیرند. هرگاه صداهای اطراف ما از این حد بیشتر شود، به صورت حاد یا مزمن روی افراد تاثیر میگذارد. نوع حاد این مشکل بیشتر در جشنهای پرسروصدا و شلوغ که صدای بلندگوها یا موسیقی یا هر صدای دیگری از حد مجاز بلندتر باشد، ایجاد میشود. این صداها اثری روی گوش میگذارند که ما به آن «کاهش شنوایی» یا
«کری موقت» میگوییم. در «کری موقت» وقتی فرد صدای بلندی میشنود، پس از مدتی احساس میکند دیگر شنوایی ندارد و صداهای اطرافش را به خوبی نمیشنود. به تعبیری دیگر دچار کیپی گوش میشود. این مساله فرد را در معرض خطر کاهش شنوایی قرار میدهد.
به عبارت دیگر اگر در محیط پرسروصدایی قرار گرفتید و بعد احساس کردید گوشهایتان کیپ شده است، زنگ خطری است برای اینکه بدانیم اگر دوباره در معرض صدای بلند قرار بگیریم، بهطور دایمی شنوایی خود را از دست می دهیم. این مساله در افرادی که از بیماریهای گوش رنج میبرند، دچار کاهش شنوایی هستند، گوشهای حساسی دارند و... بیشتر اتفاق میافتد بنابراین هر فردی که این تجربه را قبلا داشته است مانند قرارگرفتن مستقیم و نزدیک در کنار بلندگوها و اکوها، افرادی که در میدان تیر حضور داشتهاند و تا مدتی شنواییشان مختل شده بوده است و... باید به خاطر بسپارند که اگر دوباره در معرض این تجربه قرار بگیرند ممکن است دچار کاهش شنوایی دایمی شوند. توجه داشته باشید که صداهای بلندتر از ۷۰ دسیبل برای همه افراد خطرناک است و فرقی بین کودکان و سالمندان نیست، حتی یک جنین از زمانی که در رحم مادر است، شنوایی دارد و صدای بلند ممکن است باعث کاهش شنوایی و استرس و مسایل و مشکلات درازمدت او شود.
آستانه شنوایی در کودکان خیلی بهتر از بزرگسالان است و کودکان سلولهای شنوایی بیشتری دارند ولی اگر در شرایط ذکرشده قرار بگیرند و دچار کاهش شنوایی هر چند جزئی حتی در یک گوش هم بشوند، دچار افت تحصیلی و حتی از دستدادن یک مقطع تحصیلی میشوند. کاهش شنوایی در کودکان به دلیل تاثیر آن بر رشد هوشیشان، اهمیت زیادی دارد. بنابراین اگر به هر دلیلی در معرض صداهای بلند قرار گرفتید، بهترین کار این است که از محیط شلوغ و پرسروصدا خارج شوید و در محیط آرامی قرار بگیرید. سعی کنید هیچگونه تنش عصبی و صوتی برایتان ایجاد نشود. اگر حالت کیپی گوش و افت شنوایی بیشتر از ۲۴ ساعت طول کشید و همزمان دچار درد گوش، خونریزی از گوش و کاهش شنوایی بیش از حد شدید، هر چه سریعتر به یک متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه کنید تا سنجش شنوایی برایتان انجام شود.
دکتر علی شاهحسینی
دکترای مدیریت برنامهریزی، مدرس دانشگاه آزاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست