چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

بوق زدن ممنوع


بوق زدن ممنوع

بله, فقط با کمی مکث می توانیم بسیاری از بوق های حین رانندگی را حذف کنیم به جرأت می توان گفت اکثر بوق هایی که می زنیم یا می شنویم زائدند و به راحتی می توان از آنها رهایی یافت

بله، فقط با کمی مکث می توانیم بسیاری از بوق های حین رانندگی را حذف کنیم. به جرأت می توان گفت اکثر بوق هایی که می زنیم یا می شنویم زائدند و به راحتی می توان از آنها رهایی یافت.

اگر کمی و فقط کمی آرامش و انصاف داشته باشیم و دقت، می بینیم که هیچ کس دوست ندارد حتی لحظه ای بدون دلیل توقف کند و حتما مانع یا مشکلی هست که مثلا راننده یا رانندگان جلویی حرکت نمی کنند. متأسفانه عده ای از رانندگان پیش از این که دو یا سه ثانیه تأمل کنند تا ببینند مشکل چیست، به سرعت دست را روی بوق می گذارند (یا اتومبیلشان را متمایل به چپ و راست می کنند) و این سرعت آن قدر زیاد است که گاهی پیش از تمام شدن بوق (یا تغییرجهت) آنها، مشکل خود به خود حل شده و راه باز می شود.

اصلا فرض کنیم راننده ای به هر دلیل اشتباه کرده یا مشکلی پیش آمده، آیا درست است که دست روی بوق بگذاریم و تمام دق دلهایمان را سر بوق بیچاره خالی کنیم؟ موضوع مهم این که دیگران چه گناهی کرده اند؟ سرنشینان اتومبیل خودمان، عابران یا بقیه راننده ها! چرا اعصاب و گوش های آنها را بیازاریم؟ بدون توجه به این که خود داریم اشتباه دوم را مرتکب می شویم! وانگهی، فرد یا افرادی که در آن لحظه درخانه یا روی تخت بیمارستان استراحت می کنند، آنها چه گناهی کرده اند؟ حالا اعصاب خودمان هیچ...؛ یادمان باشد که هریک از ما بسیاری از اوقات به هنگام رانندگی، مرتکب اشتباهات مشابه یا مواجه با وضعیتی خاص می شویم و دوست داریم که رانندگان دیگر موقعیت ما را درک کنند.

درهرحال و به طور کلی، راننده خوب شتابزده نیست و می تواند بر تمام اطراف مسلط باشد و حدس بزند که مثلا دری درحال بسته شدن است یا نه؛ عابری قصد حرکت دارد یا نه؛ راننده جلویی به زودی حرکت خواهدکرد یا نه؛ و...؛ خلاصه تمام اینها فقط کمی مکث می خواهد و آرامش و تیزبینی.

با تأسف باید گفت ما جزو عجول ترین مردم دنیا هستیم، اصلا گویی بوق زدن شده است یک عادت؛ برای مثال، بسیاری قبل یا به محض سبزشدن چراغ با غرور و افتخار دست را روی بوق می گذارند؛ جایی که به ندرت نیاز به این کار هست. فراموش نکنیم که فلسفه اصلی بوق زدن مطلع کردن دیگران از حضور خود در مواقع ضروری است و بوق زدن پی درپی و غیرضروری خلاف مقررات محسوب می شود.

روی خط عابر ایستاده ایم و منتظر سبزشدن چراغ عابرپیاده تا به آن سوی خیابان برویم؛ عجیب که حتی عده ای از رانندگان پیشکسوت تاکسی بوق می زنند و ما را با مسافر اشتباه می گیرند درحالی که راننده حرفه ای و با دقت خیلی خوب فرق مسافر و رهگذر را تشخیص می دهد. از طرفی، حتی اگر مسافران روی خط عابر منتظر تاکسی باشند، راننده خوب کسی است که دراین مکان توقف نکند تا خود به خود مسافران هم متوجه اشتباهشان بشوند.

... و امان از بوق سلام و خداحافظی؛ بوق سرویس مدارس؛ آژانس های اتومبیل کرایه و...

ازطبقه چهارم تا کوچه چندین بار با میزبان خداحافظی کرده ایم، باز موقع حرکت، ساعت ۱۱ شب بوق می زنیم که آقا خداحافظ؛ به خدا با یک دست تکان دادن یا اشاره سرهم می توان عرض ادب کرد و سلام داد و یا خداحافظی کرد؛ فرقی نمی کند چه ساعتی از روز باشد. در هرحال، بوق وسیله مناسبی برای چاق سلامتی نیست.

سرویس مدرسه هستیم و اول صبح یا سر ظهر، برای بیرون آوردن بچه ها از خانه هایشان جلوی هر خانه بوق می زنیم. چه بهتر که اولا با هر خانواده و دانش آموز اتمام حجت شود که رأس ساعت مقرر جلوی خانه باشد. در غیر این صورت، دانش آموز جا خواهدماند. چرا تاوان تنبلی یا تأخیر بچه های دیگران را همسایه ها بپردازند؟ حداکثر این که پیاده شویم و زنگ همان خانه را به صدا درآوریم یا اگر وقت و حال پیاده شدن نداریم، به تلفن همراه یا ثابت آن خانه تک زنگ بزنیم.

به همین شکل اگر راننده آژانس هستیم، بهتر است به جای این که از سر کوچه شروع به بوق زدن کنیم، پیاده شویم و زنگ خانه موردنظر را بزنیم. یا به هرحال برای مشکلات شغلمان راهی بیابیم تا مزاحمتی برای دیگران ایجاد نکنیم.

به منزل می رسیم و ازسر تنبلی یا خستگی، با بوق زدن منتظر اهل و عیال خانه می شویم تا در پارکینگ یا حیاط را به میمنت ورودمان بازکنند؛ این هم کار شایسته ای نیست؛ واقعا خستگی یا تنبلی ما چه ربطی به همسایه ها دارد؟

راننده اتوبوسی در اتوبان قزوین- تهران برای همکارش در اتوبوسی در آن طرف اتوبان چراغ یا بوق می زند تا عرض ارادت کند؛ و قس علی هذا...

کاش بدانیم به طور کلی در شهر یا جاده، هر بوق غیرضروری و (و نیز چراغ زدن) علاوه بر سلب آسایش و آرامش هموطنانمان، می تواند عاملی برای پرت شدن حواس دیگر رانندگان شود و خدای ناکرده به حادثه بینجامد. شاید تنها بوقی که آزاردهنده نیست بوق جشن و شادی باشد؛ بیایید هرکدام به سهم خود فرهنگ درست راندن (و به طور کلی درست زیستن) را در جامعه مان نهادینه کنیم و ذره ذره بر آرامش و شادی ها بیفزاییم و از شتابزدگی و حوادث و مشکلات بکاهیم.

نازی عابدی