سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

قهرمانان کربلا؛ واقعیت یا اسطوره؟


قهرمانان کربلا؛ واقعیت یا اسطوره؟

یکی از مسایلی که در خصوص واقعه جانگداز عاشورا و قهرمانان آن حادثه عظیم باید مورد مداقه و بررسی و تحلیل قرار گیرد این است
که آیا طبق نظر برخی شرق شناسان، می توان عاشورا را- به عنوان …

یکی از مسایلی که در خصوص واقعه جانگداز عاشورا و قهرمانان آن حادثه عظیم باید مورد مداقه و بررسی و تحلیل قرار گیرد این است

که آیا طبق نظر برخی شرق شناسان، می توان عاشورا را- به عنوان یک پروژه دینی- در لباس اسطوره به مخاطبان معارف حسینی ارایه کرد؟

از آنجا که رهبری قیام جاویدان کربلا بر عهده جانشین پیامبر خدا بوده است نمی توان قهرمان محوری و نیز سایر قهرمانان قیام حسینی را با معیاری که از تعریف اسطوره در ادبیات رایج جهان استفاده می شود، معرفی کرد. به عبارت دیگر، شخصیت امام معصوم(ع) با معیارهای عادی و متعارف که در میان انسانها وجود دارد، نباید مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد.

برای سنجش مقام عصمت و رفتارهای ذات مقدسه معصومین(ع) از جمله رفتارهای حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع) معیارهای دیگری باید بکار بسته شود که شایسته مقام آن بزرگواران باشد چرا که معیارهای عادی و متعارف بین انسانها ظرفیت عظمت و جلالت رفتارهای آنها را ندارد.

امیرالمؤمنین علی(ع) در این رابطه می فرماید:«لا یقاس ب؛ل محمد صلی ا... علیه و آله من هذه الامهٔ احد؛ هیچ کسی را از این امت به آل محمد(ص) نمی شود قیاس کرد.»(نهج البلاغه/ خطبه ۲ )

با این توضیح بکار بردن کلمه «اسطوره» در مورد قهرمانان کربلا کار صحیحی نیست. چون «اسطوره» درباره داستانهای خیالی و دروغین کاربرد دارد و نوعاً توسط برخی اندیشمندان و شرق شناسان مسیحی به کار برده شده است که سعی داشتند تا برخی آموزه های دین به سطح اسطوره تقلیل یابد. این اشتباه غربیان از این مسأله ناشی می شود که از دید آنان زبان انجیل، زبان اسطوره است و خاستگاه موضوعات گوناگون آن را می توان به آسانی در اسطوره های یهودیان در مورد آخرالزمان و اساطیر عارفانه درباره نجات و رستگاری انسان بازیافت. این رویکرد باعث دوگانگی در نگاه آنان به انجیل به عنوان یک کتاب آسمانی و زندگی ساز شده است، به گونه ای که برخی از اندیشمندان غربی قایل به اسطوره زدایی از انجیل هستند تا بتوانند محتوای آن را با زندگی مدرن به سازش در آورد و مفهومی حقیقی به آن داد.(فرانکلین لوفان بومر، جریان های اصلی اندیشه غربی، ترجمه کامبیز گوتن) علاوه بر این رویکرد، در برخی موارد اسطوره به معنای قهرمان بکار می رود.

این کلمه به صورت جمع آن یعنی «اساطیر» ۹ بار در قرآن بکار رفته است و به عبارت دیگر این واژه یک اصطلاح قرآنی است، علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۲۵ از سوره انعام در مورد این کلمه می نویسد: «اساطیر جمع اسطوره به معنای دروغ و باطل است، بنابر آنچه از مبرد نقل شده است.(المیزان فی تفسیر القرآن/ ج /۷ ص ۵۰ ) در مجمع البحرین هم در توضیح کلمه اسطوره آمده است: «اساطیر یعنی اباطیل و آنچه از کتابها می نویسند، واحد آن اسطوره است.»(مجمع البحرین/ شیخ فخرالدین طریحی/ ج/ ۲ ص ۸۴۳ ) با توجه به این تعاریف و تفاسیری که در ذیل آیات قرآن در کتب تفسیری معتبر آمده است، امامان بزرگوار شیعی و یاران وفادار آنان، جلیل تر و متعالی تر از این گونه تعابیر است و رفتارهای قهرمانانه آنها را باید با معیارهای معارف دین توحیدی ارزیابی کرد. قابل توضیح است که مقام و موقعیت حضرات معصومین(ع) در علم و عبودیت و کمالات اخلاقی و فضایل خاص شخصیتی، فوق حد ادراک افهام عامه و عقول انسانهای عادی است.(در این زمینه رجوع به احادیث رسول ا...(ص)، کتب روایی مثل اصول کافی و سخنان و خطبه های امیرالمؤمنین علی(ع))

با توجه به محوریت واقعه عاشورا در بحث مطرح شده، باید گفت؛ حضرت سیدالشهدا(ع) علاوه بر دارا بودن فضایل و کمالات انبیا و اولیای خاص خدای تعالی، دارای مقاماتی بوده است که اختصاص به آن حضرت دارد. اگرچه ما معتقدیم هر یک از معصومین(ع) در شرایط و موقعیت امام حسین(ع) قرار می گرفتند همان رفتارهای قهرمانانه از آنان هم صادر می شد، اما در هر صورت این فرصت برای آن بزرگوار حاصل شد. به هر صورت باید اذعان کرد اطلاق اسطوره به قهرمان کربلا و یارانش به هیچ وجه صحیح نیست چرا که شناخت امام حسین(ع) و واقعه عاشورا به عنوان حقیقتی که تاریخ بشریت را متحول کرد، غیر از شناخت اسطوره ای است.

شناخت اسطوره ای یک شناخت فردی است، این در حالی است که بر پایه مبانی انسان شناختی شیعه، انسانها دارای سه حیثیت فردی، اجتماعی و تاریخی هستند و رفتارهای انسانی نیز به تبع انسان، دارای این سه حیثیت می شود. همان گونه که قوی ترین حضور انسان در هستی، حضور تاریخی او می باشد، تأثیرگذارترین رفتار وی نیز، رنگ تاریخی شدیدتری خواهد داشت. حضور تاریخی انسان و رفتار وی، به لحاظ رتبه در مرتبه عالی تری از حضور و رفتار اجتماعی وی قرار دارد. از همین رو، تأثیرگذاری تاریخی امام حسین(ع) را باید بالاتر از تأثیرگذاری اجتماعی وی دانست بنابراین شناخت کامل امام حسین(ع) جز در سایه شناخت حیثیت اجتماعی و سپس تاریخی وی محقق نخواهد شد.

دکتر الیاس کلانتری