یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
داووس کانون بروز شکاف های تازه
نشستهای سالانه داووس همواره خبرساز بوده است اما گزارشها حاکی از آن است که چهلمین دور اجلاس این مجمع اقتصادی بیش از گذشته، صحنه کشمکشهای سیاسی واقتصادی شده است. نشان چندانی از تفاهم و توافق میان میهمانان پایتخت رسانهای در میان نیست بلکه روزنامههای اروپا و امریکا، پر از تصویر و خبرهایی است که قهر و دلخوری نمایندگان قدرتهای بزرگ را بازگو میکند.
در ترکیب بازیگران اجلاس داووس چندان تفاوتی صورت نگرفته است. امسال نیز حاضران این نشست عمدتاً سه گروه سیاستمداران، اقتصاددانان و نخبگان غیردولتی کشورها بودند که با حضور در دامنه پوشیده از برف آلپ بر سر مهمترین معضلات نظام بینالمللی به بحث و گفتوگو نشستند. در ذهن محافل آزادیخواه هنوز گرمای خاطره اجلاس سال گذشته داووس جاری است. زمانی که دوربینهای داووس رودرویی تاریخی رئیس دولت اسلامی ترکیه (رجب طیب اردوغان) با رئیس رژیم صهیونیستی (شیمون پرز) به نمایش گذاشتند. با این اتفاق اجلاس دور گذشته داووس در ۲۰۰۹ تحت الشعاع جنگ ۲۲ روزه اسرائیل در غزه قرار گرفت. اما چنان که از خبرها پیداست مباحث نشست امسال داووس حول محور وضع نابسامان اقتصاد جهانی و بحران زیست محیطی تمرکز یافت.
تریبون داووس برحسب حضور پر رنگ طرفهای غربی اغلب بازگو کننده مواضع بازیگران بزرگ اروپایی و امریکایی بوده است. اما چندی است که صدای شرقیها در آن پژواک قدرتمندی دارد. کما این که امسال دیدگاههای هیأت نمایندگی ایران به ریاست وزیرامور خارجه کشورمان مورد توجه قرار گرفت.
نطقها و مذاکرات منتشرشده از چهلمین نشست سالانه داووس پیش از هر چیز نشان از این واقعیت دارد که هنوز جهان از بحران اقتصادی که سال گذشته امریکا و نظامهای سرمایهداری را درنوردید خارج نشده است. امسال نیز بحث بحران مالی جهان در داووس دامنگستر شد و سه دستور کار دیگر اجلاس یعنی واقعه زلزله هائیتی، بحران زیست محیطی و پدیده فقر را در اولویت بعدی قرار داد. نظریات ارائه شده در داووس هر چند دارای ضمانت اجرا نیست، اما وقتی حول یک موضوع «اجماع» میان نخبگان و نمایندگان دولتها حاصل میشود خود به خود این مسئله به «هنجارها و نرمهای بینالمللی» تبدیل میشود. بر همین اساس کریدور داووس صحنه قدرت نمایی لابیها و گروههای پرنفوذ است.
هر کدام از طریق ارتباطگیری با سیاستمداران و بانکداران و نخبگان کشورها سعی در اعمال ملاحظات خویش در اجلاس دارند. بنابراین یکی از کارکردهای داووس همانند دیگر اجلاسهای جهانی «هنجارسازی است». مثال روشن این قضیه تأثیر اتفاقات سال گذشته اجلاس داووس بر نگاه جهانی به جنایت صهیونیستها در غزه است. با آنکه لابی یهودیان به عنوان یک پای ثابت نشستهای داووس تلاش زیادی برای خارج کردن مباحث غزه از داووس کردند اما با تلاش امثال اردوغان صدای جنبش همبستگی با فلسطینیها طنین قدرتمند یافت. رویارویی که میان رهبران ترکیه و محافل آزادیخواه با صهیونیستها در داووس ۲۰۰۹ شروع شد هنوز هم ادامه دارد . این کشمکش بر سر غزه امسال حول محور گزارش قاضی ریچارد گلدستون در داووس ۲۰۱۰ جریان دارد. نمایندگان کشورهای اسلامی از تریبون اجلاس برای نشان دادن فرایند نقض حقوق انسانی غزهنشینان و حقکشیهای زمامداران تل آویو بهره جستهاند.
● بازیگران تازه نفس و قدرتهای پیر
داووس از میانه دهه اخیر یعنی ۲۰۰۵ تصویرگر رقابتی است که میان دو گروه از بازیگران جهانی جریان دارد: دولتهای پیر بلوک غرب و قدرتهای نوظهور آسیا. این کشاکش در نشست جاری داووس رنگ و ابعادی وسیعتر یافت. یعنی همان قدرتهایی که در طول سال زیر سقف گروه ۸ یا گروه ۲۰ گردهم میآیند تا سهم خویش را از بازار پول و سرمایه و تجارت تعیین کنند. اجلاس ۲۰۱۰ داووس به معنای واقعی میدان سهمخواهی و فزونطلبی بود. اما در کمال ناباوری این بار کشورهای شرقی گروه موسوم به جهان سوم نبودند که قدرتهای غربی را به رعایت منافع و حقوق خویش مجاب میکردند بلکه درست در جهت عکس این قضیه، امسال نمایندگان قدرتهای سرمایهداری غرب بودند که حریفان تازهنفس خویش در آسیا را به ملاحظه منافع و موقعیت شکننده شان فراخواندند. کابوس بحران مالی و سقوط بازارهای بورس و مؤسسات بانکی هنوز اروپا و امریکا را رها نکرده است . این کابوس با همه هیبت ترسناکش بر داووس سایه افکند.
مذاکرات اجلاس به روشنی میگوید که هنوز راه مطمئن و جدی برای دور کردن این کابوس یافت نشده است. کشورهای بحران زده با لحنی نگران و پرخاشگرانه حریفان اقتصادی خویش رادر داووس تحت فشار گذاشتند تا در مشقات آنها سهیم شوند. بنابراین مباحث قریب به اتفاق نمایندگان اروپا و امریکا «تقسیم ضررهای بحران مالی» میان شرق و غرب یا قدرتهای آسیا، اروپا و امریکای شمالی بود. فرستادگان سیاسی فرانسه و انگلیس، بانکداران و صاحبان سرمایه امریکا که بیشترین ضرر را از بحران مالی دیدهاند به صورت بی پروا از تریبون داووس برای اجبار طرفهای آسیایی به مشارکت در حل بحران جهان سرمایهداری بهره گرفتند. در نگاه این گروه از میهمانان، داووس مرکزی برای متوقف کردن قطار توسعه اقتصادی قدرت های آسیا بود تا موتور آسیبدیده سرمایهداری غرب ترمیم شده و به حرکت در آید.
به همین سبب شماری از ناظران میگویند داووس تداوم اجلاس گروه ۲۰ یا مدل دیگری از اجلاس پائیز کپنهاک بود. در همه این اجلاسهاگروه کشورهای غربی رو در روی دولتهای شرق ایستادند. در طول سال ۲۰۰۹ چندین نشست به سبب اختلاف بر سر تقسیم عوارض بحران مالی و زیست محیطی جهان میان قدرتهای پیر و جوان اقتصادی به بن بست انجامید و حال داووس بر شالوده همین شکستها و بن بستها استوار شده است. میهمانان غربی، در داووس ۲۰۱۰ برای نیل به هدفهایی که برای رهایی از کابوس بحران مالی تعیین کردهاند شگردها و شیوههای جالبی ارائه کردند سیاستمداران چند کشور اروپایی پشت تریبون داووس از حریفان آسیایی خویش بویژه هند، چین و ژاپن خواستند موازین خاصی را بر عرصه تجارت و مراودات مالی اعمال کنند. این موازین و مقررات در پی جبران آسیبهای وارده بر اقتصاد امریکا و اروپا در بحران مالی اخیر پیشنهاد شد . در هر حال مخاطب همه نطقهایی که امریکاییها و اروپاییها در باره بحران مالی جهانی ایراد کردند قدرتهای نوظهور اقتصادی آسیا است. تحمل و پرداخت هزینههای کمرشکن این بحران یک مسئله است و فرصتی که از این بحران برای رشد و بالندگی اقتصاد کشورهای شرقی فراهم شده بحثی دیگر.
● بازتولید نظریه انحصار در سرمایه داری
هنوز نسخههای اولیهای که تحت عنوان «بسته مشوق مالی» از سوی اوباما و شرکای اروپایی برای کاستن از بار بحران بر مؤسسات بزرگ تجویز شده کارگر نیفتاده است، بر همین اساس در داووس این تعریف از سوی تیموتی گیتنر ( وزیر خزانهداری امریکا) ارائه شد که بحران مالی غرب یک «چالش» جهانی است پس نباید دیگران از این چالش «فرصت» برای پیشروی خویش به زمین بازی نظام سرمایهداری بجویند. گیتنر، سارکوزی و همتایانشان در داووس بر این معضل جناح سرمایهداری، لباس «نیاز جامعه بینالمللی» پوشاندند. آنها در طول داووس برای تعیین «محدودههای بازی اقتصادی» و «سقف رقابت تجاری» کوشیدند. گویی این اجلاس پس از شکست نشستهای گروه ۲۰ و گروه ۸ تنها فرصت برای برقراری «هنجارهای محدود کننده» برای گرفتن شتاب حرکت نظامهای اقتصادی شرق بود.
با این مقدمات بود که داووس فصلی تازه در کشمکش قدرتهای بزرگ اقتصادی و تجاری گشود. مجمع چهلم داووس خاطره نشستها و کنوانسیونهایی را زنده کرد که در گروه قدرتهای غربی موازین مربوط به مراودات بینالمللی در زمینههای گوناگون حقوق بشر هستهای، کنسولی، تجارت و... را رقم زدند، موازینی که پس از گذشت چند دهه به صورت«هنجارهای لایتغیر» درآمدند. لابی غرب در داووس امسال به معنای واقعی در پی هنجارسازی برای دنیای تجاری و رقابت قدرتهای اقتصادی رفت. برای تدوین این هنجارها آنها به دامن این استدلال آویختند که پیکره اقتصاد جهانی چنان به هم تنیده است و به محض زیان دیدن یک عضو این پیکره نباید دیگر به کسب سود بیندیشد. نماینده بانکداری امریکا با صراحت به آسیاییها اولتیماتوم داد که جهان شرق چارهای جز ملاحظه مشکلات و بحرانهای جبهه غرب ندارند و قدرتهای نوپای اقتصادی برای بهره مندی از فضای باز تجارت جهانی باید یک سلسله محدودیتها را بپذیرند. این موازین و محدودیتها عرصههای مختلفی چون سیستمهای مالی و بانکی بورس، سرمایهگذاری، و تعرفههای واردات را شامل میشود.
به این صورت در خاطره امثال داووس نطقهایی ثبت شد که از زبان نمایندگان جهان سرمایهداری اما درست در نقض مبانی لیبرالیسم اقتصادی جاری شد. پیش از آنکه نمایندگان آسیا به این توصیههای آمیخته به تهدید طرفهای غربی برای قبول «قوانین مشترک مالی و اقتصادی »پاسخ دهند اقتصاددانان حاضر در اجلاس تناقضات نهفته در نطق سیاستمداران امریکا و اروپا را زیر سؤال بردند. به نظر صاحبنظران، دیکته کردن هر گونه موازین و محدودیت آن هم از سوی نمایندگان دولتها با «منطق رقابت و آزادی اقتصادی» در تعارض است. علاوه بر این حتی اگر در نهایت کلیه کشورهای پیشرفته بر سر وضع این قوانین به توافق برسند باز هم این کار تضمینی برای جلوگیری از وقوع بحران مالی در آینده نیست.
با همه این اوصاف نمایندگان کشورهای آسیایی بی آنکه نگران آینده باشند داووس را ترک کردهاند زیرا داووس نیز مانند همه مجامع جهانی مجاز به تحمیل تعهداتی ورای اختیار حاکمیت دولتها نیست اما آنچه از این میهمانی پرماجرا در زمستان سوئیس برجای ماند غبارهایی است که بر فضای همکاری دولتهای بزرگ نشست. اجلاس چهلم به نقطه آغاز چالش تازه میان دو گروه از نمایندگان بلوک غرب با اقتصادهای نوظهور آسیا تبدیل شد که مصداق آن نطق مقامهای ارشد امریکا و اروپا علیه چین و واکنش شدید جبهه کشورهای شرقی و آسیایی است. در نشست امسال داووس اتفاقاتی در مناسبات دولتها رخ داد که بیش از هر چیز بر فلسفه این سازمان آسیب میزند .
اجلاسی که شأن نزول آن برقراری ارتباط جهانی است و برقراری تفاهم جزو وظایف ذاتی آن است اکنون به میدان بروز اختلافها و کشمکشهای گسترده تبدیل شده است. به نظر میآید اجلاس چهلم داووس در مواجهه با بحران مالی بینالمللی همان سرنوشتی را پیدا کرد که یک ماه پیش نشست بزرگ کپنهاگ در برابر بحران زیست محیطی جهان.
لیلا ایمنی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست