پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

آشنایی با شخصیت وسواسی جبری


آشنایی با شخصیت وسواسی جبری

هرچند هنوز هم شخصیت منضبط قانون مدار وسواسی جبری همراه با شخصیت های وابسته دیپندنت و مردم گریز پرهیزمدار اوویدنت , در دسته بندی DSM IV TR در دستهC قرار گرفته است, اما بسیاری بر این باورند که به دلیل ویژگی های یگانه این شخصیت و نیز شخصیت منتقد افسرده دپرسیو , این دو شخصیت را باید در دسته شخصیتی جداگانه یی, شاید مثلاً کلاستر D جا داد

هرچند هنوز هم شخصیت منضبط-قانون مدار (وسواسی- جبری) همراه با شخصیت های وابسته (دیپندنت) و مردم گریز-پرهیزمدار (اوویدنت)، در دسته بندی DSM-IV-TR در دستهC قرار گرفته است، اما بسیاری بر این باورند که به دلیل ویژگی های یگانه این شخصیت و نیز شخصیت منتقد- افسرده (دپرسیو)، این دو شخصیت را باید در دسته شخصیتی جداگانه یی، شاید مثلاً کلاستر D جا داد.

ویژگی های کلی این شخصیت (که در مردان شایع تر از زنان دیده می شود) عبارتند از محدود بودن هیجانات (مانند شخصیت اسکیزوئید و اوویدنت)، نظم و ترتیب، پشتکار و پافشاری، سرسختی و یکدندگی و بی تصمیمی (مانند شخصیت افسرده).

شخصیت وسواسی- جبری چون شخصیت افسرده، آرمانگرا، کمال طلب و نرمش (انعطاف )ناپذیر است. رفتاری شق و رق و برخوردی رسمی و خشک و در بسیاری از موارد حتی عبوس دارد. آنها سرپیچی از آنچه آنها را قانون ها و چارچوب های ضروری و لازم الاجرا می دانند، به هیچ روی تحمل نمی کنند. ایشان مهارت های بین فردی چندانی ندارند و دیگران را از خود فراری می دهند زیرا نمی توانند حد وسط را بگیرند و با پافشاری می خواهند دیگران را زیر سلطه خویش درآورند و تسلیم بی چون و چرای خواسته های خود کنند. اما اگر کسی را به نظرشان قدرتمندتر از خویش ببینند، حاضرند خواسته های او را بی چون و چرا برآورده سازند. آنها از اشتباه کردن می ترسند، تردید دارند و نمی توانند به آسانی به تصمیمی قاطع و قطعی برسند و همواره درباره تصمیمی که می خواهند بگیرند، می اندیشند. خود را به گونه یی گزافه آمیز (افراطی) وقف کار و بهره وری می کنند و به راحتی از تفریح و روابط دوستانه و حتی خانوادگی شان می کاهند تا به کار بپردازند. بیش از اندازه پرهیزگار، باوجدان و اخلاق گرایند و در مورد مسائل اخلاقی و ارزشی کوتاه نمی آیند. از این رو اینان درگیر روابط خارج زناشویی نمی شوند اما چه بسا زندگی زناشویی شان را به سبب سختگیری و نرمش ناپذیری بیش از اندازه از دست می دهند. این افراد دوستان زیادی ندارند و زمان زیادی را در تنهایی وقف کار می کنند و در واقع نداشتن مهارت های ارتباطی را با این راهبرد جبران و انکار می کنند.

اینان هر چیزی را که روال و ثبات معمول زندگی شان را به هم بزند، کنار می گذارند؛ از این رو همانند شخصیت های اوویدنت، هر رخداد و دگرگونی نوینی آنها را دچار تنش و اضطراب فراوان می کند. این افراد به جزئیات، قواعد، فهرست ها، ترتیب و سازمان یافتگی جدول زمانی امور بیش از اندازه سرسپردگی (التزام) دارند. آنها بسیار کمال طلب اند، به گونه یی که گاه نمی توانند تکلیف محول شده را به پایان برسانند، چرا که می خواهند همه معیارها و ضوابط را به دقت رعایت کنند. افراد دچار ویژگی های پررنگ و اختلال شخصیت منضبط-قانون مدار (وسواسی- جبری) سلسله کردارهای آیینی خود را نه فقط بر زندگی خود و خانواده شان تحمیل می کنند، بلکه به شدت کوشش دارند این آیین های وسواسی را بر زندگی دیگران، به ویژه زیردستان خود چیره سازند. آنها کار و وظیفه خود را به دیگران واگذار نمی کنند مگر آنکه دیگران کاملاً تسلیم روش و قواعد آنها باشند. اینان ولخرج نیستند و پول را با حساب و کتاب خرج می کنند. همچنین اشیای کهنه و از رده خارج شده و بی ارزش را نمی توانند به دور اندازند، ولو هیچ ارزش عاطفی هم نداشته باشند. افراد دارای شخصیت منضبط- قانون مدار (وسواسی- جبری) در سخن گفتن همانند شخصیت های اسکیزوئید (درخودمانده - تنهایی گزین) و اوویدنت (مردم گریز-پرهیزمدار) پیشدستی نمی کنند. در این افراد اختلالات افسردگی به ویژه از نوع دیرآغاز (میانسالی و سالمندی) شایع است.این اختلال در استادتمام های دانشگاهی و ژنرال های جوامع پیشرفته (که برای هر رده پیشرفت و ارتقای حرفه یی نیازمند سال ها رنج و کوشش فراوان و پایدار هستند) شایع است.

افراد دچار ویژگی های پررنگ و اختلال شخصیت منضبط- قانون مدار (وسواسی-جبری)، مانند افراد دچار ویژگی های پررنگ و اختلال شخصیت های کلاستر B (از جمله شخصیت خودشیفته)، درخودمانده-تنهایی گزین (اسکیزوئید/آسپرگر) و بدبین- شکاک (پارانوئید) از هسته خودشیفتگی ( نارسیسیسم) قابل توجه و تاملی برخوردار هستند. به همین دلیل می کوشند در ساختار حرفه یی به نوک هرم قدرت رسیده و دیگران را به زیر کنترل و سلطه خود درآورده و به اجرای آنچه خود آن را درست، منطقی و بی نقص می دانند، وادار سازند.

در بخش «سرشت» (تمپرامنت)، اینان دارای پشتکار و آسیب گریزی فراوان و اما نوجویی و پاداش مداری اندک هستند. در بخش «منش» (کاراکتر) نیز دارای خودراهبری فراوان، همکاری بسیار اما خودفراروی اندک هستند.

این اختلال می تواند با اختلالات خلقی و اضطرابی (از جمله وسواس های گوناگون) در یک محور و همچنین با برخی ویژگی ها و اختلال شخصیت های دیگر همراه و هم زمان باشد.

این اختلال را باید به دقت و ظرافت از اختلال شخصیت های درخودمانده-تنهایی گزین (اسکیزوئید)، بدبین-شکاک (پارانوئید)، جامعه ستیز (آنتی سوشیال) و خودشیفته (نارسیسیستیک) جدا کرد و تشخیص داد. این مهم ممکن است نیازمند گذر زمان و دید بالینی ژرف نگر و موشکافانه یی باشد