پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
ما نیز مردمانیم
موسیقی در ایران و تأثیر بزرگان موسیقی ایرانی در تاریخ موسیقی جهان، پیوسته در هیاهوی بسیار برای هیچ، مغفول و مهجور مانده است. گاهی این هیاهوها چنان بالا میگیرد که شنوندة غافل میپندارد که نیاکان او از موسیقی «هیچ» نمیدانستهاند و ابداع و پیشبرد این هنر متعالی، به تمامی مرهون همه اقوام و ملل، غیر از ایرانیهاست.
در این مقال میخواهیم فارغ از قیل و قال و خودشیفتگی در برابر فرهنگ خودی و خودباختگی در مقابل فرهنگهای دیگر، نگاهی منصفانه به نقش ارزنده ایرانیان در پیدایش، تبیین و تدوین تئوریهای موسیقایی بیندازیم و زندگی تنی چند از این بزرگان را به نظاره بنشینیم.
صفیالدین ارموی، که امسال به همت فرهنگستان هنر، به طرز شایستهای مورد تجلیل قرار گرفت، بیتردید یکی از مهمترین نظریهپردازان موسیقی در جهان اسلام و در عین حال یکی از تأثیرگذارترین و معتبرترین نظریهپردازان موسیقی دنیاست.
صفیالدین عبدالمؤمن بن یوسف بن فاخر الارموی البغدادی، در یکی از پرآشوبترین سدههای تاریخ ایران، یعنی در قرن هفتم هجری در ارومیه به دنیا آمد. این دوران، دوره دگرگونیهای عظیم اجتماعی و سیاسی و روزگار حمله خانمانبرانداز مغولان بود.
ارموی کودک بود که همراه با خانواده به بغداد مهاجرت کرد و در مدرسه مستنصریه که به دستور المستنصر بالله عباسی تأسیس شده بود به تحصیل علم پرداخت و از علمای شافعی، زبان عربی، شعر، محاضرات، تاریخ، ادبیات، خوشنویسی و موسیقی را آموخت. او در خوشنویسی و ادبیات از نوادر روزگار خویش بود و با همین هنرها بود که به دربار آخرین خلیفه عباسی، المستعصم بالله، راه یافت.
قدر و منزلت ارموی در خوشنویسی تا بدان پایه است که یاقوت مستعصمی، شاگرد برجسته او، در تحول و تکامل این هنر، تأثیری به سزا داشت و شمسالدین احمد بن یحیی سهروردی، دیگرشاگرد او، از سرآمدان خوشنویسی قرن هفتم است.
اما نکتهای که صفیالدین ارموی را به اوج شهرت رساند و موجبات ماندگاری وی را در تاریخ و هنر ایران زمین موجب شد، استادی ارزشمند و والامرتبه او در موسیقی است، آنگونه که وی را در تاریخ موسیقی ایران و دنیای اسلام، نقطه عطف تلقی میکنند.
صفیالدین ارموی، در رساله موسیقی بهجت الروح که در عصر صفویه نوشته شده است، موسیقی را علم میداند. پیش از او بزرگانی چون ابنسینا و شاگردان او، ابن زیله اصفهانی و ابوالحسن بهمنیار و همچنین قطب الدین شیرازی نیز از موسیقی بهعنوان علم یاد میکنند. از جمله ابنسینا در بخشهایی از کتابهای خود دانشنامه علائی، قانون، شفا و نجات و رسالهای در باب موسیقی به نام المدخل الی صناعه الموسیقی، موسیقی را علم برمیشمرد و میگوید:
«صناعت علم موسیقی دو جزء است. یکی تألیف است و موضوع او، نغمهاست و اندر حال اتفاق ایشان و نااتفاق ایشان نگاه کنند و دوّم، ایقاع است و موضوع او زمانهاست که اندر میان نغمها اوفتد و نقرههایی که یکی به یکی شوند و اندر حال وزن ایشان و ناوزنی ایشان نگاه کنند و غایت اندر این هر دو نهادن لحنهاست.»
علامه قطبالدین شیرازی، شاگرد ممتاز خواجه نصیرالدین طوسی، هم در دائرهالمعارف مشهور خویش: درهالتاج نعره الدباج موسیقی را جزئی از ریاضی به حساب آورده و از آرای فارابی و ابنسینا در این باب یاد کرده است. او صفیالدین ارموی را نیز مورد تکریم فراوان قرار داده و بر آرای او نقدهایی هم نگاشته است که بعدها عبدالقادر مراغی در کتاب مقاصدالالحان به شایستگی به آنها پاسخ داده است. قطبالدین شیرازی در کتاب درهالتاج، علم ریاضی را به چهار دسته: هندسه، عدد، هیئت و نجوم و موسیقی تقسیم میکند و میگوید: «علم موسیقی، علم معرفت نسبت به مؤلفه و احوال آن است و آن را علم تألیف خوانند و در آوازها به کار دارند، به اعتبار تناسب با یکدیگر و کمیّت زمان سکنات که در میان آوازها افتد.»
از صفیالدین ارموی دو اثر گرانقدر به نامهای الرساله الادوار فی الموسیقی و الرساله الشرفیه فی النسب التألیفیه در زمینه تئوری موسیقی باقی مانده است. کتاب الادوار شامل پانزده و حاوی نکاتی درباره تعریف نغمه و علل زیری و بمی نغمات، تقسیم وتر و شیوه به دست آوردن نغمات از اجزای آن، تعریف بُعد، ملایمت و منافرت، علل چهارگانه تنافر، ترکیب ملایمتهای چهارم و پنجم و ارائه هشتاد و چهار دور، بیان دوازده دور مشهور، شش آواز، بیست و چهار شعبه، تعریف ایقاع و انواع ادوار ایقاعی، تأثیر ادوار بر گروههای مختلف مردم و غیره است.
این کتاب از چنان اهمیت و استحکامی برخوردار است که تمامی بزرگان موسیقی پس از ارموی، آثار خویش را بر اساس آن نگاشتند و شرحهای بیشماری بر آن نوشتند، از جمله شرحهای: عبدالقادر مراغی، شهابالدین صیرفی، میرزا جعفر اصفهانی، احمد شیروانی، مولانا مبارکشاه، لطفالله سمرقندی، نصرالله قاینی و احمد کاشی.
اثر دیگر صفیالدین ارموی، رساله شرفیه است که در حدود سالهای ۶۶۵ تا ۶۶۶ و به نام شرفالدین هارون، فرزند شمسالدین محمد جوینی که صفیالدین تربیت وی و برادرش بهاءالدین محمد را به عهده داشت و به هنرهای بیشمار، از جمله موسیقی، علاقهمند بود، نگاشته است.
صفیالدین در این رساله به شرح آرای ابنسینا و فارابی در باب موسیقی پرداخته است.
رساله شرفیه مشتمل بر پنج مقاله و حاوی نکاتی در باب صوت، فواصل موسیقی و انواع آن، فواصل افزوده و استخراج دانگها، فواصل گوناگون موجود در دانگها، مقایسه آنها با هم و ذکر اسامی و تعداد آنها، درباره ایقاع و مباحث مربوط به تعلیم و تعلم موسیقی است.
بزرگانی چون قطبالدین شیرازی و عبدالقادر مراغی بیش از دیگران از این کتاب بهره جستهاند، آنگونه که عبدالقادر مراغی در کتاب مقاصدالالحان، کتاب درهالتاج قطب الدین شیرازی را درواقع شرحی بر رساله شرفیه صفیالدین ارموی دانسته است. صفیالدین را مؤسس مکتب منتظمیه در موسیقی میدانند، زیرا به شیوهای منظم و سیستماتیک، گامهای بالقوه و بالفعل دوران خویش را تشریح میکند. او بر اساس اصل دوپردهای بُعد ذیالاربع فیثاغورث و روش فارابی، پیشنهاد میکند که فاصله هنگام (اکتاو) به هفده فاصله تغییر کند. گام پیشنهادی او شامل دو دانگ پیوسته و یک پرده بزرگ در انتهاست. هر پرده بزرگ یا طنینی، قابل تقسیم به دو نیمپرده کوچک (بقیه) و یک فضل است و در نتیجه، تقسیم دوره کامل صفیالدین از هفده فاصله و هجده درجه تشکیل میشود. بسیاری از نوازندگان و موسیقیدانان معاصر ارموی، دستان پیشنهادی او را به کار گرفتند و همین نکته نشان میدهد که ارموی تئوری و عمل را همزمان به خدمت میگرفته است.
صفیالدین ارموی نخستین کسی است که به نغمهنگاری نغمات آهنگ یا تصنیف میپردازد و در ابتدا دور ایقاعی و نام مقام ذکر و سپس نغمات را با حروف ابجد و زمان هر نغمه را به وسیله اعداد، زیر همان نغمه مینویسد. صفیالدین توانست آرای خود را با سازهایی با قابلیتهای جدید سازگار و دوساز مغنی و نزهه را اختراع کند که متأسفانه از چگونگی آنها سندی باقی نمانده است.
شگفتآور این که بزرگمردی چون او، چگونه است که چنین ناشناخته مانده است؟ ژان دورینگ، محقق شهیر فرانسوی که خود، فارسی را نیکو میداند و در باب موسیقی آسیای میانه و بهویژه ایران، صاحب تألیفات ارزشمندی است، در اینباره چنین میگوید:
«صفیالدین ارموی در ایران چهرهای ناشناخته است. شاید دلیلش این باشد که او بهرغم داشتن کتابهای متعدد در موسیقی، بهخاطر زبان مشکل، نتوانسته است آنگونه که شایسته است با مخاطب خویش ارتباط برقرار کند. شناختن صفیالدین برای کسانی که ریاضی و فیزیک نمیدانند، بسیار دشوار است. نکته دیگر این است که سبک نوین ارموی بر اساس اصول فیزیک و ریاضی، معقول هستند، ولی نمیتوان تئوریهای او را به مرحله عمل درآورد.»
سید عماد توحیدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست