جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بیدل شاعرمتفاوت


بیدل شاعرمتفاوت

شعر بیدل به دلیل دید متفاوت شاعر, یکی از مهمترین رویکردهای اثر گذار در حوزهء شعر پارسی است بیدل با توجه به نگرش ویژه و نگاه متفاوتش از محدود شاعرانی است که در زمینهء مضمون سازی و محتواآفرینی, روش منحصر به فرد رادارد

شعر "بیدل" به دلیل دید متفاوت شاعر، یکی از مهمترین رویکردهای اثر گذار در حوزهء شعر پارسی است. "بیدل" با توجه به نگرش ویژه و نگاه متفاوتش از محدود شاعرانی است که در زمینهء مضمون سازی و محتواآفرینی، روش منحصر به فرد رادارد. در این نبشته می کوشم به این روش های ویژهء حضرت بیدل به عنوان رویکرد های اثر گذار، اشاره هایی داشته باشم:

۱) چندگانه گی معنایی

۲) نوگرایی در محتوا

۱) چندگانگی معنایی: بیدل از شاعرانیست که به رویکرد "چندگانه گی معنایی" توجه ژرف دارد. چندگانه گی معنایی" در شعربیدل، عبارت است از نگرش چند سویه به مفاهیم و سپس ارائه آن در یک شکل (فرم) مشخص. بی تردید این نگرش چند گانه در معنا، باز گو کنندهء، نگاه هر منوتیکی شاعر، در بارهء یک موضوع است. ویژه گی این روش هرمنوتیکی و چند لایه بودن معنا، افزون برایجاد ظرفیت مفهومی برای تفسیر و تأویل، فراروی بیدل را از محدودهء یک بعدی مفهوم نیز مطرح می کند. ویژه گی دیگر این رویکرد ( چندگانه گی معنایی) آنست که برای مخاطب انگیزهء تعبیر و تفسیر های متعدد را باتوجه به سلیقه ی وی می دهد؛ و از این منظر، بستربازی را برای تأویل رابطه با مخاطب ایجاد می کند:

"قاصد ملک فراموشی کسی چون من مباد

نامه ای دارم که هر جامی برم گم می کنم"

ترکیب "قاصد ملک فراموشی" در این بیت، افزون بر مفهوم مبتنی بر چشمداشت مخاطب، می تواند مفاهیم گوناگون و معناهای چندگانه را در ذهن ایجاد کند مانند: کسی که "پریشان حال است، عاشق است، مهجوراست، عارف است و در عالم وحدت عرفانی همه چیز و حتاخودش را فراموش نموده است"؛ و ده ها معنای دیگر.

"نامه" هم با توجه به مفهوم روشنش، می تواند معناهای مختلف هرمنوتیکی را مانند: نامهء اعمال در روز حشر، نامهء عاشقانه، نامهء ازل، نامهء ابد، نامهء مرگ، نامهء زنده گی و ده هامفهوم دیگر در نگرش چندلایه را مطرح نماید.

ترکیب سازی و کار برد واژه ها در شعر بیدل (همان سان که به آن اشاره شد) معناهای گونه گون را ارائه می کند. جای یاد آوری است که این روش، ظرفیت محتوایی را در نگاه مخاطب گسترش می بخشد. مانند ترکیب "غلغلهء صور قیامت" در این بیت:

"بیدل نفسم کارگهء حشر معانیست

چون غلغلهء صور قیامت کلماتم"

غلغلهء صور قیامت (درپیوند با مصرع نخست)، اشاره به میزان شور برگرفته از نفس یک "غلغله" است که از اثر دمیدن" صور اسرافیل" به وجود می آید، افزون بر مفهوم مشخص تشبیهی آن، به گونهء تلویحی، مفاهیم مختلف دیگر را نیز در ذهن تداعی می کند که از لحاظ توجه به ارزش هرمنوتیکی و چندگانه گی معنا، به تعمیم چند جانبهء بیت در ذهن می انجامد.

۲) نوگرایی درمحتوا:

"بیدل" در عرصهء توجه به مسأله نوگرایی در محتوا، یکی از مهترین شاعران بزرگ مضمون ساز ومحتواآفرین است. این نوگرایی در شعر، دو عامل عمده دارد:

الف) دگرگون نگری

ب) نگاه تازه و منحصر به فرد

الف) دگر گون نگری: بیدل در حوزهء محتوایی شعرش، هر پدیده را دگر گون و باقرائت جدید می بیند. در بسیاری موارد از لاک معنایی اشیاء و پدیده می براید و در یافت بیدلانهء خود را از، آن چه که باید باشد؛ اما نیست" ارائه می کند:

"نفس هردم زقصر عمرخشتی می کند "بیدل"

پی تعمیر این ویرانه معمار این چنین باید"

تصور در بارهء مرگ، در شعر شاعران متعدد ارائه شده است؛ اما دگرگون نگری بیدل در مورد "مرگ" و سپری شدن لحظه هادر محدودهء نفس و سپس تعبیر جذاب " خشت کندن از قصر عمر" و سپس توجیه نفس به " معماراین چنین " رویکرد دگرگون نگرانهء وی در مطالعه و درک حسی از اشیاء است.

ب) نگاه تازه و منحصر به فرد: باز تاب این رویکرد در بسیاری از شعر های بیدل ( به ویژه در غزلیات) مسألهء محسوسی است. منظور از" نگاه تازه و منحصر به فرد"، روش ویژهء " بیدل"، باتوجه به نگرش شاعرانهء خاص او از زنده گی، محیط و اشاست. بیدل شاعریست که هر چیز را از پرویزن ذوق و سلیقهء منحصر به خود می گذراند و مانند برخی از شاعرا ن، نگاه تکراری و سطحی به موضوعات ندارد. هر چیز در حوزهء ذهنی این شاعر رنگ و بوی بیدلانه به خود می گیرد و مُهر روش ویژهء وی بر پیشانی مسایل حک می شود:

"نجات می طلبی خاموشی گزین "بیدل"

که در طریق سلامت، خموشی استاد است"

● بیدل، شاعر متفاوت:

توجه به ارزش نوگرایی در محتوا که مشمول مضمون سازی های نو و کاربرد ظرافت های محتوایی می باشد، یکی از ویژه گی های مهم در شعر بیدل است. افزون بر مضمون سازی و ویژه گی های نو در محتوا، بیدل توجه ویژه یی به صنعت های لفظی و معنوی مانند: آوردن ایهام، ابهام، تشبیهات حسی و قیاسی، به کار گیری قافیه های مرکب و جذاب و..... داشته است؛ اما آن چه که مربوط به مقولهء نو گرایی در محتوا می شود، مسأله "دید متفاوت" در پیوند بانگرش نو در شعر بیدل است. مهم این است که بیدل- با توجه به روش هنری خود در زمینهء شعر- هر موضوعی را می تواند متفاوت از دیگران ببیند و در ارائهء آن موفق باشد:

"چیزی ا زخود هر قدم زیر قدم، گم می کنم

رفته رفته هر چه دارم چون قلم گم می کنم

بی نصیب معنی ام کز لفظ می جویم مراد

دل اگر پیدا شود، دیر و حرم گم می کنم

تاغبار وادی مجنون به یادم می رسد

آسمان برسر، زمین زیر قدم گم می کنم

دل، نمی ماند به دستم، طاقت دیدار کو؟

تاتو می آیی به پیش، آیینه هم گم می کنم

قاصد ملک فراموشی کسی چون من مباد

نامه ای دارم که هر جا می روم گم می کنم

بر رفیقان "بیدل" از مقصد چسان آرم خبر

من که خود را نیز تا آنجا رسم گم می کنم"

به گونه مثال: در بیت نخست این غزل، بیدل به گم شدن هر چیز در هرقدم و سپس زیر قدم گم شدن" و بعد هم گم شدن خودش به عنوان نمادی از هستی و تشبیه آن به رفتن هر چه که قلم با خود دارد (رنگ) نو گرایی ژرف ودید متفاوت در محتوا است.

باتوجه بر ویژه گی های "چندگانه معنایی" و "نوگرایی در محتوای" شعر، بیدل از شمار متفاوتترین شاعران حوزهء زبا ن پارسی است. همین ارزش متفاوت بودن اندیشه و نوگرایی در شعر است که بیدل، با دید متفاوت و برداشت هرمنوتیکی در ذهن مخاطب، تعمیم موضوعی می یابد.

در بحث نوگرایی محتوا، چیزی که به رویکرد نوگرایی در شعر بیدل، ارزش و ویژه گی می بخشد، آوردن واژه ها و ترکیبات - بادید تازه- است. شعر بیدل به دلیل همین نگاه تازه و متفاوت از دیگران، یک فرهنگ جدید شاعرانه در کاربرد واژه ها، ترکیبات و اصطلاحات است. به گونه مثال ء هنگامی که بیدل از واژهء "آیینه" در شعر استفاده می کند، این استفاده، استفادهء تکراری و کلیشه یی از واژه نیست؛ بل رویکردیست که نخست در کوره ء ذهنی شاعر شکل می گیرد، بعد پخته شده وسپس ارائه می شود:

"باهرکه طرف گشته ام آرایش اویم

"آیینه" ام و خاصیت جنگ من این است"

مجموعهء همین ویژه گی هااست که شاعری مانند "بیدل" را به حیث چهرهء متفاوت و شاعربزرگ مطرح می کند وزنگار فراموشی را از آیینه ء شعرش می زداید.

جاوید فرهاد



همچنین مشاهده کنید