جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
عفت بیان داشته باشیم
یکی از نابهنجاریهای اجتماعی که در جامعه رواج یافته و به صورت پدیدهای در همه جا حتی در میان کودکان و نوجوانان بروز پیدا کرده است، مسئله دشنام و ناسزا با واژگان و الفاظ رکیک و زشت است. این مسئله در زمان مولایمان امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهالسلام نیز رواج داشته چنانچه ایشان در جنگ صفین برخی از یارانشان را از دشنام دادن به دشمنان بازداشتهاند.
● دعا به جای دشنام
حجر بن عدّی و عمر و بن حمق، دو یار شجاع و با وفای امیرمومنان علی علیهالسلام بودند. آنان در ماجرای جنگ صفّین از سپاه شام اظهار بیزاری میکردند و به آنها ناسزا میگفتند. این خبر به امام علی(ع) رسید امام برای آنها پیام فرستاد که ناسزاگویی نکنید. آن دو به حضور علی علیهالسلام آمده و عرض کردند: «آیا ما بر حق نیستیم؟» امام فرمود: «آری بر حقّیم». عرض کردند: آیا سپاه شام (پیروان معاویه) در خط باطل نیستند؟» امام فرمود: «آری آنها بر باطلاند». عرض کردند: «پس چرا ما را از ناسزا گویی به آنها، منع میکنی؟»(۱) امام فرمود: «انّی اکره لکم ان تکونوا سبّابین، ولکنّکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرّتم حالهم کان اصوب فی القول و ابلغ فی العذر...؛ من نمیپسندم که شما دشنامدهنده باشید ولی اگر کردارشان را افشا میکردید و گمراهیهای آنها را بر میشمردید، در گفتار راست تر بودید و عذرتان رساتر بود». سپس فرمود: باید به جای دشنام دادن، چنین دعا میکردید: «خداوندا! خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنها را اصلاح فرما و آنان را از گمراهی، هدایت کن تا آنان که ناآگاه هستند، حق را بشناسند و آنان که با حق، ستیز میکنند، از این کار زشت خود دست بردارند».(۲)بنابراین پرهیز از دشنام گویی به معنای سکوت در مقابل انحرافات نیست بلکه به معنای روشنگری مودبانه و استدلالی است که احتمال هدایت مخاطبان را بیشتر میکند و در پیشگاه خداوند و در مقابل افکار عمومی نیز بهتر قابل دفاع است.
در قرآن مجید نیز شبیه این مطلب آمده: «و لا تسبّوا الذین یدعون من دون الله فیسبّوا الله عدوا بغیر علم؛ معبود کسانی را که غیر خدا را میخوانند، دشنام ندهید، مبادا آنها نیز از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند».(۳)به طوری که از بعضی روایات استفاده میشود جمعی از مومنان بر اثر ناراحتی شدید که از مسئله بتپرستی داشتند، گاهی بتهای مشرکان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام میدادند، قرآن صریحا از این موضوع نهی کرد و رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتی در برابر خرافی ترین و بدترین ادیان، لازم شمرد.
دلیل این موضوع، روشن است، زیرا با دشنام و ناسزا نمیتوان کسی را از مسیر غلط باز داشت، بلکه به عکس، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در اینگونه افراد است، سبب میشود که به اصطلاح روی دنده لجاجت افتاده، در آیین باطل خود را سختتر شوند و به راحتی زبان به بدگویی نسبت به ساحت مقدس پروردگار بگشایند، زیرا هر گروه و ملتی نسبت به عقاید و اعمال خود، تعصب دارد همانطور که قرآن در جمله بعد میگوید ما این چنین برای هر جمعیتی عملشان را زینت دادیم (کذلک زینا لکل امه عملهم).مسعده بن صدقه از امام صادق علیهالسلام سوال میکند که معنی کلام پیامبر(ص) چیست که فرمود: «شرک از حرکت مورچه روی یک سنگ صاف در شب تاریک مخفیتر است؟!» امام فرمود: «مومنان به بتهای مشرکان دشنام میدهند و در نتیجه مشرکان هم به معبود مومنان ناسزا میگویند پس خداوند از دشنام به بتها نهی فرموده تا کافران معبود مومنان را دشنام ندهند پس مومنان به واسطه دشنام به بتها، مشرک میشوند در حالی که خود نمیدانند.(۴)
● اسباب ناسزا
الف) غضب: وقتی شخصی از فردی ناراحت و خشمگین میشود و قصد آزار و اذیت او را داشته باشد به او ناسزا و دشنام میدهد. ب) عادت: وقتی شخصی با اراذل و اوباش و افراد پست و فرومایه، مجالست و همنشینی کند و با آنها رفیق و مأنوس گردد بتدریج روحیات، خلقیات و عبارات آنها در او اثر میگذارد و از آنجا که سخنان عادی آنها توام با هرزهگویی و فحاشی به یکدیگر است به او هم سرایت میکند و ابتدا گهگاهی آن الفاظ رکیک را بر زبان جاری میسازد و به زشتی آن کلمات توجه دارد ولی بعد از مدتی قبح آن الفاظ از نظرش زائل شده و فحش دادن و فحش شنیدن برایش بصورت امری عادی در میآید و به جایی میرسد که در شرایط معمولی بطور ناخودآگاه این الفاظ زشت بر زبانش جاری میشود و کمتر سخنی میگوید که همراه آن فحش و ناسزا نباشد.جواب دشنام نباید از حد تجاوز کند بلکه باید به مثل آن(۵) یا ضعیفتر از آن باشد. تجاوز از حد دو صورت دارد: الف) تکرار دشنام به لفظ یا مترادف آن.ب) دشنام به لفظ زشتتر و رکیکتر.فحاشی دارای مراتب مختلفی است که بعضی از آنها از بعضی دیگر زشت تر است و بحسب عادات و موارد با هم فرق میکند لذا بعضی از فحشها حرام و بعضی دیگر مکروه و مذموم است.و لذا پیامبر(ص) فرمود: «(۶) دو نفر که به یکدیگر فحش و دشنام میدهند پس گناه هر دو برعهده آغازکننده است مگر اینکه جواب دهنده از حد تجاوز کند در اینصورت گناه هر یک بر عهده خود او میباشد.»
● کلام آخر
قرآن و نهجالبلاغه دستور میدهند که مسلمین حتی در برابر دشمن، اصول ادب و عفّت کلام را حفظ کنند چرا که با دشنام نمیتوان، گمراهان را به سوی حقّ سوق داد، بلکه به عکس دشنام موجب لجاجت بیشتر دشمن خواهد شد، بنابر این باید با منطق و برهان و نزاکت اخلاقی، افراد را به سوی اسلام جذب نمود.
زهرا انصاری نسب
منابع در دفتر روزنامه موجود میباشد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات عراق احمد وحیدی حسن روحانی حجاب مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی مجلس رهبر انقلاب شهید مطهری رسانه
ایران هواشناسی سیل آتش سوزی یسنا تهران روز معلم قوه قضاییه پلیس معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا دولت سیزدهم مالیات طلا بازار خودرو قیمت دلار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ ساواک سینمای ایران عفاف و حجاب تبلیغات مسعود اسکویی سینما دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر تراکتور جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
ناسا هوش مصنوعی فناوری اپل گوگل اینستاگرام تلفن همراه کولر
طب سنتی خواب فشار خون کبد چرب دیابت