شکست بزرگ

سخنان رئیس جمهور علم پوشالی که افراطیون نو محافظه کار برای مبارزه با تروریسم تراشیده بودند با خطرات جدی مواجه ساخت

سفر دکتر محمود احمدی نژاد ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران به مقر سازمان ملل در نیویورک در این چند روزاخیر در صدر کانون توجهات قرار گرفته است و بسیاری از رسانه ها و محافل خبری را تحت الشعاع خود قرار داده است.سخنرانی دکتر احمدی نژاد در جمع هزاران تن از دانشجویان دانشگاه کلمبیا و پرداختن به بیان سیاست های کلی و شفاف سازی در سیاست های راهبردی و استراتژیک جهانی مفهوم متفاوتی از جمهوری اسلامی ایران را در اذهان دانشجویان این دانشگاه که اغلب از خانواده های یهودیان بودند بوجود آورد.در مصاحبه هایی که با این دانشجویان قبل و بعد از ایراد سخنرانی به عمل آمده بود به وضوح این نکته مشهود بود که سیمای نظام حکومتی ایران با آن چیزی که رسانه های امریکایی برای آنها ترسیم کرده بودند بسیارمتفاوت است. ماهیت مخرب امواجی که مستمر نقب اندیشه افکار عمومی امریکا را تحت تاثیر قرار می داد با سخنرانی قاطع احمدی نژاد در هم شکست و برا ی همگان آنچه دولتمردان کاخ سفید سعی در اختفایش داشتند محرز گردید.البته در این راه فحاشی احمقانه رئیس دانشگاه کلمبیا خللی در عزم راسخ محمود احمدی نژاد ایجاد نکرد و ایشان با سعه صدر با این موضوع برخورد کرد و توانست با خون سردی راه هرگونه توطئه ای را مسدود کند.

اما به راستی تبعات این سفر چه اثراتی بر سیاست های داخلی و خارجی امریکا دارد؟

در چند سال اخیر سوالات دکتر احمدی نژاد در مورد ماهیت و چیستی هولوکاست و اینکه چه کسی باید در صورت صحت این ماجرا تاوان آن را پبردازد سیل پرسش ها و انتقادات را روانه جامعه صهیونیستی کرد و امروز ایشان دوباره دست بر نقطه جدید و حساسی گذاشته است که ایالات متحده با تمسک به آن مردم کشورهای زیادی از جمله افغانستان،عراق و حتی خود امریکا را متحمل هزینه‌های هنگفت و غیر قابل جبرانی کرده است. اشاره به این موضوع که آیا ۱۱سپتامر یک حادثه واقعی بوده است و یا بخشی از یک پروسه سیاسی امروز به شدت کاخ سفید و سردمداران آن را تهدید می کند.استفاده ابزاری از رسانه ها برای تحقق جاه طلبی های کاخ سفید آرام آرام سیر کاهش بازدهی خود را می پیماید و ایالات متحده باید در ابتدای امر پاسخگو به افکار عمومی خود باشد.تیم جرج بوش باید درمورد دروغ هایی که برای ارضای مطالبات بخش اندکی از سرمایه داران گفته است جوابگو باشد.

سخنان رئیس جمهور علم پوشالی که افراطیون نو محافظه کار برای مبارزه با تروریسم تراشیده بودند با خطرات جدی مواجه ساخت. پس ازاین سخنان و پژواک گسترده آن در دنیا که این بار بدون فیلترینگ و به دوراز شانتاژهای خبری صورت می گرفت، سیاسیونی همچون “جان بولتن” که از تیم نو محافظه کار است مجبورکرد بلافاصه با اعلام شکست و پذیرفتن پاره ای از اتهامات سعی در تسکین اندکی از آلام جامعه مشوش امریکا را داشته باشد. تنش هایی که در افکار عمومی امریکا از چند ماه قبل شروع شده بود در این بازه به حد اعلی خود رسید اما امریکا باز هم برای سرپوش گذاشتن بر این مساله از ترفندهای قدیمی استفاده کرد..تیتر های اغلب روز نامه‌های هم سو با کاخ سفید پذیرش اتهامات و اذعان به شکست بزرگ در مقابل احمدی نژاد بود. آنها سعی داشتند با اتخاذ موضع های منطقی اندکی از تنش های موجود را سرکوب کنند که حتی در این باره هم کاری از پیش نبردند و سخنان ریاست محترم جمهوری مورد پذیرش سیل عظیمی از مخاطبان شد.

در مورد سیاست خارجی هم امریکا با چالش بزرگی مواجه شده است. پس از تلاش ها برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران به بهانه غیرصلح آمیز بودن این فعالیت ها و اتخاذ موضع شفاف و واضح رئیس جمهور کشورمان در این امر وبیان آن در تریبون پر مخاطب سازمان ملل،امروز موضوع خصمانه امریکا به کلی آشکار شد و حجابی که به وسیله رسانه های گروهی به دست آورده بود از دست داد.فشارهایی که کاخ سفید بر آژانس بین المللی انرژی اتمی متحمل می ساخت مبنی بر اینکه توافقات تهران با آژانس فاقد اعتبار است و آژانس و روئسای آن همچون محمد البرادعی حق دخالت در امور دیپلماتیک را ندارند در صورت تکرار از طرف جامعه جهانی به مصداق صف آرایی در مقابل نظام بین الملل تلقی می شود و در صورتی که این امر مجددا به وقوع بپیوندد وجهه بین المللی آژانس را نه تنها خدشه دار می‌کند بلکه موجبات از هم گسیختگی این نهاد بین المللی را پدید می آورد.یقینا امریکا باید در مورد سیاست هایی که در قبال ایران اتخاذ می کند تجدید نظر کند. سیل بیداری که امروز از خود امریکا برخاسته است نتایج و تبعات شدید تری را در بر خواهد داشت.اعتماد مردم امریکا نسبت به رسانه های دولتی در پایین ترین سطح خود در این چند ساله اخیر قرار دارد. رسوایی اخیر برای امریکا هزینه های سنگینی در بر خواهد داشت که به مرور زمان خود را بروز می دهد. مردم جهان خواهان صدایی نو و آرمان های از دست رفته ای همچون صلح،آزادی وعدالتاند که در این اثنا جمهوری اسلامی ایران می تواند الگویی برای همه بشریت باشد.استقامت و عزمی که امروز حاکمان نظام جمهوری اسلامی ایران در به عینیت رساندن این مفروض ملزوم می دارند قابل ستایش است.

شجاعت،بصیرت وذکاوتی که آقای احمدی نژاد در این سفرنشان داد غیر قابل وصف بود و ما نیز باید دست در دست هم دهیم تا این موج بیداری که اکنون عالم را فراگرفته است دچار استهلاک نشود و تا رسیدن به مقصد نهایی از این امر خطیر حمایت کنیم.

محمد اسکندری