چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

بیژن الهی شاعری که در سکوت زیست و در سکوت درگذشت


بیژن الهی شاعری که در سکوت زیست و در سکوت درگذشت

شعر الهی چند ویژگی دارد که او را از شاعران صد سال اخیر متمایز می کند اگر نیما را بنیانگذار شعر نو بدانیم, بیژن الهی بنیانگذار موج نو است پس به همان نحو که نیما در شعر نو مفاهیم جدید را بنیان نهاد و در شعر و نظرش نو آوری کرد, بیژن الهی هم موج نو مستقر کرد

شعر الهی چند ویژگی دارد که او را از شاعران صد سال اخیر متمایز می‌کند. اگر نیما را بنیانگذار شعر نو بدانیم، بیژن الهی بنیانگذار موج نو است. پس به همان نحو که نیما در شعر نو مفاهیم جدید را بنیان نهاد و در شعر و نظرش نو آوری کرد، بیژن الهی هم موج نو مستقر کرد.

بیژن الهی، شاعر و مترجم از دنیا رفت. فقط می‌شد گریه کرد. بیژن الهی؛ جوانی، نشاط، تحرک، خلاقیت و همه‌ی ویژگی‌های جوانی را داشت جز آزار...

مسعود کیمیایی درباره‌ی او می‌گوید: بیژن الهی شایسته‌ترین شاعر در ادامه‌ی حرکت موج نو بود. ولی متاسفانه به هر دلیل که برای من روشن نیست و لااقل در ظاهر چنین است، شعر در حاشیه‌ی زندگی بیژن الهی قرار داشت؛ به طوری که هرگز کتابی از او منتشر نشد...

شمس لنگرودی هم درباره‌اش گفت: یکی از غم‌انگیزترین وجوه کار مطبوعات این است که بعداز مرگ هر شاعر و نویسنده‌ای می‌روی سراغش. این مسئله به این می‌ماند که بر سفره‌ای مهمان می‌شوی که نمی‌تواند دیگر از تو پذیرایی کند. خبرنگار، میهمان سفره‌ی مرگ است. هرچند شعر و زندگی بیژن الهی درست به اندازه‌ی میهمان این سفره شدن، شگفت‌انگیز است. تصمیمات غریب او در زندگی شخصی‌اش، استعداد او در ترجمه و تاثیر شعرهای اندک شمار او در مجلات بر شاعران هم نسلش را علاوه کنید به اینکه هیچکس علت غیبت شاعر بااستعداد و زبان‌دانی چون او را از فضای ادبی، هرگز ندانست.

دیروز، یکشنبه، مراسم خاکسپاری او در روستایی کم جمعیت به نام خشکور از توابع مرزن آباد در جاده‌ی چالوس برگزار شد. می‌گویند وصیت شاعر بر این بوده است.

بیژن الهی، در ۱۶ تیر ماه ۱۳۲۴ در خانواده‌ای متمول در تهران زاده شد. می‌گویند درپی اعتراض به تصمیم مستبدانه‌ی خانواده‌اش که بر تحصیل او در مهندسی یا پزشکی اصرار داشتند، برگه‌های امتحانات پایانی خود را در دبیرستان البرز، سفید تحویل داد. این اعتصاب تاثیر عجیبی بر زندگی و خانواده‌ی او گذاشت.

بهرام اردبیلی درباره‌ی این تصمیم او نوشته است: بعداز این تصمیم او حتی پول سیگار او را نیز جیره‌بندی کرده بودند. اما اصرار او به ایستادن دربرابر استبداد خانواده‌اش موجب رشد و پیشرفت او شد. او پس از مدتی بر چند زبان مسلط شد.

الهی، اولین شعر خود را در شماره‌ی دوم جنگ طرفه منتشر کرد. پس از مدتی اشراف او به شعر غرب و نیز مطالعاتش در ادب کلاسیک فارسی به استعداد او علاوه شد و این امکان را برایش فراهم آورد که ظرفیت‌هایی فراموش نشدنی در زبان شعر فارسی به وجود آورد. این در حالی بود که او در نقاشی نیز با استعداد بود. الهی در نوجوانی در خانه‌ای در چهار راه حسن آباد، به کلاس‌های جواد حمیدی می‌رفت. او با حمیدی از اشتیاق خود به تحصیل نقاشی در بوزار فرانسه می‌گوید. حمیدی تشویقش می‌کند آثار نقاشی خود را برای بی‌ینالی در فرانسه بفرستد، می‌فرستد و سه کار او انتخاب می‌شود. الهی جوان، پس از چندی به شکل شگفتی؛ جهان نقاشی را به‌عنوان یک نقاش رها می‌کند. نوشته‌اند که یکی از علل انزوای او نیز، شبیه به علت این تصمیمش، روی آوردن به امور باطنی بوده است. البته، دید نقاشانه‌ی او درکنار مطالعات او و آشنایی‌اش با ادبیات غرب، موجب ایجاد فضای جدید در شعر او شد که به سرعت توسط شاعران پیشرو در دهه‌ی ۴۰ از او گرفته شد و در آثار متعددی متبلور شد. البته اگر این جریان را در شعر فارسی در دهه‌ی ۴۰، آن طور که نامیده‌اند، موج نو بدانیم، آن وقت مسئله به لحاظ انتقادی جای شرح و بحث بسیار خواهد داشت.

در هر حال، همگان بر تاثیر انکار نشدنی بیژن الهی بر موج نو و تاحدودی، شعر حجم، اتفاق نظر دارند. علت تاثیر شعر بیژن الهی را بر شاعران آن دهه باید در نو آوری‌های زبانی، تصویری و لحن شعر او دانست. شعر او پر از تصویرهایی سورئال بود که در زبانی نو اجرا می‌شد. فضاسازی شعر او البته در قرائتی انتقادی ریشه در شطحیات ادب کلاسیک فارسی داشت. از دیگر خصوصیات شعر الهی این بود که با آوردن لغات عامیان درکنار ظرفیت‌های کهن ادبیات فارسی بافت متنی جدیدی به وجود آورده است. درباره‌ی او نوشته‌اند، اهمیت کار الهی این بود که در دهه‌ی ۴۰ که همه‌ی شاعران موج نو خلاف قاعده شعر می‌سرودند، دانش او منجر به نوعی قاعده‌افزایی در شعر موج نو شد. بیژن الهی در چند دهه‌ی آخر عمر خود به ندرت در مجامع ادبی ظاهر شد. نیز، جز “علف ایام” یا “برگ ایام” که درمورد انتشار آن نیز میان اهالی جدی شعر مدرن، اختلاف وجود دارد، از او کتابی در دست نیست.

به بهانه‌ی بزرگداشت یاد و شعر بیژن الهی، به سراغ ح. هاتف، شاعر رفتیم. او ازجمله کسانی است که شعر بیژن الهی را خوب می‌شناسند. هاتف می‌گوید: الهی چند ویژگی دارد که او را از بسیاری از شاعران صد سال اخیر متمایز می‌کند. اگر نیما را بنیانگذار شعر نو بدانیم، بیژن الهی بنیانگذار موج نو است. ممکن است کسانی بگویند پیش از الهی این احمدرضا احمدی بود، که جریان موج نو را ایجاد کرد، اما بهتر است بدانیم پیش از نیما هم شمس کسمایی و تقی رفعت و دیگران، تجربیاتی در عرصه‌ی شعر نو داشته‌اند. به همان نحو که نیما در شعر نو مفاهیم جدید را بنیان نهاد و در شعر و نظرش نو آوری کرد، بیژن الهی هم موج نو مستقر کرد.

هاتف در توصیف ویژگی‌های شعر الهی گفت: نخستین ویژگی شعر او تقطیع است. او تنها شاعری است که در میان موج نویی‌ها به تقطیع، نگاهی ارگانیک دارد. الهی از خط تیره، علامت تعجب، ویرگول و دو نقطه بند و دیگر علائم سجاوندی استفاده‌های عجیبی در تقطیع کرده است. او با این نشانه‌ها معنا ساخته است.

هاتف با اشاره به اینکه از دیگر ویژگی‌های فم در شعر الهی چینش عمودی و پلکانی شعر است، ادامه داد: مسئله‌ی راست چین و چپ چین کردن واژه‌ها در شکل بیرونی کار، فونت‌ها و سیاه شدن برخی کلمات را اول بار الهی وارد شعر فارسی کرده است.

او افزود: مسئله‌ی دیگر تصاویر شعر الهی است. او از انواع تمهیدات برای تصویرپردازی استفاده کرده است و این کار را بسیار ماهرانه انجام داده است. برای نمونه او از تکنیک‌های ادبیات مدرن غرب درکنار صنایع ادبی کلاسیک برای تصویرپردازی بهره برده است.

هاتف؛ زبان شعر الهی را زبان بسیار منحصربفردی دانست و گفت: او درعین اینکه از زبان محاوره استفاده کرده است؛ به شدت وامدار ادب کلاسیک است و این وامداری را کمتر شاعری در شعر مدرن ما داشته است.

هاتف درباره‌ی انزوای الهی گفت: همین تعداد شعر و ترجمه‌ای که از او باقی مانده، کافی است تا میزان خلاقیت او را بسنجیم.

وی درباره‌ی آثار منتشر شده‌ی زنده‌یاد بیژن الهی گفت: چند شعر مهم او از قبیل اقاقی، در سه دفتر شعر روزن در اواخر دهه‌ی چهل منتشر شد. الهی در دو دفتر “شعر دیگر” نیز اشعاری مانند مقامه منتشر کرده است. او علاوه بر چاپ چند شعر در مجله‌ی بیدار که زیرنظر محمدطاهر نوکنده در آلمان منتشر می‌شد، ترجمه‌ی شعر “رن” اثر فردریش هولدرلین و بخشی از ترجمه‌اش از “در جست و جوی زمان از دست رفته”‌ی پروست را نیز، در آن مجله به چاپ سپرده است.

هاتف ادامه داد: در دهه‌ی ۵۰ نیز در مجله‌ی تماشا چند شعر از الهی منتشر شد. او مطابق شنیده‌ها دست کم چهار زبان رابه خوبی می‌دانست. گفتنی است الهی؛ ترجمه‌های از شطحیات حلاج، “ساحت جوانی” اثر هانری میشو و“اشراق‌های” آرتور رمبو نیز داشته است.