شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

من, سلینا, ۶ ماه دارم


من, سلینا, ۶ ماه دارم

درباره احتمال نرمی استخوان سلینا حبیبی ۶ ماهه با حضور دکتر سیدعلیرضا مرندی و دکتر بهرام دلاور متخصصان اطفال, دکتر سیدعلی کشاورز متخصص تغذیه, دکتر تقی بغدادی فوق تخصص ارتوپدی کودکان و دکتر کتایون خوشابی فوق تخصص روان پزشکی کودکان

سلینا از همان بدو تولد با شیر مادرش تغذیه شد. او اواخر تیر ماه پارسال به دنیا آمد. من و همکارانم روند رشد او را با مقایسه عکس‌هایش در موبایل آقای حبیبی پیگیری می‌کردیم. سلینا از آن کوچولوهای تپلی شده بود که در نگاه اول امکان داشت عده‌ای بگویند بیش از حد وزن گرفته است اما همه همکاران به ویژه پزشکان متخصص با تاکید بر تغذیه انحصاری او از شیر مادر، این امر را طبیعی می‌دانستند و می‌گفتند بچه‌هایی که فقط از شیرمادر تغذیه می‌کنند همیشه چاق یا دارای چربی اضافه و بیش از حد باقی نخواهند ماند.

آنها عضلات سفتی دارند و در ۲ یا ۳ سالگی وزن اضافه را از دست می‌دهند و مانند دیگر بچه‌ها خواهند شد. خلاصه اینکه سلینا نقل مجلس ما بود و هست و برای تماشای عکس او موبایل آقای حبیبی را همچنان دست به دست می‌دهیم. تا اینکه چند ماه پیش آقای حبیبی به دلیل عرق کردن بیش از حد پشت سر سلینا او را پیش دکتر دلاور بردند و گفتند احتمال نرمی استخوان مطرح است. گفت‌وگوی ما را با مادر سلینا بخوانید و نظر کارشناسان را دنبال کنید تا مبادا با غفلت از نکات ساده تغذیه‌ای سلامت کودکان خود را به مخاطره بیندازید.

● مادر سلینا که زود به مشکل فرزندش پی برده

و آن را درمان کرده است، می‌گوید:

خـدا را شکـر که مشکـل

با یـک تـزریق حـل شـد

▪ خانم حبیبی از کی متوجه وجود این علامت شدید؟

- تقریبا از ۳ ماهگی هر وقت سلینا را روی تخت می‌خواباندم می‌دیدم عرق کردنش آنقدر زیاد است که بالش را خیس می‌کند. این موضوع را با بزرگ‌ترها و پدر سلینا مطرح کردم و گفتند نگران‌کننده نیست. گرفتاری رسیدگی به دوقلوها و اضافه شدن مسوولیت دختر سومم باعث شد به نگرانی‌ام به رغم اینکه هنوز وجود داشت، کمتر توجه کنم. این روند ادامه داشت و کارهای روزمره با سه بچه و مراجعه‌های مرتب به پزشک اطفال، واکسیناسیون و تغذیه سلینا با شیر خودم کل وقتم را گرفته بود. سلینا برای خوردن قطره AD خیلی اذیتم می‌کرد و من هم تصمیم گرفتم آزارش ندهم.

او سالم و تپل بود و با دو خواهرش بازی می‌کرد. تا اینکه دیدم نزدیک ۶ ماه دارد اما هنوز نمی‌نشیند. عرق کردن پشت سرش هم که همچنان وجود داشت تا اینکه تصمیم گرفتیم موضوع را با دکتر دلاور مطرح کنیم. ایشان به محض معاینه سلینا گفتند کمبود ویتامین و نرمی استخوان دارد.

▪ چه حسی پیدا کردید؟

- شنیدن اسم نرمی استخوان و به دنبال آن تداعی نام راشیتیسم کمی نگران‌کننده است اما دکتر گفتند به موقع مراجعه کرده‌ایم و مشکل سلینا در مراحل ابتدایی است و با تزریق ویتامین D۳ مشکل حل می‌شود. خدا را شکر همان‌طور هم شد. الان که ۲، ۳ ماه گذشته دیگر عرق نمی‌کند و در آزمایش خونی که دادیم مقدار ویتامین D هم کاملا نرمال شده است، خوب می‌نشیند و مشغول شیطنت است.

▪ یک سوال که شاید برای خیلی‌ها مطرح باشد؛ فکر نمی‌کنید چون دغدغه نگهداری از دوقلوها را داشتید در بارداری سلینا خیلی به تغذیه‌تان نرسیده‌اید و این عامل چنین کمبودی باشد؟

- نمی‌دانم. اگر از کارشناس‌ها بپرسید شاید علمی‌تر باشد. من تا آنجا که توانستم همه‌چیز را رعایت کردم و از همه گروه?های غذایی استفاده می?کردم.

▪ چرا به ما اجازه دادید مشکل سلینا را مطرح کنیم؟

- برای اینکه شاید خیلی از پدر و مادرها باشند که ندانند ویتامین‌هایی که برای نوزاد تجویز می‌شوند مهم و حیاتی هستند و فکر کنند ویتامین یعنی چیزی که مکمل است و دادن و ندادنش آنقدرها اهمیت ندارد. من یک مادرم و سلامتی همه بچه‌ها آرزوی من است. به خصوص پیشگیری از بیمار شدنشان اما می‌خواهم بگویم من و همسرم با اینکه خیلی به سلامت بچه‌ها اهمیت می‌دهیم، فواید تغذیه اصولی را می‌دانیم. من بچه‌هایم را با شیر خودم تا ۶ ماهگی تغذیه می‌کنم و خیلی نکات دیگر، اما به خاطر همین اهمال‌کاری نزدیک بود کار دست خودمان بدهیم. جدی گرفتن هر علامت و بررسی آن عادت خوبی است که خدا را شکر من و همسرم داریم و این هم فایده مراجعه به موقع یعنی،‌ جلوگیری از نرمی استخوان و مشکلات آن.

● نگاه متخصص تغذیه و رژیم غذایی

توصیه دکتر سیدعلی کشاورز به والدینی که نگران کمبود ویتامین D در بدن نوزادشان هستند

بگذاریـد بدن نوزادآفـتـاب بخـورد!

▪ آقای دکتر! تغذیه مادر باردار چه تاثیری روی جنین در حال رشدش طی بارداری دارد؟

- اگر مادر قبل از بارداری بر اساس هوا و هوس غذایی می‌خورده است وقتی باردار می‌شود باید بر اساس نیازهای خود و جنین‌اش، برنامه‌ غذایی متعادلی داشته باشد. به همین دلیل بهتر است مادر قبل از بارداری مشاوره تغذیه داشته باشد و برنامه‌غذایی‌اش را متعادل کند. حال اگر مادری این کار را قبل از بارداری انجام نداده باشد، باز جای نگرانی وجود ندارد زیرا نیاز غذایی مادر در سه ماهه اول، کم و حدود ۱۰۰ کیلو کالری است. هرچند که سریع‌ترین دوران رشد را تخم لقاح یافته و سپس جنین دارد اما چون هنوز جنین خیلی کوچک است نیازش کم است بنابراین این سه ماه فرصت مناسبی است که مادر الگوی غذایی خود را اصلاح کند و بر اساس نیازهای خود و جنین‌اش غذا بخورد.

▪ حال اگر مادر طی دوران بارداری از رژیم غذایی خوبی برخوردار نباشد چه اتفاقی می‌افتد؟

- بررسی‌های علمی نشان می‌دهند جنین مادری که در دوران بارداری تغذیه متعادل و متناسب با نیازهایش نداشته باشد، رشد وزنی و حتی رشد مغزی مناسبی نخواهد داشت و مشکلاتی همچون خطر افزایش سقط جنین و عدم رشد مناسب و کافی مغز جنین را به همراه خواهد داشت. ضمن اینکه خطر مرگ نوزادانی که با وزن کم متولد می‌شوند و وزنشان کمتر از ۲۵۰۰ گرم است، در روزها، هفته‌ها و ماه‌های اول پس از تولد چند برابر کودکانی می‌شود که با وزن طبیعی متولد می‌شوند. آنچه روشن است این است که کودکانی که در دوران جنینی به علت تغذیه نامتعادل مادر وزن‌گیری و رشد خوبی نداشته باشند، هم رشد جسمی و هم رشد مغزی‌شان متاثر از این بدغذایی می‌شود و همان‌طور که ثابت شده است این اختلالات هیچ‌گاه پس از تولد اصلاح‌شدنی نیست.

▪ تاکید شما بیشتر به استفاده از کدام دسته از موادغذایی است؟

- افزایش نیاز مادر در دوران بارداری به انرژی، اگر چاق یا لاغر نباشد به طور متوسط ۱۵ درصد قبل از بارداری، به پروتئین ۶۰ تا ۶۵ درصد، به بسیاری از املاح و عناصر معدنی مانند کلسیم حداقل ۵۰ درصد و افزایش نیاز به آهن حتی صد درصد بیشتر از دوران قبل از بارداری است. بنابراین کیفیت رژیم غذایی مادر باردار از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. ضمن اینکه ما همیشه در تعادل تغذیه‌ای بر این باوریم که تغذیه مادر باردار یا مادر شیرده باید بر اساس گروه‌های ۴گانه غذایی تنظیم شود. مادر باید از این گروه‌ها تغذیه کند اما تاکید ما بر این است که این تغذیه باید یک ویژگی‌هایی هم داشته باشد به این صورت که حداقل نیم یا دوسوم از پروتئین دریافتی مادر باردار باید از پروتئین حیوانی شامل گوشت، مرغ، ماهی، تخم‌مرغ و لبنیات باشد. ضمن اینکه باید از مصرف مواد غذایی‌ای که انرژی بالا و ارزش غذایی پایینی دارند مانند شیرینی‌ها، شربت‌ها و نوشابه‌ها خودداری کند.

در مورد لبنیات هم چنانچه در دوران قبل از بارداری سه واحد مصرف می‌کرده است این مقدار در سه ماهه دوم به ۴ واحد و در سه ماهه سوم به ۵ واحد می‌رسد و اگر دو قلو باردار باشد این میزان به ۶ تا ۷ واحد خواهد ‌رسید. اینجاست که کیفیت رژیم غذایی مادر و سهم گروه‌های چهارگانه در تامین نیازها در یک مادر باردار با فرد عادی متفاوت می‌شود. اگر این اصل رعایت شود که دو سوم غذا شامل پروتئین حیوانی باشد و لبنیات کافی هم دریافت کند رژیم غذایی متعادل خواهد بود.

▪ آیا مصرف مکمل‌ها شامل مولتی ویتامین، کلسیم و آهن می‌تواند تا حدی این نیاز تغذیه‌ای مادر باردار را پوشش دهد؟

- بستگی به نیاز مادر دارد. گاهی مادر لاغر است یا در سه ماهه اول از تهوع شدید رنج برده در نتیجه خوب غذا نخورده است. در چنین مادرانی از مکمل‌هایی همچون ویتامین B۶ برای کاهش حالت تهوع و بعد از سه ماهه اول از مولتی‌ویتامین‌های مخصوص دوران بارداری تحت عنوان مولتی‌ویتامین‌های پره‌ناتال استفاده می‌شود. بد نیست به این نکته اشاره کنم که دریافت ویتامین‌های محلول در چربی به خصوص ویتامین‌های A و D در سه ماهه اول بارداری می‌تواند خطرناک باشد و نباید مصرف شوند.

اگر مادری تغذیه خوبی داشته باشد و لاغر هم نیست و مشکل ویژه‌‌ای ندارد به مکمل‌های پره ناتال هم نیازی ندارد ولی اگر مادری چاق است و مجبور است غذای کمتری استفاده کند در این صورت استفاده از مکمل‌های پره‌ناتال با نظر متخصص تغذیه یا متخصص زنان توصیه و تجویز می‌شود.

▪ با توجه به سوال مطرح برای سوژه این هفته، آیا تغذیه مادر در دوران بارداری نقشی در ابتلای نوزاد به نرمی استخوان دارد؟

- متاسفانه غذاهای ما حتی شیر مادر ویتامین D کافی ندارند. بنابراین وقتی نوزادی متولد می‌شود باید بدن نوزاد را از روز پنجم تا حداکثر روز پانزدهم پس از تولد به طور مرتب در معرض تابش نور مستقیم خورشید قرار دهیم. اگر نوزاد پوشش نازک داشته باشد ۱۰ دقیقه تابش نور خورشید، ویتامین D کافی را در بدن کودک می‌سازد ولی در هوای آلوده شهرهای بزرگ مانند تهران که تابش ضعیف می‌شود این میزان به ۲۰ تا ۳۰ دقیقه می‌رسد. ضمن اینکه تابش آفتاب از پشت شیشه برای ما قابل‌قبول نیست.

اگر کودک در شرایط زندگی آپارتمانی یا در فصل سرد سال به علت سرما یا در فصل گرما به علت گرمای بیش از حد، مورد تابش مستقیم نور خورشید قرار نگیرد باید از روز پنجم تا پانزدهم پس از تولد از قطره مکمل ویتامین D استفاده کند و به طور مرتب و هر روز به او خورانده شود. کودکی که دچار نرمی استخوان شده است معمولا از این تابش مستقیم یا قطره ویتامین D استفاده نکرده است که یا مادر آموزش لازم را ندیده است و نسبت به خوراندن قطره بی‌توجه بوده است و آن را به موقع به کودکش نداده یا از تابش مستقیم نور آفتاب استفاده نکرده است. در چنین شرایطی وقتی کودک به مرحله نرمی استخوان می‌رسد به ناچار پزشک برایش ویتامین D به صورت تزریقی استفاده می‌کند.

▪ پس تغذیه مادر در دوران بارداری نقشی در نرمی استخوان نوزاد ندارد؟

- نه! زیرا حتی اگر غذای مادر در دوران بارداری نقص و کمبودی هم داشته باشد مکانیسم‌هایی در جفت و بدن مادر وجود دارند که اغلب نیازهای جنین را از بدن مادر تامین می‌کنند در نتیجه خود مادر در معرض کمبود قرار می‌گیرد تا مواد غذایی به جنین برسد. مگر اینکه کمبود آن در بدن مادر خیلی زیاد و جدی باشد. اما معمولا مشکل نرم‌استخوانی از بعد از تولد در نوزادان ایجاد می‌شود.

▪ آیا این امکان وجود دارد که نوزادی از مکمل ویتامین D استفاده کند اما باز هم به نرمی استخوان مبتلا شود؟

- بله! اگر کودک دچار اختلال در جذب چربی در دستگاه گوارش‌اش باشد چون ویتامین D یک ویتامین محلول در چربی است جذبش دچار اشکال می‌شود. این اختلال در مورد سایر ویتامین‌های محلول در چربی مانند ویتامین A و K نیز رخ می‌دهد. در این صورت با بررسی متخصص اطفال، مشکل کودک درمان خواهد شد.

● نگاه فوق تخصص نوزادان

قطره های ایرانی از قطره های خارجی بهترند

دکتر علیرضا مرندی/ استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

نکته اول در مورد سوژه این پرونده آن است که این کودک با شیر مادرش تغذیه می‌شود. شیر مادرخواران از هر نظری در وضعیت بهتری نسبت به شیرخوارانی هستند که با شیرخشک تغذیه می‌شوند. حتی در مورد ابتلا به آلرژی یا بیماری‌های مختلف از جمله اسهال و استفراغ این بچه‌ها در مصونیت بهتری قرار دارند.

شاید یک کودک شیرخشکی هم به نظر شاداب برسد اما وقتی او را با یک کودک هم‌وزن و همسال خود که با شیر مادرش به صورت انحصاری تغذیه می‌شود مقایسه کنیم در می‌یابیم با هم متفاوتند. یک تفاوت ساده در این است که کودک اول فقط یک مزه را می‌‌شناسد آن هم شیرخشکی است که می‌خورد. اما کودکی که شیر مادر می‌خورد با تنوعی از مزه‌ها که مادر در غذاهای خود می‌خورد آشناست بنابراین این کودک به راحتی بعد از ۶ ماهگی غذای جامد را شروع می‌کند و خوب غذا می‌خورد.

تنها ویتامین مورد نیاز بچه‌ها ویتامین D است. بچه‌ها از بدو تولد تا ۶ ماه به غیر از شیر مادر هیچ نیاز دیگری ندارند اما باید ویتامین D بدن‌شان تامین شود. در کشورهای اروپایی و غربی به تنهایی ویتامین D دارند اما در کشور ما باید ویتامین D را تحت عنوان قطره AD یا مولتی‌ویتامین به بچه‌ها بدهیم. بچه‌ها قطره AD را خیلی بهتر از مولتی‌ویتامین تحمل می‌کنند چون از بوی قطره‌های مولتی ویتامین خوششان نمی‌آید.

از میان قطره‌های AD نیز بعضی چرب‌تر و برخی آبکی‌ترند. سعی کنید نوع آبکی‌تر که بهتر تحمل می‌شود را تهیه کنید. بارها تاکید کرده‌ام و باز هم می‌گویم که روزانه باید ۴۰۰ واحد بین‌المللی ویتامین D به بچه‌ها برسد. پس برای این حتما و حتما نوع ایرانی قطره را تهیه کنید که در یک سی‌سی از آن این میزان وجود دارد (چه مولتی‌ویتامین و چه قطره AD). در انواع خارجی که به صورت شربت هستند باید حدود ۱۰ تا ۱۵ سی‌سی به بچه‌ بدهید تا شاید این مقدار ویتامین D تامین شود. یادتان باشد با این کار نسبت ویتامین‌ها را در بدن بچه به هم می‌زنید. اگر ویتامین A زیاد باشد در طولانی‌مدت فشار داخل جمجمه بچه زیاد می‌شود و به او آسیب می‌رسد.

حالا سوال این است که چرا غربی‌ها که در زمینه تولید این ویتامین از ما جلوتر هم هستند این‌گونه مصرف نمی‌کنند؟ واقعیت این است که در کشورهای غربی داخل اکثر مواد غذایی ویتامین و حتی آهن (در شیر پاستوریزه) وجود دارد. در غذاهای کودکشان بسیاری مواد که در غذای بزرگسالان نیز هست، وجود دارد و این حساسیت آنقدر وجود ندارد.

به علاوه نکته مهم در اینجاست که آنها برای مصرف داخل خود قطره ویتامین D دارند ولی آنچه با نام شربت‌های مختلف با ظاهر بسیار شکیل و گول‌زننده تولید می‌کنند برای صادرکردن است و در کشور خودشان استفاده نمی‌کنند.

بسیاری از والدین با هزینه بالا این شربت‌ها را تهیه می‌کنند اما پس از مدتی متوجه می‌شوند کودکشان از نظر ویتامین D دچار کمبود است و نرمی استخوان گرفته است. داروخانه‌ها باید از آوردن این محصولات پرهیز کنند و مردم هم نباید بخرند. قطره آهن‌ هم همین‌طور. آهن ایرانی بدمزه است اما لااقل می‌دانید وقتی آن را به بچه می‌دهید میزان لازم ‌آهن را دریافت می‌‌کند. آهن را باید از اول ۷ ماهگی با غذای کمکی و البته در ادامه تغذیه با شیر مادر به بچه‌ها بدهید تا انشاءا... همه آنها سلامت و شاد باشند.

● نگاه متخصص اطفال

علایم کمبود ویتامین D در کودکان

دکتر بهرام دلاور/ عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران

یکی از مسائلی که در حال حاضر گریبان‌گیر کودکان ما به ویژه بچه‌های زیر ۲ سال است، کمبود ویتامین D و کلسیم است. کودکان به دلایل مختلف در سال‌های اول و دوم زندگی‌شان میزان ویتامین D و کلسیمی که دریافت می‌کنند کافی نیست و به همین دلیل در کشور ما توصیه می‌شود کودکان ۴۰۰ واحد ویتامین D در کنار شیر مادر از روزهای اول تولد دریافت کنند. متاسفانه به دلیل طعمی که قطره‌های مولتی‌ویتامین یا AD+ دارند، بچه‌ها آن را نمی‌خورند یا گاهی می‌خورند و استفراغ می‌کنند یا خانواده‌ها از قطره‌های ویتامین خارجی که میزان ویتامین D آنها بسیار کمتر از حد مجازی است که در کشور توصیه می‌شود، استفاده می‌کنند. یعنی به جای ۴۰۰ واحد ویتامین D در هر سی‌سی حدود ۲۰۰ یا حتی ۱۰۰ واحد ویتامین D دارند.

دادن این قطره‌ها باعث می‌شود میزان ویتامین D که کودک دریافت می‌کند پایین باشد. از سوی دیگر شرایط زندگی آپارتمانی به گونه‌ای شده که کودکان کمتر در معرض نور مستقیم آفتاب قرار می‌گیرند. در نتیجه میزان جذب ویتامین D کمتر می‌شود. اگر ویتامین D مستقیما از نور آفتاب جذب شود به ویتامین D فعال تبدیل می‌شود و در بدن قابل استفاده است اما چون بچه‌ها خیلی در معرض نور مستقیم آفتاب قرار نمی‌گیرند، نمی‌توانند از تبدیل شدن ویتامین D به ویتامین D فعال استفاده کنند.

به دنبال کمبود ویتامین D کودکان ممکن است به بیماری‌های گوارشی که به ویژه در سال اول شایع است دچار شوند و اشتهایشان به غذا کمتر شود. کمبود ویتامین D و کلسیم در شیر مادر هم سبب می‌شود کودک به اندازه کافی ویتامین D دریافت نکنند. برخی مادرها نیز گاهی در دادن ویتامین به کودکان کوتاهی و فکر می‌کنند نیازی به دادن ویتامین نیست و این موارد باعث می‌شود علایم کمبود ویتامین D به شکل نرمی استخوان در کودکان ظاهر شود.

از جمله علایم کمبود ویتامین D می‌توان به یبوست، عرق کردن پیشانی یا پشت سر و پهن شدن سردنده‌ها اشاره کرد. به طور کلی هر استخوانی که به آن فشار وارد شود در کودکان دچار کمبود ویتامین D پهن می‌شود زیرا استخوان آنها نرم‌تر از حد معمول است. مثلا در کودکانی که در ۹، ۱۰ ماهگی چهاردست‌وپا می‌روند سر استخوان مچ‌شان پهن می‌شود و موقع نفس‌کشیدن سردنده‌ها چون تو و بیرون می‌روند هم پهن می‌شود. وقتی کودک بزرگ‌تر شد و روی پاها ایستاد استخوان‌های ران و ساق هم پهن می‌شود و کودک دچار پاهای پرانتزی یا برعکس از سمت زانو به داخل منحرف می‌شود. دلیل تمامی این مسائل کمبود ویتامین D است و با ظاهرشدن علایم فوق‌الذکر خوشبختانه والدین سلینا به موقع متوجه این علامت غیرطبیعی شدند و از نرمی استخوان او پیشگیری کردند. همان‌طور که در سلینا نیز شاهد عرق‌کردن زیاد بودیم و لازم است ویتامین D به صورت جبرانی به کودک داده شود تا کودک رشد استخوانی خوبی پیدا کند. در صورت عدم انجام این عمل شکل استخوان‌ها پیشرفت بدی خواهد داشت و بدشکل می‌شوند و ملاج که تا سن ۱۸ ماهگی باید بسته شود، بسته نمی‌شود.

توصیه می‌شود قطره مولتی‌ویتامین یا ویتامین D، ۴۰۰ واحد در هر سی‌سی یا یک قطره‌چکان پر به صورت روزانه از ۱۵ روزگی به کودک داده شود. ویتامین AD+ لازم است تا یک سالگی حتما داده شود و بعد از آن زیر نظر پزشک و با توجه به شرایط تغذیه‌ای کودک تا ۲ سالگی ادامه یابد.

● فوق تخصص روانپزشکی کودک

دنبال راه حل باشید؛ نه مقصر

دکتر کتایون خوشابی/ فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

در بسیاری از موارد وقتی کوچک‌ترین مشکلی برای کودک به وجود می‌آید به دلیل وابستگی عاطفی و عزیز بودن فرزندان نزد والدین و اینکه پذیرش مشکل فرزند - به خصوص برای والدین - سخت است ممکن است یکی از والدین به انکار قضیه بپردازد.

معمولا در چنین مواردی برای حل مساله و رسیدگی به مشکل کودک -به دلیل سخت بودن و پذیرفتن مساله- والدین زمان را به تعویق می‌اندازند. این مساله در بسیاری از خانواده‌ها به راحتی قابل مشاهده است و بیشتر مساله عاطفی در میان است زیرا والدین دلشان نمی‌خواهد فرزندشان مشکلی داشته باشد یا اینکه تصور می‌کنند که اگر به تیم درمانی یا پزشک متخصص مراجعه کنند شاید مشکلی در مورد کودکشان مطرح باشد. اگرچه به نظر می‌رسد این یک نوع نگرش است ولی باید گفت که این نوع نگرش، نگرش درستی نیست. بنابراین اگر برای کودک مشکلی پیش می‌آید بهتر است همان ابتدا به دنبال یافتن راه‌حل باشیم.

زمانی که انسان با استرس مواجه می‌شود مکانیسم‌های سازگاری شروع به کار می‌کند و براساس انواع مکانیسم‌های سازگاری، پاسخ‌های ما به استرس می‌تواند متفاوت باشد. گاهی اوقات مکانیسم‌های سازگاری ما به صورت هیجانی است و بدون اینکه درصدد حل قضیه یا یافتن راه‌حل‌ باشیم، به دنبال راه‌حل‌های دیگری که غیرعلمی است می گردیم.

به عنوان نمونه در موارد بسیاری والدین، کودک را به دلیل هر مشکلی که دارد نزد فال بین یا آینه‌بین می‌برند تا او پیش‌بینی کند که چه مساله‌ای برای کودکشان به وجود آمده است. این مکانیسم سازگاری به شکل هیجانی است که معمولا فرد به دنبال حل مشکلات نیست بلکه منتظر است تا مشکلات به طور ناگهانی و به خوبی حل شود. در واقع هیچ کار خاصی برای کودک صورت نمی‌گیرد و در حقیقت اتلاف وقت می‌شود.

در برخی از خانواده‌‌ها مانند خانواده سلینا نیز که مکانیسم‌های سازگاری مبتنی بر حل مسائل دارند به محض اینکه پزشک اطفال در مورد فرزندشان به نکته‌ای اشاره کند، آنها مساله را پیگیری می‌کنند و نزد متخصص مربوطه می‌روند و دنبال یافتن راه‌حل هستند.

معمولا این مکانیسم سازگاری مبتنی بر حل مساله برای والدین مشکلی ایجاد نمی‌کند و این مکانیسم باعث پیگیری مشکل و حل آن می‌شود. در مواردی که والدین با یکدیگر در پذیرش مساله مشارکت دارند و یکدیگر را حمایت می‌کنند این مشکلات به خوبی حل می‌شود. اما گاهی اوقات تنها مادران به دنبال حل مشکل یا هر مساله‌ای که برای کودک پیش می‌آید، هستند در حالی که پدر از این موضوع کناره‌گیری می‌کند و مساله را دنبال نمی‌کند.

مادری که به‌تنهایی به دنبال حل مشکل است ممکن است احساس تنهایی کند و حمایت لازم و کافی را نداشته باشد. اما زمانی که والدین در کنار یکدیگر برای پیگیری مشکل فرزندشان به پزشک مراجعه می‌کنند به دلیل همکاری خوب و مشارکت‌شان، با هم هستند و در نتیجه مراحل درمانی به شکل بهتری پیش می‌رود.

از سوی دیگر در برخی از خانواده‌ها که والدین با یکدیگر مشکل روابطی یا عاطفی دارند به محض اینکه کوچک‌ترین مشکلی برای کودک مطرح می‌شود یکی از والدین طرف دیگر را مورد سرزنش قرار می‌دهد و بروز مشکل کودک را به بی‌توجهی و عدم مراقبت کافی طرف مقابل – که بیشتر گریبان‌گیر مادر می‌شود- ربط می‌دهد. اما بهتر است والدین بدانند که این موضوع باعث حل مشکل نمی‌شود و باعث می‌شود تا مادر انرژی کافی را برای ادامه درمان فرزند خود نداشته باشد.

بنابراین وقتی مشکلی پیش می‌آید، زمان سرزنش کردن نیست و باید والدین با یکدیگر همکاری داشته باشند تا نتیجه بهتری را درخصوص حل مشکل داشته باشند.

● نگاه فوق تخصص ارتوپدی کودکان

حواس تان به تکامل حرکتی کودک باشد

دکتر تقی بغدادی/ استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران

نرمی استخوان جزو بیماری‌های متابولیک محسوب می‌شود که نوع معمول و ساده آن به دلیل کمبود ویتامین D و کلسیم بدون زمینه‌های بیماری‌های دیگر است. اگر نرمی استخوان شدید باشد می‌تواند حالت رخوت و سستی، تاخیر در تکامل حرکتی -مانند نشستن و راه رفتن - ایجاد کند.

از علایم نرمی استخوان یا راشیتیسم تغذیه‌ای در کودک می‌توان به بی‌قراری، تحریک‌پذیری، بی‌خوابی گه‌گاه، گریه بی‌مورد، بدخوابی و در مرحله بعدی دردهای عضلانی که سبب تحریک‌پذیری و گریه کودک می‌شود، اشاره کرد. نرمی استخوان یکی از عوامل موثر در تاخیر تکامل حرکتی بچه‌هاست. علاوه بر این سستی عضلات در کودکان می‌تواند در هر یک از مراحل، تکامل حرکتی – مانند نشستن یا راه رفتن - را به تاخیر بیندازد. به علاوه باعث ایجاد تاخیر در رویش دندان‌ها و تغییرات و انحراف در استخوان‌ها می‌شود. البته تمامی علایم گفته شده مدنظر متخصصان کودکان هست و در معاینات دوره‌ای شیرخواران که برای واکسن مراجعه می‌کنند بررسی می‌شوند.

فراموش نکنید وقتی صحبت از مراحل تکاملی می‌شود، اگر بخواهیم کودک زودتر از موقع معین یا قبل از آماده شدن سیستم عضلانی و عصبی اقدام به حرکت کند، این مساله می‌تواند مشکل‌ساز شود. مثلا اینکه قبل از سن مناسب، کودک را بدون حائل و کمک در اطراف بنشانیم یا سرپا نگه داریم کار نادرستی است. برای حرکت شیرخوار، محدوده زمانی وجود دارد که اگر از آن بیشتر باشد به عنوان اشکال حرکتی می‌تواند نشانه علامت بیماری باشد. این بیماری‌ها شامل این موارد است:

۱) مشکلات متابولیک یعنی بیماری‌هایی که اساس ژنتیک دارند و در این بیماری‌ها بعضی مواد سوخت و ساز طبیعی ندارند مانند کودکی که فاقد آنزیم‌های خاص است که نمی‌تواند آمونیاک را تبدیل کند و بالارفتن آمونیاک خون عقب‌افتادگی حرکتی می‌دهد.

۲) بیماری‌های عضلانی که ژنتیکی است و در آن تکامل عضلات مشکل دارد مانند نبود انقباضات طبیعی و به موقع عضلات در بیماران میوپاتی‌.

۳) مشکلات تکامل سیستم عصبی که گاهی ژنتیکی و گاهی اکتسابی است. مثلا فلج‌های مغزی که ناشی از کمبود اکسیژن در انتهای بارداری یا موقع زایمان یا بعد از آن است یا بالابودن بیلی‌روبین و زردی بیش از حد نوزادان که می‌تواند سیستم عصبی مرکزی و مغز را آزرده کند.

به طور طبیعی یک کودک تا ۳ ماهگی گردن می‌گیرد، تا ۷ ماهگی می‌نشیند، تا ۱۰ ماهگی می‌ایستد، تا ۱۲ ماهگی قدم برمی‌دارد، در ۱۸ ماهگی آهسته می‌دود و در ۲ سالگی از پله بالا می‌رود ولی همه این موارد در یک کودک طبیعی هم می‌تواند تاخیر طبیعی داشته باشد. مثلا کودک در محدود ۹ ماه تا ۱۷ ماهگی راه می‌رود یعنی اگر کودک در ۱۷ ماهگی هم راه افتاد بیماری محسوب نمی‌شود. در این موارد ساختار بدن و عضلات نقش دارد.

به هر حال خیلی خوبست که این کودک را زود برای بررسی آوردند. بالا بودن سطح آگاهی خانواده‌ها در کشف به موقع و درمان بسیار مهم است. با اینکه نوزادان پس از تولد و قبل از اینکه از بیمارستان ترخیص شوند، توسط متخصص کودکان از چند جهت مورد معاینه و بررسی قرار می‌گیرند اما رابطه مستمر والد و کادر بهداشتی لازمه سلامت بچه‌هاست.

الهه رضائیان

سمیه مقصودعلی

مریم منصوری