جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

تاریخ عمران خوزستان


تاریخ عمران خوزستان

خوزستان از استان های ویژه ایران زمین است که به غیر از داشتن منابع غنی نفت به واسطه وجود رودهای بزرگ و نسبتا پرآب, شرایط مساعدی برای توسعه و آبادانی داشت

خوزستان از استان‌های ویژه ایران زمین است که به غیر از داشتن منابع غنی نفت به واسطه وجود رودهای بزرگ و نسبتا پرآب، شرایط مساعدی برای توسعه و آبادانی داشت.

در دهه ۱۳۳۰ و پس از آنکه فضای سیاسی در ایران آرامش ظاهری را تجربه می‌کرد و درآمدهای حاصل از صادرات نفت نیز روندی رو به رشد داشت و همچنین کمک‌های فنی و اقتصادی آمریکایی‌ها برای بیرون نگه داشتن ایران از حوزه نفوذ کمونیست‌ها را پیگیری می‌کرد، عمران خوزستان در دستور کار قرار گرفت. علاوه بر این منطقه، البته در برنامه‌های توسعه ۵ ساله اول تا پنجم رژیم گذشته «برنامه‌های عمران» منطقه‌ای به مثابه یک استراتژی اجرا می‌شد. برنامه عمران خوزستان به دلیل اهمیتی که دارد، از جذابیت تاریخی فوق‌العاده‌ای برخوردار است. با توجه به اینکه دسترسی به منابع دست اول در این عرصه مربوط به خاطرات کسانی است که در آن سال‌ها مناصب اجرایی را در اختیار داشتند، از نقل آنها گریزی نیست. آنچه از این پس در چند شماره درج خواهد شد، خاطرات عبدالرضا انصاری است. تاسیس سازمان آب و برق خوزستان از نخستین گام‌ها در مسیر یادشده است که این سیاستمدار رژیم گذشته در خاطرات خود آن را بیان می‌کند. بدیهی است که این خاطرات به دلیل گذشت زمان و بازگویی مستقیم با برخی اغراق‌ها، افراط و تفریط‌ها و پنهان‌سازی‌ها همراه است.

● در هفتم شهریور ماه سال ۱۳۳۹

(۲۹ اوت ۱۹۶۰) دولت دکتر منوچهر اقبال مستعفی و مهندس جعفر شریف امامی، وزیر صنایع و معادن کابینه او، مامور تشکیل دولت شد. در زمانی که در دولت دکتر اقبال مسوولیت وزارت کار را به عهده داشتم در مورد قرارداد پیشنهادی یک شرکت آلمانی جهت تاسیس کارخانه ذوب‌آهن بین ایشان و من که عضویت کمیسیون رسیدگی به این قرارداد را داشتیم برخوردی شد. بدین معنی که در اثر تذکرات من درباره نقایص آن پیشنهاد مذاکرات حادی در هیات دولت بین ما انجام گرفت، ولی بعدا ایشان به نظراتی که ابراز شده بود توجه کردند و پیشنهاد را برای تجدید نظر از هیات دولت پس گرفتند. با این سابقه تردید داشتم که از من برای شرکت در دولت جدید دعوت کنند. حدس من درست درآمد و در روز نهم شهریور ۱۳۳۹ دولت جدید به حضور پادشاه معرفی شد و دکتر احمدعلی بهرامی، معاون پارلمانی وزارت کار، به سمت وزیرکار تعیین شد. آقای مهندس خسرو هدایت که در دولت سابق سمت معاونت نخست‌وزیر و سرپرست سازمان برنامه را داشت در سمت خود ابقا شد.

دو روز پس از معرفی هیات دولت آقای خسرو هدایت به دیدن من آمدند. سوابق آشنایی ایشان با من به جلسات هیات دولت و دیدارهای رسمی ‌محدود می‌شد، به همین جهت این عمل ایشان برایم بسیار غیر منتظره بود. آقای خسرو هدایت که فردی مودب و خوش برخورد بود با مهربانی کامل گفت وقتی هیات دولت معرفی شد خیلی متاسف شدم که شما را در بین اعضای دولت جدید ندیدم، زیرا در این مدتی که در دولت بودید از دور مراقب شیوه کارکردن و نظرات شما در امور مملکتی بودم. نحوه برخورد شما با مسائل مختلف مرا برآن داشت که امروز اینجا بیایم و به شما پیشنهاد کنم که سرپرستی بزرگترین طرح سازمان برنامه را که موفقیت آن اثرات زیادی در برنامه‌های آینده عمرانی کشور خواهد داشت، به عهده بگیرید. در این مورد با آقای نخست‌وزیر هم صحبت کرده‌ام و ایشان صددرصد موافقت دارند. حقوق و مزایای شما برابر حقوق و مزایای وزرا خواهد بود و کلیه اختیارات لازم را هم برای اجرای کار خواهید داشت. ضمنا یکی دیگر از دلائل انتخاب شما برای سرپرستی این سازمان این است که چنانچه در آینده به سمت دیگری مامور شدید اشخاص غیر واجد شرایط خود را کاندید این سمت نکنند و سطح مدیریت آن همیشه درسطح وزرای سابق باقی بماند. سوال کردم ممکن است توضیح بیشتری در این باره بفرمایید؟ گفتند موضوع برنامه عمران خوزستان است که همان‌طور که می‌دانید از چهارسال و نیم پیش توسط سازمان برنامه به مرحله عمل درآمده است. اینک، به موجب قانونی که از مجلسین گذشته است سازمان جدیدی به نام سازمان آب و برق خوزستان با اساس نامه خاصی به وجود آمده که هنوز تشکیل نشده است. وظیفه این سازمان این است که کلیه کارهایی را که تاکنون انجام گرفته تحویل بگیرد و به عنوان یک سازمان مستقل قانونی و تشکیلاتی، مانند شرکت ملی نفت، وظیفه عمران و آبادی خوزستان را که از مهم‌ترین مناطق زرخیز کشور است به عهده بگیرد.

چون در آن زمان در جست‌وجوی فرصتی بودم که بتوانم خدمتی انجام دهم پیشنهاد مهندس هدایت برایم بسیار مطلوب بود. روز بعد طبق قرار قبلی به دفتر ایشان رفتم و آمادگی خود را برای تشکیل سازمان آب و برق خوزستان اعلام کردم. در این جلسه مهندس هدایت، آقای احمد نفیسی، معاون اداری سازمان برنامه را مامور کرد که برای تهیه مقدمات تشکیل سازمان جدید، از آن جمله تهیه دفتر مناسب، خرید وسائل کار و استخدام کارمندان اولیه با من همکاری کند و اعتبارات لازم را در اختیار بگذارد. مهندس مصطفی مزینی را هم معرفی کردند و اظهار داشتند که او از ابتدای شروع طرح‌های عمران خوزستان حضور داشته و رییس قسمت طرح‌های عمران خوزستان در سازمان برنامه می‌باشد. تصادف جالبی بود، زیرا مصطفی مزینی و من درکلاس دوم متوسطه در دبیرستان شرف همکلاس بودیم و در پشت یک میز پهلوی هم می‌نشستیم و با هم دوستی داشتیم. در دوران مدرسه او فردی درس خوان، منظم و اهل مطالعه بود و جزو شاگردان بسیار خوب به شمار می‌رفت. مزینی هم از دیدن من اظهار خوشحالی کرد و گفت حاضر است در تشکیل سازمان جدید با من همکاری کند. لذا پیشنهاد کردم سمت معاون فنی سازمان آب و برق خوزستان را بپذیرد که قبول کرد و از آن روز با هم شروع به کار کردیم. آقای محمد جهانشاهی ریاست دفتر حقوقی سازمان برنامه نیز که از وکلای برجسته دادگستری بود و اساسنامه سازمان آب و برق خوزستان به انشای ایشان تهیه شده بود موافقت کرد به‌عنوان مشاور حقوقی با سازمان همکاری نماید. گذشت زمان نشان داد که وجود ایشان در موفقیت برنامه عمران خوزستان بسیار موثر بود.

ابتدا دفتری در نزدیکی سازمان برنامه در خیابان علائی به مبلغی در حدود سه هزار تومان در ماه اجاره کردیم و ظرف یک هفته با به‌‌کار گرفتن یک منشی، یک حسابدار، یک راننده و یک مامور نظافت و نگهبانی تشکیلات اولیه را به وجود آوردیم. پس از یکی دو هفته مطالعه پرونده‌ها و آشناشدن با سوابق عمران خوزستان، به اتفاق مهندس مزینی به دفتر شرکت عمران و منابع در تهران که به نام. Khuzestan Development Services) K.D.S)نامیده می‌شد، رفتیم. رییس این دفتر مردی بود آمریکایی به نام ویلیام برایانت (William Bryant) حدود چهل ساله، سپید چهره، با قدی بلند، رفتاری خشک، ولی مودب و نگاهی سرد. پس از مراسم معرفی از سازمان K.D.S بازدید کردیم. وظیفه K.D.S تامین خدمات اداری، به ویژه سرویس‌های فوری و ضروری، مانند خریدهای کوچک از بازار تهران، خدمات مسافرتی، ارتباط با مقامات سازمان برنامه و ادارات دولتی برای گرفتن پروانه کار برای اتباع خارجی، گرفتن ویزاهای مسافرتی و همچنین ارتباط با واحدهای عملیاتی در خوزستان از طریق رادیو تلفن یک طرفه بود. در حال حاضر که امکانات نامحدودی برای برقراری ارتباط با اقصی نقاط دنیا فراهم است شاید داشتن ارتباط رادیو تلفنی بین تهران و خوزستان خیلی ابتدایی به نظر برسد، ولی در سال‌های ۱۳۳۰ (۱۹۵۰) که برقراری ارتباط تلفنی حتی در شهر تهران اشکال داشت و سریع‌ترین ‌وسیله ارتباطی با نقاط مختلف مملکت تلگراف بود، داشتن یک وسیله ارتباط رادیو تلفنی امتیاز بزرگی به شمار می‌رفت. تعداد کارکنان K.D.S. بسیار محدود بود و با مقایسه با حجم کاری که انجام می‌دادند نشان می‌داد که رعایت حداکثر صرفه‌جویی را در استخدام اشخاص کرده‌اند.

پس از بازدید از دفترK.D.S. برنامه ای برای بازدید از طرح‌های خوزستان تنظیم شد و به اتفاق مهندس مزینی با قطار به خوزستان رفتیم. حدود ساعت ۴صبح ترن به اندیمشک رسید. در ایستگاه آقای لئو اندرسن (Leo Anderson) به اتفاق همکار ایرانیش آقای مرتضی وکیل زاده از ما استقبال کردند و ما را به مهمانسرای K.D.S. که در اندیمشک واقع بود بردند. این مهمانسرا را یک ایرانی به نام رشیدیان اداره می‌کرد. خانه‌ای بود قدیمی ‌که یک حیاط کوچک و چهار اتاق خواب داشت که با ساده‌ترین وسائل مبله کرده بودند، اما به‌قدری تمیز بود و خوب اداره می‌شد که همه کسانی که به آن منطقه مسافرت می‌کردند مایل بودند در آنجا اقامت کنند.

روز بعد، از طرح سددز بازدید کردیم. محل سد، در لابه‌لای کوه‌های عظیم بختیاری، با اندیمشک حدود سی کیلومتر فاصله داشت و با یک جاده خاکی که از طرف شرکت عمران و منابع ساخته شده بود به این شهر متصل می‌شد. در طول راه تعداد زیادی کامیون‌های مختلف مشغول حمل وسائل بودند و در نقاط مختلف این کوهستان گروه‌های متعدد مهندس و سر کارگر که اغلب خارجی بودند و عده کثیری کارگر ایرانی کارهای مختلف از قبیل صاف کردن جاده‌ها، کشیدن خطوط برق و بتن‌ریزی برای کار گذاشتن تاسیسات بزرگ و کوچک برقی انجام می‌دادند. وقتی به بالاترین نقطه ارتفاعات رسیدیم سرمهندس کار که یک آمریکایی به نام ویلیامز (Williams) بود، توضیح داد که راهسازی برای رسیدن به محل پی کنی و ایجاد تاسیسات در بستر رودخانه از مهم‌ترین قسمت‌های برنامه مقدماتی ساختمان سد است، زیرا در مرحله اول باید وسائل بتن‌ریزی و ساختمانی را به‌پای کاربرد و محل نصب توربین‌های عظیم تولید برق و فضاهای بزرگ مورد نیاز را در داخل کوه حفاری کرد و در مراحل بعدی نیز، پس از پایان کار ساختمان سد و تاسیسات مربوط، باید همواره به آنها دسترسی داشت. او اضافه کرد که سد دز در موقعیت جغرافیایی مشکلی قرار دارد و رسیدن به محل پی‌کنی سد از کنار رودخانه و در ارتفاعات پایین‌کاری بسیار پرخرج تشخیص داده شده است. لذا، برای صرفه‌جویی در هزینه، طریق بسیار مشکل و پر زحمت کشیدن جاده به ارتفاعات بالا و حفر تونلی برای رسیدن به بستر رودخانه انتخاب شده و از لحاظ سرعت در اجرای کار، ساختمان تونل از دو انتهای آن شروع شده و حساب‌ها به‌قدری دقیق بوده است که این دو تونلی که از دو جهت مختلف به‌طور مارپیچ در داخل کوه حفر شده درست در نقطه پیش‌بینی شده به‌هم رسیده‌اند. در حال حاضر کلیه کارها انجام گردیده و در طراحی آن پیش‌بینی شده است که دو کامیون بزرگ بتوانند به راحتی از کنار هم بگذرند.

دیدن تاسیسات بزرگی که در اطراف سد برپا شده بود- خطوط متعدد انتقال فشار قوی و برج‌های بلند آلومینیومی، تعداد کثیر وسائل حمل و نقل ماشین‌آلات و تجهیزات موردنیاز طرح و از همه مهم‌تر عشق و شوری که در چهره افراد دیده می‌شد که با علاقه و مهارت در ارتفاعاتی کار می‌کردند که انسان جرات نمی‌کرد از آنجا به پایین نگاه کند، همه ما را تحت تاثیر قرار داد. سپس از موسسه هلندی «هایدمات چاپی» (Hydemat Chapi) که مسوول مطالعه روابط آب و خاک و گیاه در طرح آبیاری آزمایشی دز بود بازدید کردیم. کاری که از نظر تعیین مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک، مسائل آبیاری، مسائل زهکشی و آب مورد نیاز گیاهان انجام داده بودند، تحسین‌آمیز بود.

پس از بازدید از موسسه‌هایدمات چاپی، مسوولانK.D.S. درباره مسائل مربوط به امراض و انگل‌هایی که معمولا بعد از‌ایجاد شبکه‌های آبیاری باید انتظار آن‌ها را داشت، مانند انگل Bilharzia، نوع گیاهان قابل کشت درمنطقه و دفع آفت آن‌ها، توسعه دامپروری و آوردن نژادهای مقاوم در مقابل هوای گرم خوزستان، بهره‌برداری صحیح از آب و خاک و بالنتیجه بالا بردن سطح درآمد عمومی، گزارش دادند.

در مقابل، شهر دزفول حالت تاثری به هر بازدید کننده می‌داد. ساختمان‌ها اغلب کهنه و کاه گلی، کوچه‌ها باریک و مملو از کثافت. دو سه خیابان با آسفالت‌های خراب به‌جز بعضی از کسبه و کارکنان دولت، بیشتر مردم با لباس‌های کهنه و پاره به‌این طرف و آن طرف می‌رفتند. بچه‌هایی که صورتشان غرق کثافت و مگس بود توی گرد و خاک بازی می‌کردند. شهردار توضیح داد که به‌علت بالا بودن سطح آب زیر زمینی در شهر دزفول کندن چاه فاضلاب در منازل مواجه با اشکال است. به همین جهت از قدیم مستراح‌های منازل را در پشت بام می‌ساخته‌اند و فضولات از داخل ناودان‌ها به کوچه ریخته می‌شده و در جوی‌های کوچه‌ها جاری بوده است.

انصاری در ادامه خاطرات از عمران خوزستان به اینجا می‌رسد که دیداری از سد دز انجام داده و پیامدهای اصلاحات ارضی بر زراعت را به صورت خلاصه یادآور می‌شود. بررسی شرایط فعالیت طرح احیای نیشکر در هفت‌تپه خوزستان و کارهایی که انجام شده است از دیگر مطالبی است که دربخش دوم خاطرات وی از عمران خوزستان می‌خوانید.

به همین جهت به علت وجود آلودگی اهالی شهر اغلب مبتلا به مرض تراخم بوده‌اند و شهر دزفول به نام شهر کوران نامیده می‌شده است، اما درحدود ده سال قبل، با کمک سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و همکاری بنیاد خاور نزدیک Near East Foundation، طرحی به منظور مبارزه با تراخم در‌این شهر اجرا شده که نحوه خارج شدن فاضلاب‌ها از منازل را تغییر داده و در نتیجه تعداد بیماران تراخمی ‌به‌نحو چشمگیری کم شده است، اما با تمام‌این توضیحات، روشن بود که هنوز مساله اصلی، یعنی رعایت اصول بهداشتی، در‌این شهر حل نشده و علت اصلی آن هم فقر عمومی‌ است؛ شهرداری درآمد کافی ندارد و کمک‌های دولت هم بسیار ناچیز و فقط در حدود آسفالت کردن چند خیابان، آن هم بطور ناقص، بوده است و در نتیجه وضع اسفناک گذشته ادامه دارد. برق شهر نیز توسط دو شرکت خصوصی اداره می‌شد که با گذاشتن تعدادی تیرهای چوبی کج و معوج چند خیابان را روشن می‌کردند و به منازل تعدادی افراد نسبتا متمکن برق می‌دادند و جمع تولید برق آن‌ها از چند صدکیلو وات تجاوز نمی‌کرد.

مسوولان طرح آبیاری دز توضیح دادند که هرچند سد دز می‌تواند یکصد و بیست و پنج‌هزار هکتار را آبیاری کند، ولی در حال حاضر فقط در یک قسمت‌ این اراضی که مساحت آن حدود ۲۲‌هزار هکتار است، شبکه آبیاری بنا خواهد شد. دراین مساحت تعداد ۵۸ قریه وجود دارد که متعلق به افراد بوده و تاحدی زیر کشت است و بقیه اراضی به علت نبودن آب اغلب بایر و اکثرا متعلق به دولت است. در بعضی قسمت‌های‌این اراضی اشخاصی هستند که ادعای مالکیت دارند، ولی فعالیتی در روی زمین بطور مستمر دیده نمی‌شود. به همین جهت پیش‌بینی شده است که اولین قسمت طرح آبیاری دراین منطقه ۲۲‌هزار هکتاری انجام شود. طبیعتا همکاری مالکین در اجرای‌این قسمت از طرح نهایت اهمیت را دارد به‌ویژه ‌این که بانک جهانی نیز در قرارداد وام خود برای سد دز جلب موافقت مالکین و استفاده‌کنندگان از آب رودخانه دز را از بابت پرداخت آب بها جزو شرایط اصلی پرداخت وام ۴۲‌میلیون دلاری خود قرار داده و توسعه شبکه آبیاری از ۲۲‌هزار به ۱۲۵‌هزار هکتار را موکول به موفقیت طرح آبیاری آزمایشی دز کرده است.

در‌این زمان هرچند قانون اول اصلاحات ارضی به تصویب رسیده بود ولی نحوه اجرای آن هنوز کاملا روشن نبود و مالکین امیدوار بودند به نحوی از اجرای آن جلوگیری کنند. تصور من‌این بود که مالکین از اجرای طرح آبیاری دراین منطقه ۲۲‌هزار هکتاری استقبال کنند و آن را به نفع خود بدانند، زیرا تمام هزینه ساختمان سد و‌ایجاد شبکه آبیاری و راهسازی را دولت می‌پرداخت و مالکین خصوصی از آب منظم در تمام مدت سال و کلیه خدمات کشاورزی و دامپروری و غیره استفاده می‌کردند بدون‌این که در پرداخت هزینه آن، به جز مبلغ ناچیزی بابت آب، سهمی‌داشته باشند. ولی مسوولان طرح توضیح دادند که مساله به‌این سادگی نیست. زیرا اولا اغلب مالکین به قول‌های دولت اعتماد ندارند و حر‌ف‌های مربوط به ساختن سد و راه و شبکه آبیاری و تسطیح اراضی و آوردن بذر و نهال و دام‌های جدید را یک نوع تبلیغات می‌دانند و می‌گویند ما تابه‌حال از‌این حرف‌ها زیاد شنیده‌ایم و دیده‌ایم که چندین سال درباره سدکرخه صحبت کردند ولی وقتی سد ساخته شد اثر مفیدی نداشت و معلوم نیست که ‌این سد دز هم چیزی مانند سدکرخه نباشد. در مقابل‌این وعده‌هایی که به ما داده می‌شود ما باید از هم اکنون بطور قطع کاغذ امضا کنیم و متعهد شویم که پول آب بدهیم، درحالی که در زمان حاضر، طبق مقررات فعلی، از رودخانه دز

حقآبه داریم و کشت می‌کنیم و پولی هم نمی‌دهیم. چنانچه تعهد کنیم که برای استفاده از آب رودخانه دز پول بدهیم دولت به سراغمان خواهد آمد و پول اضافی از ما خواهد گرفت بدون ‌اینکه چیزی به دست مان رسیده باشد (این مساله بعدا برای اجرای طرح مشکلات زیادی‌ایجاد کرد که به‌نوبه خود توضیح داده خواهد شد).

حدود دو بعد از ظهر به طرف‌ این منطقه که بلافاصله در جنوب شهر دزفول قرار دارد حرکت کردیم. آقای وکیل زاده گفت مسیری که طی خواهیم کرد حدود سی کیلومتر است و در انتهای راه به محلی از رودخانه دز خواهیم رسید که در طرف دیگر آن طرح احیای کشت نیشکر هفت تپه قرار دارد. بعد از حدود دوساعت رانندگی با جیپ فقط حدود شش کیلومتر پیش رفته بودیم. در آنجا به ساختمان محقر کوچکی رسیدیم که تابلوی کهنه‌ای به دیوار آن نصب بود و نشان می‌داد دبستان چهار کلاسه‌ای به نام مالک محل نام‌گذاری شده است. گفته شد که در تمام۵۸ قریه واقع در آن منطقه فقط سه دبستان وجود دارد. پس از گذشتن از‌این دبستان، به‌علت خرابی کوره راهی که در آن حرکت می‌کردیم و غیرقابل عبور بودن آن پس از غروب آفتاب، به ناچار از ادامه بازدید صرفنظر کردیم و به دزفول برگشتیم.

روز بعد از طرح احیای نیشکر درهفت تپه بازدید شد. در این جا از کل مساحت ده‌هزار هکتاری که از طرف سازمان برنامه خریداری شده بود، حدود دوهزارو پانصد هکتار آن تسطیح شده و از لحاظ آبیاری آماده بود و کارگران محلی مشغول کاشتن قلمه‌های نیشکر بودند. مزرعه بزرگی نیز برای آزمایشات و پیدا کردن بهترین نوع نیشکر که در شرایط آب و هوایی خوزستان بالاترین عملکرد را داشته باشد دائر شده بود و عده‌ای درآن مشغول کار بودند. یک تلمبه خانه بزرگ نیز درکنار رودخانه دز ساخته شده بود که آب مورد نیاز مزارع نیشکر را تامین می‌کرد.

مسوول طرح، که از طرف شرکت بروئر (Brewer)‌هاوایی تعیین شده بود، با گروه ما ملاقات و پس از دادن توضیحات لازم ما را به محوطه‌ای که برای اقامت کارکنان خارجی ساخته شده بود هدایت کرد. در این محوطه تعدادی خانه مسکونی و چند اتاق برای اقامت کسانی که بطور موقت برای انجام کارهای مختلف به هفت تپه می‌آمدند ساخته شده و یک ساختمان نیز، به عنوان باشگاه، برای استفاده کارکنان خارجی اختصاص داده شده بود. مسوول طرح توضیح دادکه کلیه کارها طبق برنامه پیش می‌رود و درموقع آماده شدن نیشکرهایی که فعلا در دست کاشت است کارخانه نیز آماده خواهد بود که برای تولید شکرمورد استفاده قرار گیرد. برای درو کردن سریع نیشکرها نیز ماشین‌آلات مخصوص پیش‌بینی شده بود. نکته قابل ملاحظه‌این بود که در تمام طرح نیشکر حتی یک نفر کارشناس فنی‌ایرانی که مسوول کار موثری باشد وجود نداشت و ‌ایرانی‌هایی که کار می‌کردند یا در خدمات پایین یا کارگر صنعتی و کشاورزی بودند.

پس از بازدید به طرف اهواز حرکت کردیم. در جنوب غربی اهواز در کنار رودخانه کارون در منطقه‌ای به نام کوی گلستان تعداد شصت خانه برای اقامت کارکنان خارجی شرکت عمران و منابع و یک باشگاه با ده اتاق مسکونی برای متخصصین که بطور موقت برای اجرای کاری به خوزستان می‌آمدند ساخته شده بود. به طوری که گزارش دادند ساختمان‌این محل با نظر کارشناسان شرکت عمران و منابع از طرف بخش خصوصی انجام گرفته و شرکت با درنظرگرفتن هزینه‌ای که برای‌ایجاد چنین محلی مورد لزوم بوده نسبت به اجاره آن اقدام کرده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.