دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
چهره کبود منفورترین حلال دنیا
از بدو پیدایش انسان بر روی کره زمین، همواره زنان و مردان، با تشکیل کانونی به نام خانواده، عمری را در کنار هم گذرانده و فرزندانی در دامان پر مهر خود پرورش داده و از این جهان رخت بربستهاند. در یک نگاه ظاهری متوجه میشویم که عناصر اصلی تشکیل دهنده خانواده، یک زن و یک مرد است که مطابق آداب و رسوم اجتماعی خویش با یکدیگر پیوند زناشویی بستهاند و بعد فرزند یا فرزندانی بر جمع آنها افزوده شده است.
شاید بتوان در یک تقسیمبندی کلی زندگی انسان را به دو بخش اساسی تقسیم کرد. این دو بخش شامل دوران مجردی و دوران متاهلی است. متاهل کسی است که ضمن تعهد به شخصی دیگر و پایبندی به پیوند بین خود و او در قبال آن شخص وظایف و حقوقی را بر عهده دارد. ازدواج مرز جداکننده مجردی از متاهلی است.
در هر حال چه ازدواج را پیوند میان دو روح تلقی کنیم و چه آن را صرفا قراردادی اجتماعی بدانیم، دارای تاثیرات اساسی در زندگی فرد و اجتماع است. اساسیترین و آشکارترین کارکرد ازدواج بقای نسل است و علاوه بر آن کارکردهای دیگری نیز بر آن مترتب است. طبیعیترین شکل خانواده همین است که هیچ عاملی جز مرگ نتواند پیوند زناشویی را بگسلد و میان زن و شوهر جدایی بیفکند. اگر ازدواج را قراردادی بین دو شخص برای زندگی مشترک بدانیم، این قرارداد همواره دایم نیست و گاهی بنا به دلایلی فسخ میشود. جریان فسخ قرارداد بین یک زوج را اصطلاحا طلاق میگویند.
هیچ دختری در آغاز زندگی و در پای سفره عقد تصور نمیکند که ممکن است روزی مشکلات چنان بر او غلبه کند و شرایطی بر او تحمیل شود تا دادخواست طلاق داده و به زندگی مشترکش پایان دهد.
طلاق، احساس باخت و بازنده بودن در ارتباط زناشویی است که طرفین آن برای رهایی از این احساس، اقدام به جدایی میکنند.اما گاهی طلاق، تنها راه منطقی، برای حل مشکل به نظر میرسد. آنچه دارای اهمیت است، نگرش متفاوت افراد جامعه، نسبت به این پدیده است.
طلاق دلایل گوناگونی دارد. این دلایل متناسب با موقعیت، طبقه و جایگاه اجتماعی زوجین متفاوت است. شناخت عوامل موثر در شکل گیری این پدیده، در کنترل و کاهش آن نقش بسزایی خواهد داشت.
● عوامل موثر در طلاق
به گفته کارشناسان ازدواجهایی که در آنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق ترند و کمتر به طلاق میانجامند. تشابهاتی مانند طبقه اجتماعی، سطح تحصیلات، سطح هوش، هم نژاد بودن، دین مشابه داشتن، هم زبان بودن و...، یک ازدواج موفق را رقم میزند. ازدواجی که با تشابه نژادی زبانی روانی واجتماعی صورت بگیرد ازدواجی موفقیت آمیز است.
تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی؛ معمولا دیدگاههای مختلفی را به وجود میآورد. البته اگر دو نفر، آناندازه از آگاهی لازم برخوردار باشند که این تفاوتها را به رسمیت بشناسند ازدواجشان منعی ندارد.
دکتر آقاجانی (جامعه شناس)،معتقد است: طلاق به عنوان مساله اجتماعی یکی از مهمترین پدیدههای حیات انسانی است. میتوان گفت کمتر پدیده اجتماعی به پیچیدگی طلاق وجود دارد. علل و عوامل طلاق متفاوتند و این علل و عوامل یا در لایههای عمیق اجتماعی قرار دارند یا در لایههای ظاهری. اما باید توجه داشت که درک،فهم و تفسیر لایههای عمقی کار پیچیدهیی است.وی درباره علل و عوامل تاثیر گذار در طلاق بیان میکند:
۱. عدم تفاهم و توافق اخلاقی ۲. ناسازگاری و عدم سازش ۳. بد اخلاقی و بد رفتاری ۴. خشونت (کتک زدن) ۵. تفاوت و تضاد در زندگی ۶. تفاوتهای فرهنگی ۷. سوءظن ۸. اعتیاد ۹. عدم شناخت و درک یکدیگر ۱۰. ازدواج دوم ۱۱. دخالت دیگران در زندگی ۱۲. اختلاف سن ۱۳. عدم علاقه ۱۴. بیماری روحی ۱۵. بیکاری۱۶. عدم توافق در مسائل جنسی (زناشویی) ۱۷. ازدواج اجباری
البته از دیدگاه دکتر آقاجانی در میان طبقات مختلف اجتماعی (بالا، متوسط، پایین)، تفاوتهای اساسی در علت طلاق وجود دارد. بطور مثال، در طبقه پایین جامعه، مهمترین علت طلاق مشکلات مالی عنوان میشود و بیکاری و ندادن نفقه، اعتیاد، خشونت و بداخلاقی و بدرفتاری از جمله دیگر علل طلاق است. تفاوتهای طلاق در میان دو طبقه بالا و متوسط نیز مختلف است. مثلا مهمترین عامل طلاق در میان طبقه بالا، عدم تفاهم و توافق اخلاقی است. در حالی که در میان طبقه متوسط، تفاوتهای فرهنگی مهمترین عامل است.
● منفورترین حلال
برای آشنایی با دیدگاهروانشناسی طلاق با وحیده دبیریان (روانشناس) گفتوگوی زیر را انجام دادهایم.
از دیدگاه روان شناسی، طلاق در چه زمانی به عنوان یک راه حل به زوجین پیشنهاد میشود؟ به عبارت دیگر آیا میتوان در مواردی طلاق را سودمند دانست؟
زمانی که به خود واقعی ما صدمه وارد میشود و باعث پایین آمدن عزت نفس میشود، آن موقع است که طلاق منفورترین حلال است. زمانی که ما به خودمان ضربه وارد میکنیم و تحمل زندگی برایمان سخت میشود. زمانی که تحملمان را پشت سر گذاشتیم، آن لحظه است که خود واقعی فرد هیچ احساسی به طرف مقابل ندارد و تنها راه نجاتش را طلاق میداند.
از دیدگاه روان شناسی فروپاشی یک خانواده یک رویداد ساده نیست زیرا باید همه خاطرات و تجربیات نامطلوب زندگی از ذهن پاک شود و از بین برود تا فرد بتواند خود را با شرایط آتی زندگی هماهنگ سازد.
وقتی دوام زندگی دچار مشکل شود، اعتماد به نفس و آرامش انسان به خطر میافتد و همراه با این به خطر افتادن، اگر طلاق صورت نگیرد باعث نابودی خود فرد میشود.
چه عواملی در طلاق تاثیر گذار هستند؟ به نظر شما مهمترین عوامل کدامند؟
در اصل مهمترین دلایل طلاق توقعات نادرستی است که طرفین از یکدیگر دارند. در عین حال موارد زیر نیز قابل اشاره است:
۱. عدم آگاهی جنسی
۲. شهرت یکی از طرفین
۳. بیماری و یا نقا جسمانی
۴. نبود امنیت شغلی
۵. تضاد فرهنگی
۶. فقر مالی
۷. و عدم درک متقابل افراد از یکدیگر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست