شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

end اعتماد به نفس


end اعتماد به نفس

گفتگو با گروه اوج پرواز

کم‌تعدادترین گروه جشنواره موسیقی فجر امسال بودند. چهار دختری که دور هم جمع شده‌اند و به موسیقی و آینده گروهشان خیلی امیدوارند. آنها با وجود این که مدت‌زمان کمی است که دور هم جمع شده و تشکیل گروه داده بودند، ولی با اتفاقات جشنواره امسال انگیزه زیادی را برای موفقیت‌های آینده به دست آورده‌اند. آنها امسال کاندید دریافت جایزه و کسب مقام شدند و امیدوارند در دوره‌های بعد رتبه‌های بالا را به دست بیاورند. قبل از معرفی گروه «اوج پرواز» از روابط‌عمومی دفتر موسیقی و آقای شهیدی و خانم نقیبی سپاسگزارم که امکان گفت‌وگو با این گروه را برایم فراهم کردند.

▪ ساناز میلانی: سرپرست و خواننده گروه است. کارشناسی ارشد اقتصاد می‌خواند. سالیان متمادی! است موسیقی کار می‌کند. خواننده کرال بوده و آواز کلاسیک را پیش هاسمیک کاراپتیان کار کرده، ولی علاقه‌مند شده که در سبک پاپ فعالیت کند. مادرش گلرخ میلانی کارگردان تئاتر است و او در نمایشنامه‌های «وکیل تسخیری» و «یرما» حضور داشته و در «یرما» اشعار فدریکو گارسیالورکا را با ترجمه‌ای از یدالله رویایی و پری صابری آواز خوانده است.

▪ غزال ناظرفصیحی: کارشناس حقوق قضایی است. از بچگی پیانو کار کرده و به دلیل علاقه خانواده به سبک موسیقی اصیل و پیاده کردن ردیف‌های موسیقی ایران روی پیانو، آمده و پیش فخری ملک‌پور سبک مرتضی محجبوبی را کار کرده ضمن این‌که سابقه همکاری و اجرا در ۱۰ گروه را دارد.

▪ ارغوان رحیمیان: او هم رشته تحصیلی‌اش هیچ ربطی به موسیقی ندارد. میکروبیولوژی می‌خواند و گیتار را از ۱۲ سالگی پیش نادر دانیالی کار کرده و گشتی در سبک‌های کلاسیک، فلامینکو و پاپ زده است و در همه این سبک‌ها نوازندگی می‌کند.

▪ نیوشا گلبری: دندان‌پزشکی می‌خواند. از ۱۳ سالگی پیش امیر حریری از شاگردان بیژن کامکار دف کار کرده و بعدها پیش خود بیژن کامکار موسیقی‌اش را ادامه داده است. هم‌زمان با دف هم، طبلا را پیش درشان آنانند، نوازنده هندی کار کرده است.

▪ قبل از گفت‌وگو می‌گفتید که از تابستان دور هم جمع شده و تشکیل گروه داده‌اید، واقعاً با چه اعتماد به نفسی تصمیم گرفتید که گروه تازه‌کارتان را در بزرگ‌ترین فستیوال موسیقی شرکت دهید؟

ساناز: خود من قبلاً به صورت انفرادی و به عنوان خواننده و تک‌خوان پاپ، در جشنواره‌های مختلف موسیقی شرکت کرده و مقام هم آورده‌ام. بقیه بچه‌های گروه هم چنین تجربه‌هایی را داشته‌اند و این طور نبوده که بدون پشتوانه و تجربه موسیقایی یکدفعه‌ای بیاییم و بخواهیم در جشنواره شرکت کنیم.

▪ مثلاً کجاها شرکت کرده و مقام آورده‌ای؟

ساناز: مثلاً همین امسال در دو جشنواره‌ای که سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران برگزار کرد شرکت کردم و در جشنواره «بانوی مهر» سوم و در جشنواره محله هم اول شدم. از دو سال پیش هم در جشنواره‌های مختلف موسیقی بانوان شرکت کردم، ولی با گروهی متفاوت و با سازهایی جداگانه از موسیقی فعلی‌مان و چون حس کردم که شاید آن موسیقی تداوم نداشته باشد، متوقفش کردم. تا امسال، که با گروهی که همه‌مان خیلی به آن امید داریم در جشنواره فجر شرکت کنم.

▪ با وجود کمبود موزیسین خانم، چطور دور هم جمع شدید؟ معرفی شدید به هم یا همدیگر را می‌شناختید؟

ارغوان: قسمت بود (همه می‌خندند) جدی می‌گم واقعاً قسمت بود که با این همه مشترکاتی که داریم همدیگر را پیدا کنیم و دور هم جمع شویم و فعالیت موسیقی کنیم.

ساناز: از طریق دوستان و اساتید موسیقی به هم معرفی شدیم. از تابستان بود که فکر کردم باید گروهی تشکیل بدهم و به همراه گروه به دنبال اجراهای صحنه‌ای و کنسرت‌های خوب به همراه گروه باشم. این‌طور شد که بچه‌ها معرفی شدند و زمانی که دور هم جمع شدیم و توانایی‌های همدیگر را سنجیدیم، به این نتیجه رسیدیم که موسیقی و سطح کارمان و مهم‌تر از همه اخلاق‌هایمان به هم می‌خورد و «اوج پرواز» را تشکیل دادیم.

▪ اولین اجرایتان بعد از مدت کمی که دور هم جمع شده و گروه تشکیل داده بودید در بزرگ‌ترین اتفاق موسیقایی داخل سخت نبود؟

غزال: بچه‌ها قبل از این‌که در «اوج پرواز» دور هم جمع بشوند، اجراهای حرفه‌ای زیادی را انجام داده و هر کدام به کارشان مسلط بودند و واقعاً هم نتیجه‌اش در جشنواره معلوم شد و خودمان به همراه مخاطبان برنامه از اجرا و آهنگ‌هایمان راضی بودیم.

▪ منظورم درباره سبک آهنگ‌هایی که باید بعد از تشکیل گروه اجرا می‌کردید است. گروه باید آهنگ‌های مخصوص به خود و اختصاصی داشته باشد، ساختن و هماهنگی اجرای کنسرتی هفت هشت آهنگ جدید منظورم بود.

ساناز: من به عنوان خواننده و سرپرست گروه سبک خاصی را دنبال می‌کردم و موسیقی‌ام پاپیولار، با کمی چاشنی کلاسیک بود. به همین دلیل یک سری آهنگ از قبل داشتم و فقط باید چند آهنگ جدید دیگر به موسیقی‌مان اضافه می‌کردیم. پس مشکل چندانی نداشتیم. از نظر تامین و هماهنگی آهنگ‌ها ولی واقعاً برایمان سخت بود و اذیت شدیم، چون برای رسیدن به آن شرایطی که برای خودمان ایده‌آل بود، همه‌مان از کار، درس و کلاس و حتی تفریح‌هایمان زدیم و فقط و فقط تمرین کردیم.

نیوشا: روزهایی بود که تا نیمه‌های شب فقط تمرین می‌کردیم. هفته‌های آخر هم تمریناتمان را فشرده‌تر کردیم، چون می‌دانستیم واقعاً کار سختی در پیش داریم و موسیقی جشنواره فجر با همه جشنواره‌هایی که تا به امروز کنار و جدا از هم در آنها شرکت کرده‌ایم فرق می‌کند و شناسنامه کاری و اعتباری گروه است. هفته آخر را هر شب تا دیروقت و پنج شش ساعت تمرین می‌کردیم تا با آمادگی و تسلط کامل به جشنواره برسیم.

▪ در بخش رقابتی شرکت کردید؟

ساناز: بله، کاندید هم شدیم، ولی مقام نیاوردیم و این بار قسمت نشد، در واقع... (ادامه نمی‌دهد)

▪ در واقع چی؟

ساناز: هیچی، بگذریم.

▪ فکر می‌کنید باید مقام می‌آوردید؟

غزال: شاید بهتر بود فاکتورهایی که برای موفق جلوه دادن و مقام آوردن یک گروه لازم بود، واضح‌تر و مشخص‌تر بیان می‌شد تا می‌دانستیم که واقعاً باید چطور باشیم و گروه‌های دیگری که از آقایان و خانم‌ها انتخاب شده‌اند، چه ویژگی‌هایی را داشته‌اند تا مقام آورده‌اند و ما آنها را نداشته‌ایم.

ساناز: مشکل این بود که این فاکتورها خیلی کلی گفته شده بودند. مثلاً گفته شده بود صدای نو. این یک معیار کلی است، صدای نو یعنی چی؟ یکی می‌گوید این صدا نو و تازه است و یکی هم دقیقاً برعکسش را عقیده دارد. یا مثلاً گفته شده بود آهنگ‌هایی که اجرا می‌شوند، برای اولین بار باشد که اجرا می‌شوند و بازخوانی نباشد.

▪ به نظرت این موارد رعایت نشد؟

ساناز: چی بگم؟ فکر می‌کنم بعضی مواردش رعایت نشد. مثلاً گروه‌هایی که مقام آوردند و اسم هم نمی‌برم، هم صدای نویی نداشتند و هم آهنگ تازه‌ای. صدایشان که به واسطه چندین سال حضورشان در برنامه‌های مختلف ویژه بانوان شنیده شده بود، ضمن این‌که ویژگی خاصی هم نداشت. چند آهنگشان هم که بازخوانی قطعات قدیمی ایران‌ بود، یک آهنگ بازخوانی عربی هم داشتند که من از شنیدنش تعجب کردم، چون قرار بود موسیقی پاپ ایران اجرا شود نه آهنگ سنتی عربی.

▪ بالاخره تجربه و سابقه حضور چندین ساله و حق آب و گل را هم در نظر بگیرید، نمی‌شود که گروهی در اولین اجرایش بیاید و اول بشود. فکر می‌کنم باید تداوم حضور و فعالیتتان را بالا ببرید تا بتوانید در جشنواره‌های بعد مقام بیاورید.

ساناز: شاید هم این‌طور باشد، ولی ما هیچ چیزی برای مقام آوردن کم نداشتیم، ولی یکی دو ایرادی به ما گرفته شد که تعجب کردیم. مثلاً یکی از ایرادات گرفته شده به «اوج پرواز» تعداد کم سازهایمان بود، در صورتی که گروه‌های مطرح و خواننده‌های مطرح جهانی داریم که با یکی دو ساز اجرای برنامه می‌کنند. مثلاً همین «کریس دی‌برگ» که به تازگی اسمش بیشتر از گذشته شنیده می‌شود، بیشتر وقت‌ها فقط با یک گیتار اجرای برنامه می‌کند.

ارغوان: به نظر من مهم‌ترین فاکتورهایی که باید رعایت می‌شدند، کم‌رنگ دیده شدند و به شعر و موسیقی گروه‌ها آن‌طور که باید توجه نشد. قبلاً گفته می‌شد که کار پاپ باید فاخر و ارزشی باشد، شعر و موسیقی باید محتوا داشته باشد. شاید باورت نشود که ما چقدر روی شعرهایمان وقت گذاشتیم و همه اصول را از نظر محتوا و وزن و ریتم و قافیه رعایت کردیم. یا برای ملودی و تنظیم‌هایمان چقدر وقت و انرژی مصرف کردیم تا تکراری نباشند و موقع شنیده شدن در برنامه‌هامان گوش‌های مخاطبانمان را اذیت نکنند و موسیقی هر کدام از سازها کاملاً مشخص باشند. مضمون شعر و موسیقی‌مان این طور نبود که با یک بار شنیدن متوجهش بشوی و همه شعر و موسیقی‌اش سهل‌الوصول باشد. باید چند بار گوششان می‌کردی تا متوجه منظور و حرف شعر و کلام می‌شدی.

▪ تا جایی که می‌دانم گروه شما فقط یک اجرا در جشنواره داشت، درست است؟

ارغوان: بیشتر گروه‌ها و مخصوصاً گروه‌های بانوان یک اجرا داشتند.

▪ با یک اجرا با توجه به ویژگی موسیقی‌تان که نمی‌شود به همه حرفتان رسید، ضمن این‌که مخاطب پاپ امروز به دنبال شعر و موسیقی سهل‌الوصول و ساده است و حوصله شعر و ملودی سنگین و تحلیلی را ندارد.

نیوشا: نمی‌خواهم الکی از موسیقی‌تان تعریف کنم، ولی کار به قدری زیبا بود که باعث می‌شد عکس‌العمل مخاطبان در کنسرت حین اجرای زنده برنامه به ما برای اجرای بهتر، انرژی و انگیزه بدهد. اگر مخاطب از کار ناراضی باشد، همان لحظه عکس‌العمل نشان می‌دهد. ولی انرژی‌های حین اجرا به قدری مثبت بود که خودمان هم فکرش را نمی‌کردیم. ضمن این‌که در آخر برنامه‌، نظرسنجی از حاضران در کنسرت دقیقاً چنین نظری را درباره موسیقی گروه تأیید می‌کرد.

▪ شعر و موسیقی آهنگ‌هایتان از خودتان است؟

ساناز: هیچ کدام. البته در تغییر خط ملودی و تنظیم‌ها دخالت کرده و دست برده‌ایم، ولی با این منطق جلو آمده‌ایم که کار هر کس را به خودش بسپاریم و از هر کسی در تخصص خودش استفاده کنیم. شعر و ملودی‌هایمان از احمد غلامی، بصیر فقیه‌نصیری و مهرداد کاظمیان بوده و یکی از شعرهای فروغ فرخزاد به اسم «یاد یک روز» و... بوده است. از م.آزاد هم شعر داشتیم. اسم بقیه هم یادم رفته.

▪ هنوز یک ماه از اجرا و برنامه‌تان نگذشته، اسم‌ها را فراموش کرده‌ای؟

ساناز: این‌قدر شعر خوانده‌ام که اسامی یادم رفته و نمی‌دانم کدام شعرها را برای برنامه و آهنگ‌هایمان اجرا کردیم. (همه می‌خندند و سر به سرش می‌گذارند.)

▪ در موسیقی و شعرتان از اسامی و چهره‌های مطرح استفاده نکرده‌اید، به کسی دسترسی نداشتید یا هدفی از این کار داشتید؟

نیوشا: بحث دسترسی نداشتن یا هدفدار انتخاب کردن نبود. از کارهای این افراد خوشمان آمد و انتخاب کردیمشان. کار خوب، خوب است و مهم نیست که چه کسی آن را ساخته باشد، وقتی احمد غلامی کارهای خوبی می‌سازد، چرا نباید از ملودی‌های خوبش استفاده کنیم.

▪ با این همه اعتماد به نفسی که دارید، من تعجب می‌کنم که با وجود سال‌ها فعالیت و کار موسیقی و با وجود اساتید مطرحی که داشته‌اید در کنار همین اعتماد به نفستان، چرا خودتان برای گروهتان آهنگ نمی‌سازید، ولی از آهنگ‌های افراد شناخته شده استفاده می‌کنید.

غزال: ایراد کار ما در اینجا در همین اعتماد به نفسی است که می‌گویی. در اینجا خیلی‌ها فکر می‌کنند که چون توانایی زدن ساز و خواندن را دارند، چرا آهنگ‌سازی و تنظیم‌ نکنند و این تفکر در اکثر موارد اشتباه است.

▪ درباره تنظیم کردن حرفت قبول، ولی ملودی‌سازی را خیلی‌ها مربوط به حس می‌دانند و اعتقاد دارند که نیاز به سواد موسیقایی آنچنانی ندارد.

غزال‌: وقتی یک آهنگ‌سازی داریم که هم علمش را دارد و هم حس بهتری را به نسبت خودمان دارد و بهتر و قشنگ‌تر از ما کار می‌سازد، چرا به دلیل همان اعتماد به نفس و خودخواهی از وجودش استفاده نکنیم و تجربه و تخصص او را فدای خودخواهی خودمان بکنیم. ما از افراد این‌کاره در موسیقی گروهمان استفاده کردیم.

ارغوان: از یک موضوع غافل شدیم. درباره خودم می‌گویم، وقتی آهنگ‌ها و سبک موسیقی گروه را گوش می‌کردم، می‌دیدم که با حس و سبک کاری‌ام، هم‌جهت نیست و نمی‌توانم در این سبک آهنگ‌ بسازم. درست است که علم و سوادش را تا حدی دارم، ولی این علم، کاربردی که نیست. پس به دلیل بزرگی کار و بزرگی هدفی که در پیش رو داشتیم، هیچ وقت به خودم اجازه‌ نمی‌دهم که به دلیل همان اعتماد به نفس و به خاطر ریسک و کسب تجربه موفقیت گروه را به خطر بیندازم. فکر می‌کنم بقیه بچه‌ها هم چنین عقیده‌ای دارند.

▪ می‌خواهم بدانم توانایی‌تان را محک زدید یا از ریسک کردن ترسیدید؟

غزال: محک زدیم، خیلی هم محک زدیم، ولی ملودی‌های بهتری را به نسبت کارهای خودمان و متناسب با سبک کاری گروه در دست داشتیم.

▪ پس موفقیت ملودی‌هایتان را مدیون آهنگ‌سازی آقایان هستید؟

ساناز: این‌طور هم نبوده که هیچ کاری نکنیم. آهنگ‌ساز فقط یک خط ملودی ساده را در اختیار ما قرار داده که نه اورتور و نه سازبندی دارد. برای چند تا از آهنگ‌هایمان خودمان کار تنظیم را انجام دادیم.

▪ با این حرفت، حرف قبلی‌ات را نقض کردی که گفتی از آدم‌های این‌کاره استفاده کرده‌اید، یک آدم این‌کاره هیچ وقت کار تمام نشده را تحویل خواننده نمی‌دهد.

ساناز: ما مشکل وقت داشتیم. از زمانی که به ما اعلام شد که می‌توانیم در جشنواره حاضر باشیم تا زمان اجرا ما فقط یک ماه وقت داشتیم. ما مجبور بودیم که فشار مضاعفی را به خودمان بیاوریم تا با بهترین شرایط در جشنواره حاضر بشویم و آبروداری کنیم. وقتی ما به آهنگ‌ساز گفتیم که در این مدت کوتاه ملودی می‌خواهیم، همین که ملودی را برای ما آماده کرد، به نظرمان خیلی کار بزرگی را انجام داد. ولی با همه حرف‌ها خیلی کارهای تمیزی اجرا کردیم.

▪ بالاخره به نظرتان آقایان خوب‌تر می‌خوانند؟

ساناز: هم آقایان خوب می‌خوانند، هم خانم‌ها.

▪ پس به خوبی و خوشی همه خوب می‌خوانند و خواننده بد نداریم؟

غزال: حاشیه درست نکن، همه خوب می‌خوانند، هم خانم‌ها و هم آقایان، ولی نباید مقایسه‌شان کرد.

▪ از گروه خانم‌ها کدام خواننده‌ها را بهتر دیدید؟

ساناز: کلاً در بخش رقابتی دو گروه بیشتر نبودیم. ما و گروه ارکیده که آنها هم خوب می‌خوانند و در جشنواره سوم هم شدند.

▪ راستی چرا در روز اعلام برگزیدگان جشنواره، مقام اول نداشتیم؟

ساناز: عجیب‌ترین اتفاقی بود که فکر می‌کنم در همه دوره‌های جشنواره فجر اتفاق افتاد. البته شاید و این طور که معلوم است حتماً هیچ کدام از گروه‌های پاپ بخش رقابتی شایسته مقام اول نبودند. البته من شنیدم که در روز اختتامیه گروه «علی شمس» به عنوان مقام اول بخش رقابتی پاپ اعلام شد.

▪ الان با اعتماد به نفسی که داشتید و فکر می‌کردید مقام می‌آورید ولی نیاوردید، چه برنامه‌ای برای آینده دارید؟ استراحت، فعالیت و...

ارغوان: ممکن است که در جشنواره امسال برخلاف تصورات خودمان به کار زیاد اهمیت داده نشد و مقام نیاوردیم، ولی این دلیل نمی‌شود که ناامید شده باشیم. ما کاندید کسب مقام شدیم، با وجود این که یک ماه بیشتر فرصت نداشتیم و گروه ناشناخته‌ای هم به نسبت گروه‌هایی که مقام آوردند بودیم، این خودش بسیار امیدوارکننده است. بزرگی می‌گوید: «شکست فقط به تأخیر افتادن موفقیت است.» ما مطمئناً در آینده موفق خواهیم شد. این را بازتاب و عکس‌العمل مخاطبانمان در قبال موسیقی‌مان به ما نشان داد.

ساناز: مسلماً فعالیتمان و تمرین‌ها را بیشتر خواهیم کرد. تغییراتی را هم در گروه به وجود خواهیم آورد. تصمیم داریم تعدادمان را بیشتر کنیم و از اعضا و سازهای بیشتری استفاده کنیم و قطعات موسیقی‌مان را هم بیشتر و اضافه‌تر کنیم. می‌خواهیم مصمم‌تر و بابرنامه‌ و هدف‌دارتر در برنامه‌های موسیقی آینده حاضر باشیم.

نویسنده : رسول ترابی



همچنین مشاهده کنید