چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
در دریاچه این پارک, روح وجود دارد
محدوده خیابان خیام، شهید فیاضبخش، بهشت و وحدت اسلامی (شاپور سابق)، قدیمیترین و نخستین پارک پایتخت حدود ۲۵ هکتار را به خود اختصاص داده است. پارکشهر را همه به عنوان نخستین پارک عمومی شهر تهران میشناسند که از جنوب به خیابان بهشت، از شمال به خیابان فیاضبخش، از شرق به خیابان خیام و از غرب به خیابان وحدت اسلامی منتهی میشود. آنچه این پارک را از سایر پارکهای تهران متمایز میکند، دیوارها و حصارهای قدیمی پارک است که از دهه ۲۰ شمسی تاکنون پابرجا مانده و مانند سایر تندیسها و چیزهای دیگر آن، از بین نرفته است. در اطراف این پارک، مهمترین ساختمانهای تهران از جمله دیوان عدالت اداری، پزشکی قانونی، شهرداری تهران، شورای اسلامی، روزنامه رسمی کشور، وزارت دادگستری، تئاتر سنگلج و ... قرار گرفته است؛ به معنای دیگر این محدوده را میتوان شناسنامه تهران قدیم دانست. این پارک با قدمتی که صفحهای از تاریخ سیاه (سانحه غرق شدن دختران دانشآموز در دریاچه) را به خود اختصاص داده دارای بخشهایی از جمله کتابخانه مرکزی، موزه صلح، باغ پرندگان، ورزشگاه، آکواریوم، زمین بازی کودک، دریاچه مصنوعی و ... است.
● در دل تاریخ
محله سنگلج یکی از پنج محلههای تهران قدیم در دوره ناصری بوده است که در زمان صدارت محمدتقیخان (امیرکبیر) احداث شد و مملو از خانههای کاهگلی بود. اما به دلیل ازدیاد چاه فاضلاب این محل، لولهکشی نشدن آب در پایتخت و ارتباط آن با قنات، در زمان رضاخان شهرداری تصمیم گرفت که محله سنگلج را خراب کند تا آب آشامیدنی سایر محلهها آلوده نشود. بنا بر دستور رضاخان نخستین پارک تهران پس از تخریب قسمتی از سنگلج در یک منطقه گود و چالمانند احداث شد. اما برخی معتقدند رضاخان به این دلیل محله تاریخی سنگلج را از بین برد که نمیخواست کسی محل زندگیاش را از نزدیک ببیند، چرا که رضاخان قبل از آنکه به سلطنت برسد در این محله در نزدیکی تالار سنگلج خانه داشته است. این قسمت از پارک که امروزه هم وجود دارد در قسمت جنوبی دریاچه مصنوعی قرار دارد که در گذشته با تندیسی از دانته (شاعر ایتالیایی) از دیگر بخشهای پارک متمایز بوده است. اما وقتی به آن قسمت از پارک میروی اثری از تندیس برنز دانته غیر از پایه آن را نمیبینی. علت را که جویا میشوم در پاسخ سوالم میگویند: «به دلیل سرقتهای سریالی مجسمهها در سال گذشته، شهرداری به بهانه نگهداری مجسمه، آن را از اینجا برده است.» مابقی فضای پارک نیز در زمان محمدرضا پهلوی (پهلوی دوم) توسط معماران فرانسوی ساخته و در سال ۱۳۲۵ افتتاح شد. تا قبل از انقلاب، حدود هفت هزار و ۵۰۰ اصله درخت در پارک در قالب درختان چنار، سرو، نارون و عرعر بوده که در گذر ایام، حدود ۱۲۰ اصله از آنها در حال حیات است و هر زمان که وارد پارک شوید، کارکنان شهرداری را میبینید که مشغول قطع حیات درختان خشکشده هستند. درگذر زمان مخصوصا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بخشهای مختلفی به این پارک اضافه شده است.
● قدیمیترین کتابخانه تهران
نخستین و قدیمیترین کتابخانه پایتخت در پارکشهر در زمان پهلوی دوم در سال ۱۳۴۰ در محل فعلی سفرهخانه سنتی احداث شد که در سال ۱۳۵۰ به محل کنونی آن یعنی به ضلع جنوبغربی پارک منتقل شد.
از مزایای این کتابخانه، وجود کتابهای چاپ سنگی و نفیس است. از موارد جالب توجه برای کتابخوانها که به صورت علامت سوالی است این که در جایجای کتابخانه، کاغذی به این مضمون به دیوار چسبانده شده: «تذکرات پاسگاه انتظامی پارکشهر، هرگونه تجمع مقابل ورودی و نیز محیط اطراف و فضای سبز پیرامون سالن آمفی تئاتر کتابخانه ممنوع است.» وقتی از نگهبان میپرسم منظور از تجمع چند نفر است؟ میگوید: بیش از سه نفر!!!! در فضای باز روبهروی کتابخانه، راهرویی وجود دارد که با تابلو «ویژه مطالعه خواهران» این قسمت را از سایر قسمتها جدا کرده است اما آنچه برایم جالب بود این بود که در این قسمت هیچ خواهری دیده نمیشد بلکه برادران در حال استعمال دخانیات در آنجا تردد داشتند.
● آکواریوم
از دیگر بخشهایی که به مجموعه پارکشهر افزوده شده، آکواریوم در ضلع جنوبشرقی است که در محلی دخمهمانند پذیرای بازدیدکنندگان است. البته این محل در ابتدا به عنوان پناهگاه در زمان جنگ تحمیلی برای مردم ساخته شده بود که در چند سال گذشته به آکواریوم و نمایشگاه آب شیرین تغییر داده شده است. در این زیرزمین بیش از ۱۰، ۱۵ شیشه آکواریوم قدیمی به چشم میخورد که تقریبا روی اکثر شیشههای آکواریوم برچسب «ماهیها فروشی نیست» دیده میشود.
موزه صلح
نخستین موزه صلح در کشور، در پارکشهر احداث شده که از سال ۱۳۸۲ تاکنون در پارک چند بار تغییر مکان داده است. در این موزه، ابزارآلات استفادهشده در جنگ ایران و عراق، موضوعاتی همچون بمباران اتمی هیروشیما، ناکازاکی در ژاپن، کاربرد سلاحهای ممنوعه در جنگها و آثار و عوارض هر کدام از این سلاحها نشان داده میشود.البته به جای اینکه موزه برای تماشای اشیای تاریخی مورد استفاده قرار گیرد بیشتر مکانی محلی برای گفتوگوی برنامههای آموزشی، پژوهشی و فرهنگسازی است. از جمله همایشهایی که در این محل برگزار شده همایش بنیاد بینالمللی مدارس صلح و دوستی در سال ۱۳۸۷ با حضور رییس این بنیاد «دکتر هانس لواندر» بود. این موزه غیر از پنجشنبه و جمعهها برای بازدیدکنندگان باز است.
● باغ پرندگان
در مرکز پارکشهر، سه قطعه با مساحتی بالغ بر چهارهزار و ۴۰۰ متر در اواخر سال ۱۳۸۸ به عنوان باغ پرندگان احداث شد که در این محل، هشت قفسه وسیع و دو محوطه سرباز موجود است که انواع گوناگونی از پرندگان از مرغهای زینتی گرفته تا کبک، طاووس و بلدرچین دیده میشود که در معرض دید شهروندان قرار گرفته است.
● دریاچه مصنوعی (دریاچه مرگ)
در ضلع شمالشرقی پارک، قسمتی قرار دارد که مردم از تجمع در آنجا دلخوشی ندارند و شاید میتوان گفت تنها بخش خلوت پارکشهر، مکانی است که در آن دریاچه مصنوعی با مساحت چهارهزار و ۴۰۰ متر را به خود اختصاص داده است. وقتی از جوان و پیر میپرسم چرا به این قسمت از پارک نمیروید، یکی میگوید: نفسم میگیرد، دیگری نیز پاسخ میدهد حال و هوای بدی دارد، پیرمردی هم با لبخند میگوید: این منطقه روح دارد!!! این دریاچه مصنوعی که بیش از دو دهه از ساختنش نمیگذرد، برگی سیاه از تاریخ پایتخت را به خود اختصاص داده است، چراکه در یک روز بارانی، شش دختر نوجوان را در خود به کام مرگ فرستاده است. گفته میشود در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۱، عدهای از دانشآموزان مدرسه راهنمایی منطقه ۱۲ که برای اردو به موزه پست رفته بودند به دلیل وضع نامناسب ظاهریشان از ورود آنها به موزه جلوگیری میکنند و آنها اوقات خود را در پارکشهر میگذرانند که البته این موضوع بعدها تکذیب شد، چرا که ادعا شده بچهها از موزه بازدید کردهاند و امضای چند نفر از آنها در دفتر یادبود موزه پست ثبت شده است. اما به هر حال این نوجوانان در پارکشهر، به قایقسواری در دریاچه مشغول میشوند که به علت سوراخ بودن قایق موتوری و جمع شدن آب در آن، قایق واژگون میشود و شش دختر دانشآموز به همراه قایقران در دریاچه غرق میشوند.
آنچه باعث تعجب همگان شد، این بود که چرا جلیقه نجات برای مراجعهکنندههای دریاچهای با ۵/۲متر عمق وجود نداشته و چرا در روز بارانی اجازه سوار شدن به دانشآموزان را داده بودند که پرونده این سانحه شوم با متهم کردن قایقران که پنج روز بعد از این اتفاق، جسدش در دریاچه کشف شد، مختومه اعلام شد.
اما امروزه زمانی که به کنار دریاچه میروید با انبوهی از جلیقههای نجات کثیف و خاکگرفته روبهرو میشوید که همچنان شهروندان که مشغول قایقسواری هستند، آنها را بر تن نکردهاند. وقتی از متصدی قایقسواری میپرسم چرا جلیقهنجات بر تن نکردهاند، گفت: نیازی به جلیقه نیست، عمیق دریاچه به ۷۰سانتیمتر کاهش پیدا کرده فقط شهرداری به ما گیر میدهد که جلیقه اجباری است. از او میپرسم زمانی که این حادثه رخ داد در این محل حضور داشتی، ادامه میدهد: «نه من نبودم» و در حالی که با دست به ساختمان بانک ملت روبهروی دریاچه اشاره میکند، میگوید: «خدا پدر و مادر کارمندان بانک را بیامرزد تا این اتفاق افتاد آنها، چند نفر از دانشآموزان را نجات دادند.» قایقهای پدالی قطاروار کنار هم قرار گرفتهاند و غیر از چند نفر از شهروندان، مابقی ترجیح نمیدهند تا روز تعطیلشان را با قایقسواری در دریاچه سپری کنند.
فرزانه نیکروحمتین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست