جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

«هدفمندی» یا سرگردانی


«هدفمندی» یا سرگردانی

مروری بر نقاط مبهم طرح هدفمندی یارانه ها

اعلام رسمی خبر آغاز پرداخت یارانه نقدی از مهر ماه، برای بخش عمده کارشناسان اقتصادی، صاحبان صنایع بخش خصوصی و نیز برای بسیاری از شهروندان ایرانی کاملا غیر منتظره بود.

غیرمنتظره بودن این خبر از آنجا نشات می‌گیرد که هنوز نه منبع مالی پرداخت یارانه نقدی (تا پیش از افزایش قیمت حامل‌های انرژی) مشخص است و نه میزان یارانه نقدی تعلق گرفته به هر ایرانی؛ نه دهک‌های درآمدی‌ای که قرار است یارانه نقدی را دریافت نمایند، مشخص شده‌اند و نه مبنای تعیین میزان یارانه پرداختی به هر خانوار؛ نه چگونگی جبران لطمات وارد به صنایع انرژی‌بر (Energy-intensive) در اثر افزایش قیمت انرژی مشخص است و نه شیوه محاسبه قیمت برق و گاز و... برای صنایع مختلف؛ نه میزان افزایش قیمت بنزین و برق و گاز و امثالهم معین شده است و نه حتی فهرست دقیق کالاهایی که قرار است قیمت آنها افزایش یابد!

طرح هدفمندی یارانه‌ها، در شرایطی قرار است ظرف کمتر از یک و نیم ماه آینده آغاز شود که میزان اطلاع عامه مردم از جزئیات «بزرگ‌ترین جراحی اقتصادی تاریخ کشور»، بسیار ناچیز بوده و حتی فراتر از آن، بلکه اکثریت قریب به اتفاق صاحبان صنایع، اغلب اقتصاددانان کشور و حتی بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز هیچ اطلاعی در مورد جزئیات اجرای این طرح ندارند!

بنابراین از یک طرف با توجه به گستردگی طرح هدفمندی یارانه‌ها و از طرف دیگر با توجه به اعلام رسمی دولت آغاز طرح هدفمندی ظرف کمتر از ۵۰ روز آینده، به نظر می‌رسد که منطقی‌ است هر چه زودتر پاسخی در مورد ابهامات گوناگون این طرح در اختیار افکار عمومی قرار گیرد تا به این ترتیب بستری بسیار مناسب‌تر برای اجرای این طرح فراهم شود. همچنین اطلاع‌رسانی دقیق پیرامون ابهامات طرح هدفمندی یارانه‌ها، قطعا می‌تواند احتمال بروز واکنش‌های اعتراض‌آمیز را به حداقل برساند تا شاهد رفتارهای اعتراض‌آمیز در سطح جامعه نباشیم. فراموش نکنیم که در مورد طرح‌های بسیار کوچک‌تری همچون طرح «مالیات بر ارزش افزوده» و نیز طرح «افزایش شفافیت در پرداخت مالیات بازاریان تهران»، وجود ابهامات متعدد و عدم اطلاع‌رسانی دقیق در مورد این دو طرح، جزو عواملی بود که باعث تشدید اعتراضات غیرمنتظره بازاریان تهران شد.

در واقع، نگارنده معتقد است که هم در مورد تعطیلی اعتراض‌آمیز ۲ سال پیش بازار تهران (در اعتراض به طرح مالیات بر ارزش افزوده) و هم در مورد تعطیلی اعتراض‌آمیز بازار تهران و چند شهر بزرگ کشور (در اعتراض به بررسی تصادفی دفترهای سود و زیان ۱۰‌درصد از تجار)، یکی از اصلی‌ترین عوامل بروز رفتارهای اعتراض‌آمیز گسترده، این بود که دولت اجرای طرح جدیدی را به صورت غیرمنتظره و توام با ابهامات فراوان آغاز کرده بود. کافی است توجه کنیم که در زمان آغاز طرح مالیات بر ارزش افزوده، بسیاری از شهروندان حتی با نام این قانون نیز ناآشنا بودند، چه رسد به محتوای آن. با این توضیحات، در ادامه این مقاله تلاش می‌شود تا فهرستی از ابهامات کلیدی مربوط به جزئیات طرح هدفمندی به صورت تیتروار ذکر ‌گردد؛ ابهاماتی که نگارنده امیدوار است به زودی و تا پیش از مهر ماه، پاسخ‌های شفاف و دقیقی در مورد آنها ارائه شده و به این ترتیب، پرسش‌های گوناگون موجود در میان آحاد شهروندان و نیز بنگاه‌های اقتصادی مختلف، به حداقل برسد:

● خلاصه‌ای از اصلی‌ترین ابهامات طرح هدفمندی

همان‌طور که گفته شد، کاهش ابهامات مربوط به جزئیات طرح هدفمندی، از یک طرف شرایط را برای طرح نقدهای مختلف از سوی صاحب‌نظران فراهم می‌سازد، از سوی دیگر باعث افزایش توانایی خانوارها و بنگاه‌ها برای برنامه‌ریزی دقیق‌تر در مورد رفتار‌های مصرفی و تولیدی می‌شود. اکنون به منظور ارائه فهرستی از ابهامات مربوط به طرح هدفمندی یارانه‌ها، ابتدا این ابهامات را به ۴ گروه اصلی تقسیم می‌کنیم: ابهامات مرتبط با جزئیات جلوگیری از ضرر و زیان و تعطیلی بنگاه‌های مختلف بخش خصوصی (به خصوص کارخانجاتی که‌ درصد بالایی از قیمت تمام‌شده محصولاتشان به هزینه‌های انرژی اختصاص دارد؛ مانند تولیدکنندگان سیمان، کاشی و سرامیک، فولاد، آلومینیوم، مس و نظایر آن)، ابهامات مرتبط با جزئیات پرداخت یارانه نقدی به خانوارها، ابهامات مربوط به جزئیات افزایش قیمت کالاهای یارانه‌ای و دست آخر ابهامات مربوط به کلیات طرح هدفمندی.

اکنون به صورت خلاصه و تیتروار به بررسی مهم‌ترین پرسش‌ها و ابهامات مربوط به هر قسمت می‌پردازیم:

پرسش‌های مربوط به مکانیزم‌های جلوگیری از ضرر و زیان و تعطیلی.

● بنگاه‌های بخش خصوصی

در حال حاضر با توجه به رکود شدید حاکم بر ساخت و ساز، بسیاری از تولیدکنندگان سیمان و فولاد، حتی در شرایط فعلی و قبل از افزایش قیمت انرژی، از رکود شدیدی رنج می‌برند؛ آیا به این مساله توجه شده است که چند برابر شدن قیمت انرژی باعث بروز شوک سنگین و زیان‌ده شدن اکثر این تولیدکنندگان خواهد شد؟ آیا به این مساله توجه شده که ممکن است صاحبان کارخانجات تولیدکننده سیمان و فولاد و امثالهم، در صورت افزایش چند برابری قیمت برق و گاز، بلافاصله تولید خود را متوقف نموده و به این ترتیب کمیابی شدید در بازار این محصولات ایجاد گردد؟ آیا به این مساله توجه شده است که در صورت افزایش چند برابری قیمت انرژی، ریسک پرداخت وام به تولیدکنندگان سیمان و فولاد بسیار بالا خواهد رفت و با کاهش امکان دریافت وام از بانک‌ها، این دسته از تولیدکنندگان باز هم با مشکلات بیشتری رو به رو خواهند شد؟ آیا بهتر نیست که با توجه به رکود گسترده موجود در صنایع مختلف، افزایش قیمت انرژی در مورد صنایع انرژی بری مانند تولید سیمان و فولاد، با یک سال تاخیر آغاز گردد؟

چه مکانیزم‌هایی برای جبران ضرر و زیان تولیدکنندگان و جلوگیری از تعطیلی گسترده واحد‌های تولیدی در نظر گرفته شده است؟ پرداخت نقدی، پرداخت وام یا سایر موارد؟ مبنای پرداخت یارانه نقدی به کارخانجات تولیدی چه خواهد بود؟ آیا میزان تولید هر کارخانه ملاک خواهد بود یا میزان مصرف انرژی یا...؟ آیا قرار است قیمت انواع انرژی برای تمامی کارخانجات به طور یکسان و ناگهانی افزایش یابد (صرف نظر از مکان جغرافیایی کارخانه و همچنین میزان نیاز محصول تولیدی کارخانه به مصرف انرژی)؟ در شرایطی که پاسخ هیچ کدام از این پرسش‌ها مشخص نیست، بنگاه‌های اقتصادی مختلف چگونه باید برای خود برنامه‌ریزی نمایند؟

و دست آخر اینکه آیا به این مساله مهم توجه شده است که روند اخیر گسترش تحریم‌های اقتصادی، خود به خود باعث تشدید رکود صنایع مختلف کشور خواهد شد؟ در چنین شرایطی آیا منطقی ا‌ست که این صنایع با شوک ناگهانی ناشی از افزایش چند برابری قیمت انرژی مواجه شوند؟

● پرسش‌های مربوط به پرداخت یارانه نقدی به خانوارها

آیا با توجه به وجود نزدیک به ۴ میلیون معتاد به مواد مخدر در ایران و با توجه به اینکه بسیاری از این افراد سرپرست خانوارهای فقیر هستند، پرداخت همه یارانه نقدی به سرپرست خانوار منطقی ا‌ست؟ آیا بهتر نیست که یارانه نقدی هر فردی که به سن قانونی رسیده، به خود او پرداخت شود تا به این ترتیب ریسک هدر رفتن یارانه پرداختی به خانواده‌های فقیر کاهش یابد؟

آیا در آغاز طرح هدفمندی، یارانه نقدی به همه خانوارها به صورت مساوی پرداخت می‌شود؟ در صورت نامساوی بودن پرداخت یارانه نقدی، مبنای تصمیم‌گیری در مورد میزان یارانه نقدی هر خانواده چیست؟ آیا خوشه‌بندی خانوارها ملاک خواهد بود؟ یا اطلاعاتی که خانوارها در سایت وزارت رفاه وارد نموده‌اند؟ یا...؟ آیا رد شرایطی که کمتر از یک ماه و نیم تا آغاز پرداخت یارانه نقدی باقی مانده است، تخمینی از مبلغ یارانه مربوط به هر خانوار وجود دارد؟

و بالاخره اینکه تا پیش از افزایش قیمت حامل‌های انرژی، بودجه مربوط به پرداخت یارانه نقدی از چه محلی تامین خواهد شد؟ آیا اگر دولت منابع مالی هنگفتی برای این منظور در اختیار دارد (به جز چاپ اسکناس)، بهتر نبود که در سال جاری دستمزد کارکنان خود را متناسب با تورم افزایش می‌داد؟ یا مطالبات خود به بازنشستگان و فرهنگیان را پرداخت می‌کرد؟

● ابهامات مربوط به جزئیات افزایش قیمت کالاهای یارانه‌ای

کدام کالاهای یارانه‌ای مشمول افزایش قیمت قرار خواهند گرفت و میزان تقریبی افزایش قیمت هر کالا چه میزان خواهد بود؟ آیا فقط قیمت انواع انرژی (برق، گاز، بنزین، گازوئیل و...) افزایش خواهد یافت، یا قیمت برخی دیگر از کالاهای یارانه‌ای مانند آب، نان، شیر و دارو نیز افزایش می‌یابد؟ آیا قیمت کالاهای یارانه‌ای به طور ناگهانی چند برابر می‌شود یا این افزایش قیمت به صورت تدریجی و چند مرحله‌ای خواهد بود؟ آیا افزایش قیمت در تمام مناطق جغرافیایی کشور (از مناطق بسیار محروم گرفته تا مناطق بسیار ثروتمند) یکسان خواهد بود؟ آیا قیمت انرژی برای تمام صنایع، از تولیدکنندگان سیمان و فولاد و سرامیک (دارای مصرف بسیار بالای انرژی) گرفته تا تولیدکنندگان فرآورده‌های غذایی (دارای مصرف ناچیز انرژی) به صورت یکسان افزایش خواهد یافت؟

آیا قرار است فقط از طریق افزایش قیمت برخی کالاها به متوسط قیمت‌های جهانی نزدیک شویم، یا کاهش قیمت‌ برخی دیگر از کالاها به منظور نزدیک شدن به قیمت‌های جهانی در دستور کار خواهد بود؟ به عبارت دیگر، آیا قرار است فقط قیمت بنزین و برق و گاز به قیمت‌های جهانی نزدیک شود (افزایش قیمت)، یا برنامه‌هایی هم به منظور نزدیک شدن قیمت اتومبیل، خدمات مخابراتی و اینترنتی، انواع لوازم خانگی، سخت‌افزار کامپیوتر و امثالهم به قیمت‌های جهانی (کاهش قیمت) در دست بررسی ا‌ست؟ چگونه دولت انتظار دارد که شهروندان ایرانی، برای بنزین و گاز و برق، قیمتی برابر با قیمت‌های پرداختی توسط شهروندان سایر کشورهای جهان را به دولت بپردازند، در حالی که دولت ایران جزو معدود کشورهایی ا‌ست که هنوز حتی یک‌درصد از شهروندانش را تحت پوشش بیمه بیکاری قرار نداده است؟

و در پایان اینکه، آیا برنامه‌هایی به منظور رقابتی‌تر شدن عرضه برق و گاز و بنزین و گازوئیل و... از طریق آسان‌سازی ورود بنگاه‌های خصوصی به این حوزه‌ها در نظر گرفته شده است؟

● ابهامات مربوط به کلیت طرح هدفمندی

با توجه به وضعیت فعلی متغیرهای اقتصاد کلان کشور (اعم از بیکاری، رشد اقتصادی، تورم، شاخص‌های مربوط به فضای کسب‌وکار و...)، آیا شرایط اقتصادی برای آغاز اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها مناسب است؟ آیا شوک ناشی از افزایش ناگهانی و چند برابری قیمت انواع انرژی، رکود روزافزون حاکم بر بخش‌های مختلف اقتصادی کشور را تشدید نخواهد کرد؟ آیا در شرایطی که به دلیل سیاست‌های ارزی نامناسب، تحریم‌های اقتصادی و... روز به روز بخش بیشتری از بنگاه‌های اقتصادی کشور در عرصه رقابت با شرکت‌های خارجی از صحنه خارج می‌شوند، شوک حاصل از اجرای ضربتی طرح هدفمندی، منجر به تعطیلی بنگاه‌های باقیمانده نخواهد شد؟ آیا بدنه کارشناسی فعلی دولت، توانایی کنترل تورم احتمالی و بیکاری حاصل از افزایش چند برابری قیمت حامل‌های انرژی را خواهد داشت؟

آیا تدابیر کافی به منظور کنترل رفتارهای اعتراض‌آمیزی همچون تعطیلی بازار در شهرهای بزرگ، تعلیق تولید کارخانجات توسط صاحبان‌شان، اعتصاب در بین رانندگان، رفتارهای اعتراض‌آمیز توسط افرادی که به دلیل تعطیلی تعدادی از کارخانجات بیکار می‌شوند و... اندیشیده شده است؟ آیا شرایط فعلی کشور در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی، برای آغاز طرح هدفمندی مناسب است؟ آیا بدنه دولت توانایی کارشناسی لازم را دارد که از فشارهای تورمی ناشی از اجرای طرح هدفمندی جلوگیری کند؟ آیا در شرایطی که هیچ طرحی برای بیمه بیکاری در ایران وجود ندارد، آسیب اقتصادی و اجتماعی حاصل از بیکاری گسترده کارکنان کارخانجات مختلف (مخصوصا کارخانجات تولیدکننده سیمان، کاشی و سرامیک، فولاد، مس و سایر محصولات انرژی‌بر) قابل کنترل خواهد بود؟

در پایان لازم به ذکر است که هدف اصلی این مقاله، تلاشی بود در جهت گوشزد ریسک‌های ناشی از «مبهم باقی ماندن جنبه‌های مختلف اجرایی» مربوط به طرح هدفمندی یارانه‌ها؛ طرحی که قطعا اجرای منطقی و مدیریت هوشمندانه آن، خواهد توانست در بلندمدت تبعات بسیار ثبتی را برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد. با وجود آنکه متاسفانه طی ماه‌های اخیر تلاش خاصی برای ارائه توضیح پیرامون این ابهامات انجام نشده؛ اما نگارنده امیدوار است که تا پیش از مهر ماه، برنامه‌هایی کافی در این زمینه در نظر گرفته شود. به زعم نگارنده، تلاش مدیران اجرایی ارشد کشور در جهت برطرف کردن ابهامات فوق و نیز سایر ابهاماتی که در این مقاله فرصت اشاره به تک تک آنها فراهم نشد، قطعا باعث خواهد شد تا زمینه برای کاهش موانع در فرآیند اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها ایجاد شده و با اجرای هر چه منطقی‌تر طرح هدفمندی یارانه‌ها، منافع بلندمدت این طرح نصیب اقتصاد ملی کشور شود.

میثم‌هاشم‌خانی