چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
جنگ ملی و آزادیبخش ملت اوکراین
برای ملت اوکراین آغاز مبارزه ملی و آزادیبخش تحت رهبری باگدن خملنیتسکیی در سال ۱۶۴۸ سرآغاز حرکتهای بعدی به حساب میآید. امسال اوکراین سیصدوشصتمین سالگرد آغاز این واقعه مشهور را جشن میگیرد؛ حادثهای که آغازگر روند ثمربخش تشکل سازمانهای دولتی- ملی به حساب میآید. در اواسط قرن هفدهم، اوکراین دولت مستقلی نداشت. سرزمینهای آن اکثرا در تصرف شیخنشین کبیر لیتوانی، مولداوی، اتریش و ترانسیلوانیا بودند. تقریبا ۵ میلیون اوکراینی که در قلمروی لهستان زندگی میکردند رشد فزاینده ستم ملی را احساس میکردند.
استثماری که از طرف مالکین و نخبگان لهستانی اعمال میشد، بیرحمانه بود. ستم ملی و اجتماعی، اعمال زور برای کاتولیک کردن جامعه، فشار روی کلیسای ارتدوکس، مصادره املاک کلیسا و زمین، در حرکت اعتراضی اقشار مختلف جامعه، مردم را صرفنظر از اختلاف علائق اقتصادی و اجتماعیشان متحد کرده بود. همه اینها به جنگ، جنبه ملی و آزادیبخش داد؛ جنگی که نیروهای محرکه آن قزاقها، دهقانان، مالکین و روحانیون ارتدوکس بودند.
انقلاب ملی اوکراین در اواسط قرن هفدهم، در پی ستم اجتماعی افزایش موانع برای توسعه فرهنگ و زبان ملی، فشار روی کلیسای ارتدوکس و انفجار شدید خشم ملی، در سال ۱۶۴۸ شکل گرفت. از نظر عمق و گستره و همچنین به لحاظ ظاهری و جنبههای مبارزاتی، این جنگ با انقلابهای قرن هفدهم در اروپا شباهتهای بسیاری داشت و با آنها پیوستگی برقرار میکرد. جهتگیری غالب روندهایی که در سال ۱۶۴۸ آغاز شدند، مبارزه برای استقلال اوکراین بود و با استدلال میتوان تغییرات کیفی به دستآمده را کاملا انقلابی دانست. انقلاب اوکراینی قزاقی بخش مهمی در روند تشکیل روابط اجتماعی جدید در تمدن جدید شد. این انقلاب موجب تشکیل دولت ملی شد، که بخشی از آن در قلمروی اوکراین لیوابرژنا (گتمنشینا)، به صورت خودمختار، بخشی از امپراتوری روسیه بود که تا اوایل دهه ۸۰ قرن هجدهم وجود داشت.
به نظر اکثر محققین، جنگ ملی و آزادیبخش که به صورت جنبش دهقانی در ماه فوریه سال ۱۶۴۸ با تصرف زپاریژسکاسیچ توسط دسته قزاقهای شورشی و بعد از انتخاب رهبر ارتش زپاریژسکیی باگدن خملنیتسکیی آغاز شده بود تا ماه سپتامبر سال ۱۶۷۶ ادامه داشت. پس از پیروزیهای درخشان ارتش اوکراینی در شهرهای ژاوتی و ادی کارسون در ماه می سال ۱۶۴۸ قیام قزاقها خیلی زود به قیام تمام ملت تبدیل شد. با گذشت زمان از ماه ژوئن تا ماه نوامبر، مبارزه ملی- آزادیبخش و اجتماعی که از جنبش دهقانی به جنگ دهقانی تبدیل شده بود، در پاییز سال ۱۶۴۸ بدون استثنا تمامی سرزمینهای اوکراینی اصیل، که بخشی از لهستان و لیتوانی بودند را فرا گرفت و جنبه همگانی پیدا کرد.
در توسعه انقلاب و شناخت آن چند دوره حائز اهمیت است:
▪ مرحله اول (فوریه سال ۱۶۴۸- ژوئن ۱۶۵۲) با بیشترین وسعت و شدت مبارزه ملی- آزادیبخش و اجتماعی شناخته شده است. روند سریع توسعه سازمانهای دولتی تشکیل ایده دولت- ملت و تشکلیابی نخبگان سیاسی از ویژگیهای این مرحله است.
▪ مرحله دوم (ژوئن ۱۶۵۲- آگوست ۱۶۵۷) با بدتر شدن وضعیت اقتصادی و سیاسی اوکراین قزاقی و جستوجوی شدید متفقین در عرصه بینالملل به منظور سرکوبی لهستان شناخته میشود.
▪ مرحله سوم (سپتامبر ۱۶۵۷- ژوئن ۱۶۶۳) تشدید مبارزه اجتماعی و سیاسی که به جنگ داخلی تبدیل شد و باعث انشعاب اوکراین قزاقی به دو بخش (پرو ابرژنا و لیو ابرژنا) و تفکیک زپاریژا به عنوان قدرت سیاسی جداگانه شد.
▪ مرحله چهارم (جولای ۱۶۶۳- ژوئن ۱۶۶۸) با کوشش دولتهای لهستان و روسیه برای تقسیم کشور اوکراین (که بالاخره مطابق با قرارداد اندروسیوسکیی چنین شد) تشخیص داده میشود.
▪ مرحله پنجم (جولای ۱۶۶۸- سپتامبر ۱۶۷۶) با تشدید دوباره مبارزه سیاسی، تشدید دخالت کشورهای خارجی به مسائل داخلی اوکراین، انحلال تشکلهای دولتی در پروابرژنا و نابود کردن دهشتناک آن توسط ارتشهای لهستان، روسیه، ترکیه و کریمه مناسبت پیدا میکند.
بخش خیلی مهم روند انقلابی، رشد و تکامل دولت بود. علیرغم وجود نظریات و ارزیابیهای مختلف میتوان نتیجه گرفت که تشکیل کشور ملی انجام شده بود. طی سال اول انقلاب به طور مشخص مبارزه با دو ایده در تشکیل نوعی از حکومت شکل گرفته بود: جمهوری (مخصوص ارتش زپاریژسکیی) و سلطنتی (مخصوص رهبری.)
▪ اهداف مبارزه عبارت بودند از:
- محو ستم ملی و مذهبی لهستان و جلوگیری از استقرار آن از طرف مسکو و امپراتوری عثمانی
- ایجاد دولت ملی و دفاع از استقلال آن
- از بین بردن مدل روابط اجتماعی و اقتصادی بر اساس مالکیت ارضی بزرگ و متوسط فئودالی که بر پایه بیگاری دهاقین وابسته به فئودالها شکل گرفته بود و استقرار مدل جدید که اساس آن بر مالکیت ارضی قزاقی و دهقانی و زمینهای کشاورزی و کار انسان آزاد قرار داشت.
با وجود جنبه سخت مبارزه، مضمون اصلی آن از بین بردن انواع مختلف وابستگی شخصی و مدلهای موجود استثمار، و به دست آوردن استقلال شخصی و مالکیت ارضی بود.
به لحاظ سیاست خارجی، انقلاب اوکراینی موجب تغییرات جدی در توازن قوا و اروپای شرقی، جنوب شرقی، مرکزی و شمالی شد.
▪ اهمیت انقلاب در این بود که:
- موجب تشکیل دولت ملی شد که بخشی از آن در مدل دولت لیوابرژنا به صورت خودمختاری بخشی از روسیه تا اوایل سالهای ۸۰ تا قرن ۱۸ وجود داشت.
- موجب تشکیل ایده ملی دولتی شد که برای نسلهای بعدی اوکراینیها میثاقی در مبارزه برای استقلال شد.
- نقش مهمی در تشکل نخبگان سیاسی ایفا کرد و نیروی محرکه داخلی برای توسعه خودآگاهی ملی شد.
- باعث تثبیت اسم <اوکراین> برای دولت ایجاد شده و آغاز تغییر نام <ملت روسی> به <ملت اوکراینی> شد. شرایطی ایجاد کرد که طی مدت طولانی پس از آن قزاقها، مالکین و دهاقین با استفاده از آن، از نتایج موفقیتهای اجتماعی و اقتصادیای که در سالهای انقلاب به دست آورده بودند، استفاده کنند.
ایدهآلهای انقلاب نیمه قرن هفدهم در یاد ملت اوکراین باقی ماندند و به منبع بیپایان روحیه ملی تبدیل شدند.
الکساندرو ولیساک
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست