چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

انرژی هایی كه تباه می كنیم


انرژی هایی كه تباه می كنیم

مصرف سرانه و شدت انرژی در شرایط ثبات تكنولوژیهای تبدیل و مصرف انرژی و یا ثبات كارآئی و بهره وری, انرژی, افزایش مصرف انرژی نیز همانند سایر كالاها, می تواند رفاه اجتماعی را افزایش دهد

مصرف‌ سرانه‌ و شدت‌ انرژی‌ ‌‌در شرایط‌ ثبات‌ تكنولوژیهای‌ تبدیل‌ و مصرف‌ انرژی‌ و یا ثبات‌ كارآئی‌ و بهره‌وری، انرژی، افزایش‌ مصرف‌ انرژی‌ نیز همانند سایر كالاها، می‌تواند رفاه‌ اجتماعی‌ را افزایش‌ دهد. ‌

‌‌با این‌ وجود همیشه‌ افزایش‌ مصرف‌ انرژی‌ لزوماً‌ به‌ معنای‌ افزایش‌ رفاه‌ نخواهد بود. به‌ عبارت‌ دیگر به‌ فرض‌ كاهش‌ بهره‌وری‌ و كارائی‌ انرژی‌ با افزایش‌ مصرف‌ انرژی، لزوماً‌ رفاه‌ افزایش‌ نمی‌یابد. به‌ عنوان‌ مثال‌ اگر به‌ دلایل‌ مختلف‌ مثل‌ استفاده‌ از ماشین‌آلات‌ و تجهیزات‌ پس‌ از عمر مفید آنها، كارائی‌ این‌ وسایل‌ (همچون‌ وسایل‌ حمل‌ و نقل، دستگاهها، موتورهای‌ الكتریكی، موتورهای‌ احتراق‌ درون‌سوز و غیره) كاهش‌ یابد، آنگاه‌ علیرغم‌ افزایش‌ مصرف‌ انرژی‌ رفاه‌ اجتماعی‌ كاهش‌ می‌یابد. به‌ طور كلی‌ با به‌ كارگیری‌ تركیب‌ بهینه‌ منابع‌ مختلف‌ انرژی‌ و انتخاب‌ شیوه‌ و تكنولوژی‌ مناسب‌ در تبدیل‌ و مصرف‌ انرژی، با وجود كاهش‌ مصرف‌ انرژی‌ امكان‌ افزایش‌ رفاه‌ اجتماعی‌ وجود دارد.‌

‌‌مصرف‌ سرانه‌ انرژی‌ از تقسیم‌ كل‌ انرژی‌ مصرف‌ نهایی‌ بر جمعیت‌ به‌ دست‌ می‌آید. سرانه‌ مصرف‌ نهایی‌ انرژی‌ در سالهای‌ ۴۶،۷۹ و ۸۰ به‌ ترتیب‌ ۰۲/۲، ۸۱/۱۰ و ۷۸/۱۰ بشكه‌ معادل‌ نفت‌ خام‌ بوده‌ است. براساس‌ این‌ اطلاعات‌ ملاحظه‌ می‌شود كه‌ متوسط‌ نرخ‌ رشد سرانه‌ مصرف‌ نهایی‌ انرژی‌ در دوره‌ ۳۴ ساله‌ ۸۰ - ۱۳۴۶، ۰/۵ درصد در سال‌ بوده‌ است، كه‌ رقم‌ بسیار بالایی‌ است. با این‌ وجود تفسیر رقم‌ مزبور بدون‌ در نظر گرفتن‌ سایر شرایط‌ اقتصادی، گویای‌ تمامی‌ واقعیت‌ نخواهد بود.‌

‌‌یكی‌ دیگر از شاخصهای‌ كلان‌ بخش‌ انرژی، شدت‌ انرژی‌ است. این‌ شاخص‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ اقتصاد كشور برای‌ تولید مقدار معینی‌ از كالاها و خدمات، چه‌ میزان‌ انرژی‌ به‌ مصرف‌ رسانده‌ است. در محاسبه‌ شدت‌ انرژی، مصرف‌ داخلی‌ نهایی‌ انرژی‌ بر تولید ناخالص‌ داخلی‌ كشور تقسیم‌ شده‌ است. از اطلاعات‌ ترازنامه‌ انرژی‌ كه‌ به‌ تازگی‌ به‌ دفتر ماهنامه‌ ارسال‌ شده‌ است‌ ملاحظه‌ می‌گردد كه‌ در سال‌ ۱۳۴۶ برای‌ تولید یك‌ میلیون‌ ریال‌ كالا و خدمات‌ در كشور حدود ۶۴/۴ بشكه‌ معادل‌ نفت‌ خام‌ انرژی‌ نهایی‌ مصرف‌ شده‌ است. این‌ رقم‌ در طول‌ سالهای‌ بعد افزایش‌ یافته‌ است. به‌ طوری‌ كه‌ با نرخ‌ رشد متوسط‌ سالانه‌ ۲/۳ درصد، در سال‌ ۷۹ به‌ ۳۰/۱۳ بشكه‌ معادل‌ نفت‌ خام‌ رسیده‌ است. نرخ‌ رشد شدت‌ انرژی‌ در سال‌ ۸۰ (نسبت‌ به‌ سال‌ قبل‌ از آن) با رشد منفی‌ ۹/۰ درصد همراه‌ بوده‌ كه‌ باعث‌ شده‌ تا شدت‌ انرژی‌ كل‌ كشور در این‌ سال‌ به‌ ۱۸/۱۳ بشكه‌ معادل‌ نفت‌ خام‌ به‌ ازای‌ یك‌ میلیون‌ ریال‌ تولید ناخالص‌ داخلی‌ كاهش‌ یابد.‌

‌‌اگرچه‌ با توجه‌ به‌ فراوانی‌ و غنای‌ منابع‌ انرژی، ایران‌ می‌تواند در صنایع‌ و فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ انرژی‌بر دارای‌ مزیت‌ بوده‌ و حتی‌ ممكن‌ است‌ تا حدودی‌ شدت‌ بالای‌ انرژی‌ منطقی‌ به‌ نظر برسد، ولی‌ آمار و اطلاعات‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ شدت‌ انرژی‌ در كشور، در مقایسه‌ با اغلب‌ كشورهای‌ عضو اوپك‌ بالاتر است. به‌ عبارت‌ دیگر در ایران‌ برای‌ تولید هر واحد محصول‌ ناخالص‌ داخلی‌ از انرژی‌ بیشتری‌ استفاده‌ می‌شود. گرچه‌ در سالهای‌ اخیر سهم‌ گاز طبیعی‌ (با آلایندگی‌ كمتر) از كل‌ انرژی‌ مصرفی‌ كشور افزایش‌ یافته‌ است. ولی‌ باید توجه‌ كرد كه‌ به‌ طور كلی‌ سطح‌ بالای‌ شدت‌ انرژی‌ دارای‌ اثرات‌ منفی‌ بر محیط‌ زیست‌ است. از جمله‌ با اتخاذ سیاست‌های‌ مناسب‌ سمت‌ عرضه‌ و تقاضای‌ انرژی، به‌ كارگیری‌ تركیب‌ مناسب‌ منابع‌ انرژی، از دور خارج‌ كردن‌ ماشینها، موتورها و تجهیزات‌ قدیمی‌ و جایگزین‌ كردن‌ آن‌ با ماشینهای‌ نو مخصوصاً‌ در بخشهای‌ انرژی‌بر یعنی‌ خانگی‌ و تجاری، حمل‌ و نقل، صنعت‌ و تولید برق‌ می‌توان‌ ضمن‌ افزایش‌ بهره‌وری‌ انرژی، شدت‌ انرژی‌ را كاهش‌ داد.‌

از آنجا كه‌ مصرف‌ انرژی‌ نیروگاهها مصرف‌ نهائی‌ نبوده‌ بلكه‌ مصرف‌ واسطه‌ای‌ است‌ لذا می‌توان‌ گفت‌ كه‌ نقش‌ بخش‌ خانگی‌ و تجاری‌ و نیز بخش‌ حمل‌ و نقل‌ در افزایش‌ شدت‌ انرژی‌ دارای‌ اهمیت‌ درجه‌ اول‌ است. پس‌ به‌ طور كلی‌ اطلاعات‌ یاد شده‌ دلالت‌ بر این‌ دارند كه‌ برای‌ كاهش‌ شدت‌ انرژی، اتخاذ سیاست‌های‌ مناسب‌ برای‌ افزایش‌ بهره‌وری‌ انرژی‌ در بخش‌های‌ خانگی‌ و تجاری، حمل‌ و نقل‌ و نیروگاهها اهمیت‌ زیادی‌ دارد.‌

●مصرف‌ انرژی‌ و رشد اقتصادی‌

‌‌آمار و اطلاعات‌ مقطعی‌ و سری‌ زمانی‌ موجود در مورد مصرف‌ انرژی‌ و رشد اقتصادی‌ برای‌ كشورهای‌ مختلف‌ و كشور ما حاكی‌ از آن‌ است‌ كه‌ اولاً‌ ارتباط‌ معنی‌داری‌ بین‌ مصرف‌ انرژی‌ و رشد تولید وجود دارد . به‌ نحوی‌ كه‌ اگر انرژی‌ را مثل‌ سایر عوامل‌ تولید (نیروی‌ كار، سرمایه، تكنولوژی‌ و غیره) در نظر بگیریم، افزایش‌ مصرف‌ انرژی‌ می‌تواند سطح‌ تولید را افزایش‌ دهد. این‌ موضوع‌ در قالب‌ تابع‌ تولید كه‌ رابطه‌ فنی‌ میان‌ سطح‌ تولید با هر یك‌ از نهاده‌ها (یا عوامل‌ تولید) را مشخص‌ می‌كند قابل‌ بررسی‌ است. در مورد كشورهای‌ پیشرفته‌ با كاربرد مدلهای‌ مختلف‌ در چارچوب‌ تولید كل‌ اقتصاد، ادبیات‌ وسیعی‌ دربارهِ‌ ارتباط‌ قیمت‌ انرژی، مصرف‌ انرژی‌ و رشد اقتصادی‌ وجود دارد.‌

‌‌ثانیاً‌ مصرف‌ انرژی‌ در مراحل‌ مختلف‌ رشد اقتصادی‌ از الگوی‌ خاصی‌ پیروی‌ می‌كند. براساس‌ این‌ الگو در مراحل‌ اولیه‌ رشد اقتصادی‌ نرخ‌ رشد مصرف‌ انرژی‌ بیش‌ از نرخ‌ رشد تولید ناخالص‌ ملی‌ است. ولی‌ به‌ تدریج‌ روند فوق‌ معكوس‌ شده‌ به‌ نحوی‌ كه‌ ممكن‌ است‌ نرخ‌ رشد تولید ناخالص‌ ملی‌ از نرخ‌ رشد مصرف‌ انرژی‌ پیشی‌ گیرد.‌

‌‌در مورد كشورهای‌ پیشرفته‌ در مقایسه‌ با كشورهای‌ در حال‌ توسعه، شدت‌ انرژی‌ پائین‌ ولی‌ مصرف‌ سرانه‌ انرژی‌ بالاتر است. به‌ طور كلی‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ همراه‌ با صنعتی‌ شدن‌ و كاهش‌ اهمیت‌ نسبی‌ بخش‌ كشاورزی‌ (با انرژی‌بری‌ كمتر) و افزایش‌ اهمیت‌ نسبی‌ بخش‌ صنعت‌ و حمل‌ و نقل‌ (با انرژی‌بری‌ بیشتر) و نیز همراه‌ با جانشینی‌ سوخت‌های‌ تجاری‌ به‌ جای‌ سوخت‌های‌ غیرتجاری، رشد مصرف‌ انرژی‌ از رشد تولید ناخالص‌ داخلی‌ پیشی‌ گرفته‌ و نهایتاً‌ ضریب‌ انرژی‌ (نسبت‌ نرخ‌ رشد مصرف‌ انرژی‌ به‌ نرخ‌ رشد اقتصادی) افزایش‌ می‌یابد. برعكس‌ زمانی‌ كه‌ تغییرات‌ ساختاری‌ كندتر شده‌ و به‌ سمت‌ ثبات‌ پیش‌ می‌رود، و سهم‌ بخشهای‌ مختلف‌ اقتصادی‌ (كشاورزی، تجاری، صنعت، حمل‌ و نقل‌ و...) از تولید ناخالص‌ داخلی‌ حالت‌ با ثباتی‌ پیدا می‌كند. و نیز قسمت‌ اعظم‌ مصرف‌ انرژی‌ از سوختهای‌ تجاری‌ تامین‌ می‌شود ضریب‌ انرژی‌ كاهش‌ یافته‌ و به‌ سمت‌ واحد میل‌ می‌كند. حتی‌ ممكن‌ است‌ كه‌ ضریب‌ انرژی‌ در مراحل‌ بعدی‌ به‌ كمتر از یك‌ هم‌ برسد.‌

به‌ عبارت‌ دیگر از نظر سهم‌ مصرف‌ انرژیهای‌ غیر تجاری، سهم‌ انرژی‌ مصرفی‌ بخشهای‌ كشاورزی، صنعت‌ حمل‌ و نقل‌ و نیز سایر عوامل‌ موثر در ضریب‌ انرژی، تغییرات‌ عمده‌ و قابل‌ توجهی‌ در دوره‌ فوق‌ وجود نداشته‌ است. در اینجا لازم‌ به‌ توضیح‌ است‌ كه‌ اگرچه‌ در دوره‌ فوق‌ سهم‌ مصرف‌ انرژیهای‌ غیر تجاری‌ از كل‌ مصرف‌ انرژی‌ تا حدودی‌ كاهش‌ یافته‌ ولی‌ نمودارهای‌ (۱-۱) و (۲-۱) بیانگر ثبات‌ تقریبی‌ سهم‌ بخشهای‌ صنعت، كشاورزی‌ و حمل‌ و نقل‌ از كل‌ مصرف‌ انرژی‌ می‌باشد.‌

‌ منبع: ترازنامه‌ انرژی‌ در سال‌ ۱۳۸۰‌


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.