یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

خداحافظی لژیونرها


خداحافظی لژیونرها

سال پیش رو, سال غروب سیاستمداران پرآوازه نیز است دوران اقامت نسلی از كهنه كاران سیاست در معروف ترین كاخ های قدرت به پایان می رسد و به زودی درپایتخت های مهم جهان شاهد حضورچهره های جوانی خواهیم بود كه با آمدن خود, نوید تغییرات و خانه تكانی را درباشگاه قدرتهای بزرگ همراه می آورند

سال پیش رو، سال غروب سیاستمداران پرآوازه نیز است.دوران اقامت نسلی از كهنه كاران سیاست در معروف ترین كاخ های قدرت به پایان می رسد و به زودی درپایتخت های مهم جهان شاهد حضورچهره های جوانی خواهیم بود كه با آمدن خود، نوید تغییرات و خانه تكانی را درباشگاه قدرتهای بزرگ همراه می آورند.

این جابه جایی در۳ كاخ مشهوركرملین ،الیزه وخانه شماره ۱۰ داونینگ لندن رخ خواهد داد.

سال آینده ،دراین ۳ كشور سال انتخابات ها ورقابت های بزرگ نام گرفته است .از آغاز ماه ژانویه كه نسیم انتخابات درفضای این۳ كشورپیچید، همه چشم به نطق های خداحافظی ساكنان این ۳ خانه قدرت دوختند.تونی بلر زودتراز همه سرود رفتن سرداد، سیاستمدار بریتانیا با وجود جوانی اش ، بسیارخسته نشان می داد، او سرانجام مراسم سمبلیك خداحافظی خود را در اجلاس داووس وبا روبوسی ازهمقطاران غربی اش به جاآورد.

پس از بلر،نوبت پرنفوذترین عضوخانواده روس بود،ولادیمیر پوتین درنیمه زمستان درتصمیمی غافلگیرانه به میان اصحاب رسانه ها آمد و با اعلام زودهنگام خبر ترك قدرت، عبارت«روسیه بدون پوتین » را برپیشانی مطبوعات جهان نشاند.اما خداحافظی پیر سیاسی الیزه، سیری طولانی ودشوار طی كرد.تاحدی كه تأخیروتعلل بیش از معمول شیراك، بسیاری از هواداران اورا به امید حضوردوباره او درانتخابات برد. اما این گلیست سرسخت نیز سرانجام دربرابرواقعیت تغییر، تسلیم شد و با اعلام خبر رفتن خود زمستان پاریس رااز ابهامی سنگین خارج كرد.

اكنون فقط شهروندان ۳ كشورروسیه وانگلیس وفرانسه نیستند كه با تردید به آینده سیاسی خویش می اندیشند بلكه كل افكارعمومی و تمام رهبران جهان درپی فهمیدن آثار این رفتن ها وجابه جایی ها هستند.گویی همه در انتظار یك تحول ودگرگونی دراین سه پایتخت افسانه ای جهان به سرمی برند.افول سه غول سیاسی ، به اندازه كافی درعالم سیال سیاست وسوسه انگیز است .شاید یك دلیل این امر،فضای عصر بحرانی این سه تن باشد و این كه جهانی كه بخشی ازمیراث شیراك ها و بلرها و پوتین ها شناخته می شود این روزها آبستن تغییرات تازه ای است

● فراتراز ۳ دولتمرد

پوتین ، بلر وشیراك دركشورخود رهبر یكی از جناح های سیاسی شناخته می شوند.

اما درنگاه دیپلمات هاكه درسالیان پس از جنگ سردنقش این سه دولتمرد را رصدكرده اند آنان تصویرچهره ای فراتر ازیك رئیس كابینه رادارند.هر سه آنان ،افرادی درگیر درتحولات جهانی بودند وبیش ازامور و سیاست داخلی درآزمون های سیاست جهانی درگیر شدند. ازهمین روست كه اغلب ناظران اسم شیراك ،بلر وپوتین رادر گروه معماران نظم نوین ذكرمی كنند، زیرا آنها مسئولیت مستقیمی درشكل گیری آرایش سیاسی جهان امروز دارند.امضای این سه تن دركناركسانی مانند بوش، پای تصمیم های مهم جامعه جهانی ثبت است و نام آنان بخشی از تاریخ دهه پرتلاطم اخیروپاره ای از خاطرات نسل كنونی درآمده است .

درقیاس با اسلاف سیاسی شان، پوتین ،شیراك وبلر ازاین شانس مشترك برخورداربودندكه بیش از رهبران پیشین درخانه قدرت ساكن شدند. این رهبری طولانی به آنان فرصت طلایی شهره شدن داد تا آنجا كه حتی رهبری الیزه وكرملین ، سودای مردان تاریخ ساز رایافتند و از سوی هوادارانشان به عنوان ها ونشان هایی مانند «روسیه پوتین یا فرانسه شیراك » نائل آمدند.

اما اكنون شیراك وپوتین با همه حكایت های اسطوره ای كه از آنان نقل شده است چند صباحی بیش تر مهمان منزل سیاست نیستند، شاید اینجا لازم باشد كه در سخن تحلیلگرلوموند، مكث دوباره ای كنیم كه رهبران بزرگ هراندازه اشخاصی باهوش وفوق العاده باشند اما بخشی از شهرت خود رامدیون وزن سیاسی كشورشان هستند معنای دیگرسخن او این است كه اگرپوتین وشیراك برای ۱۰ سال درسكوی بزرگان جهان ایستادند ، به این دلیل بودكه روسیه وفرانسه همچنان جزوبازیگران اصلی سیاست هستند.

شیراك وپوتین هراندازه درنگاه عامه مردم مردانی مهم باشندامادرعیارجهان دیپلماسی، سرزمین آنان و وزن سیاسی وتاریخی كشورشان تعیین كننده است .بنابراین همه چیز درپایان حیات این سه رجل سیاسی حول این سؤال می چرخد كه روسیه وانگلیس وفرانسه پس ازافول یك نسل از رهبران خود درچه مسیری گام برخواهند داشت.انتخاب آینده این ۳بازیگر تأثیر غیرقابل انكاری برمسیر سیاست جهانی دارد.آن ۳ سهم شایانی از قدرت باشگاه اتمی جهان را درشورای امنیت دراختیار دارند، همین طور بخشی از هسته مركز اقتصادی جهان - گروه ۷ - را تشكیل می دهند علاوه برهمه اینها این ۳ بازیگر ۳ نقش جداگانه و مهم درمنطقه جغرافیایی شان دارند، فرانسه،عنصری تعیین كننده درحوزه اروپاست، روسیه بر گردش سیاست خارجی واقتصادی اوراسیا تأثیرگذار است وانگلیس به طورسنتی مهره ای كلیدی دردیپلماسی محورانگلوساكسون می باشد.

به هرروی، تقویم سال ۸۵ درانتظار ۳ رویداد مهم دراین ۳ كشوراست ،علاوه برهیجانی كه نام جانشینان پوتین ، بلر و شیراك به پاخواهد كرد سمت وسوی سیاست داخلی وخارجی این ۳ پس ازافول رهبرانشان امری بس مهم وشایان توجه است.

● مردی كه می خواست نماد پاریس باشد

ژاك شیراك خیلی زودتر از همقطارانش صحنه قدرت را ترك خواهدكرد. هم اكنون شمارش معكوس برای رفتن این ساكن دیرین الیزه درمطبوعات پاریس آغازشده است. اگرهمه مسئولیت های این گلیست كهنه كار راجمع بزنیم، باید گفت كه شیراك یكی از ركوردهای حضوردرسیاست رابه نام خود ثبت كرده است.

رئیس جمهوری فرانسه نزدیك به ۴۰سال از دوران حیات خود رادر سیاست سركرده است اوهمه عرصه ها رادراین چهار دهه درنوردید، از شهرداری پاریس تا كارحزبی و از مدیریت اموردیپلماسی اروپا تا رهبری كشوری مدعی مهد دموكراسی جهان. اندیشه های سیاسی این سیاستمدارنیزبه اندازه سمت های متنوع او افت وخیز داشته است. فرانسه دردوره او روزهای پر تب وتاب بسیاری راگذرانده است، روزهایی كه به تعبیر برخی از تحلیلگران، پاریس گاهی درسایه رهبری وی در خاطره دوران با شكوه عصر انقلاب غوطه ور شده است و گاهی دیگر از ضعف و سردرگمی دولت اودربحران های داخلی و بین المللی كلافه شده است، شیراك در حال حاضر ۷۴ سال دارد. او هرچند برزبان نمی آورد، اما بسیاری از فرانسوی ها می گویند كه به دلیل كهولت سن حاضر به ادامه فعالیت سیاسی نیست و شاید اگر رئیس جمهوری سرسخت فرانسه دچار ضعف جسمانی نبود، درخواست هواداران خود برای بازگشت به قدرت را می پذیرفت.

گردش قدرت در كشور تحت رهبری شیراك، شكل وشمایلی از ماراتن رقابت دموكرات ها وجمهوری خواهان درآمریكا را دارد؛ با این تفاوت كه اینجا نقش بازها و كبوترها را سوسیالیست ها و لیبرال ها ایفا می كنند. شیراك قدرت را ازسوسیالیست ها در سال ۱۹۹۵تحویل گرفت و به عنوان بیست و دومین رئیس جمهور فرانسه برگزیده شد. در دومین رویارویی خود در سال ۲۰۰۲ نیز مانع از آن شد كه حریفان چپگرایش به قدرت بازگردند. لذا برای دومین بار ریاست الیزه را در اختیار گرفت.

اما شیراك درایام ریاست جمهوری خود هیچگاه یك لیبرال ناب ویا یك گلیست وفادار ظاهر نشد. او با نطق های آتشین وانتقادی، حریفان سوسیالیست خود را كه هم پیمان واشنگتن بودند، از صحنه خارج كرد. وی هنگام جنگ عراق تامرحله تبدیل به قهرمان ضدجنگ پیش رفت اما درگذرزمان بسیاری از اصول سیاسی خود راكنار نهاد و در نهایت از در آشتی و دوستی با نومحافظه كاران تندرو كاخ سفید واردشد.

بنابراین شاید شیراك از اندك رهبران فرانسه باشد كه به اندازه حامیانش، مخالفان سرسخت دارد وافكارعمومی ونخبگان فرانسه درارزیابی كارنامه وی اختلاف نظر عمیق دارند.

برخی دوستان اروپایی شیراك معتقدندكه اودر طول سال ها مسندنشینی افتخارات بسیاری را در پرونده خود ثبت كرد. آن ها درفهرست موفقیت های او از نقش رهبرالیزه از پایان دادن به جنگ داخلی در یوگسلاوی در دهه ۱۹۹۰ یاد می كنند. آن ها همچنین به نقش شیراك درجنگ عراق اشاره دارندكه شیراك محبوبیت بسیاری را برای فرانسه به دست آورد. این گروه دركارنامه داخلی شیراك ازشیخوخیت او درمیان خانواده جوان اروپاو مرجعیت وریش سفیدی اش درمیان احزاب وگروه های سیاسی این كشور سخن به میان می آورند.

اما به باور منتقدان ، این موارد نقش هایی بود كه انتظار می رفت شیراك ایفا كند اماهیچ یك ازآنها به معنای واقعی پیاده نشد. به باوراین گروه،شیراك با شعار یك انقلاب آرام پا به صحنه گذاشت اما اصلا حات اجتماعی و اقتصادی چندانی را در پرونده خود ثبت نكرد.آن ها در فهرست ناكامی معمار دیروز پاریس به بحران ها و ناآرامی های ۲۰۰۵ اشاره می كنند كه بازتابی از سیاست اجتماعی وفرهنگی شیراك بود. شیراك دستكم درشكل گیری نظام تبعیض اجتماعی كه مهاجران مسلمان را رودروی حكومت این كشورقرارداد نقش بسزاداشت.

او نه تنها از طراحان قانون منع ومحدودیت علیه مسلمانان بود كه در تصویب وتنظیم شیوه های كنترلی برای مهاجران واقلیت ها مشاركت چشمگیرداشت. بااین همه، دربحران هایی كه فرانسه را دوسال گذشته به كانون آشوب های اجتماعی تبدیل كرد، اوحاضرنشد مسئولیتی بردوش بگیرد و بار این شكاف نژادی بزرگ را بردوش همقطاران خویش بویژه دومنیك دوویلپن گذاشت.

سیاستمدار سالخورده فرانسه درنطق خداحافظی خود تنها یك موردازناكامی هایش اعتراف كردوآن شكست او در وادی تشكیل اروپای واحد بود. شیراك اقرار كرد كه تلاش هایش در مورد تصویب قانون اساسی اروپا در فرانسه به شكست انجامید و موفق نشد آنچه را كه آرزو داشت به تصویب مردم فرانسه برساند. سال ۲۰۰۵ میلادی مردم فرانسه به پای صندوق های رأی رفتند و به قانون اساسی اروپا رأی منفی دادند . با این كار، آن ها موقعیت داخلی شیراك را به شدت متزلزل كردند.

▪ میراث سیاسی:

شیراك نطق خداحافظی خود را درحالی ایراد كردكه نقد دوران او پیشترازاین درمحافل سیاسی فرانسه شروع شده بود. نقدها بیشتر دراین راستااست كه رهبری الیزه فرصت های تاریخی كشوررابویژه درعرصه جهانی هدر داده است. این سخن فابیوس، یار نزدیك فرانسوا میتران، درروزهای اخیر اززبان بسیاری شنیده می شودكه شیراك در سال های ریاست جمهوری خویش جایگاه فرانسه را در قاره اروپاوجهان دیپلماسی تنزل داد.

براین اساس، اغلب ناظران خروج شیراك و انصراف تاریخی او ازانتخابات را پایان راهی می دانندكه ۴۰ سال پیش جاه طلبانه آغاز كرده بود. بنابراین پیداست شیراك پس ازالیزه ازجرگه تصمیم گیران سیاسی فرانسه خارج می شود آشنایان وی نیز انتظاریك نقش نمادین رابرای اودارندو حدس زده اند كه او به اظهار نظر در مسائل خارجی و نیز مسائل زیست محیطی كه همیشه مورد علاقه اش بوده است، ادامه خواهد داد.

اما خبرهای دیگر حاكی ازآن است كه نصیب وقسمت این سیاستمداردرایام بازنشستگی فقط تنهایی وانزوای سیاسی نیست و احتمال می دهند كه از این پس ذهن شیراك متوجه پرونده هایی خواهد بود كه پس از ریاست جمهوری علیه او گشوده خواهد شد.

به عقیده این گروه، از هم اینك پرونده های قضایی بسیاری انتظار او را می كشد، پرونده هایی كه مصونیت سیاسی، مجال رسیدگی به آن ها را نداده است.

مهمترین پرونده ای كه از همه بیشتر منتظر خلع شیراك از قدرت است، پرونده مربوط به زمان شهرداری رئیس جمهوری فرانسه است كه در زمان رسیدگی نیز سر و صدای زیادی به پا كرد. در این پرونده، شیراك و دوستان او چون آلن ژوپه نخست وزیر اسبق فرانسه متهم اند كه از بودجه و امكانات دولتی و شهرداری به نفع حزب خود (حزب دست راستی سابق شیراك به نام آر.پ.ار) بهره برداری كرده اند.

محمد بخشنده


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.