یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نگرش فکری در مکتب پیشوای ششم ع


نگرش فکری در مکتب پیشوای ششم ع

در سالهای اخیر, بحث و گفتگو درباره توانایی اندیشه اسلامی در رویارویی با چالشهای پیش رو و امکان رهایی یافتن آن از شائبه ها و اشکالات, به اوج خود رسیده است و در این سیاق, تعدادی از اندیشمندان عرب و مسلمان سعی در فهم عناصر تشکیل دهنده «عقلانیت اسلام» داشته اند که از جمله آنان, می توان به دکتر محمد عابد الجابری و دکتر محمد ارکون و دکتر عبدالرحمن الطویری و دیگران اشاره کرد

در سالهای اخیر، بحث و گفتگو درباره توانایی اندیشه اسلامی در رویارویی با چالشهای پیش رو و امکان رهایی یافتن آن از شائبه ها و اشکالات، به اوج خود رسیده است و در این سیاق، تعدادی از اندیشمندان عرب و مسلمان سعی در فهم عناصر تشکیل دهنده «عقلانیت اسلام» داشته اند که از جمله آنان، می توان به دکتر محمد عابد الجابری و دکتر محمد ارکون و دکتر عبدالرحمن الطویری و دیگران اشاره کرد. در واقع، بحث از «عقل»، چیزی جز گفتگو درباره توانایی انسان بر درک واقعیت اشیا و قدرت وی در تعیین چهارچوب فکری خاص برای خود در هر یک از موضوعات نیست. از جمله مفاهیم مرتبط با مفهوم «عقل» را می توان مفهوم عقلانیت دانست که منظور از آن توانایی انسان بر مرزبندی ساختار فکری و شیوه عمل خود در برابر رویدادهای اجتماعی و فکری زندگی خود و قضایای فراروی در حوزه علوم تطبیقی است؛ زیرا انسان غایت انسانیت خود را با تحکیم نظام عقلی مبتنی بر مجموعه ای از مبادی و مسلمات و اصول اولیه همساز با عقل سلیم تحقق می بخشد که البته این مبادی به جزئیات و دو عنصر زمان و مکان از نوعی امتیاز و تفوق برخوردارند. (ر.ک: الطویری، ۱۹۹۲ )

با مراجعه به قرآن کریم، ملاحظه می شود که در بسیاری از آیات، صیغه های مشتق یا مترادف با واژه «عقل» به کار رفته اند، از این رو، مفهوم «عقل» و رابطه آن با شریعت همواره مورد بحث و کنکاش علمای اسلام بوده است. این مهم یعنی رابطه بین عقل و شریعت به خوبی در سیره بزرگان دیده می شود.بدون شک ، نفوذ افکار و اندیشه های تشکیک آمیز در بین مسلمانان، که در پی ترجمه کتب یونانی همزمان با امامت امام صادق(ع) صورت گرفت، تأثیر سرنوشت سازی در سوق دادن پیشگامان اندیشه اسلامی به منظور رویارویی با سیل عظیم اشکالات مطرح در میدان و حوزه فکر و اندیشه داشته است. اتفاقاً اوضاع سیاسی آن روز نیز امام صادق(ع) را یاری دادند که به تعبیر یکی از نویسندگان به نام اسد حیدر( ۱۹۶۹ ،)، «دوران امام بین فرتوتی و اضمحلال حکومت امویان و شکل گیری دولت عباسیان واقع شده بود و فرصتی کافی برای اشاعه و نشر علوم و معارف و احکام شرع و تعالیم نبوی برای امام صادق(ع) فراهم نمود.»

امام(ع) مابین ولادت و امامت خود، معاصر پنج تن از خلفای اموی و دو تن از خلفای بنی عباس بود و همین اوضاع و شرایط حاکم سبب شهرت و آوازه امام در آن دوران شد، به گونه ای که از ویژگی های مکتب رو به گسترش ایشان، که دارای چهار هزار شاگرد بود و همگی از علما و دانشمندان بودند، می توان به آزادی بیان در سایر حوزه های دینی و علوم طبیعی اشاره نمود. در همان زمان که اندیشه یونان بر اتکا به علوم نظری و مسلمات و روش استدلال تأکید داشت، امام صاق(ع) کاوش های خود را در قالب روش تجربی انجام می داد و قرآن را، که بر ارجحیت محسوسات متجلی در واقعیت موجود تأکید دارد و ما را به رد مسلمات و امور شایع تشویق می نماید، تنها اتکای خود در این باره قرار داد. به همین علت است که دانشگاه امام صادق(ع) در مدینه منوره مملو از دانشمندان و اهل تخصص در تمامی زمینه های پیشرفته علمی آن روز بوده که شیمی و طب و جغرافیا و فلسفه و نیز علوم دینی، همچون علم الحدیث و فقه نمونه هایی از آن ها می باشند.

از این رو، امام(ع) همواره می فرمود: دانش بجویید، حتی اگر مستلزم آن گردد که در خون خود بغلتید یا امواج کوه پیکر دریاها را پشت سر بگذارید و نیز به شاگردان خود توصیه می فرمود: علم و دانش(یا به اصطلاح، آموخته های خود) را به رشته تحریر درآورید که تنها در این صورت قادر به حفظ آن خواهید بود. (ر.ک: سلیمان کنانی، ۱۹۹۱ ) این گونه تأکید امام(ع) بر بعد تجربی و کاوش علمی مداوم و مستمر، شاگردان ایشان را به فراگیری اندیشه مکتب یونان آن هم بدون خلل وارد شدن به محورهای فکر و اندیشه اسلامی قادر ساخت. از این رو، امام(ع) موضوعاتی همچون جبر و اختیار و قضا و قدر را بدون هیچ گونه جمود و تحجری مورد بحث و گفتگو قرار می داد، به گونه ای که همچنان الگویی بی نظیر برای کسانی مانده است که خواهان رهایی از جمود و تحجر فکری هستند.

بدین روی، ملاحظه می شود که ایشان وقتی در برابر زنادقه ملحد قرار می گرفتند، با حوصله و خون سردی کامل، با آنان به بحث و گفتگو می نشستند و آنگاه که یکی از آنان سؤال می کرد که «چگونه مردم خدایی را که ندیده اند می پرستند»، امام(ع) نه تنها از این گونه سؤال به خشم نمی آمد، بلکه در پاسخ چنین می فرمود: «دلها او را به نور ایمان دیده اند و خردها به آگاهی و هوش خود آنچنان او را درک کرده اند که گویی او را دیده اند و دیده ها با مشاهده نظم و اتقان حاکم بر هستی و آیات و فرستادگان او و مکتب و محکمات آن ها، او را مشاهده کرده اند، ولی دانشمندان را دیدن عظمت او بس است.» (ر.ک: الجندی، ۱۹۷ )

به همین دلیل، امام(ع) می فرمود: «دانش بجویید؛ زیرا آن، حلقه اتصال شما به خداوند است.» وانگهی با این گفتار خود که «حسن ذات همان عدل است؛ زیرا عدل علت هر حسنی است و قبح ذات همان ظلم است؛ زیرا ظلم علت هر قبیح و زشتی است.»، مکتب نظری عقلی را پایه گذاری نمود و آنگاه که امام(ع) ظلم و جور را پیشه هر گونه بدی و عدل را ریشه هر گونه خیر و نیکی معرفی می نماید، ژرف نگری ایشان در عرصه های فکری و سیاسی هویدا می شود.

جابر بن حیان درباره امام صادق(ع) اظهار می دارد: «به سرورم قسم! اگر تعالیم و ارشادات سرورم- امام صادق(ع)- نبود هرگز به حرفی از حروف دانش که هم اکنون دارم، نمی رسیدم.»

افق های روشنی که در فکر و اندیشه امام صادق(ع) به چشم می خورند، ادعای دکتر محمد عابد جابری را، که در کتاب بافت عقل عرب آورده است، باطل می سازند؛ او تصریح می کند: «من بر این باورم که فرهنگ عربی همچنان ایستا و فاقد پویایی است؛ در نتیجه، هیچ گاه همگام با زمان به پیش نمی رود. دلیل این مدعای ما آن است که تفکر شیعی در علم فقه و سیاست و کلام، در سایه تعالیم امام جعفر صاق(ع) به تکامل رسید (و پس از آن همچنان مبتنی بر این تعالیم، ثابت و بی حرکت ماند.)» ولی ما اندیشه و مکتب امام صادق(ع) را صرفاً یک مکتب شیعی نمی دانیم، بلکه یک مکتب اسلامی است که توانست با زمینه های گوناگون علمی، همچون شیمی، ریاضیات، علم فلک و جغرافی همساز شود و به همین دلیل است که اندیشمندان بزرگ، پیش گامی این مکتب را در این حوزه ها، همراه با افق های گسترده مورد تصدیق قرار داده اند. حقیقت آن است که امام صادق(ع) یک رهبر اسلامی به تمام معنای کلمه بود که به تعامل با سایر مسلمانان اعتقاد داشت و افق های جدیدی با الهام از دستاورهای تمدن بشری آن روز در عرصه علم و دانش گشود و سعی در پیشبرد آن در جهت تحول و دگرگونی مستمر و کاوشی مبتنی بر سبک تجربی استقرائی و برگرفته از وحی قرآن کریم داشت.

منابع و م؛خذ

۱ - اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاسلامیه

۲ - المستشار: عبدالحلیم الجندی، الامام الصادق علیه السلام

۳ - دکتر محمد شریف، روزنامه الزمان

۴ - سلیمان کنانی، «الجانب الاجتماعی و السیاسی فی شخصیة الامام الصادق علیه السلام»، همایش بین المللی امام صادق علیه السلام

۵ - محمد عابد الجابری، تکوین العقل العربی. به نقل از مجله شیعه شناسی شماره ۱۱.

نویسنده: منصور الجمری (محقق و پژوهشگر بحرینی)

ترجمه: حسن جلالی