جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
یک ثانیه غفلت، یکعمر پشیمانی
قبل از اینکه مطلب را بخوانید، اجازه بدهید یک قصه کاملا واقعی را برایتان نقل کنم....
دستبردار نبود و هرچه دیگران اصرار میکردند که فردا را بیخیال کار و کارگاه و کارگرها شود گوشاش بدهکار نبود. البته دیگران نه عصبانی میشدند و نه زیر لب غرغر میکردند چون رضا را خوب میشناختند و حرفاش یکی بود. برنامهریزیاش درست بود. چند بار به همه توضیح داد که فردا لزومی ندارد مرخصی بگیرد. اول وقت بیدار میشود. شیرینی و میوه را میگیرد. عروس را تا آرایشگاه میرساند و ظرف ۵، ۶ ساعتی که عروس زیر دست آرایشگر است، به کارهایش میرسد. تازه فردا که روز عروسی نبود و فقط قرار بود آخر شب فامیلهای نزدیک دور همدیگر جمع شوند و مراسم سنتی حنابندان بگیرند... بعد ۲ ساعت بحث، حرف عروس همه را ساکت کرد: «رضا خودش خوب میداند چهطور برنامهریزی کند. بگذارید به کارهایش برسد و با خیال راحت پنجشنبه و جمعه را در خانه خودش بگذراند.»
صبح، همان شد که رضا گفت؛ شیرینیها گرفته شد، میوهها نه تنها خریداری شدند که شسته شدند. رضا واقعا شگفتانگیز بود و به قول پدربزرگ، از آن جوانهای قدیم بود که وقتی دست روی شانهشان میزدی حتما گرد و خاک بلند میشد. عروس هم به آرایشگاه رسید و از ماشین که پیاده شد سرش را از پنجره داخل آورد: «دیر نکنی، آقای داماد!»
رضا خندید، حرکت کرد، کارگاه ۲۰۰، ۳۰۰ متری شهر بود، با سرویس راهی شد. کارگرها از دیدن شاهداماد خندهشان گرفت. به افتخارش کف مرتبی زدند و شروع کردند به سر به سر گذاشتن که: «چرا آمدی؟ نکند پشیمان شدی؟ نکند عروس پشیمان شده؟ امروز هم نتوانستی دست از پول بکشی و ... » ساعت نزدیک ۲ بود. دیگر باید میرفت تا به عروسی میرسید. حتما هم باید سر وقت میرسید تا بهانه به دست دیگران ندهد. سوار سرویس اداره شد. سرویس مینیبوسی بود که سرعت کمی داشت. رضا مدام به ساعت نگاه میکرد... دیگر داشت دلاش شور میزد که حتما دیر میرسد. از پنجره جاده را نگاه کرد. کمی نزدیک مینیبوس، تاکسی در حال حرکت بود، به سرش زد پیاده شود، دربست بگیرد و زودتر برسد. راننده کمکم به کنار جاده آمد. رضا پیاده شد تا به لاین دیگر برود...
ساعت نزدیک ۵ بود، عروس آماده بود و خبری از داماد نبود، باز هم صبر کرد، اما نه... خبری نشد، عروس با ناراحتی و کمی دلشوره آژانسی گرفت و راهی خانهشان شد، خانهای که تازه خریده بودند، خانهای پر از وسایل تازه و جدید، خانهای در انتظار یک زن و شوهر خوشبخت، کلید را به در انداخت، با خودش گفت: «شاید رضا آمده خانه و خوابیده!» با این خیال تمام خانه ۵۰ متریشان را گشت. نه! رضا نیامده بود، ساعت نزدیک ۶ بود که تلفن زنگ زد...
رضا دستی برای تاکسی تکان داد. بچهها هم از داخل مینیبوس، راننده را باخبر کردند که بایستد، رضا پیاده شده و صدای فریاد همه جاده را گرفت...
شاید بارها و بارها برای خراب شدن کاری یا برنامهای گفته باشید عروسیمان، عزا شد! اما این بار واقعا یک عروسی عزا شد. رضا هیچوقت به عروس نرسید؛ چرا که ماشینی او را به آسمان پرت کرد. آن هم در روز روشن. وقتی که راننده در آسمان هفتم خواب خود هم فرمان به دست داشت و هم رانندگی میکرد.
باور کنید به همین راحتی یک زندگی از هم پاشید و یک عروسی تبدیل به عزا شد.
این ماشین خطرناک
نمیدانم ضربالمثلها و سخنان نغز را چهقدر قبول دارید اما گاهی میبینی همین جملات کوتاه از عمق یک تجربه سنگین بیرون آمدهاند. مثلا همین جمله «یک لحظه غفلت، یک عمر پشیمانی». در زندگی امروز خیلی از ما پشت فرمان مینشینیم، خیلی از ما گواهینامه داریم و البته و متاسفانه به خطرات این کار آگاه نیستیم. خطراتی که نه تنها میتواند جان دیگری را بگیرد، بلکه میتواند تا آخر عمر برای خودمان پشیمانی به بار بیاورد، ما را گوشه زندان بیندازد و آسایش را از ما و خانوادهمان بگیرد. نفس عمیق این هفته با داستانی تلخ شروع شد تا شاید تلنگری باشد برای همه ما که کارهای بسیار خطرناک هنگام رانندگی انجام میدهیم، بیآنکه به آن واقف باشیم. لطفا کمی به این نکتهها که در ادامه میآید، دقت کنید.
سارا جمالآبادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست