یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به نمایش مده آ در هزارتوی خود


نگاهی به نمایش مده آ در هزارتوی خود

مده آ بار دیگر از سرزمین تلخ ِسرنوشت ِکابوس وار خویش سربرآورده است زخم های او سر باز کرده و تمام وجود ش را در پرسشی دردناک در هم آورده است چرا چرا جیسون فداکاری او را در راه عشق ش این گونه آسان نادیده می گیرد

می تونی به من بگی چرا ؟

چرا ؟ به من بگو چرا ؟

‌"مده‌آ"‌ بار دیگر از سرزمین تلخ ِسرنوشت ِکابوس‌وار خویش سربرآورده است‌. زخم‌های او سر باز کرده و تمام وجود‌ش را در پرسشی دردناک در هم آورده است‌: چرا‌؟ چرا "جیسون" فداکاری او را در راه عشق‌ش این گونه آسان نادیده می‌گیرد‌؟ برای کسی که خطر می‌کند‌، تفاوتی میان مثله کردن برادر و قتل فرزندان برای تصاحب عشق وجود ندارد‌. منطق روایت از همان لحظات نخست با اتکا به چنین پرسشی شکل می‌گیرد‌. برای زنی که تصاحب عشق جیسون حتی در گرو نابودی تمام دنیا معنا داشته است‌، چه چیزی تلخ تر از بی وفایی است‌؟ او سخت‌ترین انتقام‌ها را خواهد گرفت‌.

اما پیش از آن‌، درست در آستانه ‌هزارتوی ذهن فروپاشیده‌اش دالان‌هایی هست که عشاق شکست خورده و قسی القلب را در خود فرو می‌برد‌. "افسانه نوری" در مقام کارگردان این اثر تلاش دارد مخاطب را با بردن به تاریک روشنای هزارتوی شوریده ‌ذهن‌"مده‌آ" ‌تماشاگر را در برابر دریافتی شهودی از این روایت اسطوره‌ای بکشاند اما بیش از هر چیز تلاش او در خلق روبنای چنین دنیایی صرف می‌شود و در تناقضی بی پایان با خویش در تمنای عمق به باسازی روبنای عمارت ذهنی "مده‌آ" بسنده می‌کند‌.

سفر‌"مده‌آ"‌ در روایت اسطوره‌ای خویش با سفر آرگونات‌ها به سرزمین‌های ماورا دریای سیاه آغاز می‌شود‌. اگر آرگونات‌ها و جیسون مجبور نبودند برای تصاحب پشم زرین سری به سرزمین‌های دوردست یونان بزنند هیچگاه پای‌"مده‌آ" به روایات اساطیری یونانیان گشوده نمی‌شد‌. زنی که در نگاه اول به دلیل بی‌رحم بودنش در مثله کردن برادر و قتل فرزندانش ما را به وحشت می‌اندازد اما در پس کاوش در مسیری که او از دل اساطیر به درون خوانش‌های نمایشی اوریپید ، ژان آنوی‌، داریو فو، آئورلیو ِپس و آثار سینمایی لارس فون‌تریر و پازولینی باز می‌کند‌، هرچه بیشتر به تصویر زنی شکست خورده ، تحقیر شده و ناکام جان می بخشد . زنی که با گرفتن سخت‌ترین انتقام‌ها از مردش که دیگری را به او ترجیح داده یکسر به زنانگی افسارگیخته‌ای بدل می‌شود که با بی‌رحمی‌، بی‌ر‌حمی و بی‌وفایی همسرش را در برابر فداکاری عاشقانه و بیمار گون خویش تلافی می‌کند. ‌

برای افسانه نوری در مقام مولفی که تلاش می کند به قلمرو بازخوانی تازه‌ای از این روایت اسطوره‌ای دست یابد‌، بیش از هر چیز این تکثیر ابعاد وجودی‌"مده‌آ" ‌در قالبی بیرونی است که مورد توجه قرار می‌گیرد‌. در اجرای او مخاطب در روی صحنه همزمان با چهار بازیگر روبروست که نقش "مده‌آ" را ایفا می‌کنند‌. آن‌ها به نمایندگی از وجود هزارپاره‌‌"مده‌آ"‌ به کلیتی متکثر بدل می‌شوند .

کارگردان اثر با آن که در انتخاب بازیگران نقش‌"مده‌آ" ‌فیزیک اجرایی‌، بیان و حالت‌های رفتاری متفاوت را در نظر داشته است اما در نهایت از تمامی آن‌ها بازی‌ای اغراق شده و اکسپرسیو طلب می‌کند که در ترکیب با ماهیت نور‌، صحنه‌پردازی و صوت در صحنه رویکردی اکسپرسیونیستی می‌یابد و در تجربه های فرم گرایانه ی او برجسته می‌شود. ‌

در این رهگذار بازخوانی او از روایت اسطوره‌ای "مده‌آ" بیش از آنکه تلاش داشته باشد ابعاد این روایت را در حیطه‌ مضمون و مفاهیم برآ‌مده‌‌ از آن دچار واسازی کند جهد خویش را در عمق بخشیدن به پیچیدگی‌های ذهنی‌"مده‌آ" ‌در قالب تجربه‌های بصری معطوف می‌کند‌. گویی تماشاگر در تمام لحظات اجرا در هزارتوی ذهنی‌"مده‌آ" ‌‌شاهد تکرار بی پایان تمام لحظات و دقایقی است که برای او در برابر جیسون گذشته است‌. "مده‌آ"‌های بازخوانی او زنانی مظلوم و در عین حال زمخت و شاعر مسلک هستند که با نوعی پیش آگاهی از سرنوشت نامهربانانه‌ خویش در برابر جیسون تنها یک پرسش را تکرار می‌کنند‌: می‌تونی به من بگی چرا‌‌؟

همان گونه که گفته شد این پرسش از نخستین لحظات اجرا‌، نیروی روایت را به سوی حرکت در لایه های زیرین رابطه ‌"مده‌آ" و جیسون سوق می‌دهد‌. اما در ادامه بی آنکه به روندی اثر گذار مبدل شود به نفع تجربه‌های فرمی که گاه شکل پراکنده‌ای به خود می‌گیرند رها می‌شود و از مسیر خلق تصاویر تکراری به تقویت بعد ذهنی فضا کمک می‌کند‌.

گویی افسانه نوری تلاش دارد هر بار از طریق یکی از دالان‌های هزارتوی ذهن "مده‌آ" با فرم‌، جنس و رویکردی متفاوت به این رویداد بنگرد و با بازخوانی نیروهای بیرونی و عناصر فرمال به زبان اجرایی خاص خود دست یابد‌. اما در این میان بی توجهی به امکاناتی که در بطن اثر زاییده می‌شود نوعی تشتت را به اجرا تزریق می‌کند که خاستگاه آن را حتی در حوزه ‌فرم و ساحت تصویر نیز زیر سؤال می برد‌.

اگر منطق ساختاری چنین اجرایی را کشف زمینه‌های بصری در جریان نقب زنی بی پایان در پیکره ‌روایت اسطوره‌ای "مده‌آ" در نظر آوریم آن چه که این کابوس و خیال ذهنی را از یگانه شدن در چارچوب اجرایی صحنه‌ای دور می‌کند میل بی پایان برای کشف لحظات تازه و تصاویر بدیع است که سبب می‌شود کلیت اجرا بدون پردازش و بهره گیری از چنین دستاوردهایی قربانی نوعی شیفتگی در ارائه ‌تصاویر تازه شود و تماشاگر را دلزده کند‌. این امر در کنار تدوین زمخت صحنه‌ها به نقیضه‌های منطق ساختاری اجرا بدل می‌شوند‌.

اگر قرار است در طول اجرا شاهد فضایی ذهنی باشیم رفت و آمد نور در بین صحنه‌ای کوتاه – زیر ۲ دقیقه – به گونه‌ای که تلاش دارد رئالیته ‌صحنه را رعایت کند عنصری تضعیف کننده است‌. اساساً آن چه که می‌تواند در اجراهای آتی این نمایش مد نظر قرار بگیرد بازاندیشی امکان اتصال صحنه ها به یکدیگر است .

امری که می تواند نظام اجرا را به نفع دیگر عناصر تقویت کند‌. وجود تصاویری که در ابتدا و انتهای نمایش از طریق ویدئو پروجکشن بر روی پرده‌ انتهای صحنه منعکس می‌شود عنصری اضافه و ناکارآمد است که هیچ کمکی به نیروهای اجرا نمی کند و بیشتر در قالب عنصری تزئینی باقی می‌ماند که با اجرای نه چندان قابل توجه‌اش از لحاظ سینمایی به عنصری جدا مانده از کلیت اجرا بدل شده است‌.

همانگونه که گفته شد بازی‌ها در نمایش ‌"مده‌آ‌ در هزارتوی خود" از ماهیتی اغراق شده برخوردار است که گاه در لحظاتی به سوی نوعی رئالیسم سوق پیدا می‌کند‌. همچون صحنه ای که محمدرضا نجفی در نقش جیسون و آزادی رضائیان مقدم در نقش مده رو در روی هم شعری را مرور می‌کنند‌.

اما در دیگر لحظات نمایش تلاش برای رسیدن به نوعی بازی بیرونی اکسپرسیو در تمام سطوح اجرا قابل مشاهده است که بسته به توانایی و قابلیت بازیگران درجاتی دارد‌. نسیم بهادری‌، آزادی رضائیان مقدم و مهرو صحرانورد در این میان به سطح قابل قبولی می‌رسند‌. در مجموع تلاش گروه اجرایی با تمامی فراز و نشیب‌هایش به تجربه‌ای قابل قبول‌‌ مبدل شده است‌. چرا که خود را در تارک ازلی ابدی روایت اسطوره‌ای "مده‌آ" به زیستن وا می‌دارد تا ما بار دیگر دریابیم آثار جاودان تاریخ ادبیات نمایشی همچون سرزمین‌هایی شگرف‌اند که هر بار می‌توانند مخاطبان خویش را میهمان تصاویر تازه‌ای کنند‌. "مده‌آ‌ در هزارتوی خود" یکی از تصاویر ماندگار در این زمینه است‌.

نوشته و کار افسانه نوری شرکت کننده در جشنواره تئاتر بانوان

امین عظیمی



همچنین مشاهده کنید