جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تابستانی که گذراندیم


تابستانی که گذراندیم

نگاهی به گیشه سینماهای جهان در تابستان امسال و بازنده ها و برنده های اکران

یک خبر خوب برای کسانی که عاشق آمار و ارقام فروش فیلم‌ها در هالیوود هستند: به گزارش آسوشیتدپرس درآمد حاصل از فروش بلیت‌های سینما از ماه می تا آگوست امسال به نسبت سال گذشته چیزی حدود صد میلیون دلار افزایش داشته است. اما خبر بد: این افزایش بیشتر ناشی از بالا رفتن قیمت بلیت‌ها، به‌خصوص بلیت‌های سینماهای ۳D و آیمکس است تا این‌که به دلیل حضور تماشاگران در سینماها باشد. چون در حقیقت تماشاگران سینما چیزی حدود ۲درصد هم کاهش داشته است. آمار و ارقام نشان می‌دهد که این تابستان ۲. ۱۱ میلیون بلیت کمتر از ۵ سال پیش که تازه دوران رکود اقتصادی هم بود، فروخته شده است. برای سینماروها این بدترین تابستانی است که به یاد می‌آورند. بسیاری از آنها برای اینکه اعتراض خودشان را نشان بدهند، خیلی از فیلم‌هایی که پیشنهاد شده بود را هم نادیده گرفتند و به دیدن آنها نرفتند. با این حال در همین اکران هم چند برنده برجسته به چشم می‌خورند، همان‌طور که چند بازنده قابل‌توجه هم داشتیم. این مطلب نگاهی دارد به این برنده‌ها و بازنده‌ها.

● برنده‌ها:

▪ پارامونت و دیزنی

براساس گزارش هالیوود ریپورتر، پارامونت بیشترین سهم را از سود اکران تابستان داشته است. از هر ۵ دلار گیشه، یک دلار به کمپانی پارامونت رسیده است. دیزنی هم فقط ۴. ۰ دلار از پارامونت عقب‌تر است. البته این اعداد همه داستان را بیان نمی‌کند. بزرگترین موفقیت پارامونت مربوط به «مرد آهنی»(با فروش ۳۱۲ میلیون دلار تا به امروز بوده است) که یکی از محصولات مارول است در نتیجه بخشی زیادی از سود آن به دیزنی، مالک جدید مارول، برمی گردد. با این حال پارامونت هنوز هم «شرک جاودان»(محصول دریم ورکز) را دارد که به خودش افتخار کند. از آن طرف دیزنی هم پرفروش‌ترین و بهترین فیلم تابستان «داستان اسباب‌بازی۳»(با فروش ۴۰۶ میلیون دلار) را در کارنامه‌اش دارد که علاوه بر فروش فوق‌العاده جهانی‌اش، پرفروش‌ترین انیمیشن کل تاریخ سینما هم شده است. فیلمی که ادعا می‌کند امسال دومین فیلمی می‌شود که فروش جهانی‌اش به ۲ میلیارد دلار می‌رسد. (اولی «آلیس در سرزمین عجایب»بود.)

▪ سونی

درست پشت سر دیزنی، سونی با اختلاف یک امتیاز حرکت می‌کند که این تابستان فیلم‌های موفقی چون «بچه کاراته‌باز» و «بزرگسالان»، «سالت» و‌«آدم‌های دیگر» را به بازار عرضه کرد.

▪ سامیت

فقط یک فیلم: «افسانه مهتاب: کسوف». سومین فیلم موفق تابستان امسال(با فروش ۲۹۸ میلیون دلار). البته سامیت یک فیلم رمانتیک دیگر هم پخش کرد که خیلی موفق بود: نامه‌هایی به ژولیت. (با فروشی معادل ۵۳ میلیون دلار.)

▪ استیو کارل

اگر «قرار شب» را هم حساب کنید، که افتتاحیه‌اش اواخر بهار برگزار شد اما فروش‌اش در تابستان اوج گرفت، این بازیگر بامزه این تابستان سه فیلم خوب موفق داشت که بیش از ۴۰۰ میلیون تومان فروش کردند. علاوه بر اینکه او با انیمیشن «من نفرت انگیز» نشان داد که همان‌طور که قسم خورده به کودکان هم وفادار خواهد بود و برای آنها هم کار خواهد کرد. «من نفرت انگیز» با فروشی معادل ۲۳۶ میلیون دلار ششمین فیلم پرفروش و موفق تابستان امسال بود.

▪ لئوناردو دی‌کاپریو

ستاره «تایتانیک» بار دیگر پادشاه گیشه‌ها شد و موفقیتی را که در «تایتانیک» نصیبش شده بود، تکرار کرد. این بار مردمی که برای دیدن «آغاز خلقت» به سینما می‌روند .

(و باز هم می‌روند و می‌روند)، فقط با دیدن چهره دی‌کاپریو نیست که شیفته فیلم می‌شوند.

آنها به دیدن فیلم می‌روند تا از پازل داستان شگفت‌انگیز و معمای فلسفی آن سر دربیاورند. (باید از کریستوفر نولان نویسنده/کارگردان فیلم تجلیل کرد که یک بار دیگر درست مانند «شوالیه تاریکی» اثبات کرد که فیلم‌های اکشن پرفروش تابستان، می‌توانند در عین حال تفکر برانگیز و سیاه و تلخ هم باشند. نه اینکه هر فیلم پرفروش اکران تابستانی لزوما شاد و سرخوش باشد و فکر را هم مشغول نکند.)

بین «آغاز خلقت» در تابستان امسال و «جزیره شاتر» که زمستان گذشته اکران شد، دی‌کاپریو فصل بسیار خوبی را پشت سر گذاشته و یک تابستان خوب ۵۰۰ میلیون دلاری هم داشته است.

▪ ۳D و آیمکس

منتقدان همچنان منتظر(و البته امیدوارند) که نسبت به سیستم ۳D واکنش نشان داده شود. چیزی که البته هنوز اتفاق نیفتاده است. این تابستان حداقل نیم دوجین فیلم به شیوه ۳D به بازار عرضه و در سینماها اکران شده که با وجود اجاره‌ها و هزینه‌های بالا برای نمایش فیلم‌ها به شیوه آیمکس، چیزی در حدود ۳. ۴ میلیارد دلار برای صنعت سینما نفع داشته است.

▪ عملیات قدیمی

از عقبگرد ستاره‌ها و قهرمانان به فیلم‌های دهه ۸۰ گرفته در فیلم «بی‌مصرف‌ها» تا بازگشت به دوران ملتهب فیلم‌های جاسوسی و جاسوس‌بازی‌های جنگ سرد در فیلم «سالت»، از رویارویی مجدد انسان‌ها با موجودات بیگانه در «غارتگران» تا بازآفرینی ورزش‌های رزمی در «بچه کاراته‌باز»، تماشاگران ثابت کردند که نیازی نیست حتما قهرمانان‌شان زره و کلاهخود داشته باشند و یا در مقابل پرده سبز حرکات محیرالعقول انجام دهند. (پرده سبز برای فیلم‌های سه بعدی مورد استفاده قرار می‌گیرد.) حتی فیلمی مثل «دسته اولی‌ها» هم که از نسخه دهه هشتادش فاصله زیادی داشت و به نسبت عملیات نوظهور و جلوه‌های ویژه کامپیوتری زیادی به آن اضافه شده بود، بیش از ۷۷ میلیون دلار نتوانست بفروشد.

▪ بچه‌ها

پنج فیلم از ۱۰ فیلم پرفروش و موفق این تابستان، فیلم‌های خانوادگی و فیلم‌های مربوط به بچه‌ها بوده‌اند. در حقیقت همیشه اواخر ماه جولای، ترافیک فیلم‌های خانوادگی افزایش پیدا می‌کنند. امسال هم «داستان اسباب‌بازی»، «من نفرت انگیز»، «شاگرد جادوگر»، «رامونا و بیزوس» و «آخرین هواخواه» با سرعت ‌می‌تازند تا در میان ۱۰ فیلم صدر جدول اکران قرار بگیرند. اگر اتفاقی نیفتد، بنظر می‌رسد که اشباع این فیلم‌ها در اواخر تابستان باعث شود «رامونا»، «گربه‌ها و سگ‌ها: انتقام کیتی گالور» و«بازگشت نانی مک‌فی» از رسیدن به صدر جدول پرفروش‌ها باز بمانند و شاید شکست بخورند.

نتیجه می‌گیریم که زمانه خوبی است برای اینکه یک سینماروی نوجوان باشید و از آن بهتر این است که استودیویی باشید که خوراک سینمایی نوجوانان را فراهم می‌کند.

▪ مستقل‌ها

این طوری هم نیست که هیچ فیلمی برای بزرگترها وجود نداشته باشد. فقط باید به مجموعه این اکشن‌های نوستالژیک نگاه کنید یا به تولیدات گاه به گاه هوشمندانه استودیوها مانند فیلم نولان؛ «آغاز خلقت». این بدان معناست که باید سری هم به خانه هنر بزنیم. جایی که فیلم‌هایی چون «راز درون چشمان آنها»، «استخوان‌های زمستانی» و «دختری که با آتش بازی کرد» فیلم‌های موفق فروتن و بی سروصدایی هستند.

● بازنده‌ها:

▪ ستاره‌ها

عقل جمعی می‌گوید در زمانه‌ای که فیلم‌ها یا برمبنای اسم‌های قدیمی و یا با جلوه‌های تکنولوژی سه بعدی ساخته می‌شوند و فروش می‌کنند، وجود ستاره‌ها نه تنها زاید و بی‌مورد است که به هیچ‌ عنوان هم ضمانتی برای فروش فیلم‌ها نیست. بخصوص در اکران این تابستان این قضیه با بازی ضعیف ستارگان به مسئله‌ای جدی تبدیل شد. مثلا نیکلاس کیج در «شاگرد جادوگر»، جیک گیلنهال در «شاهزاده پارسی: شن‌های زمان»، جنیفر انیستون در «سوئیچ» و تام کروز و کامرون دیاز در «شوالیه و روز» نمونه‌های بارز این مشکل بودند. البته هیات داوران هنوز در مورد راسل کرو و جولیا رابرتز تصمیم گیری نکرده‌اند. «رابین هود» با بازی راسل کرو به زحمت ۱۰۰ میلیون دلار فروخت.(هرچند فروش‌اش خارج از آمریکا تقریبا دو برابر بود.) و جولیا رابرتز هم با فیلم (eat pray love) که یک فیلم موفق جمع و جور بود توانسته فعلا و در سه هفته اول اکرانش ۶۱ میلیون دلار فروش کند.

▪ جری بروکهایمر

اسراف و ولخرجی‌های تهیه‌کننده، جلوه‌های ویژه‌ای که تماشاگران را تکان می‌دهد( که بارزترین و مشهورترین نمونه آن «دزدان دریایی کارائیب» است) همیشه برای او میلیاردها دلار به ارمغان آورده است اما این تابستان فرمول همیشگی او شکست خورد، آن هم نه یک‌بار بلکه دو بار. هم «شاهزاده پارسی» و هم «شاگرد جادوگر» شکست‌های سختی خوردند. آیا معنی این شکست‌ها نمی‌تواند این باشد که تماشاگران در کنار حرکات اکشن مقادیری داستان و شخصیت هم می‌خواهند، نه فقط هر بازی ویدئویی و کارتونی که با بودجه‌های سر به فلک کشیده تبدیل به فیلم شده باشد.

▪ دنباله‌های بی‌مقصد و وصله‌پینه شده

آن دنباله‌هایی که از روی قسمت های قبلی ایده و الهام گرفته‌اند و خودشان دوباره دست به تعریف یک داستان جدید زده‌اند( مانند «داستان اسباب‌بازی۳» ، «مرد آهنی۲»، «کسوف») خوب عمل کرده اند اما به‌نظر می‌رسد تعداد فیلم‌های ناموفق و بی‌مزه این سری بیشتر است و تماشاگران هم نشان دادند که قدر خانه نشستن و دوری از فیلم‌های آبکی با نام‌هایی مثل «رابین هود»، «شهر و جنسیت۲»، «گربه‌ها و سگ‌ها: انتقام کتی گالور»، «شاگرد جادوگر» را می‌دانند. همان‌طور که از بازسازی‌های مسخره‌ای مانند «او را به یونان ببر»، «دسته اولی‌ها» و «شرک جاودان» (بله درست است که این قسمت «شرک» ۲۳۸ میلیون دلار فروش کرده است اما در مقایسه با «شرک»‌های اولیه یک شکست کامل است ) خوش‌شان نمی‌آید. درواقع باید گفت که یک نام پرفروش قدیمی تضمینی برای این‌که دوباره فیلمی با همان نام فروش کند، نیست و لزوما ایده‌ها و نام های جدید هم در اکران محکوم به شکست نیستند. کافیست به «آغاز خلقت» نگاه کنید.

▪ حیوانات سخنگو

معذرت می‌خواهیم ولی «گربه‌ها و سگ‌ها: انتقام کتی گالور» و «مارمادوک» نشان می‌دهد که دوره این حقه‌ دیگر به پایان رسیده است.

▪ کمدی

به جز کمدی‌های «بزرگسالان» و «آدم های دیگر» امسال هالیوود فیلم خنده‌دار پرمنفعت خاصی نداشت. آدم های زیادی به «او را به یونان ببر» نخندیدند. (خنده‌هایشان هم بیشتر پوزخند بود.) و هیچ‌کس هم به فیلم «مک گروبر» نخندید که تنها ۵. ۸ میلیون دلار فروش کرد و بعد از سه هفته هم از اکران سینماها کنار رفت.

▪ وحشت

این تابستان درواقع اصلا فیلم وحشتی نداشتیم مگر اینکه شما بخواهید آن گرگ‌نماهای فیلم «کسوف» را هم به حساب بیاورید یا آن هیولاهای فیلم «غارتگران» را. اما اگر این‌ها را کنار بگذارید فقط شما می‌مانید و فیلم وحشت (splice) که البته فقط به اندازه ۱۷ میلیون دلار مردم را ترساند. و البته «آخرین جن‌گیر» که هنوز باید چندهفته بگذرد تا درباره‌اش قضاوت کنیم.

▪ زنان

رسم است که اصولا اکران تابستان مترادف با فیلم‌های اکشن باشد که می‌تواند به این معنی هم باشد که مخاطب فیلم‌ها بیشتر مردان هستند. معمولا تعدادی فیلم هم این وسط می‌گذارند تا مخاطبان زن هم بهره‌ای ببرند اما این تابستان از این خبرها نبود. «کسوف» که فیلم بچگانه‌ای بود و مخاطبان زن بزرگسال شاید هیچ انتخابی به جز ‌«سالت» و آنجلینا جولی‌اش نداشتند.(که تازه «سالت» هم فیلم ساده‌انگارانه‌ای بود.) شاید فقط «نامه‌هایی به ژولیت» بود که واقعا انتظارها را در این مورد برآورده کرد.

▪ کتاب‌های کمیک

بنظر می‌رسد که هالیوود تمایل دارد همه کتاب‌های کمیک را به فیلم تبدیل کند. اما در حالی که اسامی آشنایی چون «مرد آهنی» موفق می شوند، فیلم‌های دیگری چون «اسکات پیلگریم در برابر دنیا» شکست می‌خورند. البته «اسکات پیلگریم در برابر دنیا» با تشویق و تعریف منتقدان اکران شد اما گویا نتوانست انتظار پسربچه‌هایی که پیش از این کتابش را خوانده بودند، برآورده کند.

منبع: مووی فون

صوفیا نصرالهی